✔️ میزگرد سیاسی شبکه سه مورخه ۲۷ خرداد با آقای دکتر #قالیباف
۱. قالیباف در رفع شبهه قدرت طلبی با صراحت گفت: ما حرکت انقلابی در مجلس یازدهم شروع کردیم و سپس آن را در دولت سیزدهم ادامه دادیم. توسط برنامه ای که مهم است و نگرانیم که اگر این مسیر ادامه نیابد، به دهه نود برگردیم.
۲. در ادامه نکته قبل گفت: من در دو راهی قرار گرفتم. بااقتدار هم رأی ریاست قوه مجریه را گرفتم. میتوانستم به دردسر بعدی نیفتم و به جای جوابگویی، در مجلس بمانم و مطالبهگر بمانم. اما دیدم اگر شرکت نکنم و وارد عرصه ریاست جمهوری نشوم، نه تنها مسیر شهید رییسی ادامه پیدا نمیکند بلکه متوقف خواهد شد.
۳. من ۴۵ سال زندگی شخصی نکردم. بلکه خودم را وقف مسیری کردم که تجربه و کارنامهاش را دارم.
۴. در پاسخ به سوال کارشناس مبنی بر احتمال کنارهگیری جواب داد: ما بچه انقلابیم و به همه بچههای ستاد انتخاباتیام گفتم که دو نکته مهم است: اخلاق ، وحدت
حتی اگر تصمیم بگیرند که من کنار بروم.
۵. قالیباف حتی نقل قول سخن حضرت آقا توسط کارشناسی که سوال میپرسید را اصلاح کرد و گفت که آقا در جمع مدالآفرینان به دو نکته تاکید کردند نه یک نکته! و آن دو نکته: عملکرد ، رویکرد
۶. شاید خیلی از داخلیها اطلاع نداشته باشند اما دشمن بهتر میداند که ما با سردار دلها چه کردیم و با سفرها و حمایتها چگونه جبهه مقاومت را تقویت کردیم.
۷. قالیباف بر خلاف لجنپراکنیها در خصوص شبهه گفتمان انقلاب اسلامی علیه خودش، قبل از توضیح درباره توازن و چند واژه دیگر، ابتدا توازن و سایر واژگان را در کلام امام و رهبری تشریح و توضیح داد.
۸.دوست مشترک و منافع مشترک توسط دیپلماسی قوی میتواند اقتصاد و امنیت را هم برای کشور و هم برای همسایهها تقویت کند.
۹. باید تصمیم سازی به عهده نخبگان جامعه باشد. ما عقل کل نیستیم که برویم پشت درهای بسته بنشینیم و تصمیم بگیریم. امروز حال نخبگان ما خوب نیست چون از ظرفیت آنها استفاده نکردیم و مردم و نخبگان را از تحول حذف کردیم.
۱۰. مدیریت، کارنامه، برنامه سه ضلع بستر رشد است.
۱۱. قالیباف از کتابش که چندین بار چاپ شده و در دانشگاه تدریس میشود سخن گفت و تاکید کرد که باید کارشناسی کرد که آیا چالشها بیشتر کار دشمن است یا خودمان؟
۱۲. اشکالات و اشتباهات ما هیچ ربطی به دشمن و آمریکا ندارد.
🔺 قالیباف روز به روز صریحتر و نقطهزنتر میشود با ادبیاتی به مردم نزدیکتر. با صدا و نفسی که گرمایش از اول تا آخر میزگرد یکسان است و کم نمیآورد. با دوربین و مخاطب دوست است و جلوی کارشناسان نخبه، ابایی از چشم به چشم شدن با مردم و سادهگویی ندارد.
#انتخابات
#انتخاب_اصلح
#حماسه_حضور
#جبهه_متحد_انقلاب
#کارنامه
#برنامه
#رعایت_انصاف
✍ کانال #حدادپور_جهرمی
@Mohamadrezahadadpour
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قبل از بچهدار شدن، این ویدئو رو ببینین 😅
داستان زیبای حضرت ابراهیم و قربانی کردن فرزندش اسماعیل
بچه های عزیز حضرت ابراهیم علیه السلام یکی از پیامبران بود
این پیامبر خدا پسری داشت به اسم اسماعیل که او هم از پیامبران بود.
در یکی از شب ها حضرت ابراهیم علیه السلام در خواب دید که یه فرشته ای نزدش آمد و فرمود خداوند متعال می فرماید:
اسماعیل فرزند خود را برای من قربانی کن.
حضرت ابراهیم علیه السلام وحشت زده از خواب بیدار شد. و با خود فکر کرد که این خواب یه دستوری از خداست یا وسوسه شیطان.
دو شب دیگر هم این خواب را دید و کاملا متوجه شد که مامور به انجام این کار شده است.
صبح روز بعد به هاجر ( هاجر همسر حضرت ابراهیم علیه السلام و مادر اسماعیل گفت:
برخیز و به اسماعیل لباس های زیبا بپوشان! زیرا می خواهم او را به مهمانی دوست بسیار بزرگی ببرم.
هاجر، اسماعیل را شستشو داد و معطر ساخت
حضرت ابراهیم و اسماعیل علیهم السلام از هاجر خداحافظی کردند.
حضرت ابراهیم فرزند خود را برداشت و برای اینکه قربانی کردن اسماعیل از چشم مادرش دور باشد بسوی منا حرکت کرد ( بچه ها منا محلی است که در حدود ۱۰ کیلومتری مکه واقع شده است و حجاج در آنجا قربانی می کنند)
در هنگام حرکت بسوی منا، در سه جا شیطان در برابر حضرت ابراهیم ظاهر شد و به وسوسه او پرداخت (این محل هم اکنون جمرات سه گانه است و حجاج به هر ستون از ستون شیطان که می رسند سنگ پرت می کنند)
اما حضرت ابراهیم (ع) با اراده ای استواری که داشت شیطان را از نزدیک خود راند و بسوی منا ادامه مسیر داد.
دست های جوان خویش را بست و او را مانند قربانی به زمین خواباند و کارد خود را بر گلوی او گذاشت و محکم کشید اما کارد گلوی اسماعیل را نبرید. دو بار، سه بار اینکار تکرار شد اما ابراهیم (ع) در کمال تعجب دید که کارد گلوی اسماعیل را نمی برد.
بچه های عزیز اینجا بود که خداوند متعال در قرآن کریم فرموده اند (سوره صافات- آیات ۱۰۴ و ۱۰۵):
ای ابراهیم ! آن رویا را تحقق بخشیدی (و به ماموریت خود عمل کردی)
سپس خداوند متعال قوچی را فرستاد و حضرت ابراهیم (ع) هم بسیار خوشحال شد و پسرش را بوسید و به جای او، گوسفندی که از بهشت برای او فرستاده شده بود را قربانی کرد.
از آن روز به بعد که روز قربان نام گرفت رسم و سنت شد که حجاج پس از انجام اعمال حج، حیوانی را قربانی کنند و گوشت آنرا در بین فقرا تقسیم نمایند و رضایت خداوند متعال را جلب کنند.
#داستان_قربانی
#عید_قربان
#عید_تا_عید
#محبت_و_عشق_به_خدا_قران_اهل_بیت
#ابتدایی