eitaa logo
شهدای دوغائی
229 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
2.4هزار ویدیو
3.1هزار فایل
کانال فعالیت فرهنگی
مشاهده در ایتا
دانلود
‼️روایتی غریب و سوزناک از وقایع بعد از شهادت شیخ فضل الله نوری، کیفیت غسل و کفن و دفن در اثر تلاطم و طوفان یک مرتبه طناب از گردن آقا پاره شد و نعش به زمین افتاد جنازه را آوردند توی حیاط نظمیه مقابل در حیاط روی یک نیمکت گذاشتند جمعیت کثیری ریخت توی حیاط محشری برپا شد مثل مور و ملخ از سر و کول هم بالا می رفتند همه می خواستند خود را به جنازه برسانند دور نعش را گرفتند و آنقدر با قنداق تفنگ و لگد به نعش زدند که خونابه از سر و صورت و دماغ و دهانش روی گونه ها و محاسنش سرازیر شد . هر که هر چه در دست داشت میزد آنهایی هم که دستشون به نعش نمیرسید تف می انداختند به همه مقدسات قسم که در این ساعت گودال قتلگاه را به چشم خودم دیدم یک مرتبه دیدم یک نفر از سران مجاهدین مرد تنومند و چهارشانه بود وارد حیاط نظمیه شد غریبه بود جلو آمد بالای جنازه ایستاد جلوی همه دکمه های شلوارش را باز کرد و روبروی اینهمه چشم شُر شُر به سر و صورت آقا شاشید! ▪️تحویل جنازه عده ای از صاحب نفوذها یپرم ارمنی را از عواقب سوزاندن نعش شیخ و تحویل ندادن می ترسانند . یپرم راضی میشود و می گوید : بسیار خوب ... به نظمیه تلفون کنید که لاشه را به صاحبانش رد کنند. سه نفر از بستگان شیخ شهید و سه نفر از نوکر هایش توی آن تاریکی توپخانه در گوشه‌ای با یک تابوت منتظر تحویل جنازه بودند. آقا لخت و عور آن گوشه همینطور افتاده بود لا اله الا الله جنازه را در تابوت گذاشتیم و با دو مجاهد ما را راهی کردند. ▪️جنازه را وارد حیاط خلوت خانه شیخ کردند. شیخ ابراهیم نوری از شاگردان شیخ جنازه را غسل داد. بعد کفن کردیم و بردیم در اطاق پنج دری میان دو حیاط کوچک پنهان کردیم. سر مجاهد ها را گرم کردیم. بعد تابوت را با سنگ و کلوخ و پوشال و پوشاک پر و سنگین کردیم. یک لحاف هم تا کرده روی آن کشیدیم تابوت قلابی را با آن دو نگهبان سر قبر آقا فرستادیم. متولی قبرستان که در جریان بود مثلاً نعش را دفن کردو آن دو نگهبان با تابوت به نظمیه برگشتند. صبح اوستا اکبر معمار آمد و درهای اطاق پنج دری را تیغه کردیم و رویش را گچ‌کاری کردیم. ♦️دو ماه بعد از شهادت شیخ در اتاق پنج دری را شکافتیم جنازه در آن هوای گرم همانطور تر و تازه مانده بود. جنازه را از آنجا برداشتیم و به اتاقی دیگر آن سوی حیاط منتقل کردیم و دوباره تیغه کردیم. 🏴 کم کم مردم فهمیدند که نعش شیخ نوری در خانه است می آمدند پشت‌دیوار فاتحه می خواندند و می رفتند. از گوشه و کنار پیغام می‌دادند امامزاده درست کردید؟! ۱۸ ماه از شهادت شیخ گذشته بود. بازاری ها بخیال می‌افتند دیوار را بشکافند و جنازه را برداشته دورشهر بیفتند و وااسلاما و واحسینا راه بیندازند. پیراهن عثمان برای مقصد خودشان. 🕌حاج میرزا عبدالله سبوحی واعظ میگوید یک روز زمستانی خانم شیخ مرا خواست. دیدم زار زار گریه میکند گفت دیشب مرحوم آقا رو خواب دیدم که خیلی خوش و خندان بود ولی من گریه میکردم آقا به من گفت گریه نکن همان بلاهایی را که سر سیدالشهدا آوردند ، سر من هم آوردند. اینها می خواهند نعش  مرا در بیاورند زود آن را به قم بفرست. همان شب تیغه را شکافتیم و نعش را در آوردیم. با اینکه دو تابستان از آن گذشته بود و جایش هم نمناک بود اما جسد پس از ۱۸ ماه همانطور تر و تازه مانده بود فقط کفن کمی زرد شده بود به دستور خانم دوباره کفن کردیم و نمد پیچ نمودیم به مسجد یونس خان بردیم و صبح به اسم یک طلبه که مرده آنرا با درشکه به امامزاده عبدالله بردیم و صبح جنازه را با دلیجان به طرف حضرت معصومه حرکت دادیم. شیخ شهید در زمان حیات خود در صحن مطهر برای خودش مقبره‌ای تهیه کرده بود و به سید موسی متولی آن گفته بود این زمین نکره یک روز معرفه خواهد شد نزدیک قم کاغذ به متولی نوشتیم که زنی از خاندان شیخ فوت کرده می خواهیم در مقبره شیخ دفنش کنیم و به هادی پسر شیخ سپردیم در هنگام دفن جلو نیاید تا فکر کنند واقعا میت زن است و قضیه لو نرود. شب جنازه در مقبره ماند صبح خیلی سریع قبری به حد نصاب شرعی کندیم و با مهر تربتی که خانم داده بود جنازه را درون قبر گذاشتیم نعش پس از ۱۸ ماه کمترین بوی عفونتی نداشت. و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون. این آیه ای است که روی قبر شهید حاج شیخ فضل الله نوری نوشته شده است . 📗کتاب سرّ دار به قلم تندرکیا نوه شیخ شهید، نشر صبح ۱۳۸۹/ چاپ سوم - ص ۵۲ ✔️ جامعه نیازمند تبیین و آگاهیست 📎 📎 📎
💢یک تیر و ۶ نشان 🔺 با توقیف کشتی تجاری اسرائیلی که از مبداء ترکیه بارگیری شده بود، ابتدا توی گوش اردوغان زد که در یک ماه با لفاظی و ژست دیپلماتیک، خود را مدافع ‎غزه نشان داده ولی در عمل ۳۰۰ کشتی تجاری به نفع ۱سر۱ئیل بارگیری کرده! 🔺کشتی به مقصد هند بارگیری شده بود پس دومین سیلی در گوش دامورداس مودی "نخست وزیر هند" نواخته شد که در رویای راه اندازی کریدور عرب_مدیترانه در یک ماه گذشته حامی ۱سر۱ئیل بود! مودی میداند که لازمه یک کریدور تجاری «امنیت» است و با وجود انصارالله یمن، کریدور ۱سر۱ئیل امن نخواهد بود. 🔺 سومین سیلی درگوش نتانیاهو فرود آمد۸۰٪ اقتصاد ۱سر۱ئیل دریا محور است و یمن با توقیف کشتی تجاری اثبات کرد نابود کردن اقتصاد ۱سر۱ئیل برایش آب خوردن است. 🔺 چهارمین سیلی گوش اروپا را داغ کرد؛ ۴۰٪ انرژی دنیا از تنگه باب المندب و با اجازه یمن جابه جا میشودانرژی که از کانال روسیه به اروپا میرسید مسدود شده و حالا انصارالله با هدف قرار دادن پهپاد آمریکایی و توقیف کشتی تجاری ۱سر۱ئیل، پالس منفی به بازار انرژی و اقتصاد اروپا مخابره میکند دقیقاً هم زمان با آغاز ‎ اروپا! 🔺پنجمین‌ سیلی صورت بن سلمان راسرخ کرد تا علاوه بر یاد آوری موازنه قدرت در برابر عربستان، رگ غیرت جهان عرب را متورم کند و از خواب غفلت بیدارشوند. 🔺زنگ آخرین سیلی درگوش آمریکا صدا کرد، چپ و راست، راست و چپ! زیرا طراح اصلی این جنگ آمریکاست پس سیلی زدن به سایرین درحقیقت یک پسِ سریِ محکم به آمریکاست که اتاق فرمان این آتش است. 📍درپایان یادآوری میکنم هدف صرفاً نابودی رژیم صهیونیستی نیست؛ جبهه مقاومت با تقسیم وظایف (عراق و سوریه در خشکی ۴۰ پایگاه آمریکایی را تا کنون هدف قرار داده اند و آمریکا جرات نفس کشیدن هم ندارد، یمن در دریا)، درحال بازتعریف مختصات نظم نوین جهانی ذیل منظومه فکری امام خامنه ای است که مقدماتش نابودی شبکه اختاپوسی شیطان اکبر و ایادی او در منطقه و جهان است. @emswar
8.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امام جمعه چهار دانگه 🔸اعدام در مصلی چهاردانگه با جرثقیل😳 واقعا اگر چهارتا امام جمعه اینطوری داشتیم وضع نماز جمعه کشور اینقدر نبود. 🔻 📎 📎 📎 📎
به مناسبت ایام به خدماتی که خاندان پهلوی به خزانه ملی کردند، نگاهی بندازیم!
1.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥 آشنا بشیم با حجةالاسلام محمد اسماعیلی از قم، کسی که در درمانگاه مورد هتک و حمله قرار گرفت 📎 📎 📎 📎