هدایت شده از نوحه سرایان سنتی مشهد مقدس
با سلام و عرض ادب
نوحه ها و اشعار، تا شب پنجم محرم بارگزاری شد
دسترسی به آرشیو موضوعی و مناسبات دهه اوّل ماه محرم
از طریق هشتگ#
شب اول محرم
#هلال_محرم
#حضرت_مسلم_ابن_عقیل_ع
شب دوم محرم
#ورود_کاروان_امام_حسین_ع_به_کربلا
شب سوم محرم
#حضرت_رقیه_س
#حر
شب چهارم محرم
#فرزندان_حضرت_زینب_س
#حبیب_ابن_مظاهر_مسلم_ابن_عوسجه
#وهب
شب پنجم محرم
#حضرت_عبد_الله_ابن_الحسن_ع
شب ششم محرم
حضرت_قاسم_ابن_الحسن_ع
شب هفتم محرم
حضرت_علی_اصغر_ع_بستن_آب
شب هشتم محرم
حضرت_علی_اکبر_ع
شب نهم محرم
حضرت_ابوالفضل_ع_تاسوعا
شب دهم محرم
شب_عاشورا
دهم محرم
روز_عاشورا
امام_حسین_ع
شب یازدهم محرم
شام_غریبان
تنور_خولی
نوحه سرایان سنتی مشهد مقدس
@nohe_sonnati
هدایت شده از نوحه سرایان سنتی مشهد مقدس
با سلام و عرض ادب
به لطف خدا نوحه ها و اشعاری که مربوط به شروع ماه مُحَرَّم تا دوازدهم مُحَرَّم که ٢٢ بخش می باشد بارگزاری شد.
جهت دسترسی راحت تر به مناسبت ها از طریق هشتگ (#) یا علامتگزاری اقدام شود.
شب اول محرم
#هلال_محرم
#حضرت_مسلم_ابن_عقیل_ع
شب دوم محرم
#ورود_کاروان_امام_حسین_ع_به_کربلا
شب سوم محرم
#حضرت_رقیه_س
#حر
شب چهارم محرم
#فرزندان_حضرت_زینب_س
#حبیب_ابن_مظاهر_مسلم_ابن_عوسجه
#وهب
شب پنجم محرم
#حضرت_عبد_الله_ابن_الحسن_ع
شب ششم محرم
#حضرت_قاسم_ابن_الحسن_ع
شب هفتم محرم
#حضرت_علی_اصغر_ع_بستن_آب
شب هشتم محرم
#حضرت_علی_اکبر_ع
شب نهم محرم
#حضرت_ابوالفضل_ع_تاسوعا
شب دهم محرم
#شب_عاشورا
دهم محرم
#روز_عاشورا
#امام_حسین_ع
شب یازدهم محرم
#شام_غریبان
#تنور_خولی
یازدهم محرم
#قتلگاه
دوازدهم محرم
#امام_سجاد_ع
#دفن_شهدای_کربلا
#کوفه
هدایت شده از نوحه سرایان سنتی مشهد مقدس
۱۷
(حضرت رقیه س)
مظهر پاکی و عصمت،رقیه مددی
صاحب عزت و شوکت،رقیه مددی
همه جان ها به فدای تو رقیه جانم
سینه لبریز ولای تو رقیه جانم
گشتم از لطف گدای تو رقیه جانم
بر همه داری عنایت،رقیه مددی
مظهر پاکی و عصمت،رقیه مددی
ما همه خاک کف پای توایم مولاتی
شکر حق غرق تولای توایم مولاتی
همه محتاج مداوای توایم مولاتی
مهر تو بر همه نعمت،رقیه مددی
مظهر پاکی و عصمت،رقیه مددی
تا به سر آینه ی فاطمه ای مولاتی
روز محشر تو امید همه ای مولاتی
بر لب اهل ولا زمزمه ای مولاتی
روح تقوا و طهارت،رقیه مددی
مظهر پاکی و عصمت،رقیه مددی
همه شرمنده ی لطف تو و احسان تواند
جمله خوبان جهان ریزه خور خوان تواند
ریزه خواران حسین یکسره مهمان تواند
جمع ما را کن شفاعت،رقیه مددی
مظهر پاکی و عصمت،رقیه مددی
ز کرامات خدا لطف تو شد شامل ما
مهر و حب تو عجین گشته به آب و گل ما
یا رقیه نظری کن ز کرم بر دل ما
به تو داریم ارادت،رقیه مددی
مظهر پاکی و عصمت،رقیه مددی
کی شود آیم و بینم حرمت مولاتی
شامل من شده عمری کرمت مولاتی
تا کنم گریه ز داغ و المت مولاتی
ای سراپا غم و محنت،رقیه مددی
مظهر پاکی و عصمت،رقیه مددی
یا رقیه به خدا کودک آزاده تویی
فاطمه عزتی و مرتضوی زاده تویی
آن که از ظلم و ستم از نفس افتاده تویی
شد به تو از چه جسارت،رقیه مددی
مظهر پاکی و عصمت،رقیه مددی
تا صف حشر رقیه به خدا جاویدی
حال بابای خود از عمه ی خود پرسیدی
در کنار طبق رأس پدر نالیدی
این چنین گشته روایت،رقیه مددی
مظهر پاکی و عصمت،رقیه مددی
گل بستان ولا را همه چیده دیدی
حنجر پاک پدر را تو بریده دیدی
قامت عمه ی خود را تو خمیده دیدی
کوه صبر و استقامت،رقیه مددی
مظهر پاکی و عصمت،رقیه مددی
#رضا_یعقوبیان
#حضرت_رقیه_س
@nohe_sonnati
هدایت شده از نوحه سرایان سنتی مشهد مقدس
۲۹
(حضرت رقیه س)
ای گل گلزار عشق
زینت شهر دمشق
رقیه جان دل ها،کرده هوای تو
نشسته ایم ما در،بزم عزای تو
رقیه رقیه۲
یا رقیه الحسین
بر حسینی نور عین
از لطف حق هستی،تو فاطمی سیرت
کودک ولی هستی،تو حامی عترت
رقیه رقیه۲
ای گل باغ ولا
دختر خون خدا
چون آل پیغمبر،بودی تو در غربت
بودی به دشت خون،در رنج و در محنت
رقیه رقیه۲
دیده ای در کربلا
رنج و داغ و ابتلا
غرق به خون دیدی،برادرت اکبر
به دست بابایت،در خون علی اصغر
رقیه رقیه۲
دیده ای در شهر شام
غم به جای احترام
کنار عمه شد،بزم شراب جایت
دیدی یزید می زد،بر لب بابایت
رقیه رقیه۲
شد خرابه جای تو
روی خاک مأوای تو
در گوشه ی ویران،تو دیده تر بودی
همناله با زینب،یاد پدر بودی
رقیه رقیه۲
در خرابه بی رمق
دیدی وارد شد طبق
تو در طبق دیدی،پر خون سر بابا
گشتی در آن لحظه،هم ناله با زهرا
رقیه رقیه۲
زین الم خون شد دلت
زد شرر بر حاصلت
کنار سر کردی،با پدرت نجوا
من خسته ام با خود،مرا ببر بابا
رقیه رقیه۲
از نفس افتاده ای
جان به جانان داده ای
تو رفتی و آمد،جان همه بر لب
اهل حرم نالان،گریان تو زینب
رقیه رقیه۲
#رضا_یعقوبیان
#حضرت_رقیه_س
@nohe_sonnati
آمدی جانم به قربان شما بابای من
مهربان ساکن بر نیزه ها بابای من
چه عجب که نیزه ها دست از سرت برداشتند
نازنینم تو کجا اینجا کجا؟ بابای من
جای تو آغوش من باشد نه در طشت طلا
من بدم می آید از طشت طلا بابای من
من که دلتنگ نوازش های دستان تو ام
دست هایت را نیاوردی چرا؟ بابای من
حرف هایم را اگر آرام می گویم ببخش
از گلویم در نمی آید صدا بابای من
باورش سخت است اما راه رفتن های من
سخت گردیده برایم بی عصا بابای من
ماجرای کوچه های شام پیرم کرده است
چشم های بی حیا کشته مرا بابای من
تو به روی نیزه ای و من به روی ناقه ای
می شنیدم می شنیدی ناسزا بابای من
خسته ام من از طناب و از عذاب بی کسی
خسته ام از زجر پست بی حیا بابای من
از لباس پاره ی عمه خجالت می کشم
بعد من گاهی به دیدارش بیا بابای من
#حسن_کردی
#حضرت_رقیه_س
@nohe_sonnati