eitaa logo
کانال طلبه شهید بک دوغائی
200 دنبال‌کننده
3هزار عکس
2.9هزار ویدیو
2.9هزار فایل
کانال فعالیت فرهنگی
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺در دوران جـوانی در پـایگاه بسیج شهرستان فعالیت داشـتم. روزهـا و شـب‌ها با دوستانمان با هم بودیم. شـب‌های جمعه همگی در پایگاه بسیج دور هم جمع بـودیم و بـعد از جلسه قرآن، فعالیت نظامی و گشت و بـازرسی و... داشـتیم. 🔺در پشت محل پایگاه بسیج، قـبرستان شـهر ما قرار داشت. ما هم بعضی وقت‌ها، دوسـتان خودمان را اذیت می‌کردیم! البته تاوان تمام ایــــــــن اذیــــــــت‌ها را در آنـــــــجا دادم. 🔻برخی شبهای جمعه تا صبح در پایگاه حضور داشتیم. یـک شـب ، برف سنگینی آمده بود. یکی از رفـقا گـفت: 🔻 کسی جرئت داره الان تا انتهای قبرستان برود؟! گفتم: اینکه کار مهمی نیست. من الان می‌روم. 🔺او هـم بـه مـن گـفت: باید یک لباس بپوشی! مـن سـرتا پـا سـفید پـوش شـدم و حـرکت کـردم. خـس‌خس صـدای پـای مـن بر روی برف، از دور هم شـنیده مـی‌شد. مـن به سمت قبرستان رفتم! اواخـر قـبرستان که رسیدم، قرآن شخصی را از دور شـنیدم! 🔻 یـک پـیرمرد روحـانی که از سادات بود، شـب‌های جـمعه تـا سـحر، در انـتهای قبرستان و در داخـل یـک قـبر مشغول و قرائت قرآن می‌شد. فـهمیدم کـه رفـقا مـی‌خواستند بـا ایـن کار، با سید شـوخی کـنند. مـی‌خواستم برگردم اما با خودم گفتم: الـان بـرگردم، رفـقای من فکر می‌کنند ترسیده‌ام. بـــرای هـــمین تـــا انـــتهای قــبرستان رفــتم. هرچه صدای پای من نزدیک‌تر می‌شد، صدای قرائت قـرآن سـید هـم بلندتر می‌شد! 🔺 از لحن او فهمیدم که ولـی بـه مسیر ادامه دادم. تا اینکه به بالای قـبری رسـیدم که او در داخل آن مشغول عبادت بود. یکباره تا مرا دید فریادی زد و حسابی ترسید. من هم کـــه تـــرسیده بـــودم پــا بــه فــرار گــذاشتم. پـیرمرد سید، رد پای مرا در داخل برف گرفت و دنبال مـن آمد. 🔺 وقتی وارد پایگاه شد، حسابی عصبانی بود. ابـتدا کتمان کردم، اما بعد، از او معذرت‌خواهی کردم. او بـا نـاراحتی بـیرون رفت. حالا چندین سال بعد از ایـن مـاجرا، در نـامه عـملم حکایت‌آن شب را دیدم. نـمی‌دانید چـه حـالی بـود ، وقتی گناه یا اشتباهی را در نـامه عملم می‌دیدم، خصوصاً وقتی کسی را اذیت کرده بودم، از درون می‌کشیدم. گویی خودم به جــــــای آن‌طــــــرف اذیــــــت مـــــی‌شدم. از طـرفی در ایـن مـواقع، بـاد سـوزان از سمت چپ وزیدن می‌گرفت، طوری که نیمی از بدنم از حرارت آن داغ می‌شد! وقـتی چـنین اعمالی را مشاهده می‌کردم، به گونه‌ای را در نزدیکی خودم می‌دیدم که چشمانم دیگر تحمل نداشت. هـمان مـوقع دیدم که آن پیرمرد سید، که چند سال قـبل مـرحوم شـده بود، از راه آمد و کنار جوان پشت میز قرار گرفت. سـید بـه آن جوان گفت: من از این مرد . او مرا اذیت کرد. او مرا ترساند. مـن هـم گفتم: به خدا من نمی‌دانستم که سید داخل قـبر عـبادت مـی‌کند. 🔺جوان رو به من گفت: اما وقتی نـزدیک شـدی فـهمیدی کـه مـشغول قرآن خواندن اسـت. چـرا همان برنگشتی؟ دیگه حرفی برای گـفتن نداشتم. خلاصه پس از التماس‌های من، ثواب دو سـال عـبادت‌های مـرا برداشتند و در نامه عمل او قرار دادند تا راضی شود. 😔دو سـال نـمازی کـه بـیشتر به جماعت بود. دو سال عـبادت را دادم بـه خـاطر اذیت و آزار یک مؤمن! (۱) 🔰در لـابه‌لای صـفحات اعـمال خـودم بـه یک ماجرای دیگر از آزار مؤمنین برخوردم. شخصی از دوستانم بود کـه خـیلی با هم می‌کردیم و همدیگر را سرکار مـی‌گذاشتیم. یـکبار در یـک جمع با او شوخی کــــردم و خــــیلی بــــد او را ضـــایع کـــردم. خـودم هـم فهمیدم کار بدی کردم، برای همین سریع از او کـردم. او هـم چـیزی نـگفت. گذشت تا روز آخر که می‌خواستم برای عمل به بیمارستان بروم. دوبـاره بـه هـمان دوسـت دوران جوانی زنگ زدم و گـفتم: فـلانی، مـن خیلی به تو بد کردم. یکبار جلوی جـمع، تـو را ضـایع کـردم. خواهش می‌کنم مرا حلال کــن. مــن شــاید از ایــن بــیمارستان بــرنگردم. بعد در مورد عمل جراحی گفتم و دوباره به او التماس کـردم تا اینکه گفت: کردم، ان‌شاءالله که سالم و خوب برگردی. آن روز در نـامه عـملم، هـمان مـاجرا را دیـدم. جوان پـشت مـیز گـفت: این دوست شما همین دیشب از شـما راضی شد. اگر رضایت او را نمی‌گرفتی باید تمام خوب خودت را می‌دادی تا رضایتش را کسب کـنی، مـگر شـوخی است، یک انسان مؤمن را بردی.(۲) منبع: کتاب سه دقیقه در قیامت
☺️ از پسری پرسیدم چرا موهای سرت سیـخ شده؟ 🤔 گفت یکیشون شده بقیه به احترامش وایستادن ... 😂🤣😅 🌷🌹🌷🌹🌷 🌷🌹 حکم به طور کلی مراجعی که رساندن آب به موهای بلند👱‍♀ را واجب نمیدانند، در صورتی که طوری باشه که مانع رسیدن آب به پوست نشه، اشکال نداره. ولی مراجعی که احتیاط واجب دارن در رساندن آب به بلند🤦‍♀، مقلدان این بزرگواران یا ⬅️باید طبق نظر مرجعشون عمل کنند و انجام ندهند، یا ⬅️ به مراجع بزرگوار دیگر رجوع کنند. 🌹🥀🌹🥀🌹🥀🌹 مراجعی که واجب نميدانند آب به موهای بلند برسد مثل آیت الله سیستانی طبق نظر ایشون اشکال نداره. مراجعی که احتیاط واجب کرده اند مقلدان ایشان الاعلم فالاعلم باید به مرجعی که غسل بلند را واجب نمیدانند رجوع کنند. مثلا اگر آیت الله .... احتیاط واجب داده اند من نمیتونم به آیت الله سیستانی چون واجب نمیدانند رجوع کنم. باید تحقیق کنم ببینم کدام مرجع بعد مرجع من اعلم هستند. مثلا اگر مرجع من احتیاط واجب داده اند با تحقیق متوجه شدم اعلم بعد مرجع من آیت الله .... هم احتیاط واجب داده اند به مرجع بعدی رجوع میکنم. خلاصه الاعلم فالاعلم به فتوای مرجعی عمل کنم که واجب نمیدانند آب به تمام موها برسد. نظر مراجع عظام در مورد بلند در غسل : ✅ امام خمینی (ره ) : در بايد موهاي كوتاهي را كه جزء بدن حساب مي شود، بشويد و بنابراحتیاط شستن موهاي بلند هم لازم مي باشد. ✅ آیت الله اراكي : شستن بلند واجب نيست. ✅ آیت الله گلپايگاني، خوئي، تبريزي، سيستاني، وحید، صافي : شستن موهاي بلند واجب نيست، بلكه اگر آب را طوري به پوست برساند كه آنها تر نشود، صحيح است ولي اگر رساندن آب به پوست بدون شستن آنها ممكن نباشد، بايد آنها را بشويد كه آب به بدن برسد. ✅امام خامنه ای و آقای مکارم شیرازی : بنابراحتياط واجب شستن بلند و زير آنها هر دو لازم است. ✅ آیت الله بهجت : مسأله – لزوم شستن موهاي كوتاه كه پوست از لاي آنها ديده مي شود و در موقع كردن خالي از قوت نيست، ولي موهاي بلند لازم نيست. ✅ آیت الله زنجاني : مسأله -  در غسل شستن موهاي بلند لازم نيست بلكه اگرآب را طوري به پوست برساند كه موها تر نشود، صحيح است، ولي اگر رساندن آب به پوست بدون شستن آنها ممكن نباشد ، بايد آنها را بشويد تا آب به بدن برسد. احکام
😁 طرف : امتحانو چیکار کردی؟ حیف نون : هیچی سفید تحویل دادم. تو چیکار کردی؟ طرف : هیچی منم تحویل دادم🙃 حیف نون : دیوووونه چرا اینکارو کردی حالا فکر میکنن کردیم 😳 😁 ‏یه سری داشتم خواب موندم زنگ زدم به استاد گفتم ببخشید یکی از اقوام فوت کرد. گفت پس چرا صدات خواب آلوده؟ گفتم خوابیدم بیاد به خوابم ببینم جاش خوبه یا نه😂 👈 فردی که از دنیا میرود در صورتی میتواند به دیگران بیاد که جایی باشد که اجازه داشته باشد ، اگر خدایی نکرده جهنمی باشد اصلا اجازه ندارد ، اگرهم بهشتی باشد و جای خیلی خوبی باشد شاید رغبت نکند از اونجا دل بکند ، پس دیدن حجت شرعی و ملاک نیست هرچند که میتواند درست باشد وپیام داشته باشد 😂😂😂 🌷🌷🌹🌷🌹🌷 🌷🌹 ✍.. تقلب کردن و تقلب دادن در یا درمسابقات و.. جایـز نیست. ❌ ❗️رضایت و عدم رضایت تقلب دهنده، تأثیری در حکم آن ندارد و اگر با این کار، کسی ضایع شود، باید رضایت او حاصل شود. احکام