#ورود_کاروان_اهل_بیت_ع_به_شام
کشید از سینه آهِ مستمَر، دروازهٔ ساعات
دلش یکریز میشد شعلهوَر، دروازهٔ ساعات
نشست و ضجّه زد آن ساعتی که عید شد اعلام
پریشان! اولِ ماهِ صفر، دروازهٔ ساعات
رسید آن کاروانِ زجر دیده، بی رمق، زخمی
شد از حالِ رقیه محتضَر، دروازهٔ ساعات
مزیّن شد به پرچمهای رنگی، شد چراغانی
به دستِ شامیانِ فتنهگَر، دروازهٔ ساعات
حرامیهایِ بی اصل و نسَب، سیلِ تماشاچی
عزیزانِ علی...، رأسِ قمر...، دروازهٔ ساعات...
شلوغی، هلهله، بارانِ سنگ و خیلِ نامحرم
به دورش دید خیلی دردسر، دروازهٔ ساعات
به خود لعنت فرستاد و به زینب خیره شد مضطر
به دستِ بستهاش با چشمِ تر، دروازهٔ ساعات
سه ساعت از مصیبت دیدگان، میکرد استقبال
نه با گل! با غم و خونِ جگر، دروازهٔ ساعات
حسین بن علی شد منکسر بالا سرِ عباس
شکسته عمهٔ سادات در، دروازهٔ ساعات
به پایِ نیزههای داغدیده پایکوبی بود
فقط از این بلا دارد خبر، دروازهٔ ساعات!
✍ #مرضیه_عاطفی
بانی ناب ترین نوعِ محبت هستی
تو گلِ سرسبدِ عالم خلقت هستی
أنبیا غبطه به زیباییِ دینت خوردند
آخرین سلسله ی اصلِ نبوّت هستی
هست حرف دلِ هر دخترکِ زنده به گور
ابرِ بارانی و إحیاگرِ رحمت هستی
شهر یثرب به خدا قبلِ تو دلسوز نداشت
یامحمد(ص) به خدا عینِ مودّت هستی
متولد شدی و شد متزلزل کسری
گفت شقُّ القمر این را که؛ قیامت هستی
پادشاهان همه با آمدنت لال شدند
چونکه پیغمبری و صاحب کسوت هستی
روزِ میلادِ تو خاموش شد آتشکده ها
تا بدانند همه؛ قاتلِ ظلمت هستی
حالِ بتخانه شد آشوب، هُبل خورد تَرَک
کعبه فهمید که تو شرطِ عبادت هستی
یادگار تو اذانی ست مزیّن به علی(ع)
نقطه ی وصلِ رسالت به ولایت هستی
آمدی تا که علی(ع) عشقِ فراگیر شود
از همین زاویه قرانِ تو تفسیر شود
آمدی تا که بگویی ولی الله علیست(ع)
در دلِ ظلمتِ شب نورِ سحرگاه علیست(ع)
از همان قبلِ رسالت به خدا میگفتی
حق علی(ع)کعبه علی(ع)قبله علی(ع)راه علیست(ع)
ثروتش هست قناعت، کرَمش اجدادی ست
ای سلاطینِ گدازاده؛ شهنشاه علیست(ع)
غبطه خورده ست به تیغِ دو دمش عزرائیل
بر سرِ خیبریان ضربه ی ناگاه علیست(ع)
آنکه از حاجتِ ناگفته ی هر چه سائل
هست هر لحظه و هر ثانیه آگاه علیست(ع)
جان به لب میرسد و طبقِ قرارِ ازلی-
حضرتِ منجیِ آن ساعتِ جانکاه علیست(ع)
ذکر نامش سببِ امنیت و آرامش
کنجِ امواجِ بلا ناجیِ دلخواه علیست(ع)
نورِ ذاتش شده تکثیر شبیه خورشید
ششمین عشقِ خدا آمده و آمده عید
آسمان بر لبِ خود ذکرِ سلام آورده
عطرِ خوش رنگ و لعابی به مشام آورده
ای ملائک خبر این است که از عرش ِ برین
باقرَ العلم ِ نبی(ص) ماهِ تمام آورده
مثل هر سال، دوباره شبِ میلادِ پسر
سفره انداخته! انواع ِ طعام آورده
غیر از اینجا که شود پیش ِ همه خلق عزیز
عاشقش روزِ جزا نیز؛ مقام آورده
دارد از عمقِ زمین هلهله برمیخیزد
گل شکوفا شده، لبخندِ مدام آورده
باز هم مذهبِ بر حق؛ به جهان شد اعلام
باز هم شیعه ی خوشنام؛ امام آورده
وقتِ پابوسی اش از عرش؛ خدا دستادست
دورِ گهواره اش آیاتِ عظام آورده
شب سفر کرده و خورشید رسیده ست سریع
صبحِ صادق(ع) شده در هفدهم ِ ماهِ ربیع!
#اللهم_صلعلی_محمدوآل_محمدوعجل_فرجهم
#ألسلام_علیک_یا_رسول_الله_یا_خاتم_الانبیا
#ألسلام_علیک_یا_جعفر_ن_الصادق
#هفده_ربیع_الاول_مبارکباد
#مرضیه_عاطفی
بیا و عجزِ نامردانِ رسوا را تماشا کن
به قلبِ خستهٔ اسلام؛ إحیا را تماشا کن
بیا که رفت در چشمانشان دودِ جنایت ها
برایِ دیدنِ این صحنه، بالا را تماشا کن
تمام آسمان؛ ماتِ غبارِ دودِ جنگنده ست
شجاعت را ببین! مرگِ مدارا را تماشا کن
به خاک و خون کشید آخر سپاه قدس؛ صهیون را
به زیرِ نامهٔ "ألمَوتْ"...امضا را تماشا کن
ببین که کشتیِ بی ناخدایِ ظلم ویران شد
بزن لنگر به ساحل! حالِ دریا را تماشا کن
بگو بعد از أشداءُ عَلیَ الکفّار: یاحیدر(ع)
از این مَنظر؛ تولّی و تبرّی را تماشا کن
به شیطان؛ سخت حزب الله غالب شد از این لحظه
هراس و اضطرابِ سختِ حیفا را تماشا کن
چه خوش آغاز شد پیچیدنِ طومارِ اسرائیل
بیا و غرّش ِ #طوفان_الأقصی را تماشا کن
میان معرکه بیت المقدس گفت: جاءَالحق
وَ این یعنی بمان و صبح ِ فردا را تماشا کن
ببند آن عهدِ دیرین را و در آدینهٔ موعود
کنارِ کعبه حاضر باش و آقا را تماشا کن!
#فتح_قدس_خونبهای_حاج_قاسم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#با_ولایت_تا_شهادت
#مرضیه_عاطفی
بس که با جرأت حریف ِ دشمن ِ گمراه شد
کوه؛ با این استقامت نزدِ ایران، کاه شد
آن زمستانی که شد فصلِ بهارِ همدلی
خارِ چشم دشمنان و عده ای بدخواه شد
تاج و تختِ ذلّت از بنیان شکست و خورد شد
عزّت و غیرت بلایِ جانِ هر خودخواه شد
ظلم شد نابود؛ در حولِ مدارِ اتحاد
سرزمینم غرق در آرامشی دلخواه شد
با دعایِ دستِ روح الله(ره) برکت بازگشت
دستِ ناپاکِ چپاول از وطن کوتاه شد
فارس و کرد و بلوچ و لر، عرب تا آذری
با هدفهایِ امام ِ عاشقان همراه شد
مرگِ استبداد را در اوجِ استقلال دید
هر که از پیروزیِ این انقلاب آگاه شد
پرچم سبز و سفید و سرخ شد ناموسمان
تار و پودش یاعلی(ع) گفت و عدالتخواه شد
تا که جمهوری اسلامیِ ایران شد "حرم"
با شهیدان؛ کوچه هایش هم زیارتگاه شد!
#بیست_و_دوم_بهمن_پیروزی_انقلاب_گرامیباد
#شادی_روح_امام_و_شهدا_صلوات
#پای_نظام_و_رهبری_می_مانیم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#مرضیه_عاطفی
روشنی بخش ِ دلِ آل کسا آمده است
به تمنّایِ علی(ع) خیل گدا آمده است
گفته تبریک و پیِ نان و نوا آمده است
نوهٔ فاطمه(س) و شیر خدا آمده است
رنگ و رخساره ای از حضرتِ حیدر دارد
علی اکبر(ع) لقبِ شبه پیمبر(ص) دارد
داده شد جرعه ای از باده به أمّ لیلا(س)
بادهٔ کامل و آماده به أمّ لیلا(س)
قرعهٔ مادری افتاده به أمّ لیلا(س)
چه دل-آرا پسری داده به أمّ لیلا(س)
کعبه را گل زده و بازگشایی کرده
آن خدایی که علی بن حسین(ع) آورده
صوتِ زیبایِ اذان؛ دور و برَش میگردد
قبله حیران شده و دورِ سرش میگردد
دورِ لبخندِ ملیحِ پدرش میگردد
پدرش هم که به دورِ پسرش میگردد
دلِ عاشق شده! با نغمهٔ دلخواه بگو
أشهدُ أنّ علیا ولی الله بگو
در اصالت علوی، خَلقاً و خُلقاً نبوی
در سخاوت حسنی، صاحبِ گفتارِ قوی
شده شهزاده ای از طایفهٔ مرتضوی
هست با سیدِ سجّاده نشینان؛ أخَوی
وقتِ جاری شدنِ چشمهٔ احساس رسید
قامتش تا که به سرشانهٔ عباس(ع) رسید
درس ِ آزادگی و لطف و کرَم را آموخت
راهِ ویرانیِ بنیانِ ستم را آموخت
سبکِ جنگیدنِ در اوجِ جنم را آموخت
از عمو؛ پیر شدن پایِ علَم را آموخت
یاعلی(ع) گفته و شمشیر گرفتند به دست
عمه زینب(س) به تماشایِ دو آیینه نشست
خوش عمل کرد به قولِ ازلی روز دهم
بود، دور و برِ ناموسِ علی(ع) روز دهم
در جواب پدرش گفت: بلی... روز دهم
ماند، بی چون و چرا پایِ "ولی" روز دهم
بسکه از هر چه به جز؛ عشقِ پدر دست کشید
رزقِ پرواز رقم خورد و به شهزاده رسید
*
رفت از خیمه و با آه نمیرفت ایکاش
با لبِ تشنه و جانکاه نمیرفت ایکاش
طرفِ لشکرِ بدخواه نمیرفت ایکاش
پیش چشمانِ پدر راه نمیرفت ایکاش
دوره کردند و همین خورد زمین؛ جانِ حسین(ع)
حلقه زد اشک، سراسیمه به چشمانِ حسین(ع)
نفس ِ تازه-جوانش نفسی-دائم بود
غرقِ خون در وسطِ هلهلهٔ ظالم بود
چند مردِ قدَر و تازه-نفس لازم بود
بُردنش کارِ جوانانِ بنی هاشم بود
شد سراپایِ تنش یکسره إرباً إربا
جمع شد عشقِ حسین بن علی(ع) بینِ عبا!
#السلام_علیک_یا_علی_ن_الاکبر
#دخیلک_یا_شبه_پیغمبر_ص
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#اللهم_ارزقنا_کربلا
#مرضیه_عاطفی
باز با یادِ تو از غم شدم آزاد... سلام
میزنم عشق تو را یکسره فریاد؛ سلام
شد علی(ع) نام تو و ضامن آهو لقَبت
صد و ده بار به تو؛ حضرتِ صیاد؛ سلام
از همانجا به منِ خسته محبت داری
از همینجا به تو از جانبِ من باد؛ سلام
کرد از مشرقِ ایوانِ تو خورشید طلوع
سورهٔ شمس به گلدستهٔ تو داد؛ سلام
ماه بر پیچ و خم پرچم ِ تو بست دخیل
داد بر محضرت از صحن گوهرشاد؛ سلام
ابر زائر شد و بالایِ سرِ گنبدِ تو
قطره قطره قطره از لبش افتاد؛ سلام
آمدم خانهٔ تو...از همه جا رانده شدم
خانه ام شد حرَمت! خانه ات آباد!..سلام
میشود حالِ دلم خوش! برسد بر گوشم-
-با صدایت اگر از پنجره فولاد: سلام
دست بر سینه رسیدم که گدایت باشم
یا معین الضعفا، دست مریزاد...سلام!
#ألسلام_علیک_یا_علی_بن_موسی_الرضا
#دهه_کرامت_مبارکباد
#مرضیه_عاطفی
آرمانهایش نشان و رنگی از الله داشت
بسکه در سیر و سلوکش شیوه ای دلخواه داشت
اهلِ تقوا، رهبری دشمن شناس ِ مقتدر
از تجمّل، از تظاهر کاملاً اکراه داشت
با کلامش ظلم و استبداد آتش میگرفت
سلطنت پایِ بیاناتش تبی جانکاه داشت
مثل یک خورشید تبیین کرد راه از چاه را
دلنشین بود آسمانِ انقلابش ماه داشت
پیرِ ما آنقدر در نورِ هدایت غرق بود
انعکاسی از عبودیت به قلبش راه داشت
در نبردِ با همه طاغوتیان عمرش گذشت
دور مانْد از راهش آنکس که دلی گمراه داشت
شد قیام نیمهٔ خرداد جانِ انقلاب
گفت این را آن شهیدی که دلی آگاه داشت
شد مسافر با دلی آرام و قلبی مطمئن
کنج بستر جان سپرد و هجرتی جانکاه داشت
رفت و یک ملّت پریشان؛ در فراقش اشک ریخت
ضجه زد ایران و روز و شب؛ جماران آه داشت
کشورم با آن همه سختی خدا را بنده شد
چون کنارش رهبری یا نام روح الله داشت!
#شادی_روح_امام_و_شهدا_صلوات
#با_ولایت_تا_شهادت
#مرضیه_عاطفی
عرش را با ریسه های نور آذین بسته اند
گوشه ی هر کهکشان یک ماهِ زرّین بسته اند
سردرِ شهر مدینه ذکر آمین بسته اند
دورِ کعبه آیه آیه حمد و یاسین بسته اند
میزبانیِ ملائک کاملا سنجیده است
مکه مهمان دارد و کلّی تدارک دیده است
انبیا با اولیا...داوود و عیسی آمدند
نوح و ابراهیم با اسحاق یکجا آمدند
یوسف و یعقوب و آدم قبلِ حوّا آمدند
حضرت الیاس و اسماعیل و موسی آمدند
با ارادت با ادب، تعظیم کرده با یقین
محض بیعت با رسول الله؛ ختم المرسلین
آمد آن که عطرِ او جاریست در بویِ گلاب
محض ویران کردن بتخانه ها شد انتخاب
آتشِ آتشکده خاموش شد، شد غرق خواب
طاق کسری، کلّ ایوان مداین شد خراب
دور گهواره چه غوغایی شده، محشر شده
گل بریز و کِل بکش چون آمنه مادر شده
رحمةٌ للعالمین است و محمد آمده
حُسن خلق آورده با خود، حُسنِ بی حد آمده
پیش از پنجاه و هشتاد و نود، صد آمده
«لم یلِد» می خوانَد و تفسیر «یولَد» آمده
لاإلهَ جز خدا... تا گفت ذات حق یکیست
محضرِ توحید او لات و هُبل شد سربه نیست
مثل اقیانوس در لطف و کرم بی انتهاست
دست هایش مستجابُ الدعوه؛ اهلِ ربّناست
سیرتش قرآن پسند و صورتش چون سوره هاست
دشمنانش را بخوان «أبتر» که این امر خداست
شد أباالکوثر! به کوریِ همان چشمانِ شور
جاهلیت شد به جایِ دختران زنده به گور
قاب عالم را پر از زیباترین تصویر کرد
دست در دستش سپرد و عشق را درگیر کرد
در غدیرِ خم اذان را، قبله را تفسیر کرد
بعثتش را با ولایت خالص و تطهیر کرد
خواند «أکملتُ لکُم» را، گفت با صوتِ جلی:
تا قیامت «لا أمیرالمؤمنین إلّا علی(ع)»
نسل در نسلش همه از نور، از عصیان به دور
یک به یک قرآنِ ناطق، اصلِ انجیل و زبور
می شود بی حُبّ آن ها راهِ حق صعب العبور
موسم دلدادگی شد، کلّ عالم در سرور
در مدینه جشن دارد فاطمه(س) امشب شبی
هم پیمبر آمده هم صادقِ آلِ نبی
در نگاهش جنّتُ الاعلی تماشایی شده
پای درس او شلوغ است و چه غوغایی
بس که لحنش مهربان و گرم و زهرایی شده
حال من خوب و دلم مست چه آقایی شده
«قل هوالله احد» شد دینم و ذکر لبم
شد امامِ جعفرِ صادق رئیسِ مذهبم
هست یابن الباقر و در علم، بی مثل و بدل
زهد از گفتار او پیدا؛ نمایان در عمل
راستگویی و کرَم خورده به نامش از ازل
پس به عشقش خوانده ام «حیّ علی خیرالعمل»
با نمازِ اول وقتم خریدم مغفرت
از شفاعت بهره مندم می کند در آخرت!
#مرضیه_عاطفی
#ولادت_حضرت_رسول_اکرم_ص
#ولادت_امام_جعفر_صادق_ع