eitaa logo
کانال طلبه شهید بک دوغائی
199 دنبال‌کننده
3هزار عکس
2.9هزار ویدیو
2.9هزار فایل
کانال فعالیت فرهنگی
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ ✍شیخی عارف و سخنوری توانا روزی به مغازۀ بقالی در بازار رفت و خواست مقداری گردو بخرد. قیمت گردو را پرسید. بقال پیمانه را داد و به شیخ گفت: گردو‌ها را دستت بگیر و سبک سنگین کن و هر کدام وزنی نداشت (پوچ بود) جدا کن. شیخ سؤال کرد: چرا چنین لطفی در حق من می‌کنید؟! (گردوی سالم را به من و خراب را به دیگران می‌فروشی!!!) بقال گفت: شما عالم و خطیبی باسواد هستید. من مطالب زیادی از شما یاد گرفته‌ام و به وجود شما افتخار می‌کنم و می‌خواهم جبران علم کنم. شیخ آه سردی کشید و سری به تأسف تکان داد و پیمانه را به بقال داد و گفت: این همه من در منبر، از انصاف سخن گفتم؛ بهای علم من آن بود که مانند دیگران، گردو به پیمانه برای من می‌کشیدی نه این که اختیار انتخاب دهی و چنین پیشنهادی به من بدهی!!! احترام مرا زمانی نگه داشته بودی که آنچه را در پای منبرم شنیده بودی استفاده و عمل می‌کردی؛ و مرا نیازی به جبران حق‌الزحمه علم‌ام با مقداری گردوی پُرمغز نبود. وای بر حال من که بر پای منبر من چنین کسانی می‌نشینند!!! ═══✼🍃🔳🍃✼══
💠داستان پيغمبر اكرم (ص) روزى به سلمان و اباذر هر كدام درهمى داد. سلمان درهم خود را انفاق كرد و به بينوائى بخشيد ولى اباذر صرف در مخارج خانواده خود كرد. روز بعد حضرت دستور داد آتشى افروختند و سنگى را بر روى آن گذاردند. همين كه سنگ گرم شد و حرارت شعله هاى آتش در دل آن اثر كرد سلمان و اباذر را پيش خواند و فرمود: هر كدام بايد بالاى اين سنگ برويد و حساب درهم ديروز را بدهيد. سلمان بدون درنگ و ترس پاى بر سنگ گذاشت و گفت «اَنفَقتُ فى سبيلِ الله» در راه خدا دادم . وقتى كه نوبت اباذر رسيد ترس او را فرا گرفت. از اينكه پاى برهنه روى سنگ بگذارد و تفصيل مصرف يك درهم را بدهد از اين رو در تحير بود. پيغمبر (ص) فرمود: از تو گذشتم زيرا تاب گرماى اين سنگ را ندارى و حسابت به طول مى انجامد ولى بدان صحراى محشر از اين سنگ گرمتر است و تابش آفتاب قيامت شعله هاى فروزان آتش سوزان تر سعى كن با حساب پاك و دامنى نيالوده به معصيت وارد محشر شوى. 💠داستان روایت شده که: روزگاری حضرت رسول(ص)در زمین بی گیاهی فرود آمد، به اصحاب خود فرمود: بروید هیزم بیاورید. عرض کردند: ما، در زمین بی گیاهیم، و هیزم در آن یافت نمی شود. فرمود: هر کس هر چقدر امکان دارد، بیاورد. پس اصحاب هیزم آوردند و در مقابل آن حضرت روی هم ریختند، چون هیزم‌ها جمع شد مانند کوهی به نظر می‌رسید، حضرت فرمود: «گناهان شما نیز همین طور جمع می‌شوند. » 👈معلوم شد که مقصود آن حضرت، از امر به آوردن هیزم، این بود که اصحاب بدانند: همین طور که در آن بیابان خالی، هیزمی به نظر نمی آمد، اما وقتی که جستجو کردند و روی هم ریختند، مقدارکثیری هیزم جمع شد و مانند تلی گردید. بهمین نحو، گناهان ما به نظر نمی آید، اما اگر جستجو و حساب شود، گناهان بسیاری جمع می‌شود. 💠داستان پیامبر (ص) از جعفر طیار پرسیدند: در این مدتی که در حبشه بودی، چه چیز عجیبی دیدی؟ جعفر عرض کرد: زن سیاه چهره حبشی را دیدم، عبور می‌کرد و زنبیل بزرگی بر سر داشت، مردی مزاحم، به او تنه زد و او را به زمین انداخت به طوری که زنبیل از سر آن زن افتاد، سپس زن نشست و به آن مرد مزاحم رو کرد و گفت: وای بر تو از داور (گیرنده حق) در روز قیامت، که بر کرسی بنشیند و حق مظلوم را از ظالم از بگیرد. پیامبر پنیز از این سخن تکان دهنده آن زن، تعجب کرد. 💠داستان هنگام وفات امام حسن (ع) آنهائیکه حضور داشتند مشاهده کردند که آنجناب گریه می‌کند. عرض کردند: یا بن رسول الله چرا گریه می‌کنید؟ با این نسبتی که با پیغمبر داری؟ و مقاماتی که پیامبر درباره‌ات فرموده است؛ با اینکه بیست مرتبه پیاده حج گذاری و مال خویش را سه بار در راه خدا قسمت نموده ای، بطوری که از یک جفت کفش و نعلین نیمی برای خود و نیم دیگر را در راه خدا داده ای؟ فرمود: از هراس و ترس قیامت و دوری از دوستانم می‌گردیم.(منبع:منبر طلاب)
تاجر می گوید به وادی السلام رفتم ذکر هارا خواندم . 🔺 همانطور که میرزا گفته بود ملک هایی با هایی بسیار ظاهر شدند همان طور که میرزا گفته بود به آنان گفتم من از جانب میرزا آمدم و با محمد امین کاری دارم ملک ها نا پدید شندند و اندکی بعد آنان را با محمد دیدم. 🔻که کشاکشان در حالی که در قل وزنجیری آتشین ،خونین و مالین بود او را از دور می آوردند به نزد من آمدند از محمد پول هارا گرفتم گفت در فلان کوچه باغ چندمی زیر فلان درخت دفنشان کردم می توانی بروی و پو لهایت را تمام و کمال برداری خیلی شدم می خواست خداحافظی کنم که یاد سخن میرزا افتادم و به او گفتم میرزا می گوید تو کجا این جا کجا؟محمد آهی از درون کشید . 🔺گفت امان از زن و مرد این را که گفت کشیدندش و بردند و حرفش ناتمام ماند. در پوست خودم نمیگنجیدم سریع به آدرسی که محمد گفته بود رفتم را پیدا کردم و همان جایی که او گفته بود سکه هایم را تمام و کمال برداشتم به کربلا پیش میرزای شیرازی رفتم و جریان را تمام و کمال برای او تعریف کردم میرزا متنغیر شد و گفت همین الان ترتیب در نجف را بدهید و تمام قصابان نجف را دعوت کنید و بگویید میرزا می خواهد شمارا ملاقات کند. 🔺میرزا به نجف رفت و در آن مجلس نشست پس از صحبت ها و مواعذ معمول گفت ای جماعت قصاب آیا کسی از شما دلگیریی از محمد امین دارد؟ همه گفتند خیر او مرد بزرگواری بود که وکیل شما در شهر مانیز بود چه دلگیری می توانیم داشته باشیم ؟ جماعت کماکان افزوده می شدند و میرزا مدام سؤال خویش را تکرار می کرد تا این که در آستانه ی در بود که سؤال میرزا به گوشش رسید ناگهان گفت خدا را زیاد کند انشاءالله آتش بر قبرش ببارد و.... میزا رنگ به رنگ شد و گفت ای مرد مگر محمد با تو چه کرده که این گونه ناسزایش میگویی؟ 🔺قصاب شروع به تعریف کردن میکند: در نجف قصابی داشتم و مشغول کسب حلال بودم مشتری تاجری داشتم که اهل عراق نبود هرز چند گاهی هروقت گذرش به عراق و نجف می افتاد گوشتش را از من می خرید سالیان درازی با وی آشنا شده بودم و تقریبا سالی دو سه بار از من خرید میکرد در یکی از درد و دلهایم با او معلوم شد که پسر ی دارد که به سن ازدواج رسیده و من نیز دختری داشتم که دم بخت بود با هم قرار گذاشتیم که که دفعه ی بعدی که تاجر به عراق می آید با زن بچه اش بیاید که بساط سور و سات عروسی را بچینیم . 🔺مرد تاجر به شهر و دیار خودش باز می گردد و جریان را با همسرش در میان می گذارد ،همسر بر آشفته شده و می گوید تو چرا این قدر سریع قول وقرار گذاشتی در حالی که فقط سالی دوسه بار بیش تر او را نمیبینی؟ 🔻عجله کردی مرد باید اول تحقیقاتی بکنیم .این بار که رفتی از اهالی شهر تحقیقی در مورد قصاب بکن بعد از این قول و قرار بگزاریم. 🔺تاجر به صورت مخفیانه به نجف برگشت و شروع به تحقیق و تفحص درمورد قصاب کرد . 🔻از مردم که سراغ گرفت همه گفتند محمد امین درستکارترین مرد نجف است بهتر است از او سؤال کنی.تاجر پیش محمد امین میرود و سراغ دختر قصاب را از او میگیرد گویا در یکسری معامله یی که با محمد امین داشته گوشتی به او داده بوده که چربی آن زیاد بوده.محمد اندکی تفکر میکند و از پاسخ دادن امتناع می ورزد و میگوید"اُف". 🔻قصاب تعریف می کند که از آن سری به بعد تاجر رفت و دیگر آن را ندیدم در شهد نیز پر شده که استاد محمد امین در مورد دختر من اُف گفته.و پس از آن واقعه دیگر کسی به دختر من نمی آید. خدا عذابش را زیاد کند... 🔻میرزا بااندکی تفکر می گوید اگر من در این مجلس دخترت را شو هر دهم از محمد در می گذری ؟ قصاب گفت آری پای شما و او را نیز می بوسم.میرزا رو به جمعیت کرده و گفت چه کسی حاضر است دختر این مرد را بگیرد در حالی که من تمام هزینه های ازدواج آن را متقبل شوم؟ 🔺یکی از شاگردان بر میخیزد و میگوید من حاضرم .میرزا به قصاب می گوید دخترت را در مجلسی حاضر کن و سپس میرزا همراه شاگردش به مجلس رفته و همانجا صیغه عقد را جاری میکند . .سپس رو به قصاب کرد و گفت آیا راضی شدی؟قصاب نیز خویش را اعلام کرد. 🔺بعد ازاین میزا من را(تاجر شیرازی)دو باره به وادی السلام فرستاد و ذکر هایی را نیز به من آموخت تا از احوال محمد آگاه شوم به وادی السلام رفتم اذکار را خواندم ملک ها ظاهر شدند به آنها گفتم از جانب میرزا برای جویا شدن حال محمد امین آمده ام ها رفتند ولی این محمد را درحالی که در لباس های بهشتی و قرق در نعمت بود آوردند.
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمـَنِ الرَّحِيم يَا بُنَيَّ إِنَّهَا إِن تَكُ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِّنْ خَرْدَلٍ فَتَكُن فِي صَخْرَةٍ أَوْ فِي السَّمَاوَاتِ أَوْ فِي الْأَرْضِ يَأْتِ بِهَا اللَّهُ ۚ إِنَّ اللَّهَ لَطِيفٌ خَبِيرٌ 16لقمان پسرم! اگر به اندازه سنگینی دانه خردلی (کار نیک یا بد) باشد، و در دل سنگی یا در (گوشه‌ای از) آسمانها و زمین قرار گیرد، خداوند آن را (در قیامت برای حساب) می‌آورد؛ خداوند دقیق و آگاه است! اى فرزندم! اگر (عمل تو) همسنگ دانه‏ى خردلى باشد و در دل تخته سنگى یا در آسمان‏ها یا در زمین نهفته باشد، خداوند آن را (در قیامت براى حساب) مى‏آورد، زیرا كه خداوند دقیق و آگاه است. ✋نکته ها «خردل» گیاهى است با دانه‏هاى سیاه رنگ و بسیار كوچك كه دانه‏هاى آن در كوچكى و حقارت ضرب‏المثل است. 👌پيام ها 1- توجّه دادن فرزند به علم و قدرت الهى، نشانه‏ى حكمت است. «آتینا لقمان الحكمة... یا بنىّ...» 2- در موعظه، براى هر توصیه‏اى نام مخاطب را تكرار كنیم. (تكرار «یا بُنىّ» در این سوره و تكرار «یا ابت» در سوره‏ى مریم آیات 40 تا 45). 3- ایمان انسان به حضور عملش در قیامت، سرچشمه‏ى اصلاح اوست. «اِن تك مثقال حبّة... یأت بها اللّه» 4- در یك ارزیابى و نظارت كامل، باید كوچك‏ترین كارها نیز مورد توجّه قرار گیرد. «مثقال حبّة من خردل» 5 - كوچكى، «خَردَل» سفتى، «صَخرَة» دورى و ناپیدایى، «السّموات، الارض»، در علم الهى و قدرت احضار عمل اثرى ندارد. «یأت بها اللّه» 6- خداوند به همه چیز آگاه و بر همه چیز تواناست. «یأت بها اللّه... لطیف خبیر» 7- اعمال انسان، در این جهان از بین نمى‏رود. «یأت بها اللّه» 8 - حسابرسى خداوند دقیق است، زیرا او لطیف است. «لطیفٌ خبیر»
😁 دقت کردین زن و شوهرا وقتی با هم به هم میگن : دیوونه ، ، خل و چل و... 💏 😘 اما وقتی باهم بـد میشن میگن: ـ شما خودت فرمودی ـ نخیر آقای محترم ـ هر طور میلتونه انگار همه چی بر عکس شده 😁😜😅😅 🌷🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ــــــــــــــــــــــــــــ پيامبـراکرم صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند :🌷🌹🌹🌷🌷 انسان‌ها كسانى هستند كه دير به خشم می آیند و زود راضى میشوند. 📌بنظرم اگر یه وقت عصبانی شدین به این توصیه دوستمون عمل کنید که خیلی جواب میده👌👇 رفیقم دانشجوی روانشناسیه👨🏻 بهش گفتم جدیدا زود عصبی میشم بنظرت چکار کنم؟ گفت: سعی کن باشی...😐 😅😅 🌷🌹🌷🌹🌹🌹 ـــــــــــــــــــــــــــــ 🔰احکــــام شرعی🌷🌹 و عصبانیت😡😬 به تنهایی گناه نیست اما اگر موجب بروز گفتار و رفتاری همچون کفرگفتن، ، تهمت و ... شود، است. یا اگر فریادی بزنیم و دراثر آن فردی بترسد یا ضربه و ضرری به کسی وارد کنیم است و مدیون هستیم. 📌 کسی که او را مجبور کرده‌اند، یا موقع عصبانیت بی‌قصد یا بی‌اختیار نـذر کرده، صحیح نیست.❌ [یعنی واجب نیست به عمل کند] احکام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از پاسدار انقلاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماجرای در کودتای ۲۸مرداد که رهبری به آن استناد کردند ⁉️ آمریکا برای ۲۸ مرداد چقدر هزینه کرد؟! ♨️ مقام معظم رهبری: مأمور آمریکایی با چمدان دلار آمد تهران، رفت در سفارت انگلیس پنهان شد، از آنجا شروع کرد پول دادن، دلار پخش کردن، کسانی را استخدام کردند، کودتایی به وجود آوردند و دولت ملّی را ساقط کردند... 🗓 انتشار به مناسبت سالروز کودتای ۲۸ مرداد ✅ کانال خبری پاسدار 👇 @passdar ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅
باسمه تعالی ✋پنج نوع محاسبه 🔰برطبق ایات قران کریم و روایات چه کسانی در روز قیامت حساب ندارند؟ ✍️در پاسخ به مطالب زیر توجه کنید . الف. از آیات قرآن مجید استفاده میشود که براساس اعمال انسان پنج گونه محاسبه در صحرای با عظمت محشر وجود دارد و آن عبارت است از : 1️⃣👈بغیر حساب 👌« قُلْ یَاعِبَادِ الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا رَبَّکُمْ لِلَّذِینَ أَحْسَنُوا فِی هذِهِ الدُّنْیَا حَسَنَةٌ وَأَرْضُ اللّهِ وَاسِعَةٌ إِنَّمَا یُوَفَّی الصَّابِرُونَ أَجْرَهُم بِغَیْرِ حِسَابٍ : 👈بگو : ای بندگان مؤمنم! از پروردگارتان پروا کنید. برای کسانی که در این دنیا اعمال شایسته انجام داده اند، پاداش نیکی است و زمین خدا گسترده است [بر شماست از سرزمینی که دچار مضیقه دینی هستید به سرزمینی دیگر مهاجرت کنید] فقط شکیبایان پاداششان را کامل و بدون حساب دریافت خواهند کرد .». 👈تعبیر بغیر حساب بنابر تحقیقات علمی صاحب «المیزان» به معنای بی حساب بودن طایفه‌ای از مردان راه حق است و به عبارت دیگر عبارت است از ورود مؤمن به محشر و بلافاصله ورودش به بهشت بدون این که پرونده او را باز کنند و ترازویی برای سنجش اعمالش قرار دهند ! 👈اینان همان انسان‌های باکرامتی هستند که برای حفظ ایمان و دین خود و پابرجایی فرهنگ الهی در تاریخ ، در برابر انواع مصایب و رنجها و مشقّت ها و استقامت و پایمردی و پایداری کردند و در این زمینه از بذل جان و مال دریغ نورزیدند تا جایی که به شرف لقا و وصال حضرت دوست نائل شدند . 👈اینان از کسانی بودند که در تمام لحظات حیات از حضرت دوست غفلت نداشتند ، وذکر و وِردی جز ذکر یار بر لب جان و زبان و قلبشان نبوده و هیچ عملی را جز به رضای حق انجام ندادند و قدمی جز برای جلب خشنودی معشوق بر نداشتند .
2⃣👈سریع الحساب 👈« وَمِنْهُمْ مَن یَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا حَسَنَةً وَفِی الاْخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ * أُولئِکَ لَهُمْ نَصِیبٌ مِمَّا کَسَبُوا وَاللّهُ سَرِیعُ الْحِسَابِ »؛ 👈 «و گروهی از آنان می‌گویند : پروردگارا ! به ما در دنیا نیکی و در آخرت هم نیکی عطا کن، و ما را از عذاب آتش نگاه دار . * اینانند که از آنچه به دست آورده اند ، نصیب و بهره فراوانی دارند ، و خدا حسابرسی سریع است .» 👌دسته‌ای از مردم جز امور مادی و مسائل ظاهری هدفی ندارند ، اینان از تمام حیات به غیر از خوراک و پوشاک و مسکن و مرکب چیزی نصیبشان نیست ، ولی عده دیگر هستند که از پی معرفت و ایمان ، اندیشه و افکارشان محدود به مسائل مادی محض نیست ، 👈بلکه شؤون دنیایی را به عنوان مقدمه رشد و تکامل معنوی می خواهند و برای آخرتشان سعادت ابدی و همیشگی و این آیه کریمه منطق عالی اسلام را در مسائل مادی و معنوی مشخّص می سازد و کسانی را که تنها در مادّیات غوطه ورند محکوم می سازد .
3️⃣👈 حساب یسیر گروهی خیلی ساده و آسان محاسبه می شوند. قرآن می‌فرماید: «فَسَوفَ یُحاسَبُ حِساباً یَسیراً» 👈 . از روسفیدان وکسانی که نامه عملشان را به دست راستشان داده اند، حساب آسان کشیده می شود . 👈رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود: اگر عطا و بخشش کنی به آن کسی که او بخل ورزیده و تو را محروم کرده است و رفت و آمد کنی با کسی که از تو جدا شده و عفو نمایی آن کسی را که به تو ستم روا داشته است، در قیامت خداوند بخاطر این کمالات، حساب تو را آسان می‌گیرد. 👈در حدیث دیگری از امام صادق علیه السلام فرمود: «اِنّ صِلَةَ الرَّحِمِ تُهَوِّنُ الحِسابَ» صله رحم در دنیا، سبب آسانی حساب در قیامت است .
4️⃣👈 حساب شدید 👈« وَکَأَیِّن مِن قَرْیَةٍ عَتَتْ عَنْ أَمْرِ رَبِّهَا وَرُسُلِهِ فَحَاسَبْنَاهَا حِسَاباً شَدِیداً وَعَذَّبْنَاهَا عَذَاباً نُکْراً »؛ 👌«چه بسیار آبادیها که [ اهلش ] از فرمان پروردگارشان و فرستادگانش روی برگرداندند ، پس ما آنان را به حساب سختی محاسبه کردیم و به عذاب بسیار شدیدی عذاب نمودیم .» 👈منظور از حساب سخت محرومیّت بدکاران از گذشت و عفو و مرحمت و لطف حضرت اوست .
5️⃣👈 سوء حساب گروهی بسیار سخت حسابرسی می شوند. قرآن در وصف مردان خدا می‌فرماید: «یَخافُونَ سُوءَ الحِسابِ» 👈آنان از حساب‌های سخت قیامت می ترسند . 👈آری ، وقتی یار در صحنه باعظمت قیامت روی به جانب انسان ندارد و از لطف و مرحمت و عنایتش به خاطر تمام آلودگی انسان دریغ دارد و هیچ شافع و ناصری برای نجات انسان لب باز نمی‌کند و سر و کار مجرم با دادگاه‌های سخت و ملائکه عذاب و عاملان غضب و خشم الهی است ، این را می‌گویند سوء الحساب !!
‍ بِسمِ الله الرّحمن الرّحیم 🔻روز حساب🔻 ✍ سوره انبیاء با یک جدّی شروع میشه: 🕋 اِقْتَرَبَ لِلنّٰاسِ حِسٰابُهُمْ وَ هُمْ فِی غَفْلَةٍ مُعْرِضُونَ. مٰا یَأْتِیهِمْ مِنْ ذِکْرٍ مِنْ رَبِّهِمْ مُحْدَثٍ إِلاَّ اِسْتَمَعُوهُ وَ هُمْ یَلْعَبُونَ. (انبیاء/۱و۲) 💢 مردم به آنها نزدیک شده است، امّا آنها در غفلتند و روی گردانند! 💢 هر یادآوری تازه‌ای از طرف پروردگارشان برای آنها بیاید، با شوخی و سرگرمی به آن گوش فرا می‌دهند. اعمال و رفتار ما نشون میده که و بیخبری همه وجودمون رو فرا گرفته..😔 👈 آخه چطور ممکنه⁉️ آدم داشته باشه که حسابش نزدیک شده، و اینطور همه چیز رو سرسری بگیره⁉️ ✍ در آیه ۹۷ همین سوره می‌فرماید که روز ، خودِ مردم هم اقرار می‌کنند که در بودند: 🕋 وَ اقْتَرَبَ الْوَعْدُ الْحَقُّ فَإِذَا هِیَ شَاخِصَةٌ أَبْصَارُ الَّذِینَ کَفَرُوا یَا وَیْلَنَا قَدْ کُنَّا فِی غَفْلَةٍ مِّنْ هَذَا بَلْ کُنَّا ظَالِمِینَ (۹۷) 💢 وقتی وعده حقّ نزدیک میشود، و علائم آشکار می‌شود، در آن هنگام چشمهای کافران از شدّتِ وحشت از حرکت باز می‌ماند. 💢 و می گویند: ای وای بر ما که از این روز در بودیم.. 💢 بلکه ما ستمکار بودیم! ☝️ پس قبل از اینکه از شدّت وحشت، چشمهامون از حرکت بیفته، و پشیمون بشیم، خودمون از خواب بیدار بشیم.🍃 ✍️‌یادمون باشه.. دنیا زنگ آخر نیست... زنگِ بعد داریم.. 🚫 مواظب اعمالمون باشیم👇 ⚠️ کسی نمیدونه آخرین خداحافظی‌اش چه وقتی است؟!👉 ، ، ، ، ، ، ، .
‍ ✨💝📖💝✨ 📖 يَعْلَمُ خَائِنَةَ الْأَعْيُنِ وَ مَا تُخْفِي الصُّدُورُ (غافر/۱۹) 👈 او چشمهایی را که به خیانت می‌گردد و آنچه را سینه‌ها پنهان می‌کند، می‌داند. ☝️ حواسمون باشه... 🔸 حساب دنیا و حسابگری در قیامت با کسی است که، حتی یه گوشه چشم ما رو هم دیده. 🔸 کسی که از رازِ دل ♥️ همه‌مون باخبر است. 🔹 هر نگاه خائنانه (خَائِنَةَ الْأَعْيُنِ)👀، مخفیانه و یواشکی که داشتیم، 🔹 هر چشم و ابرویی👁که برای دیگران اومدیم، هر ... 👈 همه رو میبینه. 🗣 اگر عزّت دنیا و آخرت میخواهیم، باید با این خدای مهربون "خالص" باشیم. او عزّت رو نه به بهانه، بلکه به بهای "خلوص" خواهد داد.
✅در قیامت نوبت حساب کردن مثقال ذرّه هاست... درشتها که حساب کردنشان واضحه❗️ ✅مثقال ذرّه که می گویند؛ ❌یعنی همان چند لحظه ای که بوی عطر تو تمام مردم را به هم می ریزد...❗️ ✅مثقال ذرّه که می گویند؛ ❌یعنی همان چند لحظه ای که با ناز و عشوه برای نامحرمی می خندی ولی فکرش ساعت ها درگیر همان یک لبخند شماست...❗️ ✅مثقال ذرّه که می گویند؛ ❌یعنی همان چند لحظه ای که حواست به حجابت نیست و جوانی نیز در آن حوالی است و انگار نه انگار... ❗️ ✅مثقال ذرّه حساب و کتاب زمانی است که؛ ❌ باشوهرت بلند می خندی و دختر مجردی هم درحال شنیدن است...❗️ ✅مثقال ذرّه حساب و کتاب زمانی است که؛ ❌در پایان صحبت هایت با نامحرم از روی ادب جانم و قربانت می پرانی و رابطه ای را به همین اندازه سرد و گرم می کنی...❗️ ✅مثقال ذره؛ ❌یعنی همان چند لحظه ای که با فروشنده صمیمی می شوی❗️ ❌قدر این ها پیش ما خیلی کوچک است و به حساب نمی آیند...❗️ ❌مثقال ذرّه که می گویند همین هاست❗️ ❌همین کارهای کوچکی که به چشم خیلی کوچک است ❗️ ❌امّا انتهایش را روزی که پرده ها کنار رفت، خواهیم دید و دیگه فرصتی برامون نیست که ......😢 ✅ گناهان کوچک و مثقال ذره ها که اصلا برامون مهم نیست❗️ در روز حساب و کتاب از کوه ها بسیار بزرگ تر خواهند شد و دیگه چاره ای جز عذاب سخت و وحشتناک نخواهیم داشت. خواهرانم توبه کنیم قبل از اینکه مرگ به سراغمان بیاید آخرتمان را برای چند لحظه لذت دنیا خراب نکنیم والله روزی پشیمان خواهیم شد اما دیگر فایده ای ندارد و عمر و جوانی به پایان رسیده و دیگر نه توانی در بدن داریم و نه مهلتی 😔😔 گناهان بزرگ و کوچک و مثقال ذره های ما را با قلم عفو و بخشش خود پاک کن یاالله هدایت کن من و تمام خواهرانم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از پیرمرد حکیمی پرسیدند: از عمری که سپری نمودی چه چیز یاد گرفتی؟ پاسخ داد: یاد گرفتم که دنیا قرض است باید دیر یا زود پس بدهیم. یاد گرفتم که مظلوم  دیر یا زود حقش را خواهد گرفت. یاد گرفتم که دنیای ما هر لحظه ممکن است تمام شود اما ما غافل هستیم.             یاد گرفتم  که سخن شیرین، گشاده رویی و بخشش سرمایه اصلی ما در زندگیست. یاد گرفتم که ثروتمند ترین مردم در دنیا کسی است که از سلامتی، امنیت و آرامش بهره مند باشد. یاد گرفتم کسی که جو را میکارد گندم را برداشت نخواهد کرد. یاد گرفتم که عمر تمام میشود اما کار تمام نمیشود. یاد گرفتم  کسی که میخواهد مردم به حرفش گوش بدهند باید خودش نیز به حرف آنان گوش دهد. یاد گرفتم که مسافرت کردن و هم سفره شدن با مردم بهترین معیار و دقیق ترین راه برای محک زدن شخصیت  و درون آنان است. یاد گرفتم کسی که مرتب میگوید: من این میکنم و آن میکنم تو خالی است و نمیتواند کاری انجام دهد. یاد گرفتم کسی که معدنش طلا است همواره طلا باقی میماند بدون تغییر، اما کسی که معدنش آهن است تغییر میکند و زنگ میزند. حکایت های زیبا و پندآموز سلام صبح شمابخیرونیکی انشاالله 🌹🙋🙏
▪️ثواب عجیب کمک هزینه به دیگران برای سفر اربعین حسینی! کسی که خودش به واسطۀ بیماری یا مشکلی نتواند به زیارت امام حسین علیه‌السلام برود و در عوض شخصی ديگر را روانه کند (هزینه‌هایش را بدهد)، چه اجری دارد؟ امام صادق علیه السلام فرمودند: ▪️به ازای هر درهمى كه خرج کند، خداوند همانند كوه اُحد برایش حسنه می‌نویسد. ▪️چندین برابر آنچه هزینه کرده را در همین دنیا به او برمی‌گرداند! ▪️بلاهايى را که فرود آمده تا به او برسد، از او می‌گردانَد و از وى دور می‌كند و مالش حفظ می‌‏شود. 🇮🇷 @HamYary 🇮🇷
بنام خدا السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین قابل توجه همه همروستائیان وهمشهریان که آن شاالله قصد سفر به کربلا جهت اربعین امام حسین (ع) دارند اتوبوس وی آی پی ،32 نفره یکی از بچه های دوغایی اعلام آمادگی کردند که به قیمت مناسب، جهت کمک به زائرین از اینجا تامهران درخدمت عزیزان باشند ،هرکسی قصد حرکت در دوم و سوم شهریور به مهران داره هرچه سریعتر با این شماره هماهنگی بفرمایند .09192134865, 09159168319 التماس دعا.
😍 طرف رفت حـج وقتی برگشت، رفت سراغ بقالی محلشون. به مغازه‌دار گفت: ها رو در بیار. صاحب‌مغازه هم خوشحال بود و فکر میکرد حاجی اومده قرضشو ادا کنه. وقتی دفتر رو درآورد، حاجی بهش گفت: آفرین حالا اسم منو پیدا کن و یه بهش اضافه کن! 😂😂😝 🌹🌹🌹🌷🌷🌷 ـ🌧⛈🌧⛈⛈ 👇 🌷🌹🌷🌷🌹 ✍ اگر در قرض براى پس‌دادن آن مدتی مشخص کنند طلبكار پيش از اتمام مدت نمی‌‏تواند طلبش رو مطالبه کند.❌ 👈 ولى اگر مدت نداشته باشد طلبكار هروقت بخواد، می‌‏تواند طلبش رو بگیرد. ❗️كسى‌كه قرض میدهد نباید شرط كند كه زيادتر از مقدار قرض پس بگیرد و الا پول‌زیاده، ربا و حرام است.😨 ⚠️ولى اگر خود بدهكار بخواد زيادتر از آنچه قرض كرده پس بدهد اشكال ندارد بلكه مستحب است. ❗️💀💀☠☠ ❌❌⛔️⛔️❌❌⛔️⛔️❌⛔️ 📛 یکی از گناهان کبیره است که در قرآن جنگ باخدا محسوب شده است. ⛔️گناه یک درهم ربا بزرگترازآن است که انسان هفتاد مرتبه بامحرم خود زناکند. ✅اما3نوع رباحرام نیست : 1⃣ پدروفرزند(دختروپسر)ازیکدیگر👨👶👧 2⃣ زن وشوهر💑 3⃣ ازکافری👺که درپناه اسلام نیست. ❌❌⛔️⛔ مادر🧕وفرزند🧕، ربای برادر وخواهر👫و نیز بستگان ودوستان ️حرام است، ولو اینکه طرفین راضی باشند. ❌❌⛔️⛔️
هدایت شده از ص م
✨﷽✨ 🌼حاج آقای ‍ قرائتی داستانی از شخصی نقل فرمود: پدرم در سال چهل از دنیا رفت و من شش ماه بعد از وفاتش بدنیا آمدم ، ✍ در شش سالگی که کمی خواندن و نوشتن آموختم تازه فهمیدم که آن شعری که پدرم وصیت کرده بود تا بر سنگ قبرش بنویسند مفهومش چیست ( در بزم غم حسین، مرا یاد کنید ) بعدها و در جوانی همیشه کنجکاو بودم که آیا پدرم حقیقتا حسینی بوده ؟؟ روزی در سن حدودا بیست سالگی در کوچه میرفتم که مردی حدودا پنجاه ساله که نامش حسین بود و فهمیده بود من پسر حاج عباسعلی هستم ناگهان مرا در آغوش گرفت و سر بر شانه ام گذاشت و گریست و گریست !!! وقتی آرام شد راز گریستن خودش را برای من اینگونه تعریف کرد : در جوانی چند روز مانده به ازدواجم گرچه آهی در بساط نداشتم ولی دلم را به دریا زدم و با نامزد و مادر زنم به مغازه زرگری پدرت رفتیم و یواشکی به پدرت ندا دادم که پولم کم است لطفا سرویسی ارزان و کم وزن به نامزدم نشون بده طوری که مادر زن و همسرم متوجه نشوند از قضا نامزدم سرویس زیبا و‌ بسیار گرانی را انتخاب کرد ، من که همینطور هاج و واج مانده بودم که چکار بکنم ناگهان پدرت گفت : حسین آقا قربان اسمت ، با احتساب این سرویس طلایی که نامزدت برداشت الباقی بدهی من به شما از بابت اجرت بنایی که در خانه مان کردی صد تومان است و سپس (به پول آن زمان ) صد تومان هم از دخل در آورد و به من داد من همینطور هاج و واج پدرت را نگاه میکردم و در دلم به خودم میگفتم کدوم بدهی؟ کدوم بنایی ؟ من طلبی از حاجی ندارم !! بالاخره پدرت پول طلا را نگرفت که هیچ ، بلکه صد تومان خرج عروسی ام را هم داد و مرا آبرومندانه راهی کرد گذشت و گذشت تا اینکه بعد از مدتها شنیدم حاجی عباسعلی در سن چهل و یک سالگی پس از آمدن از سفر کربلا از دنیا رفته آمدم خانه خیلی گریه کردم و برای اولین بار به زنم راز خرید طلای عروسیمان را تعریف کردم وقتی همسرم شنید که حاجی طلاها را در موقع ازدواجمان مجانی به او داده زد زیر گریه و آنقدر ناله کرد که از حال رفت وقتی زنم آرام شد از او پرسیدم تو چرا اینقدر گریه میکنی و همسرم با هق هق اینگونه جواب داد : آنروز بعد از خرید طلا چون چادر مادرم وصله دار بود حاجی فهمید که ما هم فقیریم ، شاگردش را به دنبال ما فرستاد تا خانه ما را یاد گرفت و چون شب شد دیدیم حاجی به در خانه ما آمده و در میزند ، من و مادرم رفتیم و در را باز کردیم و حاجی بی آنکه به ما نگاه کند که مبادا ما خجالت بکشیم پولی در پاکت به مادرم داد و گفت خرج جهاز دخترتان است حواله ی آقا امام حسین علیه السلام است ، لطفا به دامادتان نگویید که من دادم !! تا همسرم این ماجرا را تعریف کرد باز هر دو به گریه زار زدیم که خدایا این مرد چه رفتار زیبایی با ما کرده ، بگونه ای که آنروز پول طلا و خرج عروسی مرا طوری داد که زنم نفهمید و خرج جهاز زنم را طوری داد که من نفهمیدم !!! وقتی این ماجرا را در سن بیست سالگی از زبان حسین آقای کهنه داماد شنیدم فهمیدم که پدرم همانگونه که در عزای امام حسین بر سر می زده دست نوازش بر سر یتیمان هم می کشیده ، همانگونه که در عزاء بر سینه میزده مرهمی به سینه درد مندان هم بوده ، و همانگونه که برای عاشورا سفره نذری مینداخته هرگز دستش به مال مردم آلوده نبوده و یک حسینی حسینی راستین بوده است .....
هدایت شده از سید حامد
سرانجام - حامد زمانی.mp3
13.98M
🏴 سرانجام 🎤 حامد زمانی 🔘 به مناسبت ایام اربعین حسینی آغاز ما تویی و سرانجام ما تویی بی تو مسیر عشق به آخر نمی‌رسد بر سردر سرای محبت نوشته اند با سر کسی به محضر دلبر نمی‌رسد... 🏷
۳۰ مردادماه سالروز جهانی مسجدگرامیباد.