آثار برجسته و تاثیر گذار شهدا و ایثارگران
پرنده غواصی که 12 شهید را شناسائی کرد
منطقه جفیر به لحاظ موقعیت استراتژیک خاص، در شرایط جنگی، برای دشمن بعثی از حساسیت بالائی برخوردار بود، به همین علت بعثی های عراق، منطقه را آب بسته بودند تا جلوی پیشروی نیروهای پیاده بسیجی را بگیرند.
یک گروه «12 نفره» از بچه های اطلاعات عملیات از لشکر خط شکن 25 کربلا برای شناسائی با لباس غواصی و اکسیژن، به زیر آب رفته و تا نزدیکی های مقر دشمن جلو می روند. اما معلوم نمی شود، که دیگر چرا هرگز باز نمی گردند و سرنوشت آنها چگونه شده است.
مدتی از این ماجرا می گذرد، تا این که یک بسیجی به نام « محمد مهدی مجیدی» اول صبح، به طور غیر محسوس برای شنا به آب می رود، هنگامی که به آب می زند، پرنده ائی را می بیند، به طرفش می رود، بعضی از پرندگان به علت وجود پلکهایشان که مانند عینک غواضی عمل می کنند می توانند در عمق آب هم بروند، از طرفی چون مجیدی غواص بوده، یک حس غریبی با آن پرنده پیدا می کند، پرنده مجیدی را دنبال خود می کشد، سپس به عمق آب رفته، مجیدی را با خود می برد، پرنده در عمق آب بال بال می زند، مجیدی دلش برای پرنده می سوزد، فکر می کند دارد خفه می شود، در صورتی که دیگر خودش هم داشت نفس کم می آورد، اما کمی که جلوتر می رود، ناگهان شوکه می شود، دوازده شهید با لباس غواصی و اکسیژن، با طنابی به هم بسته شده می بیند، فوری بالا آمده آنقدر محو شهدا شده که دیگر پرنده را فراموش می کند، به سمت فرماندهی می رود، موضوع را به فرمانده گردان اطلاع می دهد، این موضوع شور حالی خاص به بچه ها می دهد، محمد مهدی از فرمانده گردان اجازه می خواهد که خودش سعادت دیدار با این دوازده شهید را داشته، خودش به تنهائی این دوازده شهید را بیرون بیاورد، از طرفی منطقه زیر آتش دشمن بوده باید تا غروب آفتاب صبر کنند، محمد مهدی ساعت شش غروب لباس غواصی پوشیده و از بچه ها می خواهد که فقط با صدای بلند زیارت عاشورا بخوانند، جوری که صدای آنها زیر آب هم شنیده بشود، مجیدی به آب می زند، هر شهیدی را که بیرون می آورد بچه ها با یک «یاحسین شهید» با صلوات و تکبیر از شهید پذیرائی می کنند، شب هنگام شده و مجیدی از فرصت های خاص زیر آب، از نور منور استفاده می کند و همه دوازده شهید را تا ساعت یازده شب بیرون می آورد.
وقتی مجیدی بیرون آمد، بچه ها پرسیدند واقعا تو این همه شهید را چگونه بیرون آوردی؟
گفت: طنین زیارت عاشورا زیر آب پیچیده بود، من به هر شهیدی که دست می زدم، شهید منتظر تماس با دست های من بود، من اصلا خودم هم نفهمیدم، خود شهدا روی دست های من حرکت می کردند و من را به سمت شما می آوردند.
محمد مهدی مجیدی یک ماه پس از آن که به همراه پرنده غواص دوازده شهید را شناسائی کرده بودند، خود نیز در مورخ 24 بهمن سال 61 در منطقه عملیاتی فاو به شهادت رسید و به آن دوازده شهید شناسائی ملحق شد.
🌹🌿🌹
سلامتی و فرج آقا امام زمان و امام خامنهای عزیز و شادی روح مطهر شهدا صلوات:
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم .
🌹🌿🌹
ممنون می شویم بزرگواری بفرمائید این کانال را به سایر برادران و خواهران بزرگوار با ارائه لینک زیر معرفی نمایید.
🌷🌱 @baashahidaan
@asarebarjasteshohada
🖌 #✍️مراسم عقدمون که خیلی ساده و خودمونی برگزار شد. مراسم عروسیمون هم خیلی ساده تر و همش باذکر صلوات بود. ابوذر برا عروسی خیلی خوب مدیریت کرد که اسراف نشه یا گناهی اتفاق نیفته.
✍️آنقدر همیشه از من و کارهای من تعریف میکرد که خودم متعجب میشدم. حتی گاهی غذا بد میشد، ولی اون چنان با ولع و لذت میخورد که من فقط مینشستم نگاش میکردم. میگفتم از نظر من افتضاح شده. میگفت:" نه از نظر من که عالی شده، من نمیدونم چرا نظرت اینجوریه!!" واقعا خوبیهاش قابل توصیف نیست. من هیچ وقت نه اخمش رو دیدم نه صداش رو بلند کرد نه بی محبتی ازش دیدم.🌹🌿🌹
#نقل_از_همسر_شهید
#شهید #ابوذر_داوودی🌷
🌺🌿🌸
سلامتی و فرج آقا امام زمان و امام خامنهای عزیز و شادی روح مطهر شهدا صلوات:
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم .
🌹🌿🌹
ممنون می شویم بزرگواری بفرمائید این کانال را به سایر برادران و خواهران بزرگوار با ارائه لینک زیر معرفی نمایید.
🌷🌱 @baashahidaan
@asarebarjasteshohada
@rahro313
آثار برجسته و تاثیر گذار شهدا و ایثارگران
✍ #دلبسته_بسیج_بود
«روزها از پی هم گذشت. او #عاشق_بسیج و #بسیجی بود. باورتان نمیشود، خیلی طول کشید تا خدمت سربازیاش را تمام کند. هر مرتبه که بسیج فراخوان میزد، مرخصی میگرفت و میآمد. همین آمدن و رفتنها باعث طولانی شدن خدمتش شد. میگفتم مادر برای شما چه فرقی میکند، آنجا هم که هستی، خدمت به #کشور و #نظام محسوب میشود. میگفت مادر #فرماندهام فراخوان زده، مگر میشود نشنیده بگیرم و نیایم. مادر! بسیج چیز دیگری است. گوش به فرمان #ولایت بود. بسیج همه وجودش بود.🌹🌿🌹
✍ #راوی : مادر شهید
🌷 #شهید_روح_الله_عجمیان🌷
سلامتی و فرج آقا امام زمان و امام خامنهای عزیز و شادی روح مطهر شهدا صلوات:
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم .
🌹🌿🌹
ممنون می شویم بزرگواری بفرمائید این کانال را به سایر برادران و خواهران بزرگوار با ارائه لینک زیر معرفی نمایید.🌹🌿🌹
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@mahfeleshahidan
@asarebarjasteshohada
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈
آثار برجسته و تاثیر گذار شهدا و ایثارگران
✍ #خاطرات_افلاکیان
#شکستن_مجسمه_های_تزئینی
به مصطفی میگفتم: «من نمیگویم خانه #مجلل باشد، ولی یک مبل داشته باشد که ما چیز بدی از اسلام نشان نداده باشیم که بگویند مسلمانها چیزی ندارند، بدبختند
مصطفی به شدت مخالف بود، میگفت: «چرا ما این همه عقده داریم؟ چرا میخواهیم با انجام چیزی که دیگران میخواهند یا میپسندند نشان دهیم خوبیم؟ این #آداب و #رسوم ماست
نگاه کنید این زمین چقدر تمیز است مرتب و قشنگ. این طوری زحمت شما هم کم میشود، گرد و خاک کفش هم نمیآید روی فرش».
ما #مجسمههای خیلی زیبا داشتیم که بابا از #آفریقا آورده بود.
خودمان دوتا همه را شکستیم. میگفت: «اینها برای چه؟ زینت خانه باید #قرآن باشد به رسم اسلام. به همین سادگی
وقتی مادرم گفت: «شما پول ندارید من برایتان وسایل خانه میآورم
#مصطفی_رنجید_گفت: «مساله پولش نیست مساله زندگی من است که نمیخواهم عوض شود».🌹🌿🌹
✍ #راوی : همسر شهید
🌷 #شهید_دکتر_مصطفی_چمران🌷
سلامتی و فرج آقا امام زمان و امام خامنهای عزیز و شادی روح مطهر شهدا صلوات:
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم .
🌹🌿🌹
ممنون می شویم بزرگواری بفرمائید این کانال را به سایر برادران و خواهران بزرگوار با ارائه لینک زیر معرفی نمایید.
🌹🌿🌹
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@mahfeleshahidan
@asarebarjasteshohada
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈
آثار برجسته و تاثیر گذار شهدا و ایثارگران
✍ #خاطرات_افلاکیان
#خاطره_ای_از_شهید_و_احسان_به_والدین
یادم میآید مادرم به سختی مریض و در بیمارستان بستری بود. به اصرار مصطفی تا آخرین روز در کنار مادرم و در بیمارستان ماندم.
او هر روز برای #عیادت به بیمارستان میآمد.
مادرم به مصطفی میگفت: همسرت را به خانه ببر.
ولی او قبول نمیکرد و میگفت: باید پیش شما بماند و از شما #پرستاری کند.
بعد از مرخص شدن مادرم از بیمارستان، وقتی مصطفی به دنبالم آمد و سوار ماشین شدم تا به خانه خودمان برویم، مصطفی دستهای مرا گرفت و بوسید و گریه کرد و گفت:
از تو بسیار ممنون هستم که از مادرت مراقبت کردی.
با تعجب به او گفتم: کسی که از او مراقبت کردم مادر من بود نه مادر شما… چرا تشکر میکنی؟!
او در جواب گفت: این دستها که به مادر خدمت میکنند برای من #مقدس است. دستی که برای مادر خیر نداشته باشد، برای هیچ کس خیر ندارد و احسان به #پدر و #مادر دستور #خداوند است
✍ #راوی : همسر شهید
🌷 #شهید_مصطفی_چمران🌷
سلامتی و فرج آقا امام زمان و امام خامنهای عزیز و شادی روح مطهر شهدا صلوات:
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم .
🌹🌿🌹
ممنون می شویم بزرگواری بفرمائید این کانال را به سایر برادران و خواهران بزرگوار با ارائه لینک زیر معرفی نمایید.🌹🌿🌹
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@mahfeleshahidan
@asarebarjasteshohada
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈
آثار برجسته و تاثیر گذار شهدا و ایثارگران
نوای ملکوتی شهید محمدرضا تورجی زاده
در بخش پایانی قرائت دعای توسل.
🌹🌿🌹
سلامتی و فرج آقا امام زمان و امام خامنهای عزیز و شادی روح مطهر شهدا صلوات:
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم .
🌹🌿🌹
ممنون می شویم بزرگواری بفرمائید این کانال را به سایر برادران و خواهران بزرگوار با ارائه لینک زیر معرفی نمایید.🌹🌿🌹
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@asarebarjasteshohada
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈
6.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهید محمد رضا تورجی زاده
در سال۱۳۴۳در شهر شهیدان اصفهان به دنیا آمد
شهید تورجی زاده مداحی و روضه خوانی را در دبیرستان هاتف با دعای کمیل آغاز کرد. شبهای جمعه در جمع دانش آموزان زیبا ترین مناجات را با خدای خویش داشت . در سال شصت و یک به جبهه عزیمت نمود و در تیپ نجف اشرف به خدمت مشغول شد . و در عملایات های محرم والفجر ها و کربلا ها شرکت نمودند .پس از عزیمت به جبهه در جمع رزمندگان به مداحی و نوحه سرایی پرداخت و بسیاری از رزمندگان جذب نوای گرم و دلنشین او می شدند و در وصیت نامه های خود تقاضا داشتند در مراسم هفته ی آن ها ایشان دعای کمیل را بخوانند . این علاقه و تقاضا های رزمندگان بود که باعث شد ایشان هیئت گردان یازهرا را تاسیس کنند که هر دوشنبه در جبهه در محل گردان و در هنگام مرخصی در اصفهان برگذار می شد . که این هیئت بعد ها به هیئت محبان حضرت زهرا و هیئت رزمندگان اسلام شهر اصفهان تغییر نام داد. ایشان به نماز اول وقت اهمیت فراوانی می دادند . و قران کریم را بسیار تلاوت می نمودند . همیشه دو ساعت قبل از نماز صبح به راز و نیاز می پرداختند . صدای گریه های ایشان بعضا موجب بیدار شدن دیگران می شد . این عبادت و راز و نیاز با معبود تا طلوع آفتاب ادامه داشت . ایشان در جبهه بار ها مجروح شدند به گونه ای که در میان دوستان به شهید زنده معروف شدند . و هر بار پیش از بهبودی کامل باز به جبهه عزیمت کردند . سر انجام این مجاهد خستگی ناپذیر در پنجم اردیبهشت سال شصت و شش در ارتفاعات شهر بانه در استان کردستان در ساعت هفت و سی دقیقه صبح حین فرماندهی گردان یا زهرا در سنگر فرماندهی به شهادت رسیدند.
🌹🌿🌹