✅چرا آیتالله جوادی آملی، آقای منتظری را دچار شهوت عملی میدانست؟ ( ۱ )
✅جواب :
رنگ عوض کردن قبل و بعد از قائم مقامی
✅ انتشار به مناسبت هجمه همزمان جریان آقای منتظری به آیتالله جوادی آملی
🔹سخنرانی شجاعانه و افشاگرانه آیتالله جوادی آملی در 28 آبان 1376 در مسجد اعظم قم حقایق جدیدی را برای جامعه روشن کرد. آیتالله جوادی آملی روی مسئلهای تکیه کردند که حقیقت پشت صحنه تمامی اشکالتراشیهای منتظری به نظام اسلامی بود. منتظری شبهه علمی ندارد بلکه مبتلا به #شهوت_عملی است.
🔹اما ماجرا از این قرار بود که آقای منتظری در سخنرانی هتاکانهاش در 13 رجب به رهبری تاخته و اتهامات ظالمانهای روا داشته بود. بددهنی وی البته سابقه تاریخی دارد و دامنهاش به ناسزاگویی به امام خمینی عزیز هم کشیده شده اما این بار به صورت علنی مسئله مرجعیت و اعلمیت رهبری را نشانه رفته بود و زمین و زمان را به هم میبافت تا مدعی شود که آیتالله خامنهای اعلم نیست و اعلمیت شرط رهبری باید باشد. امروز که برای هیچ حوزوی و اهل علمی ، فضل علمی کم نظیر مقام معظم رهبری مسئله نیست اما در آن روزگار مسئلهای بود که پاسخ دقیق آیتالله جوادی آملی آنچنان اثر گذار شد که امثال اردستانی و ناظمزاده(از مریدان دوآتشه آقای منتظری) را واداشته آن زخم کهنه را زنده کنند و التماس عذرخواهی از آیتالله جوادی داشته باشد! زهی خیال باطل!
🔹 در متخلق بودن فوقالعاده آیتالله جوادی آملی هیچ بشر مسلمانی به جز شاگردان رادیکال آقای منتظری همچون ردستانی شکی ندارد و بکار بردن «شهوت عملی» برای آقای منتظری از سوی ایشان بسیار پر معنا بود و حکایت از آن داشت که سابقهای در اظهارات آقای منتظری هست که ایشان را به این واکنش واداشته است. بیشک آیتالله جوادی با نظریات ولایت فقیه آقای منتظری در دوران قائم مقامیاش آشنا بودند و کن فیکون شدن اظهارات فقهی ایشان را قبل و بعد قائم مقامی میدیدند. چنانچه در همان سخنرانی مشهور میفرمایند:
«اول ولایت فقیه را به عنوان وکالت فقیه تنزل دادند و بعد وکالت را به نظارت فقیه تنزل میدهند و بعد از آن چه بخواهند بکنند، خدا میداند.» (روزنامه جمهوری اسلامی، 29/8/1376، ص4)
🔹اما آقای منتظری در دوران قائم مقامیاش درباره اعلمیت جایگاه رهبری چه نظری داشت؟ مقایسه دیدگاههای منتظری در دورانی که به تدریس #ولایت_فقیه (در مسئله تزاحم شروط رهبری) مشغول بود با دیدگاههای او در نامهاش به شورای بازنگری قانون اساسی و سخنرانی 13 رجب، تغییر معنادار وی را درباره اعلمیت ولی فقیه روشن میکند.
🔹اولا: منتظری اعلمیت و افقهیت را برای شرط فقاهت رهبری مقوله ترجیحی میدانست نه از شرایط اولیه رهبری و مینویسد:
«بدون تردید اعلم بیشتر مورد رضایت خداوند است تا غیر اعلم ... ترجیح غیر اعلم [با وجود اعلم] جایز نیست. عقل سلیم نیز بر آن گواهی خواهد داد. چرا که ترجیح مرجوح بر راجح قبیح است.» (مبانی فقهی حکومت اسلامی، ج2، ص 66)
در نتیجه اینگونه نیست که اگر کسی فقیه غیر اعلم باشد صلاحیت و اقتضا ولایت از او ساقط شود. بنابراین اعلمیت جزو شرایط اولیه رهبری نیست و در صورت تزاحم بین چند گزینه به میان میآید و لاجرم نباید یک مقوله ترجیحی در نگاه منتظری در قانون اساسی و در شروط رهبری مطرح شود. به همین جهت آقای منتظری نیز در کتاب ولایت فقیه خود اعلمیت را به عنوان یکی از شروط هشتگانه رهبری ذکر نکرده است و اشکالتراشی او به اعضای شورای بازنگری قانون اساسی که چرا اعلمیت را جزو شروط ولایت فقیه نمیآورید (خاطرات منتظری، ج1، ص713) بی وجه است.
🔹ثانیا: منتظری معتقد است که تزاحم بین فقیه اعلم و غیر اعلم و یا هر تزاحم دیگری بین شروط رهبری، در نظریه #نصب ولایت فقیه مشکلی ایجاد نمیکند و اگر متصدی امور، فقیه غیر اعلم شود، ولایتش محقق و بدون اشکال است. وی میگوید:
«در این مورد بنابرقول نصب فقها از سوی ائمه به ولایت، ظاهرا جایی برای این بحث [تزاحم شروط رهبری] باقی نمیماند، زیرا آنچه از ادله به دست میآید، نصب فقیه جامع الشرایط است و دلیلی برای نصب غیر آن وجود ندارد. پس در صورتی که فقیه جامع الشرایط هشتگانه پیدا نشد، ... از باب امور حسبیه هر کس توان انجام آن را دارد به عنوان واجب کفایی مسئولیت آن را به عهده میگیرد.» (مبانی فقهی حکومت اسلامی، ج2، ص340)
منبع: کانال روزنه
👇ادامه دارد
┅┅┅┅🍃🇵🇸❤🇮🇷🍃┅┅┅┅┄
🇮🇷 کانال اساتید انقلابی ونخبگان علمی
@asatid_enghelabi ایتا و سروش