🚩 نگاهی گذرا به #حوزه_علمیه_اصفهان/ بخش چهاردهم
💠 جریانها و ویژگیهای #مکتب_عرفانی_اصفهان/ قسمت سوم
2️⃣ عرفان عملی و سلوک شرعی شیعی
🔹 کمی پس از صفویه جریان عرفانی جدیدی در بین برخی حکما و عرفای شیعه به وجود آمد. نقش آقا محمد بیدآبادی (۱۱۹۸) در این جریان بسیار پررنگ است.
🔹 عارف بیدآبادی که عرفان ناب را در مکتب فقیهان عارفی مانند مجلسی اول و شیخ بهایی آموخته بود، به جای حکم به اتحاد تصوف و تشیع، عرفان را بر مبنای باورها و روایات شیعی بنا کرد.
🔹 پیش از این نیز چنین تلاشی توسط فقیهان عارفی مانند سید بن طاوس، شهید ثانی و ابن فهد حلی صورت گرفته بود. اهمیت آقا محمد بیدآبادی در مقایسه با عرفای پیشین شیعه در این بود که توانست آموزههای بلند عرفانی را که در بین کتب حدیث، تفسیر و … بیان شده بود، با چینش جدیدی به صورت یک مکتب اخلاقی-عرفانی و سلوک شرعی شیعی در آورد.
🔹 رویه سلوکی بیدآبادی ریشه در کتاب و سنت و آموزههای پیشوایان شیعه دارد. از یک سو توصیه قرآن کریم و احادیث امامان(ع) به ضرورت تهذیب نفس و لزوم بهرهگیری از ذکر و دعا و توسل و از سوی دیگر سستی بنیاد اخلاق ارسطویی و عدم انطباق با پارهای مبانی کتاب و سنت، با تمام رواجی که در بین عالمان مسلمان داشت، وی را بر آن داشت تا از متن زلال کتاب و سنت و سیره معصومان(ع) شیوه صحیح تهذیب نفس را استنباط و ارائه نماید.
🔰 ویژگیهای مکتب عرفانی بیدآبادی
🔹 از ویژگیهای این مکتب میتوان به توجه به باطن اعمال در عین حفظ ظواهر و توجه به معرفت نفس، اشاره کرد. نکته دیگر اینکه اساس این مکتب بر عمل قرار دارد و دیدگاههای آن تجربی و عملی و محور آن دستور العمل – و نه آگاهی از فضایل و رذایل- است. بید آبادی در این مکتب برخلاف برخی علمای ظاهری ریاضت کشیدن را امری مثبت میداند.
🔹 در مکتب عرفانی بیدآبادی انسان میتواند با ریاضتهای شرعی و مداومت بر اذکار و اوراد رسیده از معصومین به تدریج به جایی برسد که باب ملکوت به روی او باز گردد.
🔹 در این حال برای او «فنای ملک و ملکوت حاصل گردد و نهایتا از محو به صحو و بقای کلی در عین فنا رسد و سر معنای «العبودية جوهرة كنهها الربوبية» برایش منکشف گردد و در این مقام به مرتبه خلافت و راهنمایی مردم به سوی خدا و نیابت حضرت حجةالله على الارض خواهد رسید.»
🔹 گفتنی است که رویه سلوکی و مشرب عرفانی آقا محمد بیدآبادی از یک سو با شریعتمداران ظاهر انگار که از «لب و حقیقت به قشر و پوسته و از رحیق شراب به سراب» اکتفا میکردند و از سویی دیگر با صوفیه باطنيه منحرف که منکر ظواهر شریعت بودند، در تقابل بود.
🔹 این شیوه عرفانی و سلوکی سبب شهرت او در جهان تشیع شد و شاگردان زیادی از محضر وی بهره بردند که همین شاگردان بعدها سبب شکلگیری عرفان شرعی یا سیر و سلوک شیعی شدند. به همین دلیل وی را بنیانگذار عرفان عملی شیعی میدانند. حتی بزرگان عرفای نجف اشرف طريقه خود را به این عارف سالک میرسانند.
ادامه دارد ...
🌐 https://www.asbaat.ir/?p=4736
🆔 @asbaat_ir
🔰 مکتب امام، نفی احزاب #چپگرا و #راستگرا
🔺 در مکتب اخلاقی و انسانی امام، جان و آبروی هر انسانی از احترام برخوردار است. امام به همان اندازه که مواظب بود تا احزاب و گروه های راست گرا و مدعی مبارزه #پارلمانتاریستی، اخلاص و حیثیت مردم را فدای اهداف حزبی خود نکنند و با استفاده ی ابزاری از احساسات دینی و ملی مردم، اهداف محافظه کارانه خود را دنبال نکنند؛ به همان اندازه با روش های گروه های چپ گرا و خشونت گرا که با روش های قهر آمیز درصدد دستیابی به قدرت بودند مخالف بود.
🔺 امام به خوبی بدین نکته واقف بود که حرکت های مسلحانه و بمب گذاری و ترور، جان و مال مردم را با خطر روبه رو می سازد. از این رو حتی در مقابل تلاش برخی گروه ها برای تروز خائنین به دین و ملت، سکوت اختیار می کرد.
🔺 پایبندی امام به اخلاق و سیره اهل بیت علیهم السلام به قدری بود که حتی به ترور شاه راضی نشد. امام تنها بر افشای حرکت های ضد دینی و ضد اخلاقی رژیم طاغوت و بالا بردن سطح بینش مردم و کادرسازی تکیه داشت و حتی تهدید به اعلام حکم #جهاد از سوی او در دوران اوج گیری انقلاب، مبارزه ای با دست خالی از سلاح دربرابر یک حکومت کاملا مسلح بود و این شبیه حمایت روز بیست و یکم و بیست و دوم بهمن سال 1357 بود که مردم در آن روزها با دست خالی به میدان آمده بودند.
🔺 امام در یکی از بیاناتشان، به تلاش یکی از عناصر سازمان منافقین در نجف اشاره می کند که سعی داشت ایشان را برای آغاز عملیات مسلحانه متقاعد کند.
🔺 «یکماه [یا] بیست و چند روز، یکی از همین منافقین با صورت صالح، با ژـ سه، با همه چیز آمد آنجا، نشست در #نجف، من بودم؛ برای من گفت، هرروز گفت، هرروز گوش کردم؛ از مرحوم آقای طالقانی سفارش آورده بود؛ از یکی از علمای دیگر سفارش آورده بود؛ آن ها را هم بازی داده بود. آمد [مواضعشان را] گفت. من دیدم خیلی این مسلمان است؛ خوب ما که این قدر مسلمان نیستیم! من به او سوء ظن پیدا کردم. من هیچ جوابش را نداد؛ فقط گفت: ما می خواهیم #قیام_مسلحانه بکنیم؛ گفتم: نمی توانید؛ خودتان را به کشتن ندهید.»
🔺 امام در جایی دیگر، پاسخ خود را به این عنصر سازمان منافقین چنین بیان می کند: «آمده بود که تأیید بگیرد از من. من همان گوش کردم و یک کلمه هم جواب ندادم؛ فقط این که گفت ما می خواهیم که قیام مسلحانه بکنیم؛ من گفتم: نه قیام مسلحانه حالا وقتش نیست و شما نیروی خودتان را از دست می دهید و کاری هم ازتان [بر] نمی آید.»
🔺 #حسین_روحانی بعدها در مصاحبه ای با مجله «پیکار» - ارگان رسمی #سازمان_منافقین - اعتراف می کند که سخن آن روز امام، جنبه تاکتیکی و مقطعی نداشت و اصولاً دیدگاه امام، برخاسته از یک باور و اعتقاد بود که ربطی به یک زمان و مکان خاص ندارد.
✍️ استاد حسن ابراهیمزاده
📚 امر به معروف و نهی از منکر احزاب؛ ص 92
🆔 @asbaat_ir
🔖 #نقش_علما_در_تحولات_ایران_معاصر/ بخش نخست
🔰 تقسیمبندی علما در #مشروطه
🔺 متأسفانه در نهضت مشروطه، علمای ما از لحاظ سیاسی، به دو دسته عمده تقسیم شدند:
1️⃣ گروه مشروطهخواه
2️⃣ گروهی که به مخالفان مشروطه مشهور شدند.
🔺 دو دسته فوق، هم در ایران و هم در نجف حضور داشتند. از کسانی که در نجف بودند و به مشروطهخواه مشهور گردیدند، میتوان افراد ذیل را نام برد:
🔺 ملامحمدکاظم #آخوند_خراسانی، شیخ عبداللّه مازندرانی، حاج میرزا حسین خلیلی تهرانی و آیت اللّه #شیخ_محمدحسین_نائینی. نائینی که در واقعه مشروطه نامدارتر از دیگران است، در آن مقطع، شاگرد سه عالم قبلی به شمار میآمد.
🔺 مهمترین کسی که در نجف به مخالفت با مشروطه مشهور شد، #سیدمحمدکاظم_یزدی بود. در خصوص دیدگاهها و عملکرد سیاسی ایشان کار چندانی صورت نگرفته است.
🔺 مهمترین سندی که میتوان درباره مواضع ایشان ارائه کرد، خاطرات آقانجفی قوچانی در سیاحت شرق میباشد. آقانجفی قوچانی از شاگردان آخوند خراسانی و طرفدار مشروطه بود.
🔺 در واقعه قیام مسلمانان بر ضد نیروهای انگلیسی، که پس از جنگ جهانی اول وارد عراق شده بودند و با عثمانیها میجنگیدند، سیدمحمدکاظم یزدی علیه آنها فتوای #جهاد صادر کرد.
🔺 نکته درخور توجه آن است که مخالفت وی با مشروطه نمیتواند در ردیف مخالفت #شیخ_فضل_اللّه با مشروطه قرار گیرد، زیرا شیخ فضل اللّه که در ابتدا مشروطهخواه بود، بعد از مدتی خواهان #مشروطه_مشروعه گردید و سپس به دلایلی که قبلاً گفتیم، به مخالفت قطعی با مشروطه پرداخت.
🔺 آیت اللّه #سیدعبداللّه_بهبهانی و آیة اللّه سیدمحمد طباطبایی از موافقان مشروطه در تهران بودند. سید عبداللّه بهبهانی در سال ۱۹۱۰م در منزلش ترور شد و #سیدحسن_تقیزاده به قتل ایشان متهم گردید، لذا از ایران فرار کرد. مشهورترین مخالف مشروطه در ایران نیز شیخ فضل اللّه نوری بود.
ادامه دارد ...
🌐 https://www.asbaat.ir/?p=4810
🆔 @asbaat_ir
🔰 #جریان_مخالف_دخالت_دین_در_سیاست/ بخش پنجم
📝 #یادداشت| تضعیف مرجعیت دینی مهمترین ویژگی طیف اصلاح طلب افراطی
🔺 با پیروزی انقلاب اسلامی ایران و تاسیس نخستین حکومت دینی مشروع در عصر غیبت بر مبنای #ولایت_فقیه، جریان مخالف دخالت دین در سیاست همچنان به عنوان یکی از جریانهای مطرح در حوزه نمود روشنتری یافته است.
🔺 جریانی که در لفافه دین و به نام دفاع از آن به مخالفت دخالت دین در عرصه سیاست برخاسته است. این جریان را پس از پیروزی انقلاب اسلامی به طور مشخص میتوان در شاخههایی از گفتمان موسوم به #اصلاحات مورد مطالعه و بررسی قرار داد.
🔺 طیف اصلاح طلب خود دارای جریانها و شاخههای متعددی با عقاید و دیدگاههای متفاوت است که بعضا خود را در دایره ولایت تعریف نموده و سیطره دین بر تمام ابعاد زندگی بشر را نیز پذیرفته است اما نوشتار حاضر معطوف به شاخههای افراطی از این جریان است که تاکنون ولایت مطلقه فقیه را زیر سوال برده و با تمسک به رویکرد عقلگرایانه محض بر جمهوریت نظام به جای اسلامیت آن تاکید ورزیده است.
🔺 در اصل این گفتمان به دین حداقلی و جدایی آن از سیاست متمایل شده است. و در نهایت مهمترین ویژگی این طیف را میتوان در نفی یا تضعیف #مرجعیت_دینی و حاکمیت سیاسی علما و فقهاء شیعه در عصر غیبت توصیف نمود.
🔺 در ادامه به برخی از سرشاخهها و نمادهای حوزوی این پدیده که در دوره بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در قالب گفتمان اصلاحات ظاهر گردیدند اشاره میکنیم:
🔸 الف - جریان حامی طیف #ملیگرا
🔺 اجمالا طیف ملیگرا بعد از پیروزی انقلاب اسلامی جریانی است که بر تقدم عناصر ملی و سرزمینی و جمهوریت نظام بر اسلامیت آن تاکید ورزیدهاند.
🔺 در مقطع بعد از تاسیس نظام جمهوری اسلامی با چهرههايی از حوزه مواجه میشویم که از آنها میتوان با عنوان حامیان سیاسی جریان ملیگرا و جریانات وابسته به آن یاد کرد این چهرهها به دلایل سیاسی همواره مورد حمایت جریانات ملیگرا نیز قرار داشتهاند در میان این چهرهها میتوان به افرادی همچون آقای #شریعتمداری، #یوسفی_اشکوری و محسن #کدیور اشاره کرد.
✍️ حجت الاسلام محمد ملکزاده
ادامه دارد ...
🌐 https://www.asbaat.ir/?p=2141
🆔 @asbaat_ir
🔖 #ائتلاف_های_سیاسی در جمهوری اسلامی ایران/ بخش دوم
🔰 تقسیمبندی گروههای اجتماعی ایران در قرن نوزدهم
🔹 اما در عرصهی اجتماعی، جامعهی ایران در سدهی نوزدهم شامل سه گروه اجتماعی عمده نظير:
🔹 ۱- شاه و گروه ممتاز حاکمه
🔹 ۲- اشراف و فئودال از جمله قبایل، روحانیون و بازرگانان
🔹 ۳- دهقانان و اصطلاحا عوامالناس (تودهی مردم، زارعان و کوچندگان دامدار) بودند.
🔹 در این دوره با وجود طایفهها، روستاها، اصناف، محلات شهری و اجتماعات مذهبی بسیار منسجم، گسیختگی در ایران کمتر دیده میشد. با این حال، از دیدگاه برخی محققین، سه علت مرتبط به هم، این تعدد و گوناگونیهای اجتماعی را به رقابت تبدیل میکرد:
🔹 ۱- مبارزه برای دستیابی به منابع کمیاب به ویژه زمینهای آبی، مراتع حاصلخیز و قناتها.
🔹 ۲- اعتقاد رایج به عدم رشد اقتصادی پایدار این باور را تقویت میکرد که شخص، فقط با محروم کردن دیگران میتواند به ثروت و دارایی دست یابد و نفع یک گروه، خسران دیگری را در پی دارد.
🔹 ۳- رقابت برای دستیابی به مناصب محلی، اغلب به درگیری میان گروهها منجر میشد و این مسئله به ویژه در شهرها واقعیت پیدا میکرد. مشاهده میشود که ماهیت کشمکشها در مقطع فوق، بیشتر جنبهی درون قبیلهای و موضوع کشمکشها هم اصطلاحا فرو ملی بوده است و هیچگاه در عرصهی ملی بروز نمییافت.
🔹 از این روی اصطلاحا در دوران پیش از مدرن، به دلیل فقدان یا عدم دسترسی عمومی به منابع قدرت و ثروت، رقابتها و یا کشمکشها نیز متناسب با جامعه سنتی آن دوران بود.
🔹 اما با تأسیس سلسلهی قاجاریه و آشنایی نخبگان سیاسی و روشنفکران با آموزهها و نهادهای غربی، خاصه از اواخر سدهی نوزدهم، تضادها و کشکشها، ماهیتی مدرن، پیدا کردند.
ادامه دارد ...
🌐 https://www.asbaat.ir/?p=4795
🆔 @asbaat_ir
🔰 #جریانشناسی_فکری_سیاسی_عاشورا/ بخش سوم
📝 #یادداشت|عاشورا، صفآرایی اسلام محمدی با اسلام بنی امیه
🔸 برخی معتقدند اساسا واقعه عاشورا، تنها چیزی که نداشت، #مذاکره بود، زیرا مذاکره و تعامل در کربلا، اصلا معنا نداشت. بلکه صفآرایی تمام قد، بین لشکر حق و باطل بود.
🔸 این صفآرایی بین حق و باطل همواره در طول تاریخ ادامه خواهد داشت تا به امروز، البته مصادیق آن تغییر میکنند. امام صادق علیه السلام در روایتی به زیبایی عاشورا و بعد از آن را در مصاف حق و باطل به خوبی ترسیم میکند.
🔸 امام صادق(ع) در این خصوص فرمودهاند: «إِنَّا وَ آلُ أَبِي سُفْيَانَ أَهْلُ بَيْتَيْنِ تَعَادَيْنَا فِي اللَّهِ قُلْنَا صَدَقَ اللَّهُ وَ قَالُوا كَذَبَ اللَّهُ قَاتَلَ أَبُو سُفْيَانَ رَسُولَ اللَّهِ وَ قَاتَلَ مُعَاوِيَةُ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ وَ قَاتَلَ يَزِيدُ بْنُ مُعَاوِيَةَ الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ وَ السُّفْيَانِيُ يُقَاتِلُ الْقَائِم[۴]؛ ما و خاندان ابوسفیان، دو خانواده هستیم که به جهت خداوند با یکدیگر دشمنی کردیم. ما خداوند را تصدیق کردیم و آنها تکذیبش کردند. ابوسفیان با پیامبر جنگید و معاویه با علی بن ابیطالب عليه السلام و یزید با حسین بن علی عليه السلام. سفیانی نیز با قائم عليه السلام خواهد جنگید.»
🔸 بر این اساس جنگ بین #حق و #باطل بین اسلام اهلبیت و اسلام بنی امیه، قدمتی به درازای تاریخ اسلام، دارد.
🔸 بنی امیه به عنوان نماد جبهه باطل و نفاق داخلی در میان امت اسلام از یک طرف، و از طرف دیگر، اسلام اهلبیت به عنوان نماد جبهه حق، از ابتدای اسلام با یکدیگر، در حال ستیز و نزاع بودند و این درگیری، به معنای مذاکره نبوده و نخواهد بود، بلکه منشاء این نزاع بر سر اعتلای کلمه الله هی العلیاء (تَعَادَيْنَا فِي اللَّهِ)، بوده است و نه تعامل و مذاکره.
🔸 امروزه این نزاع بین ایران اسلام و غرب به سرکردگی شیطان بزرگ،#آمریکا به خوبی ملموس است. از این رو #مقام_معظم_رهبری بارها به زبانها و گفتارهای مختلف بیان کردهاند که نزاع ما و آمریکا، نزاعی #ایدئولوژیک و بر اساس نظام ارزشها و باورهاست و فقط به امور سیاسی محدود نمیشود که با گفتگو و مذاکره حل شود.
🔸 در این رویکرد در کربلا، مذاکره که هیچ، اماننامه هم جایی نداشت، حتی وقتی مستکبرین زمان چون شمر، عباس بن علی را مخاطب قرار میدهند، بیاذن ولی امر خویش، به شمر نگاه هم نمیکند و آنگاه هم که امام حسین به عباس اذن میدهند که جوابش را بده هر چند فاسق باشد: «أَجِیبُوهُ وَ إِنْ کَانَ فَاسِقاً» و وقتی شمر، برای علمدار کربلا اماننامه میآورد، حضرت عباس(ع) که کانون غیرت، حمیت و وفاداری است، بر شمر بانگ میزند و میفرماید:
🔹 «لَعَنَکَ اللَّهُ وَ لَعَنَ أَمَانَکَ أَ تُؤْمِنُنَا وَ ابْنُ رَسُولِ اللَّهِ لَا أَمَانَ لَهُ؛ بریده باد دستان تو و لعنت خدا بر تو و امان نامه تو ای دشمن خدا، ما را فرمان میدهی که از یاری برادر و مولایمان حسین(ع) دست برداریم و سر در طاعت ملعونان و ناپاکان درآوریم آیا ما را امان میدهی ولی برای فرزند رسول خدا(ص) امانی نیست!» عباس بن علی، چنان با قاطعیت سخن میگوید، که دشمن ناامیدانه، به خیمه خویش، باز میگردد.
✍️ حجت الاسلام محسن محمدی
ادامه دارد ...
🌐 https://www.asbaat.ir/?p=4773
🆔 @asbaat_ir