🔰 #حوزه_سکولار/ بخش نخست
📝 #یادداشت| نفوذ اندیشه #سکولاریسم دربدنه حوزههای علمیه
🔺 جداسازی روحانیت از سیاست و در نتیجه، بیرون راندن این نهاد از عرصه اجتماع و فرهنگ و همینطور تضییق و تحدید فعالیتهای روحانیان از نقشههای دشمنان به شمار میآید.
🔺 با عملی ساختن این توطئه، وظیفه حوزهها فقط در کنج حجرهها و یا حداکثر در محراب مسجد معنا مییابد و بدینگونه پای روحانیت از اجتماع و #سیاست قطع میشود. این توطئه را میتوان در قالب همان تئوری «نفوذ اندیشه سکولاریسم در بدنه حوزههای علمیه» مورد اشاره قرار داد.
🔺 در این مورد باید گفت كه تنها جایی كه دعوای دین و دولت از همان آغاز بر جدایی و تفكیك وظایف دینی و سیاسی استوار بود، تاریخ مسیحیت و دنیای غرب است.
🔺 كلیسا با پذیرش نظریه «دو شمشیر» قلمرو امپراطور را از قلمرو كلیسا جدا كرده و آن را به رسمیت میشناسد. اما روحانیّت شیعه و حوزههای علمیه؛ برخلاف روحانیّت مسیحی و كشیشهای كلیسا، سیاست و حكومت را جدا از دیانت ندانستهاند. آنها به فراخور موقعیت و مصلحت، هم در مسایل سیاسی و هم در مسایل حكومتی، نقش پررنگی داشتند.
🔺 روحانیان برای ایفای نقشهای سیاسی در برابر دولت از برگهای برندهای برخوردار بودند كه اقشار دیگر آن را دارا نبودند كه از جمله آن میتوان به اموری از قبیل «استقلال مالی از دولتها» و «قدرت مذهبی آنها در قالب صدور احكام و فتواها» اشاره نمود.
🔺 این مسائل باعث میشد تا روحانیّت نقش مهمی در رویدادهای سیاسی كشور ایفا نمایند. از آغاز قرن نوزدهم میلادی، روحانیان به طور فعال در رویدادهای مهم سیاسی كشور مشاركت كردند و این امر آنها را به پیشینه و تجربهسیاسی مهمی مجهز كرد.
🔺 بدین ترتیب قشری كه به امور سیاسی كشور وقوف كامل دارند، توانستند بسیاری از جریانها را هدایت كنند. نقطه شروع این گونه اقدامات، همان جنگهای ایران و روس بود كه باعث مشكلتر شدن روحانیون و اعتلای جایگاه سیاسی و اجتماعی آنها شد.
🔺 البته در عصر #صفویه، تعامل و نزدیكی روحانیّت و دولت، چشمگیرتر از هر دورانی بود. ولی این تعامل، صرفاً جنبه آیینی و آموزهای داشت.
🔺 در دوران حكومت صفویه، پس از هزار سال زندگی در مبارزه با سلاطین و حكام عمدتاً سنی مذهب، شاهد شكلگیری حكومتی شدند كه اولا شیعی مذهب بود و ثانیاً درگیر نبرد با سلاطین سنی عثمان بود.
🔺 این نزدیكی در طول دوران صفویه به ویژه پس از گرایش فكری #اخباریگری در میان عالمان شیعی، كاملاً مشهود است و به طور كلی میتوان اهمیت این دوران را در تقویت جنبه متشرعانهتر تشیع در مقایسه با سیمای متصوفانهای دانست كه در طول مبارزه با سلاطین سنی مذهب گذشته با #تشیع در آمیخته بود در دیگر دوران نیز رابطه حوزهها و دولت، بر اساس مصالحی از قبیل حفظ اسلام و مسلمین ادامه داشت.
🔺 این روند تا پیش از #انقلاب_اسلامی كم و بیش، پیگیری میشد. در هر صورت هرچند همواره روحانیت اصیل حضوری معتنابه در عرصه سیاست داشته است، اما نباید انکار کرد که دشمنان نیز بیکار ننشسته و با تلاش جهت ترویج سکولاریسم در حوزه های علمیه آن هم با استعانت جستن از سوی عدهای آفتزده #متحجر، به عملی ساختن خواستههای خود مبادرت میورزند.
✍️ حجت الاسلام علی اکبر عالمیان
ادامه دارد ...
🌐 https://www.asbaat.ir/?p=4541
🆔 @asbaat_ir
🔰 #جریانهای_غیرانقلابی_در_حوزه/ بخش نخست
📝 #یادداشت| هشدار امام (ره) نسبت به جریان “تقدس نمایان متحجر” در حوزهها
🔺 با نگاهی اجمالی به گذشته انقلاب اسلامی درخواهیم یافت در زمان حرکت انقلابی حضرت امام(ره) گرایشهای مختلفی در داخل روحانیت و مجموعه حوزهها با تفکر کلی جدایی دین از سیاست وجود داشت که دائماً در برابر حرکت امام موضع میگرفتند.
🔺 این تفکر، مبنای جریانی قرار داشت که اصولاً دخالت روحانیت در سیاست را اشتباه میخواند و به جد معتقد بود که روحانیت نباید وارد مسائل سیاسی بشود تا جایگاه و قداستش حفظ شود. اینان با نادیده گرفتن مبانی دینی اسلام، تشیع و سیره بزرگان دین، دخالت روحانیت در سیاست را موجب از بین رفتن قداست دین و روحانیت میپنداشتند!
🔺 این نوع گرایش گرچه در ظاهر خود را دلسوز جایگاه روحانیت نشان میداد و به ویژه بعد از فشار سختی که در زمان رضاخان بر روحانیت شیعه وارد آمده بود و حوادث تلخی که بر حوزهها گذشته بود و موجب انزوا و بدبینی روحانیت به سیاست را فراهم نموده بود، تا حدودی استدلال خود را قابل توجیه میدانست؛
🔺 اما در عمل دین و روحانیت را از جایگاه واقعی خود به پایین میکشید و شأن اجتماعی ـ سیاسی آن را نادیده میانگاشت. این جریان را گرچه به تمامه نمیتوان دشمن روحانیت تلقی کرد به دلیل آن که بسیاری از علمای موجه و متدینان با نیت خیر نیز در آنان وجود داشتند اما قطعاً در بین اینها عوامل نفوذی با تفکر جدایی دین از سیاست و مروجین این تفکر در روحانیت نیز وجود داشتهاند.
🔺 در این میان افراد وابستهای بودهاند که با ترویج جدایی روحانیت از سیاست و بر حذر داشتن طلاب از ورود به سیاست عملاً میخواستند حضور اسلام و مظاهر دینی را به مرور در جامعه از بین ببرند و روحانیت را منزوی سازند تا اهداف استکبار و استبداد را در جامعه اسلامی پیش ببرند.
🔺 یکی از شاخصههای اصلی جریان مورد بحث، “تقدس نمایی” است زیرا این افراد خودشان را به شدت پایبند به مسائل دینی معرفی میکنند بدون اینکه به مسائل سیاسی کاری داشته باشند؛
🔺 این جریان همزمان با شروع نهضت انقلاب اسلامی، جریانی نسبتاً رایج در حوزهها بود و حتی تا حدودی مورد احترام تودهها نیز قرار داشتند چون آدمهای به ظاهر مقدسی بودند، ظواهر دینی و آداب اسلامی را به شدت رعایت میکردند لذا مورد احترام مردم بودند و از آنجا که کاری به حکومت و سیاست نداشتند رژیم پهلوی هم با آنها کاری نداشت بلکه حتی فضا را برای آنها باز میگذاشت تا مردم بیشتر جذب آنها بشوند.
🔺 طبیعی است که این جریان به نوعی در برابر اسلام انقلابی که داعیه حاکمیت اسلام و احکام الهی در جامعه را داشت، قرار میگرفت و مانع پیشرفت آن بود. از این رو حضرت امام(ره) ضمن اشاره به اهداف پلید استکبار از اقداماتی نظیر نشر کتاب آیات شیطانی برای زدن ریشه دین و روحانیت، روحانیان وابسته و مقدس نما و تحجرگرا را از این دایره بیرون میسازد:
🔸 «مسئله کتاب آیات شیطانی کاری حساب شده برای زدن ریشه دین و دینداری و در رأس آن اسلام و روحانیت است، یقیناً اگر جهانخواران میتوانستند ریشه و نام روحانیت را میسوختند ولی خداوند همواره حافظ و نگهبان این مشعل مقدس بوده است و انشاءالله از این پس نیز خواهد بود بهشرط آنکه حیله و مکر و فریب جهانخواران را شناسیم، البته بدان معنا نیست که ما از همه روحانیان دفاع کنیم چرا که روحانیان وابسته و مقدس نما و تحجرگرا هم کم نبودند و نیستند در حوزههای علمیه.»
✍️ حجت الاسلام محمد ملکزاده
ادامه دارد ...
🌐 https://www.asbaat.ir/?p=1790
🆔 @asbaat_ir
🔰 #حوزه_سکولار/ بخش دوم
📝 #یادداشت| مولفههای حوزه سکولار
🔺 با توجه به تعریف صورت گرفته از سکولاریسم، اکنون میتوان مولفههای حوزه سکولار را این گونه بیان کرد:
1️⃣ کناره گیری و انزوا
🔸 یکی از اصلیترین مولفههای حوزه سکولاری، کنارهگیری از امور و خزیدن در کنج حجرههاست. به تعبیر مقام معظم رهبری: «این که یک آقائی در یک گوشهای عبایش را بکشد به کول خودش، بگوید من به کارهای کشور کار ندارم، من به نظام کار ندارم، افتخار نیست؛ این ننگ است.»
2️⃣ تحجر و جمود
🔸 یکی از مهمترین نشانههای حوزه سکولاری، وجود تحجر و واپسگرایی و تصلب در رای و نظر است. تحجّر به این معنا است که، کسی که میخواهد کار بزرگی را با این عظمت انجام دهد، نتواند نیازهای زمان و لوازم هر لحظه لحظه زندگی یک ملت را از قرآن بشناسد و بخواهد در یک وضعیت ایستا و بدون انعطاف، حکم نماید و کار کند و پیش برود.
🔸 به دیگر سخن، معنای تحجّر آن است که، کسی که میخواهد از مبانی اسلام و فقه اسلام، برای بنای جامعه استفاده کند، به ظواهر احکام اکتفا نماید و نتواند کشش طبیعی احکام و معارف اسلامی را، در آن جایی که قابل کشش است، درک کند و برای نیاز یک ملت و یک نظام و یک کشور – که نیاز لحظه به لحظه است – نتواند علاج و دستور روز را نسخه کند و ارائه دهد.
🔸 قطعا اگر در رأس نظامهای سیاسیای که براساس اسلام، یا تشکیل شده است، یا در آینده تشکیل خواهد شد، چنین روحیهای وجود داشته باشد، یقیناً اسلام بدنام خواهد شد و منبع لایزال معارف و احکام اسلامی نخواهند توانست جامعه را پیش ببرند.
3️⃣ بیخبری
🔸 از دیگر نشانههای حوزه سکولاری، بیخبری و ناآگاهی از اوضاع پیرامون است. به تعبیر مقام معظم رهبری: «حوزه علمیه و علمای دین و جوامع دینی و روحانی نمیتوانند از وضع نظام بیخبر باشند و بیخبر بمانند و این بیخبری را تحمل کنند.»
4️⃣ بیتفاوتی
🔸 بی تفاوتی و بی عملی نسبت به مسائل، یکی دیگر ازمولفههای حوزه سکولاری میباشد. رهبر انقلاب در این مورد میگویند: «اگر حوزه کارش به آنجا برسد که طلبه نسبت به مسایل انقلاب، احساس بیتفاوتی کند، خطر بزرگی است و نباید بگذارید چنین شود.»
5️⃣ نگاه غیر جدی
🔸 نگاه غیر جدی به حکومتی که برخواسته از حوزههای علوم دینی است ومرهون خون پاک هزاران شهید است، نشانهای بارز از حوزه سکولاری به شمار میآید: «کسی که در حوزه باشد و به نظام اسلامی و احکام قرآن -که در این نظام عملی میشود – و به حکومت اسلامی – که به برکت مجاهدت مردم سرِ پا شده است – با چشمِ غیرجدّی نگاه کند، یک عنصر بیگانه است؛ هر کس میخواهد باشد. »
6️⃣ بیبصیرتی
🔸 بیبصیرتی و عدم تحلیل دقیق مسائل را نیز میتوان دیگر نشانه سکولاری شدن حوزهها دانست. به تعبیر مقام معظم رهبری: «روحانیِ مفید، یعنی روحانی بصیر چرا که اگر بصیرت نباشد، شخص در تشخیص جایگاه خود و موقعیت دشمن، اشتباه میکند و همانگونه که متأسفانه در مسائل سیاسی، دینی و اجتماعی بارها اتفاق افتاده است، جبهه خودی را مورد حمله قرار می دهد.»
7️⃣ جهل و بیخبری
🔸 یکی دیگر از مولفههای حوزه سکولاری، جهل و بیخبری است: «اگر کسی اعلم و افقه هم باشد، اما نتواند بفهمد و ببیند که نظام اسلامی، امروز در ایران اسلامی، چطور بر مبنای حق قیام کرده و چطور نظام جاهلىِ مبنی بر گناه و فسق و فجور و ظلم را از بین بُرده ….. خاک بر سرِ آن عالم اعلم و افقه! ….. حالا گیرم از لحاظ فقاهت و علم هم خیلی بالا باشد، که آن هم علم نیست، جهل است. نور نیست، ظلمت است.»
✍️ حجت الاسلام علی اکبر عالمیان
ادامه دارد ...
🌐 https://www.asbaat.ir/?p=4541
🆔 @asbaat_ir
🔰 #جریانهای_غیرانقلابی_در_حوزه/ بخش دوم
📝 #یادداشت| خطر تحجرگرایان و مقدس نمایان احمق در حوزههای علمیه کم نیست
🔺 هستند افرادی که علیه انقلاب و اسلام ناب محمدی فعالیت دارند امروز عدهای با ژست تقدس مآبی چنان تیشه به ریشه دین و انقلاب و نظام میزنند که گوئی وظیفهای غیر از این ندارند خطر تحجرگرایان و مقدس نمایان احمق در حوزههای علمیه کم نیست.
🔺 طلاب عزیز لحظهای از فکر این مارهای خوش خط و خال کوتاهی نکنند. اینها مروج اسلام آمریکائیند و دشمن رسول الله (ص) آیا در مقابل این افعیها نباید اتحاد طلاب عزیز حفظ شود؟
🔺 حضرت امام(ره) در فرازی دیگر ضمن ابراز گلایه شدید از این جریان در منشور روحانیت به چگونگی مخالفت این جریان با روند انقلاب اسلامی اشاره نموده است: «در شروع مبارزات اسلامی اگر میخواستی بگوئی شاه خائن است بلافاصله جواب میشنیدی که شاه شیعه است! عدهای مقدس نمای واپسگرا همه چیز را حرام میدانستند و هیچکس قدرت این را نداشت که در مقابل آنها قد علم کند.
🔸 خون دلی که پدر پیرتان از این دسته متحجر خورده است هرگز از فشارها و سختیهای دیگران نخورده است وقتی شعار جدائی دین از سیاست جا افتاد و فقاهت در منطق ناآگاهان غرق شدن در احکام فردی و عبادی شد و قهرا فقیه هم مجاز نبود که از این دایره و حصار بیرون رود و در سیاست حکومت دخالت نماید حماقت روحانی در معاشرت با مردم فضیلت شد!
🔸 به زعم بعضی افراد روحانیت زمانی قابل احترام و تکریم بود که حماقت از سراپای وجودش ببارد والا عالم سیاس و روحانی کاردان و زیرک کاسهای زیر نیم کاسه داشت!
🔸 … تردید ندارم اگر همین روند ادامه مییافت وضع روحانیت و حوزهها وضع کلیساهای قرون وسطی میشد که خداوند بر مسلمین و روحانیت منت نهاد و کیان و مجد واقعی حوزهها را حفظ نمود.
🔸 علماء دین باور در همین حوزهها تربیت شدند و صفوف خویش را از دیگران جدا کردند. قیام بزرگ اسلامیمان نشأت گرفته از همین بارقه است.
🔸 البته هنوز حوزهها به هر دو تفکر آمیختهاند و باید مراقب بود که تفکر جدائی دین از سیاست از لایههای تفکر اهل جمود به طلاب جوان سرایت نکند و یکی از مسائلی که باید برای طلاب جوان ترسیم شود همین قضیه است، که چگونه در دوران وانفسای نفوذ مقدسین نافهم و ساده لوحان بی سواد عدهای کمر همت بستند و برای نجات اسلام و حوزه و روحانیت از جان و آبرو سرمایه گذاشتند.
🔸 اوضاع مثل امروز نبود هرکس صد درصد معتقد به مبارزه نبود، زیر فشارها و تهدیدهای مقدس نماها از میدان بدر میرفت. … واقعا روحانیت اصیل در تنهایی و اسارت خون میگریست که چگونه امریکا و نوکرش پهلوی میخواهند ریشه دیانت و اسلام را برکنند و عدهای روحانی مقدسنمای ناآگاه یا بازی خورده و عدهای وابسته که چهرهاشان بعد از پیروزی روشن گشت مسیر این خیانت بزرگ را هموار مینمودند.
🔸 آنقدر که اسلام از این مقدسین و روحانینما ضربه خورده است از هیچ قشر دیگر نخورده است و نمونه بارز آن مظلومیت و غربت امیرالمؤمنین علیه السلام که در تاریخ روشن است.»
✍️ حجت الاسلام محمد ملکزاده
ادامه دارد ...
🌐 https://www.asbaat.ir/?p=1790
🆔 @asbaat_ir
🔰 #حوزه_سکولار/ بخش سوم
📝 #یادداشت| آفات سکولاری شدن حوزهها
🔺 سکولاری شدن حوزهها آفات و آسیبهایی را به همراه خواهد داشت که غفلت از آن موجب ضربه به دین و نظام خواهد شد. میتوان از نگاه رهبر معظم انقلاب به ۵ آفت مهم در این مورد اشاره کرد:
1️⃣ آسیب دیدن دین
🔺 یکی از مهم ترین آفات سکولاری شدن حوزه ها، آسیب دیدن دین است: «اگر روحانیت می خواست در حاشیه و در پیادهرو حرکت کند و منزوی شود، دین آسیب می دید. روحانیت سرباز دین است، خادم دین است، از خود منهای دین حیثیتی ندارد.
🔸 اگر روحانیت از مسائل اساسی – که نمونه برجسته آن، انقلاب عظیم اسلامی است – کناره می گرفت و در مقابل آن بی تفاوت می ماند، بدون تردید دین آسیب می دید؛ و روحانیت هدفش حفظ دین است.»
2️⃣ تضعیف حکومت اسلامی
🔺 از دیگر آفات سکولاری شدن حوزهها، تضعیف حکومت اسلامی است: «امروز اگر روحانیت در قبال حكومت، بیاعتنا و بیمبالات باشد، هم خودش ضایع خواهد شد و هم حكومت اسلامی تضعیف میشود.»
3️⃣ حذف شدن
🔺 سکولاری شدن حوزه موجب انزوا، فراموشی و حذف روحانیت خواهد شد: «حاشیهنشین شدن حوزه علمیهى قم و هر حوزهى علمیه دیگرى به حذف شدن مىانجامد. وارد جریانات اجتماع و سیاست و مسائل چالشى نبودن، بتدریج به حاشیه رفتن و فراموش شدن و منزوى شدن مىانجامد.»
4️⃣ جرئت یافتن دشمنان
🔺 با کنارهگیری روحانیت از امور، دشمنان از این خلاء به وجود آمده نهایت بهره را برده و از موقعیت به دست آمده نهایت سوء استفاده ر ا خواهد برد:
🔸 «با بیطرف ماندن روحانیت در مسائل چالشىِ اساسی، موجب نمیشود که دشمن روحانیت و دشمن دین هم بیطرف و ساکت بماند؛ «و من نام لمینم عنه».
🔸 اگر روحانیت شیعه در مقابل حوادث خصمانهای که برای او پیش میآید، احساس مسئولیت نکند، وارد میدان نشود، ظرفیت خود را بروز ندهد، کار بزرگی را که بر عهده اوست، انجام ندهد، این موجب نمیشود که دشمن، دشمنی خود را متوقف کند؛ بعکس، هر وقت آنها در ما احساس ضعف کردند، جلو آمدند؛ هر وقت احساس انفعال کردند، به فعالیت خودشان افزودند و پیش آمدند.»
5️⃣ جدایی از مردم
🔺 روحانیت در طول تاریخ به عنوان مرجع و ملجا مردم به شمار میآید. هرگونه بیتوجهی به سیاست و دوری از امور موجب میشود تا از مردم جدا شده و خسارات زیادی را به همراه خواهد داشت:
🔸 «باید با مسائل سیاسى آشنا شوید، حوادث سیاسى کشور را بدانید و حوادث سیاسى دنیا را بدانید. طلبهها امروز به اینها نیاز دارند. یک گوشهاى نشستن، سرخود را پایین انداختن، به هیچ کار کشور و جامعه کارى نداشتن و از هیچ حادثهاى، پیشآمدى، اتفاق خوب یا بدى خبر نداشتن، انسان را از جریان دور مىکند.
🔸 ما مرجع مردم هم هستیم؛ یعنى مورد مراجعه مردمیم و اگر خداى نکرده یک علامت غلط نشان بدهیم، یا یک چیزى که مطلوب دشمن است بر زبان ما جارى بشود، ببینید چقدر خسارت وارد مىکند. بنابراین، یک وظیفهى مهمى که امروز ماها داریم، ارتباط با سیاست است.»
✍️ حجت الاسلام علی اکبر عالمیان
ادامه دارد ...
🌐 https://www.asbaat.ir/?p=4541
🆔 @asbaat_ir
🔰 #جریان_مخالف_دخالت_دین_در_سیاست/ بخش نخست
📝 #یادداشت| گام نخست حضرت امام در مسیر مبارزه، تربیت شاگردان انقلابی بود
🔺 پیش از آغاز قیام ۱۵ خرداد ۴۲، رویکردی بر حوزههای علوم دینی غلبه یافته بود که دخالت مستمر علما در مسائل سیاسی را چندان بر نمیتابید.
🔺 این رویکرد که غالبا از سوی جریان مقدس نمایان متحجر تبلیغ میشد، جو سنگینی را برای دخالت علمای دینی در مسائل سیاسی حاکم ساخته بود.
🔺 تحمل این جو سنگین برای عالمی همچون امام خمینی(ره) که چه در زمان مرحوم آشیخ عبدالکریم حائری و چه در زمان آیتالله بروجردی همواره جلودار مبارزات سیاسی حوزه بودند، غیر قابل تحمل بود.
🔺 امام در جریان اعدام نواب صفوی و سایر اعضای فدائیان اسلام از علمایی که در این موضوع دخالتی نکردند و موضع تندی بر علیه دستگاه شاه نگرفتند بسیار دلخور شد و خیلی صدمه روحی خورد.
🔺 در آن اوضاع و احوال شرایط به گونهای بود که از دیدگاه متحجرین مبارزه با شاه ننگ بود! و در ارتباط با اعدام نواب صفوی برخی این گونه استدلال میکردند که حالا که بناست یک روحانی اعدام بشود لااقل لباس روحانی را از تن او در بیاورند تا در انظار عمومی با اعدام یک روحانی به دلیل دخالت در سیاست، به مقام روحانیت اهانت نشود!
🔺 اما دیدگاه امام درست نقطه مقابل این تفکر بود و ایشان دخالت در سیاست و شهادت را افتخار روحانیت میدانستند و اعتقاد داشتند روحانی باید با کسوت مقدس روحانیت شهید بشود تا مردم بفهمند و آگاه بشوند اینها در صحنه هستند.
🔺 جو حاکم بر حوزهها در این شرایط به گونهای بود که نه تنها هیچ تفکر انقلابی و سیاسی را برنمیتابید و تفکرات ارتجاعی مقدس مآبها در عرصۀ دین و سیاست برخلاف نظر امام، اعتقادی به مبارزه با دستگاه ظالم شاه نداشتند، بلکه مقدس مآبهای متحجر حتی در زمینه دروس عرفان و فلسفه هم بینش امام را تحمل نمیکردند و اگر کسی فلسفه میخواند او را بیدین میدانستند!
🔺 از این رو چون امام تفکر متحجرین را مانع بزرگی در روند مبارزاتی و انقلابی مردم ایران میدانستند، بنابراین زیربنای اعتقادی حوزه را بر مبنای پرورش افکار اصیل اسلامی و انقلابی قرار دادند و شکستن جو تحجر را در درون حوزه قدم اول مبارزه تشخیص داده و وارد میدان مبارزه شدند و از این طریق پایههای فکری و اعتقادی انقلاب اسلامی را پیریزی کردند.
🔺 به تدریج امام با تربیت شاگردانی انقلابی توانستند بر این تفکر فائق شوند و با بصیرت منحصر به فرد خود مبارزات مردم را به سوی پیروزی هدایت کنند.
✍️ حجت الاسلام محمد ملکزاده
ادامه دارد ...
🌐 https://www.asbaat.ir/?p=2076
🆔 @asbaat_ir
🔰 نقد و بررسی آسیب های مشترک #خرده_جریان_های_حوزوی/ بخش نخست
📝 #یادداشت| تک بُعدی بودن طرح ها
1️⃣ تجربی بودن طرحها و مدلها و فاقد طراحیهای برخوردار از اندیشهورزی طراحانه
🔺 مدلهایی که عموماً در این برنامهها دیده میشود، مبتنی بر یک طرح تجربی با برخی رسیدگیهای فوری و غیرسختگیرانه بوده است. اثری از دقتها و تأملات ژرفنگرانه و موشکافانه و ناظر به بررسیهای علمی برای سامان دادن به حیات پویای یک طلبه در آن به چشم نمیخورد.
2️⃣ ناظر به نیازهای علمی صرف برای طلاب و فاقد جامعنگری در تأمین نیازهای دیگر ابعاد ایشان
🔺 این برنامه عموماً دارای نگرشی یک بعدی است؛ یعنی تنها بعد علمی طلبه را مد نظر قرار داده است. گویی طلبه را مساوی موجودی با کارکرد علمآموزی صرف فرض کردهاند.
🔺 حتی با این فرض که تنها رسیدگی به رشد علمی طلبه دارای اولویت است، باز هم این برنامهها دارای کاستی هستند؛ چرا که عوامل گوناگون محیطی و پیرامونی متعددی در زندگی طلبه نقش ایفا میکنند که در صورت عدم رسیدگی به آنها روند علمی نیز بهخوبی طی نخواهد شد.
3️⃣ ناظر به نیازمندیهای علمی یک جامعه سنتی و نه ناظر به نیازهای واقعی ایران ۱۴۰۰
🔺 برنامههای تحصیلی میکوشند طلبه را برای یک حضور اجتماعی آماده کنند؛ اما سؤال اینجاست، برای ورود به کدام جامعه؟ آیا اساساً برنامهریزان تلقی صحیحی از جامعه امروز و نیازمندیهای داخلی و خارجی دارند؟
🔺 آیا میتوانند تصویر صحیحی از اسلام در شرایط حاکمیت بر یک کشور داشته باشند و تفاوت این نوع اسلام با اسلام ناظر به نیازهای فردی و عبادی را تشخیص دهند؟ نگاه حاکمیتی و کلان به احکام و کارکرد دین آیا تفاوتی در رسالت متولیان امر دین و فقیهان و دین شناسان ایجاد نمیکند؟ این تفاوت ناظر به کدام حوزه از کنش دین شناسان است؟
🔺 دوران رشد طلبه برای گام نهادن به این جامعه جدید باید دارای چه ویژگیها و ممیزاتی باشد؟ اینها همه پرسشهای بیپاسخی است که برنامههای موجود نسبت فعالی با آنها برقرار نکردهاند.
✍️ حجت الاسلام حسین ایزدی
ادامه دارد ...
🌐 https://www.asbaat.ir/?p=2293
🆔 @asbaat_ir