eitaa logo
مُـرواریدهای‌خاکـــی🕊
1.1هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
744 ویدیو
40 فایل
'‌‌‌﷽' ڪو‌عشق‌ڪہ‌معمورڪندخانہ‌دل‌را؟ عمریست‌زویرانۍدل‌خانہ‌خرابم♥↻ 「بہ‌رسم𝟮𝟭خرداد𝟵𝟵🗞⿻.!」 ازدل‌مینویسیم‌و‌دلۍ‌ڪار‌میڪنیم! براۍ‌گفتن‌سخن‌هاتون‌بگوشیم⇩ @fatemeh_zahra_82 @E_N_nataj ڪپۍ:حلـالتون🌱ツ .
مشاهده در ایتا
دانلود
ࡅߺ߲ܣ ࡅ߭ߊ‌‌ܩ ߊ‌‌ވ🌿 ! '
مُـرواریدهای‌خاکـــی🕊
~.•🌿.
بعد از شهادت مجید ، دوستانش خبر دادند که فکر می‌کنیم مجید به فلان رستوران بدهکار بوده. جویای قضیه شدم فهمیدم به آن رستوران سفارش کرده بود که هرشب سه غذا سمت مهرآباد بفرستند و هر ماه پولش را حساب می‌کرد. یك‌بار دوتا بچه آمدند و سراغ مجید را گرفتند ، گفتند : از وقتی آقامجید شهید شده کسی به ما سر نمی‌زند.
بعضهم خاب فیهم الظن و بعضهم اُجمل بکثیر مما کنا نظن.
«تعدادی شان باورمان را ناامید کردند
و تعدادی شان زیباتر از آن چیزی بودند 
کھ باور داشتیم.»
ࡅߺ߲ܣ ࡅ߭ߊ‌‌ܩ ߊ‌‌ވ🌿 ! '
خواستم یادآوری کنم کھ پاییز اومدھ .. :)🧡🍁
ربما یساق إليك قدر من اللّٰه خیر من کل أحلامك
شايد تقديرى از سوىِ خدا 
به سمت تو رانده شود كه از
همه‌ی آرزوهايت بهتر باشد ...
💙'
📚 نویسنده:‌محمدعلی‌جعفری قسمتی‌ازکتاب↯ شش، هفت صبح بود که حاج عمار شهید شد. نیروهای غیر ایرانی پشت بی‌سیم می‌گفتند : «حاج عمار استشهد.» سریع از اتاق عملیات گفتیم : «حاج عمار شهید نشده ، حالش خوب است ، فقط کمی جراحت دارد.» گفتیم مجروح شده که شیرازه کار از هم نپاشد. این نیروها دو ، سه سال بود که با حاج عمار کار می‌کردند. نمی‌خواستیم نگرانی در دلشان ایجاد شود. پشت بی سیم گفتیم : فلانی! نگو حاج عمار شهید شده، نگذار همه نیروها متوجه شوند و روحیه‌شان را از دست بدهند. از این طرف در اتاق عملیات غوغایی بود... @aseman_del مرواریدهای خاکی
AUD-20220720-WA0002.mp3
9.24M
! .. 🖇 بی تو غمگـٰین تر از آنم کھ بدانی ࣫͝ جـٰان بھ لب میشوم از این نگرانی .. 🌱| @aseman_del
ࡅߺ߲ܣ ࡅ߭ߊ‌‌ܩ ߊ‌‌ވ🌿 ! '