آیت الله جوادی آملی:
در حقيت يکي از خطبههاي نوراني اميرالمؤمنين است که سيد رضي اين را به عنوان کلمات حکيمانه يا کلمات قصار ذکر کرد. در آنجا از حضرت سؤال کردند ايمان چيست؟ فرمود: ايمان چهار رکن دارد: صبر و يقين و عدل و جهاد. اينها يک سلسله معاني لغوي دارند که معناي آن آسان است؛ اما يک سلسله معاني خاص دارد که حضرت به آن معاني خاص پرداختند؛ مثلاً در جريان عدل ما ميگوييم کسي که کارهاي واجب را انجام ميدهد و از حرام پرهيز ميکند، اين عادل است. اما وجود مبارک آن حضرت وقتي عدل را معنا ميکند ميفرمايد تا کسي محقق نباشد، در فهم معارف الهي دقيق و عريق نباشد، عادل نيست. اين چه کار به عدل مصطلح دارد؟ هر فقيهي را هم عادل نميگويند، هر حکيمي را هم عادل نميگويند، هر پيشنمازي را هم عادل نميگويند. آن کسي که بفهمد اينها چه گفتهاند اوّلين شرط عدل اين است. اين عدل کجاست با آن عدلي که ما در رسالهها داريم کجاست!
درس اخلاق 13/ 2/ 97
@Asemani_bashim
حاج آقا قرهی:
مواظب باشیم که همه منشأ کفر در بداخلاقیها و نفس دون است. لذا اگر بخواهیم از کافر شدن و شقوق کفر - که بعداً آنها را بیان میکنیم - دور شویم تا خدای نکرده کافر حربی و ... نشویم؛ باید دنیاطلب نباشیم.
آنهایی که کافر میشوند یا میروند که به ظاهر ترک دین کنند، دلیلش، دنیاطلبی است. جوانی که میرود به ظاهر مسیحی شود، اصلاً چه میداند که مسیحیت چیست؟ مگر اطلاع دارد یا مطالعاتی کرده؟! خیر، او متأسّفانه نسبت به دین خودش هم مطالعه ندارد، چه برسد به دین آنها. امّا وقتی به ظاهر تصوّر میکند که نعوذبالله بساط گناه برایش فراهم است و میتواند با دخترها هر طوری که دلش خواست باشد و بعد هم محضر کشیش برود و استغفار و توبه کند؛ میگوید مسیحیت، بهتر است.
در حالی که در دین ما بیان شده : «اقرار الذّنب ذنب»، اقرار به گناه، گناه است. شما نمیتوانید پیش مرجع تقلید بروید و به گناه خود اقرار کنید. خدا آنقدر بندههایش را دوست دارد که میگوید: اگر گناه هم کردی، بین من و خودت باشد و توبه کن - انشاءالله، به فضل الهی، در باب توبه هم بعدها صحبت میکنیم که یک باب توبه چند سال طول میکشد و غوغا و محشر است -
پروردگار عالم میخواهد من با خودش باشم و میگوید: بنده من! بد کردی، گناه کردی، من برایت گناه مینویسم، ولی دوست ندارم که جایی اقرار کنی و نباید بگویی.
لذا این مطالب برای این است که خودشان را فریب بدهند و بروند اقرار کنند. امّا در واقع ریشه همه، حرص به دنیا و دنیاطلبی است.
✍️سایت لیله القدر کد مطلب:27846
@Asemani_bashim
11.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
التجاء به امام زمان ارواحنا فداه
@Asemani_bashim
مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: در قم دوست طلبهای دارم. میگفت یک شب حرم حضرت معصومه(ع) رفته بودم. دیدم جوانی بعد از زیارت نشسته است و میخواهند در را ببندند. پرسیدم چرا اینجا نشستهای. گفت جایی ندارم بروم. گفتم بیا منزل ما برویم گفت بسمالله الرحمن الرحیم و راه افتاد. خیلی حرف شنو بود. تا گفتم، گفت بسم الله. بعد از آن هم هرچه گفتم فقط بسم الله بلد بود. دمِ در حیاط گفتم بفرما، گفت بسم الله الرحمن الرحیم. گفتم بفرما در اتاق بنشین، گفت بسمالله الرحمن الرحیم، سفره را پهن کردم، گفتم شام بخور، گفت بسم الله الرحمن الرحیم، رختخواب انداختم گفتم بخواب، گفت بسم الله الرحمن الرحیم. هرچه گفتم، بسمالله گفت!
شب عید الزّهرا بود. دوست من، این ماجرا را در مجلس گفت و رفقا خندیدند. تعریف میکرد که گفتم آیا زیارت نامه برایت بخوانم؟ گفت بسم الله الرحمن الرحیم. صبح که بیدار شد صبحانه آوردم و گفتم بفرما، گفت بسم الله الرحمن الرحیم و هر دو خوردیم. گفتم آیا بیرون برویم؟ گفت بسم الله الرحمن الرحیم. دوست من اینها را میگفت و ما خیلی خندیدیم. من توجه نداشتم و خیال کردم به مناسبت شب عید، مزاح کرده است. آمدیم ماشینمان را سوار شویم و رو به تهران برویم. پرسید آیا دارید میروید؟ گفتم بله. گفت بسم الله الرحمن الرحیم، دیدم که به خودمان زده است!
طلبهها خیلی ناقلا هستند. شما هم طلبهاید. هر کس خیر را طلب میکند، طلبه است. انشاءالله همه شما مومنین و مومنات، طالب خیر باشید. کسی که طالب علم است، طلبه است. من طلب شیئاً نالهُ اَو بعضهً هر کس طلب هر چه باشد آن را – یا قسمتی ازآن را – مییابد و آخر سر به آن میرسد. البته طلب به حق، نه ناحق. آدمی یک چیزی را که دوست دارد، با ادب جلو میرود که آن را بگیرد. والا آیا دیدی که بیادب، در خانه علی(ع) را چه کرد؟ خدا نصیب نکند. او هم احتیاج داشت. دید نمیتواند نقشهاش را پیاده کند الا اینکه علی(ع) باشد – به علی احتیاج داشت. هر طلبی درست نیست. طلب به حق. اما آمد و خواست با کتک ... خدا نصیب نکند. انشاءالله دروغ است. دلشان سوخته و در کتابها نوشتهاند. نمیخواهد غصّه بخورید. آن را راست حساب نکن. خدا نصیب نکند که راست باشد. جگر بشر بیشتر از اینها طاقت ندار. انشاءالله صاحبشان آمده است و میآید و درراه است.
کتاب طوبی محبت؛ جلد چهارم - ص 61
@Asemani_bashim
حاج آقا قرهی:
میبینیم بعضیها این ذکرها را میگویند ولی موفّق نمیشوند، بارها عرض کردم عزیزان (به خصوص اعزّه روحانی و طلبههای عزیز) این را ترویج دهید که اصلاً این هزار و یک ختم و ... به درد نمیخورد، اولیا خدا یک مطلب را در کسی میدیدند و ذکری را برای او بیان میکردند، مثلاً طرف میگوید: این مرد بزرگوار و الهی، آشیخ رجبعلی خیّاط به کسی گفته: اگر چهل روز فلان ذکر را بیان کنی، توفیق شرفیابی به محضر قدس عالم امکان پیدا میکنی. خوب یک جوان هم با اخلاص این عمل را انجام میدهد.
چهل روز، شد هشتاد؛ شد صد؛ بیشتر امّا خبری نشد. آن جوان یا میگوید این کذب است یا از دعا زده میشود. در حالی که آشیخ رجبعلی خیّاط ظرف وجودی شخصی را دیده؛ طی مراحلش را دیده؛ حالا برایش این ذکر را بیان میکند که به محضر آقا برسد، پس آن ذکر متعلّق به همه نیست،یکی از دوستان بیان میکرد: من و یک شخص دیگر محضر یکی از اولیا الهی و عرفای عظیمالشّأن بودیم، او مشکلش را بیان کرد؛ آن عارف عظیمالشّأن اذکاری را به او داد و فرمود: این اعمال را انجام بده، تمام که شد، یک دفعه رو به من کرد و فرمود: آقا جان! اینها برای او بود، شما نباید انجام دهی.
لذا اولیا ظرف وجودی افراد را میبینند و ذکر میدهند، عزیز دلم! همه یکسان نیستند که بخواهند یک نسخه را بدهند، اگر به کسی ذکری میدهند، برای این است که ظرف وجودی او را دیدند و إلّا اگر غیر از این باشد، خودش ضرر دارد، اگر خدای ناکرده بعضی بدون تقوا بروند دنبال مطالبی که از طریق ابجد و اسطرلاب و جنگیری و .... باشد، معلوم است گرفتار و بدبخت میشوند.
لذا ذکر مکمّل است و اصل قضیه تسلّط بر نفس امّاره و نفس دون و اطاعت از اوامر الهی و مطیع فرامین پروردگار عالم شدن است
✍️خبرگزاری فارس
@Asemani_bashim
حاج آقا قرهی:
پیامبر عظیمالشّأن (ص) یک روایتی را بیان میفرماید که اگر کسی این روایت را سرلوحه زندگی خودش قرار بدهد، برنده است و میرسد به آن چیزهایی که باید برسد. ابوالعرفا میفرمودند: اگر کسی این نوع روایات را عمل کند، به اوج میرسد و دیگر نیاز به هیچ ذکری که تبیین میکنند، ندارد. البته نه اینکه آن ذکرها اشتباه باشد، بلکه شاید ما فرمایش این بزرگان را متوجّه نشویم و آن روایت، این است:
حضرت فرمودند: «خَیْرُکُمْ مَنْ أَعَانَهُ اللَّهُ عَلَى نَفْسِهِ فَمَلَکَهَا»، بهترین شما کسی است که خداوند او را در برابر نفسش یاری کند.
اولیا خدا میدانند خود هیچ هستند و اگر خدا لطف، محبّت و عنایت نکند، نمیتوانند موفّق شوند، یعنی درست است به ظاهر انسان دارد این اعمال را انجام میدهد، امّا فقط لطف خداست که به اینجا رسیده است، مثلاً وقتی فیلمها را نگاه کنیم، میبینیم که این اسپرم وجودی ما از صلبی به صلب دیگر رفته تا به این زمان بیاید، اصلاً چرا ما در صلب کافر و صلبی که اهلبیت(ع) را قبول ندارند، قرار نگرفتیم؟! اینها لطف و محبّت خداست.
حالا میگویند: به واسطه آن «أَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ قالُوا بَلى» بوده که آن «بَلی» را چطور بیان کردیم که باز هم این لطف خدا و اعمال پدر و مادرهاست که توانستیم، لذا هرچه نگاه کنی، لطف و عنایت پروردگار عالم است.
پس این طور نشود که کسی تصوّر کند خودش است. اصلاً اگر اولیا خدا یک لحظه تصوّر میکردند خودشان هستند که به این جا نمیرسیدند.
...لذا اولیا خدا، هیچ گاه تصور نمیکنند کسی شدند؛ چون میدانند همه چیز مِن ناحیه الله است. آنها میدانند که اگر کمک پروردگار عالم نبود، به اینجا نمیرسیدند.«خَیْرُکُمْ مَنْ أَعَانَهُ اللَّهُ عَلَى نَفْسِهِ فَمَلَکَهَا»، بهترین شما کسی است که پروردگار عالم او را یاریاش کند، لذا کمک و اعانه باید مِن ناحیه الله تبارک و تعالی باشد تا انسان بتواند زمام نفس خودش را در اختیار بگیرد، بر آن مسلّط شود و نگذارد این نفس او را هر جایی خواست ببرد، نباید اجازه دهد این نفس، چموش باشد، بلکه باید زمام آن را در دستش بگیرد و پرورشش بدهد.
✍️خبرگزاری فارس
@Asemani_bashim
مولا امیرالمومنین علیه السلام :
پیامبراکرم صلی الله علیه و آله در خطبه شعبانیه(در خصوص ماه رمضان) فرمود:
هر که در این ماه به خویشاوند خود نیکى کند ، در روز دیدار ، خداوند با رحمتش به او نیکى خواهد کرد ؛ و هر کس در آن از خویشان خود ببُرد ، خداوند در روز دیدار ، رحمتش را از او قطع خواهد نمود
@Asemani_bashim
7.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام فرمانده نظامیان عراقی
@Asemani_bashim
شیخ رجبعلی خیاط :
«از كلمه "ما" بگذريد، آن جا كه در كارها كلمه «من» و «ما» حكومت ميكند شرك است، فقط يك ضمير حاكم است آن هم ضمير «هو» و اگر از آن ضمير بگذريد ضماير ديگر شرك است.»
✍️تبیان(کتاب کيمياي محبت، حجة الاسلام محمدي ري شهري،با تصرف)
@Asemani_bashim