25.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خاطره ای از آداب نماز خواندن
@Asemani_bashim
حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
آیا هیچ نگران هستیم؟! اینجور متدین هستیم؟! اگر به راستی شیعیان کسانی هستند که: «یفْرَحُونَ لِفَرَحِنا وَ یحْزَنُونَ لِحُزْنِنا؛ برای شادی ما شاد، و برای ناراحتی ما محزون میشوند»، آیا ما اینطور هستیم، آیا در شادی و غم با ائمه علیهمالسلام شریکیم؟! آیا میشود شیعه باشیم و یک شب بگذرد و برای نابودی دشمنان اسلام و(برای) اهلبیت علیهمالسلام دعا نکنیم؟!
✍در محضر بهجت، ج٢، ص٢٣٠
@Asemani_bashim
@saatibarayagha
خاطره ای از آیت الله بهجت:
حدیث شریف کسا، روایتی است از عظمت پنجتن آل عبا، روایتی جالب و جاذب از پنج بزرگواری که محور عالم هستی هستند؛ فاطمه و پدرش و شوهرش و فرزندانش. سلام الله علیهم اجمعین.
حضرت آیتالله بهجت قدسسره مانند دیگر عالمان بزرگ شیعه توجه ویژهای به این حدیث داشت. شاید چشمگیرترین امری که در اینباره از ایشان مشهود بود، قرائت دائمی حدیث کسا بود. ایشان شبها این حدیث را قرائت میکرد و حتی در سالیانی دورتر، افراد خانواده را گرد هم میآورد و به همراه ایشان حدیث کسا میخواند. گاهی هم در لابهلای کلامش به فرازهای آن روایت اشاره میکرد و گاهی هم صراحتاً درباره حدیث کسا سخن میگفت. باور ایشان این بود که امام عصرعجلاللهتعالیفرجهالشریف به مجالس حدیث کسا توجه ویژهای دارند.
✍️خبرگزاری تسنیم
@Asemani_bashim
پرسشها و پاسخها از محضر آیتالله بهجت (ره)
پرسش: لطفاً دستورات عملی بدهید تا عمل نمایم و به لطف الهی به درجات عالیه نائل شوم؟
پاسخ: بسمهتعالی، عنه صلیاللهعلیهوآلهوسلم: «ألا أخبرکم بدائکم ودوائکم، داؤُکم الذّنوب ودواؤُکم الإستغفار؛ آیا خبر ندهم شما را به دردها و دواهایتان: درد شما گناه و دوای شما استغفار است»۱، کلمۀ «أستغفرالله» را تا میتوانید از روی اعتقاد کامل، صمیمانه، با التزام به لوازم حقیقیۀ معلومهاش، تکرار نمایید.
✍️مرکز تنظیم و نشر آثار آیت الله بهجت
@Asemani_bashim
4_5963195961713886371.mp3
3.99M
طلبکاریم یا بدهکار
حاج آقا عالی
@Asemani_bashim
حاج آقا دولابی
تنها نشستن و مودب بودن با شماست. اما باز کردن در؛ با اوست. اختیاری نیست.
گفت من دم درایستاده بودم نه در را می زدم و نه می رفتم گفت خوب کاری کردی راه همین است هر وقت دیدی تاخیر افتاد پشت دربایست. مبادا ول کنی بروی و بگویی چیزی نمی دهند با هنر و فهمت تا پشت در برو. در را محکم نزنی یا اصلا نزن. صاحبخانه خودش میداند. آنجا بنشین...
کمی پشت در ایستادن خوب است.
به اشاره ملتفت شو.
از یکسال؛ پنج سال پشت در ایستادن نترس
پشت در بهترین جاست...
بی ادب نباشید. علم و فهم را به زور نمیشود از جایی گرفت.
در دستگاه خوبان و مافوق ما همه چیز با تسلیم به دست می آید
📕طوبای محبت ج 3 ص ۱۴۵
@Asemani_bashim
یکى از علاقمندان استاد (آیت الله کشمیری)گفت: هنگامى که حال مزاجى جناب استاد خوب بود و کسالتى نداشتند و تازه به ایران آمده بودند، وقتى توجه مىکردند حالات زندگان و مردگان را ادراک مىکردند. بنده جلسه اولى که به حضور آیه اللّه کشمیرى رسیدم و کسى در آن مجلس از علمیت مرحوم پدرم نزد ایشان تعریف کرد، فرمود: ایشان پرهیزگار هم بودند و مورد عنایت امام حسین علیه السلام قرار دارند. بعد بعضى از خصیصه هاى پدرم را گفتند؛ انگار سالها با پدرم معاشرت داشتند.
پرسیدند: رابطه ایشان با امام حسین علیه السلام چگونه بود. عرض کردم: از چهارده سالگى زیارت عاشورا مى خواندند. فرمود: اهتمام در طول این مدت به زیارت عاشورا نشانه ارادت به امام حسین علیه السلام و در برزخ از این رابطه به نحو احسن برخوردارند.
✍️(میناگردل: ص ۱۱۵ و ۱۱۶)
@Asemani_bashim
آیت الله ضیاء آبادی :
از یکی از علمای نجف نقل شده است که: یک شب در خواب دیدم در حرم مطهر امام حسین(ع) نشستهام. جوانی از درِ حرم وارد شد و با لبخند و تبسم به امام حسین(ع) سلام کرد. در عالم خواب دیدم امام حسین(ع) هم با تبسم به او جواب داد! از خواب بیدار شدم و در فکر فرو رفتم.
فردا شب که شب جمعه بود به حرم مطهر رفتم و در گوشهای ایستادم. دیدم همان جوانی که در خواب دیده بودم آمد کنار ضریح رفت و با تبسم سلام کرد. تبسم او را دیدم اما چون بیدار بودم تبسم امام حسین(ع) را ندیدم! پس از زیارت از حرم بیرون رفت و من هم دنبالش رفتم. سلام کردم و گفتم: میخواهم بدانم چرا با تبسم و لبخند به امام حسین(ع) سلام کردی؟! سرّش چیست؟ صورت خوابم را هم برایش گفتم. تأملی کرد و با تبسم گفت: من پدر و مادر پیری دارم. در چند فرسخی کربلا زندگی میکنیم.
عادتم بر این است که هر شب جمعه برای زیارت میآیم و یک هفته پدر را سوار بر الاغ میآورم و یک هفته مادر را. یک شب جمعه که نوبت پدرم بود سوارش کردم که بیاورم، مادر نیز التماس کرد که مرا هم ببر. گفتم: مادر، هوا سرد و بارانی است، نمیتوانم دو نفرتان را ببرم، نوبت شما هفته بعد است. دیدم سخت منقلب شد و به گریه افتاد و گفت: من که امید زنده ماندن تا هفتهی بعد ندارم. مرا هم باید ببری! گفتم: بسیار خوب. پدر را به چارپا سوار کردم و مادر را هم به دوش خود گرفتم و این چند فرسخ راه را در هوای بارانی تا کربلا به همین کیفیت طی کردیم. وقتی رسیدیم رو به حرم رفتم در حالی که دست پدر به دستم بود و مادر به دوشم.
با همین حال وارد حرم شدم. تا وارد شدم امام حسین(ع) را کنار ضریح دیدم؛ سلام کردم. امام که مرا به این حال دیدند لبخندی به من زدند و جواب سلامم را دادند. حالا از آن شب به بعد هر شب جمعه که به زیارت میآیم، امام را کنار ضریح میبینم با تبسم سلام میکنم، امام هم با تبسم جواب میدهد!
✍️خبرگزاری فارس
@Asemani_bashim
15.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپ ۴ دقیقه
زیارت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در روز جمعه
@Asemani_bashim
@saatibarayagha
https://eitaa.com/joinchat/3916169218C1b02e7befc
ما پیاده ولی سواره، شما
یکی از راه های چاره، شما
روضه های پر از اشاره، شما
تکّه تکّه و پاره پاره، شما
اهل بیت از تو یاد می کردند
بر تو گریه زیاد می کردند
در کمین بود، نیزه را انداخت
پیکرت را چه بی هوا انداخت
تا نبی روی تو عبا انداخت
همه را یاد بوریا انداخت
شهادت حضرت حمزه سیدالشهداء تسلیت باد
@Asemani_bashim
https://chat.whatsapp.com/DvFmp20Qar8ArJU48BclWb
...و شبی که فردای آن شب حمزه به شهادت رسید، رسول خدا او را فرا خواند و فرمود: ای حمزه، ای عموی پیامبر! نزدیک است که غیبتی طولانی داشته باشی، (مرگت فرا رسد) پس چه می گوئی اگر بر خدای تبارک و تعالی وارد شوی و از تو درباره شرایع اسلام و شرطهای ایمان سؤال کند؟ پس حمزه گریست و عرض کرد: پدر و مادرم فدایت، راهنمایی ام فرما و به من بفرما، پس پیامبر (ص) فرمود: ای حمزه، باید مخلصانه شهادت به لا اله الا الله دهی، و نیز شهادت دهی که من به حق رسول خدا هستم، پس حمزه عرض کرد: شهادت دادم، پیامبر فرمودند: و شهادت دهی که بهشت حق است، و دوزخ حق است، و قیامت بدون شک آمدنی است، و صراط و میزان حق است، و هر کس ذره ای عمل خیر انجام دهد آن را می بیند، و هر کس ذره ای شر و بدی انجام دهد آن را می بیند، و گروهی در بهشت و گروهی در دوزخ اند، و باید شهادت دهی که علی امیرالمؤمنین است، حمزه عرض کرد: شهادت دادم و اقرار کردم و ایمان آوردم و تصدیق نمودم، پیامبر فرمود: و باید شهادت دهی که امامان از نسل علی، حسن و حسین اند، و در ذریه حسین هستند، حمزه عرض کرد: ایمان آوردم و تصدیق کردم، و فرمود: باید شهادت دهی که فاطمه سرور بانوان جهان است، حمزه عرض کرد: آری تصدیق کردم، و فرمود: باید شهادت دهی حمزه سرور شهیدان و شیر خدا و شیر رسول اوست و عموی پیامبر اوست، پس حمزه گریه کرد تا با صورت به زمین افتاد و دو چشم رسول خدا را می بوسید، پیامبر فرمود: باید شهادت دهی که جعفر برادر زاده ات در بهشت همراه فرشتگان در پرواز است، و باید شهادت دهی که محمد و آل محمد برترین آفریدگانند، به سر و آشکارشان و به ظاهر و باطنشان ایمان بیاوری و بر اساس همین اعتقاد زندگی کنی و بمیری، دوستانشان را دوست بداری، و با دشمنانشان دشمن باشی. حمزه عرض کرد: آری ای رسول خدا، خدا را گواه می گیرم و تو را، و خداوند برای گواه بودن کافی است.
شهادت این مرد بزرگ دل پیامبر خدا (ص) را به درد آورد، و آن حضرت فرمود که حمزه گریه کن ندارد، و دستور دادند که بر حمزه نوحه کنند.
✍پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله وحید خراسانی
@Asemani_bashim
4_5974132559062239284.mp3
3.02M
صوت زیارت حضرت حمزه علیه السلام
@Asemani_bashim
متن در زیر👇
زیارت حضرت حمزه سید الشهدا علیه السلام
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَمَّ رَسُولِ اللّٰه صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا خَيْرَ الشُّهَداءِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَسَدَ اللّٰهِ وَأَسَدَ رَسُولِهِ، أَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ جاهَدْتَ فِي اللّٰهِ عَزَّوَجَلَّ، وَجُدْتَ بِنَفْسِكَ، وَ نَصَحْتَ رَسُولَ اللّٰهِ (ص)، وَكُنْتَ فِيما عِنْدَاللّٰهِ سُبْحانَهُ راغِباً، بِأَبِي أَنْتَ وَأُمِّي أَتَيْتُكَ مُتَقَرِّباً إِلَى اللّٰهِ عَزَّ وَجَلَّ بِزِيارَتِكَ، وَ مُتَقَرِّباً إِلىٰ رَسُولِ اللّٰهِ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ بِذٰلِكَ، راغِباً إِلَيْكَ فِي الشَّفاعَةِ، أَبْتَغِْي بِزِيارَتِكَ خَلاصَ نَفْسِي، مُتَعَوِّذاً بِكَ مِنْ نارٍ اسْتَحَقَّها مِثْلِي بِما جَنَيْتُ عَلىٰ نَفْسِي، هارِباً مِنْ ذُنُوبِيَ الَّتِي احْتَطَبْتُها عَلىٰ ظَهْرِي، فَزِعاً إِلَيْكَ رَجاءَ رَحْمَةِ رَبِّي، أَتَيْتُكَ مِنْ شُقَّةٍ بَعِيدَةٍ طالِباً فَكاكَ رَقَبَتِي مِنَ النَّارِ، وَقَدْ أَوْقَرَتْ ظَهْرِي ذُنُوبِي وَأَتَيْتُ مَا أَسْخَطَ رَبِّي؛ وَلَمْ أَجِدْ أَحَداً أَفْزَعُ إِلَيْهِ خَيْراً لِي مِنْكُمْ أَهْلَ بَيْتِ الرَّحْمَةِ، فَكُنْ لِي شَفِيعاً يَوْمَ فَقْرِي وَحاجَتِي، فَقَدْ سِرْتُ إِلَيْكَ مَحْزُوناً، وَأَتَيْتُكَ مَكْرُوباً، وَسَكَبْتُ عَبْرَتِي عِنْدَكَ باكِياً، وَصِرْتُ إِلَيْكَ مُفْرَداً، وَأَنْتَ مِمَّنْ أَمَرَ نِيَ اللّٰهُ بِصِلَتِهِ، وَحَثَّنِي عَلىٰ بِرِّهِ، وَدَلَّنِي عَلىٰ فَضْلِهِ، وَهَدانِي لِحُبِّهِ، وَرَغَّبَنِي فِي الْوِفادَةِ إِلَيْهِ، وَأَلْهَمَنِي طَلَبَ الْحَوائِجِ عِنْدَهُ، أَنْتُمْ أَهْلُ بَيْتٍ لَا يَشْقىٰ مَنْ تَوَلَّاكُمْ، وَلَا يَخِيبُ مَنْ أَتاكُمْ، وَلَا يَخْسَرُ مَنْ يَهْواكُمْ، وَلَا يَسْعَدُ مَنْ عاداكُمْ.پس رو به قبله کن و دو رکعت نماز زیارت بخوان و پس از تمام شدن نماز، خود را به قبر بچسبان و چنین بگو:اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، اللّٰهُمَّ إِنِّي تَعَرَّضْتُ لِرَحْمَتِكَ بِلُزُومِي لِقَبْرِ عَمِّ نَبِيِّكَ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ لِيُجِيرَنِي مِنْ نِقْمَتِكَ وَسَخَطِكَ وَمَقْتِكَ فِي يَوْمٍ تَكْثُرُ فِيهِ الْأَصْواتُ، وَتُشْغَلُ كُلُّ نَفْسٍ بِمَا قَدَّمَتْ وَتُجَادِلُ عَنْ نَفْسِها، فَإِنْ تَرْحَمْنِي الْيَوْمَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيَّ وَلَا حُزْنٌ، وَ إِنْ تُعاقِبْ فَمَوْلىً لَهُ الْقُدْرَةُ عَلىٰ عَبْدِهِ، وَلَا تُخَيِّبْنِي بَعْدَ الْيَوْمِ، وَلَا تَصْرِفْنِي بِغَيْرِ حاجَتِي، فَقَدْ لَصِقْتُ بِقَبْرِ عَمِّ نَبِيِّكَ، وَتَقَرَّبْتُ بِهِ إِلَيْكَ ابْتِغاءَ مَرْضاتِكَ، وَرَجاءَ رَحْمَتِكَ، فَتَقَبَّلْ مِنِّي، وَعُدْ بِحِلْمِكَ عَلىٰ جَهْلِي، وَبِرَأْفَتِكَ عَلىٰ جِنايَةِ نَفْسِي، فَقَدْ عَظُمْ جُرْمِي، وَمَا أَخافُ أَنْ تَظْلِمَنِي وَلٰكِنْ أَخافُ سُوءَ الْحِسابِ؛ فَانْظُرِ الْيَوْمَ تَقَلُّبِي عَلىٰ قَبْرِ عَمِّ نَبِيِّكَ، فَبِهِمَا فُكَّنِي مِنَ النَّارِ، وَلا تُخَيِّبْ سَعْيِي، وَلَا يَهُونَنَّ عَلَيْكَ ابْتِهالِي، وَلَا تَحْجُبَنَّ عَنْكَ صَوْتِي، وَلَا تَقْلِبْنِي بِغَيْرِ حَوائِجِي، يَا غِياثَ كُلِّ مَكْرُوبٍ وَمَحْزُونٍ، وَيَا مُفَرِّجاً عَنِ الْمَلْهُوفِ الْحَيْرانِ الْغَرِيْقِ الْمُشْرِفِ عَلَى الْهَلَكَةِ، فَصَلِّ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَانْظُرْ إِلَيَّ نَظْرَةً لَاأَشْقىٰ بَعْدَها أَبَداً، وَارْحَمْ تَضَرُّعِي وَعَبْرَتِي وَانْفِرادِي، فَقَدْ رَجَوْتُ رِضاكَ، وَتَحَرَّيْتُ الْخَيْرَ الَّذِي لَا يُعْطِيهِ أَحَدٌ سِواكَ، فَلَا تَرُدَّ أَمَلِي؛ اللّٰهُمَّ إِنْ تُعاقِبْ فَمَوْلىً لَهُ الْقُدْرَةُ عَلىٰ عَبْدِهِ وَجَزائِهِ بِسُوءِ فِعْلِهِ، فَلَا أَخِيبَنَّ الْيَوْمَ، وَلا تَصْرِفْنِي بِغَيْرِ حَاجَتِي، وَلَا تُخَيِّبَنَّ شُخُوصِي وَوِفادَتِي، فَقَدْ أَنْفَدْتُ نَفَقَتِي، وَأَتْعَبْتُ بَدَنِي، وَقَطَعْتُ الْمَفازاتِ، وَخَلَّفْتُ الْأَهْلَ وَالْمالَ وَمَا خَوَّلْتَنِي، وَآثَرْتُ مَا عِنْدَكَ عَلىٰ نَفْسِي، وَلُذْتُ بِقَبْرِ عَمِّ نَبِيِّكَ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَتَقَرَّبْتُ بِهِ ابْتِغاءَ مَرْضاتِكَ، فَعُدْ بِحِلْمِكَ عَلىٰ جَهْلِي، وَبِرَأْفَتِكَ عَلىٰ ذَنْبِي، فَقَدْ عَظُمَ جُرْمِي، بِرَحْمَتِكَ يَا كَرِيمُ يَا كَرِيمُ.
@saatibarayagha
@Asemani_bashim
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ کوتاه
راز مقام عظیمالقدر عبدالعظیم علیهالسلام
@saatibarayagha
@Asemani_bashim
https://chat.whatsapp.com/DvFmp20Qar8ArJU48BclWb
حاج آقا دولابی:
در مورد امام زمان(ع) در روایات آمده است که «یحکم بحکم داود» با حکم حضرت داود(ع) حکم میکند.
حضرت داود حکم غیبی صادر میکرد و به شواهد و ادله وابسته نبود. در زمان حضرت داود(ع) شخص فقیری مدتها از خداوند رزق حلالی میطلبید. روزی گاوی در خانه او را شکست و داخل شد. او هم بر این اساس که دعایش مستجاب شده است گاو را سر برید و گوشت آن را کباب کرد و با خانوادهاش خوردند. صاحب گاو که به دنبال گاوش میگشت فهمید که آن شخص فقیر گاو را کشته و مصرف کرده است. پس او را نزد حضرت داود برد و حضرت داود از آن شخص فقیر علت کارش را پرسید، او هم گفت: من هفت سال بود که دعا میکردم خدا رزق حلالی مرحمت کند، وقتی گاو در را شکست و داخل شد با خود گفتم: دعایم مستجاب شده است؛ لذا آن را سر بریدم و با خانوادهام خوردم.
حضرت داود به صاحب گاو فرمود: از شکایتت صرفنظر کن، صاحب گاو عصبانی شد و اعتراض کرد که این چه نحو قضاوت کردن است. حضرت داود به او فرمود: علاوه بر آن، نصف دارائیت را هم به او بده. صاحب گاو به شدت برآشفت. حضرت داود فرمود: تمام دارائیت را به او بده. در بین مردم در اثر این حکم سروصدا بلند شد. حضرت داود همراه با مردم بر سر قبر پدر کسی که گاو را کشته بود حاضر شد و او را زنده کرد و علت مرگش را از او جویا شد. او گفت: پدر صاحب گاو، غلام من بود. او مرا کشت و تمام داراییام را تصاحب کرد. در نتیجه روشن شد علاوه بر اینکه تمام دارایی صاحب گاو متعلق به آن شخص فقیر است خود صاحب گاو و فرزندانش هم بچههای غلام پدر او هستند و متعلق به اویند! امام زمان(ع) هم اینگونه حکم میکنند.
حضرت ولی عصر(عج) اگر دست بر سر ما بکشند، علم و حلم را به درون ما میریزند.
زمین ظهور حضرت حجت(عج) غیر از زمین دنیاست. «یَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَیْرَ الْأَرْضِ»؛ روزی که زمین به زمین دیگری مبدل میشود.
✍️خبرگزاری فارس
@saatibarayagha
@Asemani_bashim
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آیا ما بدهکاریم و مدیون هستیم؟
@Asemani_bashim
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عمر رفته را چه کردیم؟
@Asemani_bashim
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قرنطینه معنوی....
آیت الله جوادی آملی
@Asemani_bashim
مرحوم آقای کشمیری (ره) می فرمودند: از آقا هادی ابهری ذکری را خواستم که مرا به مقصد برساند، ایشان ذکر " یاحی یاقیوم" را توصیه کرده بودند. آقای کشمیری پرسیده بودند ذکری می خواهم که ذکر اولیاست، باز هم این ذکر را توصیه کردند.
✍️سایت طریق الی الله
@Asemani_bashim
حاج آقا دولابی:
آرام بروید به طرف دنیا، زیادش را اگر خواست میدهد.
✍️خبر آنلاین
@Asemani_bashim