زراره از امام باقر (علیه السلام) روایت می کند که فرمود:
ما من عبد الا و فی قلبه نکتة بیضاء فان أذنب ذنباً خرج فی تلک النکتة نکتة سوداء، فان تاب ذهب ذلک السواد، و ان تمادی فی الذنوب زاد ذلک السواد حتی یغطی البیاض، فاذا غطی البیاض لم یرجع صاحبه الی خیر ابداً
هیچ بنده ای نیست جز این که در دل او نقطه سفیدی هست. هنگامی که گناهی از او سر بزند در میان نقطه سفید نقطه سیاهی پدید می آید. اگر توبه کند آن نقطه سیاه از بین می رود، و اگر در گناهان غوطه ور شود با هر گناهی بر ابعاد نقطه سیاه افزوده می شود تا همه نقطه سفید را بپوشاند. هنگامی که نقطه سیاه بر نقطه سفید غلبه کند دیگر صاحب آن قلب به سوی خیر باز نمی گردد
✍🏼اصول کافی: ج 2 ص 273
@Asemani_bashim
31.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مناجات زیبا
فرازهایی از دعای افتتاح
با نفس علی فانی
دعای افتتاح از دعاهای شبهای ماه رمضان که محمد بن عثمان از نایبان خاص امام زمان (عج) آن را نقل کرده است. دعای افتتاح شامل مطالبی درباره خداشناسی، لزوم خوف و رجاء، توفیق عبادت، حکمت تأخیر استجابت دعا و ارزش مناجات با خدا است. بند آخر این دعا به اظهار علاقه به دولت اسلامی در پرتو ظهور امام مهدی(عج)، بیان هدف حکومت اسلامی و وظیفه شیعیان در قبال آن پرداخته است.
@Asemani_bashim
4_5838929312161468335.mp3
1.25M
دعای روز پنجم ماه مبارک رمضان
اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِيهِ مِنَ الْمُسْتَغْفِرِينَ وَ اجْعَلْنِي فِيهِ مِنْ عِبَادِكَ الصَّالِحِينَ الْقَانِتِينَ وَ اجْعَلْنِي فِيهِ مِنْ أَوْلِيَائِكَ الْمُقَرَّبِينَ بِرَأْفَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ
خدایا مرا در این روز از استغفار کنندگان قرار ده و از بندگان صالح مطیع خود مقرّر فرما و هم در این روز مرا از دوستان مقرّب درگاه خود قرار ده به حق رافتت (مهربانیت) ای مهربانترین مهربانان
@Asemani_bashim
28.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مناجات زیبا (۲)
فرازهایی از دعای افتتاح
با نفس علی فانی
دعای افتتاح از دعاهای شبهای ماه رمضان که محمد بن عثمان از نایبان خاص امام زمان (عج) آن را نقل کرده است. دعای افتتاح شامل مطالبی درباره خداشناسی، لزوم خوف و رجاء، توفیق عبادت، حکمت تأخیر استجابت دعا و ارزش مناجات با خدا است. بند آخر این دعا به اظهار علاقه به دولت اسلامی در پرتو ظهور امام مهدی(عج)، بیان هدف حکومت اسلامی و وظیفه شیعیان در قبال آن پرداخته است.
@Asemani_bashim
آیت الله جوادی آملی:
همين امير(صلوات الله و سلامه عليه) در نامهاي که براي مالک مرقوم فرمودند؛ يعني مالکي که او را به مصر فرستاد، فرمود مالک! نگو و مردم هم نگويند ما رهبري مثل علي داريم! رهبر اگر علي بن ابيطالب هم باشد مادامي که مردم در مسير نباشند، شکست قطعي است؛ چه اينکه شکست بود در جريان حضرت امير. داشتن رهبر خوب يک طرف قضيه است. تا مردم منزّه از اختلاس و نجومي و سرقت و بيتفاوتي و مانند آن نباشند شکست هست. چرا زمان حضرت امير شکست خورد؟ ـ معاذالله ـ در حرم امن حضرت امير يک قصور يا تقصيري بود؟ يا تمام مشکلات در مردم بود؟
✍️درس اخلاق آیت الله جوادی آملی19/ 7/ 97
@Asemani_bashim
عبدالرّحمن جدید الإسلام، فرزند مشهدی تقی، ساکن روستای گوهران شهرستان خوی نقل می کند:
جدّ ما کشیش روستای ارمنی نشین سعیدآباد از توابع شهرستان خوی بود. در جوانی برای تحصیل به تفلیس و قفقاز می رود، کشیش های آنجا مقدم او را گرامی می دارند و به نوبت او را به مهمانی دعوت می کنند. روزی که نوبت به رئیس کشیش ها می رسد، ده تن از کشیشان وارد می شوند و از صاحب خانه تقاضا می کنند که باغچه ای را که مخصوص صاحب خانه است و از ورود دیگران ممانعت می کند، به آنها نشان دهد.
صاحب خانه قبول می کند و مهمان ها را به باغ اجازه ورود می دهد.
جدّ ما در آنجا مشغول مطالعه می شود، با کتابی برخورد می کند که در حقّانیت دین مقدس اسلام تألیف شده بود.
با مطالعه ی فرازهایی از این کتاب منقلب شده به قصد تشرّف به اسلام به سوی ایران برمی گردد.
در مسیر خود به ایران، از شدّت خستگی وارد سردابی می شود و می بیند که میّتی تازه در آنجا گذاشته اند.
در سرداب صدایی می شنود، سپس دیوار شکافته می شود، دو عدد شمعدان طلا بالای سر و پایین پای میّت نهاده می شود.
باز صدایی می شنود، این بار از طرف بالای سر میّت دیوار شکافته می شود، یک صندلی طلا نهاده می شود.
در آن هنگام شخص بزرگواری با قامت متوسّط وارد می شود، روی صندلی قرار می گیرد، دفترچه ای را نگاه می کند، به افرادی که در خدمتش ایستاده بودند می فرماید:
همه ی اعضای میّت را بو کنید.
آنها از فرق سر تا انگشتان پا را بو کرده و عرض می کنند:
در روز عاشورا دلش سوخته است.
آن را در دفترچه یادداشت می کند و تشریف می برد.
جدّم می گفت: آن شخص را «یاعلی» خطاب می کردند.
آن شخص آن قدر باهیبت بود که من از هیبت او بی هوش شدم و افتادم. وقتی به هوش آمدم، دیدم آن حضرت بالای سرم ایستاده و شهادتین را به من تلقین می کند.
انگشت سبّابه اش را بر دوش من نهاد که اثر انگشت آن حضرت هنوز بر دوش من هست.
سرانجام او وارد خاک ایران شده و به شرف اسلام مشرّف می شود، در جلفای آذربایجان ختنه می گردد و به زادگاه خود مراجعت می کند.
پس از اظهار اسلام مورد اعتراض خانواده و مردم روستای سعیدآباد قرار می گیرد و لذا زادگاه خود را ترک کرده در محلّه ی شهانق اقامت می کند.
شگفت انگیز اینکه در همه ی نسل های بعدی، اثر انگشت آن حضرت موجود است.
راوی داستان، مرحوم شیخ حسن بصیری (۱۳۳۸ _ ۱۴۲۸ قمری) می نویسد: من در همان جلسه در حضور پدرش و حضّار جلسه کتف او را باز کردم و محلّ همان انگشت را در دوش او (عبدالرحمن جدیدالاسلام) مشاهده نمودم.
✍️بصیری، کرامات و حکایات پندآموز، ص ۳۰
@Asemani_bashim
@saatibarayagha
حضرت امیرالمومنین علی(علیه السلام) نسبت به نحوه عدالت والیان و کارگزارن و دادرسان، دقیق بود. گفته اند: «ابوالأسود دوئلی» از یاران مخلص و دوستان صمیمی حضرت علی(صلوات الله علیه) بود. او مردی دانشمند و دارای فضایل اخلاقی بود. به گونهای که علی(ع) در دوران خلافتش او را قاضی منطقه ای قرار داد ولی پس از مدتی علی(ع) او را عزل کرد. او از علی(ع) سؤال نمود: آیا از من خیانت و انحرافی دیدی؛ حضرت فرمود: «نه، خیانتی از تو ندیدم؛ ولی هنگام قضاوت صدای تو بلندتر از صدای دو نفری است که برای حل اختلاف خود به حضور تو میآیند»
✍️هادی قطبی، 63 داستان از زندگانی امام علی0ع)، انتشارات احمدیه، چاپ اول، آبان 1381، ص 67
@Asemani_bashim
4_6030629585371009445.mp3
1.34M
دعای روز ششم
اللَّهُمَّ لا تَخْذُلْنِي فِيهِ لِتَعَرُّضِ مَعْصِيَتِكَ، وَ لا تَضْرِبْنِي بِسِيَاطِ نَقِمَتِكَ، وَ زَحْزِحْنِي فِيهِ مِنْ مُوجِبَاتِ سَخَطِكَ، بِمَنِّكَ وَ أَيَادِيكَ، يَا مُنْتَهَى رَغْبَةِ الرَّاغِبِينَ.
@Asemani_bashim
خدایا مرا در این ماه به خاطر نزدیک شدن به نافرمانی ات وامگذار، و با تازیانههای انتقامت عذاب مکن، و از موجبات خشمت دورم بدار، به فضل و عطاهایت، ای نهایت دلبستگی دل شدگان.
5.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سفارش حاج آقا فاطمی نیا رحمت الله علیه
@Asemani_bashim