eitaa logo
آسمانی باش
8.4هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
4.8هزار ویدیو
1 فایل
با رهنمودهای اهلبیت علیهم السلام و اولیاء الهی میتوانیم آسمانی باشیم مدیرکانال @ali_reza_ayati
مشاهده در ایتا
دانلود
لازم نیست معصوم باشید @saatibarayagha @Asemani_bashim
4_6039880055868361133.mp3
6.01M
صوت ۴ دقیقه شبهه در فاطمیه سلام الله علیها حاج آقا عالی @saatibarayagha @Asemani_bashim
آیت الله جوادی آملی: در قرآن كریم دارد كه كسانی كه ﴿ ینفقون اموالهم﴾ اینها جنات دارند درجات دارند بهشت به اینها می دهیم اما ﴿تثبیتا لانفسهم﴾ یعنی هر كار خیری انسان انجام می دهد موقعیت خودش را تثبیت می كند دیگر در حوادث نمی لغزد, دیگر مردّد نمی شود, دیگر با چهارتا تكریم یا توهین از جا در نمی رود ✍️خبرگزاری رسمی حوزه @Asemani_bashim @saatibarayagha
حاج ]قا دولابی از نخستی دیدار با آیت الله انصاری همدانی می گویند: «واسه من يک خورده مشکله راجع به ايشون صحبت کنم. من جوان بودم و برای من اسم برده بودند که يه همچنين کسی هست، بنده رو هم برای ايشان اسم برده بودند که فرد مجهوليه در تهران. ولی من نرفتم که پيداشون کنم، ببينمشون، اصولاً از بچگی اين طوری بودم که اگر مي‌گفتند فلان ادم به فرض عرش رو هم سير مي‌کند اگر همسن من بود، بنده نمی‌رفتم ديدنش. اما ماجرا اين طوری شد که، يه مسجدی بود، مسجد معزالدوله، بنده هم به اونجا خيلی علاقه داشتم. مراسم و مجالس و نماز جماعت اونجا رو استفاده مي‌کردم، تا اينکه يه روز ديدم يه آقايی اومد که چهار، پنج نفر ديگه هم همراهش بودند. آدم احساس مي‌کرد مثل پروانه دورش ميگردند. پرسيدم کيه؟ گفتند آقای انصاری. بله همان که شنيده بودم، اما نديده بودمش. خب چه کار بايد مي‌کردم،‌ از دور تماشا کردم. تو حال خودم بودم قران مي‌خواندم. دعا مي‌خواندم. حافظ مي‌خواندم و نشانش را مي‌گرفتم. آقای انصاری رفتند گوشه حياط، برای تجديد وضو. به هيچ قيمتی حاضر نشدند کس ديگری ظرف را برايشان پرکند، اما با زيرکی فراوان خودشان اين کار را برای شاگردانشان انجام دادند، حالا يکی را وقتی حواسش نبود، يکی را با بازی و دست به دست کردن و با همان زيرکی هم اجازه نمی‌دادند کسی کارهايشان را انجام دهد. وارد يکی از حجره‌های مسجد شدند، من هم رفتم نشسته بودند و صحبت مي‌کردند. داخل جا نبود. دم در روی کفش‌ها نشستم، ايشان هم کمی بالاتر نزديک در نشسته بودند، مي‌شد روبروی من. مثل اين که آمده بودند يک دو شب بمانند بعد بروند مشهد، پرسيدند بليط گرفتيد برا مشهد؟ يک اتوبوس مي‌خواست راه بيفته مشهد، در ادامه گفتند: مثل اينکه کربلايی اسماعيل هم همراه ما می‌آيد! من غريبه، بی هيچ پرس و جويی! او گفت و ما هم رفتيم،‌ دارم ميرم ولی مشغول خودم بودم. خيلی باهاشون قاطی نبودم، کنار بودم. رسيديم يه جايی وسط راه مشهد،‌ پر از درخت انگور، چشمه آبی هم داشت. نشستند کنار چشمه. من هم مثل آدمهای داغدار، مثل زنی که شوهرش مرده،‌ داره غصه مي‌خوره،‌ تو زندانه، نشستم. از نگاهشون فراست و محبت می‌باريد، طوری که در عين اضطرار در نگاهشون کمال محبت را حس مي‌کردی. طوری که فکر مي‌کردی تمام توجهشان به توست.» اصولاً روششان اينگونه بود. حرفها را مستقيم نمی‌گفتند، عموماً در قالب داستان بيان مي‌کردند و داستان ماهم از اينجا شروع شد. و با داستانی از کربلا آغاز نمودند: از آبادی‌ای دوازده نفر رفتند کربلا، يکی‌شون گفت من چند روز بيشتر می‌مانم. خلاصه،‌ يازده نفری که برگشتند محض شيرين کاری با صحبت‌ها و قرارهايی که باهم گذاشتند چنين وانمود کردند که دوازدهمی مرحوم شده،‌ مراسم هفتم و چهلم که برگزار شد و همه چيز به حال عادی خودش برگشت.يار دوازدهم شبانه به درخانه رسيد، در زد، زن داغديده پشت درآمد و پرسيد: کيستي؟ مرد با صدايی سوخته جواب داد: زن منم ديگه، از مسافرت اومدم. زن گفت: خدا رحمتش کند، الان کفنش هم پوسيده،‌ من هم داغديده و تنهام و نميتونم کسی را راه بدم. مرد گفت: زن من صدای تورو ميشناسم در رو بازکن. زن گفت: آخه کسانی که به من گفتند اون مرحوم شده اشخاص عادی نبودند، معتبر بودند! با اسم و القاب شروع کرد که اون گفته، اون گفته.همين طور گفتت تا رسيد به اين جا که مرد گفت:بابا هرچی اون‌ها آدمهای خوبی بودند اما از خود من که.. بابا در رو باز کن.تا فرمودند خود من هستم در رو باز کن. مرد دوباره گفت: اونهايی که اومدند آدمهای خوبی بودند اما خود من اومدم ديگه در رو باز کن. و در باز شد. قاطی شدم ديگه. و آن در، در قلب من بود. و او با اين حکايت مرا صيد کرد و قاپم را ربود. ✍️سایت تابناک کد خبر: ۱۴۵۴۰۱ @Asemani_bashim
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ کوتاه فرازی از دعای عهد به امید استجابت برای همه عاشقان @saatibarayagha @Asemani_bashim
حضرت امیرالمومنین امام علی ابن ابیطالب(علیه السلام ): دنیا فریب می دهد، زیان می رساند، و سریع می گذرد. ✍نهج البلاغه، حکمت۴۱۵ @saatibarayagha @Asemani_bashim
4_6044219699414174055.mp3
3.9M
صوت ۴ دقیقه حیله های بزرگ شیطانی در مواقع خاص حاج آقا عالی @saatibarayagha @Asemani_bashim
حکم تعرب بعد از هجرت رفتن به سرزمین کفر و سکنى گزیدن در آن اگر موجب نقص دین مسلمان گردد، تعرّب بعد از هجرت محسوب شده و از گناهان کبیره است. اگر در سکونت سرزمین کفر براى خانواده و فرزندان، خوف تعرّب وجود داشته باشد، بر فرد واجب است به سرزمین اسلام هجرت کند ✍ویکی فقه @saatibarayagha @Asemani_bashim
مرحوم حاج شیخ ابراهیم صاحب الزمانی از مداحان مخلص و مرثیه خوانان باسوز اهل بیت علیه السلام بود او سال‌ها پیش از شروع درس مرحوم آیه الله حائری بنیانگذار حوزه‌ی علمیه‌ی قم ،دقایقی چند روضه می‌خواند و آنگاه آیت الله حائری درس خویش را آغاز می‌کرد . او داستانی شنیدنی دارد که از حضرت رضا علیه السلام برای مدح خویش صله دریافت داشته است ! خود نقل می کرد که یک بار مشهد مقدس مشرف شدم و مدتی در آنجا اقامت گزیدم . پولم تمام شد و کسی را هم برای رفع مشکل خویش نمی‌شناختم. از این رو قصیده‌ای در مدح حضرت رضا علیه السلام سرودم و فکر کردم که بروم و آن را برای تولیت آستان مقدس بخوانم و صله بگیرم با این نیت حرکت کردم، اما در میان راه به خود آمدم که چرا نزد خود حضرت رضا علیه السلام، نروم و آن را برای وی نخوانم ؟! به همین جهت کنار ضریح رفتم و پس از استغفار و راز و نیاز با خدا، قصیده‌ی خود را خطاب به روح بلند و ملکوتی آن حضرت خواندم و تقاضای صله کردم .ناگاه دیدم دستی با من مصافحه نمود و یک اسکناس ده تومانی در دستم نهاد . بی‌درنگ گفتم :« سرورم ! این کم است » ده تومانی دیگر داد باز هم گفتم : « کم است » تا به هفتاد تومان که رسید، دیگر خجالت کشیدم تشکر کردم و از حرم بیرون آمدم . کفش‌های خود را که می پوشیدم، دیدم آیه الله حاج شیخ حسنعلی تهرانی، جد آیت الله مروارید، با شتاب رسید و فرمود :« شیخ ابراهیم ! » گفتم : « بفرمایید آقا !» گفت:«خوب با آقا حضرت رضا علیه السلام روی هم ریخته‌ای، برایش مدح می‌گویی و صله می‌گیرید. صله را به من بده » بی‌معطلی پول‌ها را به او تقدیم کردم و او یک پاکت در ازای آن به من داد و رفت وقتی گشودم دیدم دو برابر پول صله است یعنی یکصد و چهل تومان . ✍️کرامات الصالحین ، ص ۲۱۶. @Asemani_bashim @saatibarayagha
4_6030374949644928664.mp3
7.47M
صوت ۸ دقیقه عاشق واقعی شدی یا نه شرایط عاشقی چیست معناش چیه محمد شجاعی @saatibarayagha @Asemani_bashim
مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: اگر خدای ناکرده در زندگی یک کاسه ترشی باشد عیب ندارد. آن را ترشی سفره حساب کن. با حسن ظن خود کار کن و بهره ببر. حُسن ظن چیز خیلی بزرگی است. اصلا خداوند در قرآن سوء ظن را نهی کرده است. خال صورت، صورت را زیبا می‌کند. اگر در زندگی خال سیاهی دیدی برای نشان دادن آن سفیدیهاست. ✍️کتاب طوبی محبت – ص 139 -مجالس حاج محمد اسماعیل دولابی-منبع:تسنیم @Asemani_bashim
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ سه دقیقه ای که دلخوشی روزگار منی... مرثیه سرایی سیدمهدی حسینی مصادف با شب زیارتی امام حسین علیه السلام @saatibarayagha @Asemani_bashim
مرحوم میراز اسماعیل دولابی می فرمود: دنیا منزلی است که به ابتلائات پیچیده شده است و کم و زیاد دارد. لذا مومنین پیهِ این ابتلائات را به دل می‌مالند، یعنی صبر می‌شوند. خداوند نیز آنها را از این عقبه‌ها رد می کند. ابتلائات خلاف میل بشر است و این تا زمانی است که ما به رضایت خدا رضا نشده‌ایم. وقتی راضی شدیم دیگر برای ما فرقی نمی‌کند. ✍️کتاب طوبی محبت – ص 187/مجالس حاج محمد اسماعیل دولابی-منبع:تسنیم @Asemani_bashim
حضرت امام صادق(علیه السلام ): هيچ غنيمتي مانند غنيمتي كه آدمي از راه كنترل چشم به دست مي آورد نيست، زيرا ديدگان از نگاه به نا محرم فرو بسته نميشود جز آنكه در قلب او عظمت و جلال الهي مشاهده مي شود. ✍مصباح الشريعة، ص 9 @saatibarayagha @Asemani_bashim
4_5764681851738261926.mp3
2.6M
صوت دو دقیقه جنود شیطان وسوسه های شیطان حاج آقا عالی @saatibarayagha @Asemani_bashim