eitaa logo
آسمانی باش
8.4هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
4.8هزار ویدیو
1 فایل
با رهنمودهای اهلبیت علیهم السلام و اولیاء الهی میتوانیم آسمانی باشیم مدیرکانال @ali_reza_ayati
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ کوتاه فرازی از دعای عهد به امید استجابت برای همه عاشقان @saatibarayagha @Asemani_bashim
حضرت امیرالمومنین امام علی ابن ابیطالب(علیه السلام ): دنیا فریب می دهد، زیان می رساند، و سریع می گذرد. ✍نهج البلاغه، حکمت۴۱۵ @saatibarayagha @Asemani_bashim
4_6044219699414174055.mp3
3.9M
صوت ۴ دقیقه حیله های بزرگ شیطانی در مواقع خاص حاج آقا عالی @saatibarayagha @Asemani_bashim
حکم تعرب بعد از هجرت رفتن به سرزمین کفر و سکنى گزیدن در آن اگر موجب نقص دین مسلمان گردد، تعرّب بعد از هجرت محسوب شده و از گناهان کبیره است. اگر در سکونت سرزمین کفر براى خانواده و فرزندان، خوف تعرّب وجود داشته باشد، بر فرد واجب است به سرزمین اسلام هجرت کند ✍ویکی فقه @saatibarayagha @Asemani_bashim
مرحوم حاج شیخ ابراهیم صاحب الزمانی از مداحان مخلص و مرثیه خوانان باسوز اهل بیت علیه السلام بود او سال‌ها پیش از شروع درس مرحوم آیه الله حائری بنیانگذار حوزه‌ی علمیه‌ی قم ،دقایقی چند روضه می‌خواند و آنگاه آیت الله حائری درس خویش را آغاز می‌کرد . او داستانی شنیدنی دارد که از حضرت رضا علیه السلام برای مدح خویش صله دریافت داشته است ! خود نقل می کرد که یک بار مشهد مقدس مشرف شدم و مدتی در آنجا اقامت گزیدم . پولم تمام شد و کسی را هم برای رفع مشکل خویش نمی‌شناختم. از این رو قصیده‌ای در مدح حضرت رضا علیه السلام سرودم و فکر کردم که بروم و آن را برای تولیت آستان مقدس بخوانم و صله بگیرم با این نیت حرکت کردم، اما در میان راه به خود آمدم که چرا نزد خود حضرت رضا علیه السلام، نروم و آن را برای وی نخوانم ؟! به همین جهت کنار ضریح رفتم و پس از استغفار و راز و نیاز با خدا، قصیده‌ی خود را خطاب به روح بلند و ملکوتی آن حضرت خواندم و تقاضای صله کردم .ناگاه دیدم دستی با من مصافحه نمود و یک اسکناس ده تومانی در دستم نهاد . بی‌درنگ گفتم :« سرورم ! این کم است » ده تومانی دیگر داد باز هم گفتم : « کم است » تا به هفتاد تومان که رسید، دیگر خجالت کشیدم تشکر کردم و از حرم بیرون آمدم . کفش‌های خود را که می پوشیدم، دیدم آیه الله حاج شیخ حسنعلی تهرانی، جد آیت الله مروارید، با شتاب رسید و فرمود :« شیخ ابراهیم ! » گفتم : « بفرمایید آقا !» گفت:«خوب با آقا حضرت رضا علیه السلام روی هم ریخته‌ای، برایش مدح می‌گویی و صله می‌گیرید. صله را به من بده » بی‌معطلی پول‌ها را به او تقدیم کردم و او یک پاکت در ازای آن به من داد و رفت وقتی گشودم دیدم دو برابر پول صله است یعنی یکصد و چهل تومان . ✍️کرامات الصالحین ، ص ۲۱۶. @Asemani_bashim @saatibarayagha
4_6030374949644928664.mp3
7.47M
صوت ۸ دقیقه عاشق واقعی شدی یا نه شرایط عاشقی چیست معناش چیه محمد شجاعی @saatibarayagha @Asemani_bashim
مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: اگر خدای ناکرده در زندگی یک کاسه ترشی باشد عیب ندارد. آن را ترشی سفره حساب کن. با حسن ظن خود کار کن و بهره ببر. حُسن ظن چیز خیلی بزرگی است. اصلا خداوند در قرآن سوء ظن را نهی کرده است. خال صورت، صورت را زیبا می‌کند. اگر در زندگی خال سیاهی دیدی برای نشان دادن آن سفیدیهاست. ✍️کتاب طوبی محبت – ص 139 -مجالس حاج محمد اسماعیل دولابی-منبع:تسنیم @Asemani_bashim
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ سه دقیقه ای که دلخوشی روزگار منی... مرثیه سرایی سیدمهدی حسینی مصادف با شب زیارتی امام حسین علیه السلام @saatibarayagha @Asemani_bashim
مرحوم میراز اسماعیل دولابی می فرمود: دنیا منزلی است که به ابتلائات پیچیده شده است و کم و زیاد دارد. لذا مومنین پیهِ این ابتلائات را به دل می‌مالند، یعنی صبر می‌شوند. خداوند نیز آنها را از این عقبه‌ها رد می کند. ابتلائات خلاف میل بشر است و این تا زمانی است که ما به رضایت خدا رضا نشده‌ایم. وقتی راضی شدیم دیگر برای ما فرقی نمی‌کند. ✍️کتاب طوبی محبت – ص 187/مجالس حاج محمد اسماعیل دولابی-منبع:تسنیم @Asemani_bashim
حضرت امام صادق(علیه السلام ): هيچ غنيمتي مانند غنيمتي كه آدمي از راه كنترل چشم به دست مي آورد نيست، زيرا ديدگان از نگاه به نا محرم فرو بسته نميشود جز آنكه در قلب او عظمت و جلال الهي مشاهده مي شود. ✍مصباح الشريعة، ص 9 @saatibarayagha @Asemani_bashim
4_5764681851738261926.mp3
2.6M
صوت دو دقیقه جنود شیطان وسوسه های شیطان حاج آقا عالی @saatibarayagha @Asemani_bashim
4_6048737794556168411.mp3
8.65M
صوت سه دقیقه به رنگ یاس سیب سرخی هلالی @saatibarayagha @Asemani_bashim
امام صادق عَلَیهِ السَّلَامُ فرمود: حضرت موسی بن عمران یک برادر دینی داشت، که او را دوست می داشت و اکرام و احترامش می نمود، روزی شخصی نزد وی آمد و گفت: (حاجت و مشکلی دارم) که علاقه مندم (در باره آن) با پادشاه ستمگر سخنی بگویید- آن ستمگر یکی از پادشاهان بنی اسرائیل بود-. آن دوست حضرت موسی عَلَیهِ السَّلَامُ اظهار داشت: به خدا سوگند! او را نمی شناسم و تا کنون چیزی از او نخواسته ام. آن شخص گفت: ضرری برایت نیست، شاید که خداوند عزیز به واسطه شما حاجت مرا بر آورده نماید. پس قلبش رقیق گشت و به همراه او حرکت کرد- بدون آن که حضرت موسی نسبت به این جریان آگاه باشد- و بر آن پادشاه وارد شد؛ و چون پادشاه ایشان را دید، او را تجلیل کرد و کنار خود نشانید، سپس حاجت آن شخص را مطرح نمود و پادشاه آن را بر آورده کرد. مدّتی نگذشت که پادشاه مورد طعنه قرار گرفت و از دنیا رفت و اهل مملکت در تشییع جنازه اش شرکت کردند و در سوگ او بازار بسته شد. از قضای روزگار آن جوان- برادر حضرت موسی- نیز در همان روز وفات یافت؛ و (از خصوصیات او این بود که) هرگاه وارد منزل خود می شد درب خانه را می بست و کسی به او دست رسی نداشت، فقط هر وقت حضرت موسی کاری با او می داشت در را باز می کرد و بر او وارد می شد. مدّت سه روز حضرت موسی او را فراموش کرد و چون روز چهارم بیادش افتاد خود را سر زنش کرد و گفت: سه روز است که برادرم را فراموش کرده ام، سپس آمد و در را گشود، چون وارد شد، او را مرده دید در حالتی که جانورانی بر بدن او حمله کرده و زیبایی های صورتش را نابود کرده اند. چون او را با چنان حالت مشاهده نمود گفت: ای پروردگارا! مردم را بر جنازه دشمنت گرد آوردی، ولی دوستت را این چنین مرداندی و جانوران را بر او مسلّط کردی که زیبایی های صورتش را نابود کنند؟! خداوند فرمود: ای موسی! دوست مؤمن من از این ستمگر حاجتی را در خواست کرد و او نیز حاجتش را بر آورده کرد، لذا اهل مملکتش بر جنازه او حضور یافته و بر او نماز خواندند تا مجازات کار خیرش باشد و چون از دنیا برود نزد من حسنه ای نداشته باشد که بخواهم پاداش دهم. و لیکن بر این جوان مؤمن جانورانی را مسلّط نمودم تا زیبایی های صورتش را نابود کنند، به جهت مراجعه و در خواستش از ستمگری که مورد رضایت من نبود، تا چون از دنیا می رود دیگر گناهی برایش نزد من نمانده باشد. ✍️کتاب شریف «المؤمن»، ص: 25 @Asemani_bashim
آقای سید محمد حسن قاضی فرزند آیت الله سید علی قاضی آن روزها را به یاد می آورد درباره قرآن خواندن مادرشان این گونه می گوید: « بله، مادرم به آقای قاضی می گفت: آخر شما چه آقایی هستی که من سال های سال در منزل شما هستم، و شما یک قرآن خواندن به من یاد ندادی، و البته این قرآن خواندن برای کسی که اصلاً سواد خواندن و نوشتن نداشته باشد خیلی دشوار است. آقا فرمودند : تو قرآن را باز کن، مقابل هر سطر یک صلوات بفرست و بعد بخوان. ایشان هم به همین صورت صلوات می فرستادند و قرآن می خواندند. بعداً ما که بزرگ شدیم و خواندن و نوشتن یاد گرفتیم، من می آمدم به مادرم می گفتم این آیه ای که من می خوانم کجای قرآن است؟ و ایشان پیدا می کرد و نشان می داد. یعنی خواندن و نوشتن بلد نبود ولی اشاره می کرد که فلان صفحه است و سطر آن را هم تعیین می کرد. » ✍️فارس @Asemani_bashim
4_6001159693039307026.mp3
8.92M
صوت ۱۲ دقیقه مقام خادمی خداوند محمد شجاعی @saatibarayagha @Asemani_bashim
4_5929342290752439649.mp3
5.23M
صوت ۵ دقیقه توسل به حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها حاج آقا میرزا محمدی @Asemani_bashim @saatibarayagha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ نماهنگ حزین وداع با جان ایام فاطمیه سلام الله علیها عربی - فارسی @saatibarayagha @Asemani_bashim
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حاج آقا فاطمی نیا : در همه عمرم تا کنون دعایی به لطافت این دعا ندیده ام. متن دعا : اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلَى الصِّدّيقَةِ فاطِمَةَ الزَّكِيَّةِ حَبيبَةِ حَبيبِكَ وَ نَبِيِّكَ ، وَ اُمِّ اَحِبّائِكَ وَ اَصْفِيائِكَ ، الَّتِي انْتَجَبْتَها وَ فَضَّلْتَها وَ اخْتَرْتَها عَلى نِساءِ الْعالَمينَ ، اَللّـهُمَّ كُنِ الطّالِبَ لَها مِمَّنْ ظَلَمَها وَ اسْتَخَفَّ بِحَقِّها ، وَ كُنِ الثّائِرَ اَللّـهُمَّ بِدَمِ اَوْلادِها ، اَللّـهُمَّ وَ كَما جَعَلْتَها اُمَّ اَئِمَّةِ الْهُدى ، وَ حَليلَةَ صاحِبِ اللِّواءِ ، وَ الْكَريمَةَ عِنْدَ الْمَلاَءِ الاَْعْلى ، فَصَلِّ عَلَيْها وَ عَلى اُمِّها صَلاةً تُكْرِمُ بِها وَ جْهَ أبيها مُحَمَّد صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ، وَ تُقِرُّ بِها اَعْيُنَ ذُرِّيَّتِها ، وَ اَبْلِغْهُمْ عَنّي في هذِهِ السّاعَةِ اَفْضَلَ التَّحِيَّةِ وَ السَّلامِ @saatibarayagha @Asemani_bashim
حاج آقا قرهی: وقتی انسان محضر مبارک اولیاء خدا می‌رسید و می‌گفت: راهی برای انسان شدن، درست شدن و عبد خدا شدن بیان کنید، اوّلین چیزی که به لسان همه‌ی آن‌ها مشترک است، این است: دوری از گناه! و بالاتر از آن، بعداً که انسان آرام آرام قرب پیدا می‌کند، می‌گویند: دوری از فکر گناه. چون خود این فکر گناه، «غَلَبَتْ عَلَیْه‏». فکر خیر، دعوت به خیر می‌کند «یَدْعُو إِلَى الْعَمَلِ بِهِ» که ای بسا در بین راه، موانعی پیش بیاید و انجام ندهی. امّا در فکر گناه، غلبه می‌کند و اصلاً دست خودت هم نیست. ✍️خبرگزاری فارس @Asemani_bashim
جرماعون مرحوم سید رضی را زندانی کرده بود. مدت زندانی شدن سید آن قدر به درازا کشید که سید به تنگ آمد. شبی حضرت بقیه الله (علیه السلام) را در خواب دید. پس از گریه زیاد از تنگی زندان به حضرت شکایت کرد. و گفت:ای مولای من! نزد خداوند شفاعت کن تا از این زندان نجات یابم. حضرت فرمود: دعای عبرات را بخوان. عرض کردم: دعای عبرات چه دعایی است ؟ فرمود: آن دعا در کتاب مصباح تو است. عرض کردم:ای مولای من! در مصباح چنین دعایی ننوشته ام. فرمود: چرا نوشته ای در آن نگاه کن، خواهی دید. سید از خواب بیدار شد و بعد از نماز صبح مصباح را باز کرد. او در میان کتاب ورقه ای یافت که دعای عبرات در آن نوشته شده بود. با دیدن این دعا بسیار خوشحال شد و آن را چهل مرتبه خواند. امیر دو همسر داشت که یکی از آنها بسیار با تدبیر بود و امیر علاقه زیادی به او نشان می داد. او به امیر گفت:ای امیر!آیا تو یکی از اولاد علی بن ابیطالب را زندانی کرده ای؟ امیر پرسید: چرا این سوال را می کنی ؟ زن گفت: شخصی را که مانند خورشید نورانی بود در خواب دیدم او فرمود: شوهر تو فرزندم را زندانی کرده است و غذا و اسباب زندانی را به او نمی رساند. پرسیدم: آقا شما کیستید ؟ فرمود: من علی بن ابیطالب هستم . به شوهر بگو اگر او را آزاد نکند خانه و قصرش را بر سرش خراب می کنم . وقتی سلطان از این ماجرا با خبر شد، گفت: نمی دانم که سیدی در زندان من به سر می برد یا نه، باید جستجو کرد. امیر از ماموران زندان سوال کرد و جواب شنید: بلی، سیدی را به امر شما زندانی کرده ایم، او امر کرد تا سید را رها کنند و اسبی نیز به او داده تا به خانه اش برگردد. ✍️کرامات امام علی (علیه السلام)، ص 65 @saatibarayagha @Asemani_bashim