بعد از شهادتش🕊 یکی از دوستانش اومد منزلمون و تعریف می کرد از عملیاتشون که اول #محرم شروع شده بود.روز دوم ظاهرا نزدیک مصطفی #خمپاره میزنن💥 و خاک شدیدی بلند میشه؛ راوی در اون حالت گفت: سید ابراهیم #شهید شد.
مصطفی با اون لحن شیرینش و سر و روی خاکی گفت: الان وقتم نیس، #تاسوعا وقتمه.
#شهید_مصطفی_صدرزاده🌷
#شهید_تاسوعا
🍃🌹🍃🌹
گنجینه شهدای جهان اسلام (عاشقان شهادت)
بعد از شهادتش🕊 یکی از دوستانش اومد منزلمون و تعریف می کرد از عملیاتشون که اول #محرم شروع شده بود.روز
0⃣9⃣4⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠از زبان مادر شهید:
🔰#مصطفی حدود هفت سالش بود نزدیک #محرم ،مسجد داشت آماده می شد که دسته عزاداری🏴 آماده شود.
🔰مصطفی رفت از عزاداران مسجد #خواهش کرد که سنج یا زنجیر بزنند.از #مسجد بیرونش کردند🙁، گفتند :شما بچه هستید، نظم دسته عزاداری را بهم میریزید🗯.
🔰مصطفی خیلی ناراحت شد😔
وقتی برای من تعریف کرد، گفت: #مامان من سال دیگه خودم دسته راه می ندازم✊.
🔰واقعا همین شد و سال بعد با کمک #برادر و پسر عموها و باقی دوستانش یک #دسته راه انداختند✅.
🔰از همان کودکی خوب #مدیریت می کرد.بسیار باهوش بود👌. در یادگیری بازیها سریع بود، افکار 💭طرف مقابل را متوجه می شد.
#شهید_مصطفی_صدرزاده
🌹🍃🌹🍃
@asganshadt
هدایت شده از KHAMENEI.IR
8.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 نسخه کامل: نوحه‌ی «جان آقا؛ سنه قربان آقا» که شب گذشته، آقای سیدمجید بنی‌فاطمه در حضور رهبر انقلاب خواند
🏴 @Khamenei_ir
جبهه جنگ با دشمن بعثی.
همانجا که درسش عشق، مدرکش شهادت و معلمش آقا و مولا حسین (ع) است. ردیهایش به قول خود بچه ها، جا مانده ها و وامانده های از کاروانی هستند که رو سوی کربلا دارد و دانشجویانش، جان بر کفان بسیج، لشکر مخلص خدا هستند که به تعبیر پیر انقلاب و پدر امت اما (ره) «دفتر تشکیل آن را همه مجاهدان از اولین تا آخرین امضا نموده اند». دانشگاهی که هر روز آن روز ابتلا و امتحان نهایی است. شرط راه افتادن به آن ایمان است و نمره الف را در آن پیوسته به اخلاص می دهند.
@asganshadt
رضا اسماعیلی (ذبیح فاطمیون)
«رضا اسماعیلی» ۱۹ ساله در همان ابتدای شکل‌گیری فاطمیون به سوریه رفت. او دانشجوی دانشگاه فردوسی مشهد و نایب قهرمان رشته پرورش اندام در وزن 55 کیلوگرم بود. این شهید والا مقام به تازگی ازدواج کرده بود، و بعد از شهادتش بود که فرزندش به دنیا آمد. او را با نام جهادی ابو سه نقطه (ابو...) می شناختند. این لقب برای این بود که هنوز فرزندش به دنیا نیامده بود.
در اسفندماه سال ۹۲ وقتی رضا برای جست‌وجوی یکی از نیروهای تیپ فاطمیون به منطقه زمانیه واقع در غوطه شرقی رفته بود، با نیروهای دشمن درگیر و زخمی میشود.
وی به دلیل جراحات شدید قادر به بازگشت نبوده و توسط نیروهای وهابی به اسارت گرفته میشود. تکفیری رضا را به وسیله ی اتومبیلی بر روی جاده کشان کشان به سمت پایگاهشان می برند. آنها بیسیم رضا را گرفته و شاسی اش را آزاد می کنند تا صدایش را همرزمانش بشنوند. تنها صدایی که از رضا شنیده شد فریاد های یا علی بود. آنقدر یا علی گفت تا صدای بریده شدن گردنش را همرزمانش شنیدند.
مدتی بعد با آزاد شدن منطقه توسط نیروهای فاطمیون، جست‌وجو برای یافتن فرد مفقود شده و «رضا اسماعیلی» آغاز میشود. مدافعان حرم حضرت زینب در جست‌وجوهای خود پیکر مطهر رضا اسماعیلی را در حالی می‌یابند که سر به بدن ندارد.
پس از این اتفاق شهید نوجوان «رضا اسماعیلی» به‌عنوان اولین ذبیح تیپ فاطمیون که به‌دست نیروهای تکفیری وهابی سر از بدنش جدا شد، شناخته میشود.
@asganshadt