eitaa logo
گنجینه شهدای جهان اسلام (عاشقان شهادت)
611 دنبال‌کننده
8هزار عکس
1.2هزار ویدیو
116 فایل
کانون فرهنگی رهپویان شهدای جهان اسلام یُحیے وَ یُمیت، و مَن ماتَ مِنَ العِشق، فَقَد ماتَ شَهید...♥️ [زنده مےڪند و مےمیراند! و ڪسے ڪه از عشق بمیرد، همانا شـہید مےمیرد...|♡ |
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️ نگاه شماتت باری به عاطفه میکنم: خـاک تو سرت عاطفه! چه قصه هایی بافتی واسه اینا؟ قیافه حق به جانب و بامزه ای به خود میگیرد: من؟ من اصلا قیافه ام به قصه بافتنمیخوره؟ مگه من بی بی سی ام؟ هرچی گفتم براشون حقیقت بود! از عاطفه ناامید میشوم و روبه مریم و ناهید میگویم: هیچ خبری نیس؛ آشنابود، دوست عمومه؛ درضمن از قدیم گفتن سینگل باش و پادشاهی کن! عاطفه دستش را به طرفم میگیرد و میگوید: بزن قدش آجی! هرچی عشق و حاله تو عالم مجردیه! ناهید هم خودش را می اندازد قاطی ما دوتا: دقیقا! عاطفه اینبار با دست علامت ایست میدهد: وایسا وایسا کجا با این عجله؟ پس خان داداش بنده چکارس؟ زنداداش گلم؟ عاطفه میداند این کلمه زنداداش برای ناهید از ناسزا بدتر است؛ ناهید با غیظ چشم غره میرود و کوفت غلیظی حواله عاطفه میکند؛ خنده مریم ناهید را جری تر میکند، مریم سرش را برای ناهید تکان میدهد: بسوزه پدر عاشقی! ناهید سر مریم میغرد: تو بشین سرجات! از همه بدتری که! مریم حلقه را دور انگشتش چرخ میدهد و میگوید: اتفاقا خوش بحال خودم! منم مثه شما فکر میکردم، ولی الان تازه دارم معنی زندگیمو میفهمم. خمیازه میکشم و بیحوصله میگویم: ای بابا بگیرید بخوابید همه خوابن! الان میریم تو فاز دختران آفتاب! اینجا قرار بیقراران است؛ اول که نگاه میکنی، بیابانی میبینی و گاه سیم خاردار و پرچم و تپه های خاک، اما اگر میدانستی که هربار، ملائک اینجا برای قبض روح چه کسانی بال گشوده اند، ذره ذره خاکش را سرمه چشم میکردی. همه زیباییها در سادگی است، در سادگی لباسهای خاکی و گلی، در سادگی این دشت که جز مشتی خاک و پرچم و سیم خاردار، چیزی ندارد. اما... نه... همه چیز دارد! عشق دارد، آسمان دارد، عطر خدا دارد، شهید دارد... اینجا هویزه است، قتلگاه حسین علم الهدی و دوستانش، قتلگاه نه، معراجشان، اینجا شعبه ای از کربلاست؛ تا مرز عراق فاصله ای نیست اما دیده حقیقت بین، صحن و سرای حسین ع را از همین جا هم میبیند، یاد حرفی افتادم که آن پیرمرد در خواب زد: مگه نشنیدی کل ارض کربلا؟ راست میگفت؛ کربلا جغرافیا و مرز نمیشناسد، هر زمینی که خون یاران حسین ع را بنوشد، کربلا میشود، و این زمین انقدر از خون یاران حسین ع را نوشیده که در رگهایش فرات جاری شده... اینجا میعادگاه یاران آخرالزمانی پسر فاطمه س است. چشم دوخته ام به خورشیدی که در افق کربلا ذوب میشود، آسمان و ابرها لحظه ای رنگ سرخ میگیرند؛ انگار زمین، مشتی از خونهایی که نوشیده را به آسمان بپاشد. من هم رنگ و بوی اینجا را گرفته ام، ساده و بی چیز و دست خالی، مثل بیابان؛ تمام حجابها و رنگ و لعابهای دنیایی رنگ باخته اند و الان خودمم، بی هیچ ریا و خودبینی؛ تازه الان خودم را شناخته ام و پیدا کرده ام، کنار کسانی که نامدار سرای گمنامی اند و سالهاست از دید ما دنیا بین ها گم شده اند... عاطفه و مریم و ناهید هم مثل من اند؛ هرکدام گوشه ای از دشت، روی خاک تفتیده در جست و جوی خوداند؛ نمیدانم اینجا که نشسته ام، چند شهید و چه شهدایی به معراج رفته اند؛ اما میدانم به هوایشان، کمکشان، نگاهشان و دعایشان سخت محتاجم. غروب است و باید برویم، دلم نمیخواهد از هویزه دل بکنم؛ چراغ خطوط مرزی ایران و عراق پیداست، از همین جا بوی تربت میآید، بوی تربت اعلی... ✍ :(فرات) ↩️ .... •┈┈••☆•♥️☆••┈┈• @asganshadt •┈┈••☆•♥️•☆••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃💐🍃💐 💐🍃💐 🍃💐 💐 ♡ بسم رب الشهدا و الصدیقین ♡ ای خدا یاد مرا از دور نکن هر شب پنج صلوات هدیه به روح مطهر یکی ازشهداداریم.💐 هدیه امشب رو تقدیم میکنیم به روح مطهر 🌷 محمد مشلب 🕊 ا💐 ا🍃💐 ا💐🍃💐 @asganshadt ا🍃💐🍃💐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بزارید حرف بزنید باهم ...
چه کار کردیم واسه خودمون امسال چی شدیم امسال؟ اصلا ی سوال فکرشم میکردی امسال اینطوری جا بمونی؟
خودم از همه شرمنده ترم ها جز ۱۰ شب اول بقیش توی بیمارستان بودم...😔 میگم کی قراره همه آدم بشیم امام زمان(عج) بیاد ؟ میگن هر چه به ظهور نزدیک تر میشیم هوا کمتره
سالهای آخره دیگه رفقا نکنه آقا بیاد و ما نباشیم نکنه ما بمیریم توی این سالها رفقا ی چیزی میگم جان هر کسی دوست دارید گوش کنید از ی آدم با تجربه