#سیره_شهدا
💠همسر شهید دقایقی:
یک بار سر یک مسئله ای با هم به توافق نرسیدیم؛ هر کدام روی حرف خودمان ایستادیم؛ او عصبانی شد؛ اخم کرد و لحن مختصر تندی به خودش گرفت و از خانه بیرون رفت. شب که برگشت، همان طور با روحیه باز و لبخند آمد و به من گفت: «بابت امروز صبح معذرت می خواهم.»🌹 می گفت: «نباید گذاشت اختلاف خانوادگی بیشتر از یک روز ادامه پیدا کند...»
📚«نیمه پنهان ماه/ جلد چهارم/ صفحه 37»
اجتماع بزرگ عاشقان شهادت👇
@asganshadt
🌸 پست اینستاگرام خواهر بزرگوار شهید محمد حسین محمد خانی :
حالا لباس هایت هم برایمان روضه می خوانند
تو چه خوب بلد بودی خواسته ات را باید از که گدایی کنی
#شهید_محمد_حسین_محمدخانی
#عمار_حلب
#سر_زینب_به_سلامت_سر_نوکر_به_درک
اجتماع بزرگ عاشقان شهادت👇
@asganshadt
📸 #گزارش_تصویری
💐پایان چشم انتظاری خانواده شهید حبیب الله کندوانی پس از سی سال
🕊بعدازظهر روز ۱۵ بهمن ماه سال ۱۳۹۷ خانواده شهید کندوانی پس از ۳۰ سال فراق با فرزند خود در معراج شهدا ملاقات کردند.
🕊شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
🌹اینجا عاشقان شهادت 👇
http://eitaa.com/joinchat/3191013389Cbefb30f800
💠اتیکت لباس شهید حبیب الله کندوانی
✅هویت شهید کندوانی از طریق اتیکت لباس و وسایل همراه شناسایی شده است.
🌹اینجا عاشقان شهادت 👇
http://eitaa.com/joinchat/3191013389Cbefb30f800
💠وسایلی که همراه با پیکر مطهر شهید
" حبیب الله کندوانی " تفحص شده است.
🌹اینجا عاشقان شهادت 👇
http://eitaa.com/joinchat/3191013389Cbefb30f800
🌹بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌹
🌹طرح میهمانی شهدا🌷
#عاشقان_شهادت 💚
میهمان: #شهید_سید_ابراهیم_تارا👇
برای دستیابی به #قسمت اول👈 و دوم و قسمت های قبلی
هشتگ بالا را بزنید
@asganshadt
بسم رب الشهید🌹
#شهید_سید_ابراهیم_تارا
#عاشقان_شهادت
قسمت ۸
اجتماع بزرگ عاشقان شهادت🌹👇
http://eitaa.com/joinchat/3191013389Cbefb30f800
گنجینه شهدای جهان اسلام (عاشقان شهادت)
بسم رب الشهید🌹 #شهید_سید_ابراهیم_تارا #عاشقان_شهادت قسمت ۸ اجتماع بزرگ عاشقان شهادت🌹👇 http://eitaa
🌹من در کامیاران در کلاسهای عقیدتی سیاسی که در مسجد برگزار میش🕌د شرکت میکردم. حضورم در کامیاران باعث شد 🍃تا بعضی از خانواده گروهک ها متوجه شوند😡 که من همسر ابراهیم هستم. 😊یک روز یکی ازافراد بومی که پسرش هفت پاسدار را به شهادت رسانده😔😡 و اعدامی بود به محل زندگی ما آمد. 😳یک دسته اسکناس و یک چاقو و یک قرآن را جلوی ابراهیم گذاشت و گفت💶: «یا پسرم را به این قرآن ببخش☺️ و یا این پولها رو بردار و فراری اش بده🚶 و یا با این چاقو من را بکش💤.» ابراهیم هم گفت: «این قرآن که اجازه نمیدهد پسرت را ببخشم👌 چون هفت خانواده را داغدار کرده است.😢 من هم که آدمکش نیستم و با این پولها هم نمیتوانی من را بخری.»🍃🌷
🌺بعد از چند ماه تقریبا کامیاران سر و سامان گرفت. تا حدود شهریور 1361 در کامیاران بودیم🍁 و بعد از آن ابراهیم را به بیجار منتقل کردند🌹. در بیجار بنیاد شهید ساختمانی را برای خانواده شهدا ساخته بود؛🏢 اما روبروی این ساختمان تماما بیابان بود⛺️ و دور ساختمان دیوارهای کوتاهی کشیده بودند.🏘گروهک ها هر زمان که اراده میکردند از آن طرف کوه میآمدند📍 و در شهر تردد داشتند.یک روز همسایه کناریمان گفت: «دیشب گروهک های ضدانقلاب برای ترور شما از دیوار بالا آمده بودند 🏁که من بیدار شدم و پای یکی از آنها را گرفتم 👊اما یک نفرشان با قنداق اسلحه به صورتم زد و فرار کردند✊.» به همین دلیل دیگر نمیتوانستیم در آنجا زندگی کنیم⛔️ و ناچارا به ساختمان سپاه منتقل شدیم.🏚
🌷در بیجار روز به روز وضعیت سخت تر میشد😞 و از طرفی به ابراهیم گفته بودند که شناسایی شده است😔 و باید به بوکان برود. فردای آن روز وسایل ما را به کرمانشاه فرستادند🍃 و خودمان به بوکان رفتیم. در بوکان هم باز قرار بود در ساختمان اطلاعات مستقر شویم.☺️
#شهید_سید_ابراهیم_تارا 🍃
#روایت_همسر_شهید_تارا 🌷
#قسمت_هشتم🍂
🌷ادامه فردا شب🌹
🌺اجتماع بزرگ عاشقان شهادت👇
http://eitaa.com/joinchat/3191013389Cbefb30f800
به نفس های تو بند است مرا هر نفسی
سایه ات کم نشود از سر ما حضرت ماه
❤️سلام_حضرت_آقا
❤️مااینجا_همه_فدایی_تو_هستیم
#صبح_بخیر_اقا_جان
🌷اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 👇
http://eitaa.com/joinchat/3191013389Cbefb30f800