#عکس_نوشته
#زندگینامه✍
✨همیشه از پدر🧔 ومخصوصا مادرش🧕می خواست که برای #شهید شدنش دعا کنند🤲 حتی زمانی که در دانشگاه👨🎓بود برای مادر پیامک✉️ می فرستاد که مامان یادت نره دعا کنی شهید شوم ...❤️
✨حتی تا زمان#شهادتش در #سوریه مسئولان دانشگاه👨🎓 هم خبر نداشتند که چرا در کلاس ها شرکت نمی کند😊 و به مسئولان گفته بود به دلیل بیماری نمی تواند به دانشگاه برود.😱
✨دلش می خواست با پدر ومادرش در پیاده روی#اربعین سال 93 🗓شرکت کند اما نتوانست برود و چفیه مشکی اش را به مادر داد تا در#حرم سید الشهدا(ع)#متبرک🌹 کند اما چفیه در کربلا گم شد😳 و شهید گم شدن چفیه را به حاجت روا شدن تعبیر کرد 😌و خوشحال شد و از مادر خواست در حرم امام حسین و حضرت عباس (ع) دعا کند که او در سوریه شهید شود.🤲
#ما_ملت_امام_حسینیم
#شهید_محمد_رضا_دهقان
#بهشت_نشین
@asganshadt
✨جنگاور بود، چترباز بود، دورههایی که یک رنجر باید ببیند را گذرانده بود، کلاهسبز بود. از خیلی سال قبلتر مسوول حوزه بسیج و مسوول آموزش ناصحین شد و همیشه خودش را سرباز رهبر میدانست.
✨قبلا یکبار به عراق رفته بود، اما آن موقع ماموریتش طولانی نبود. محسن درست است که پسرم بود، اما پشت و پناهم بود، روزی هم که آمد و گفت میخواهد به سوریه برود میدانستم این راه، شهادت دارد، خودم هم در دوران دفاع مقدس جبهه بودم، میدانستم شرایط جنگ چگونه است. البته این را هم قبول داشتم که شهادت نصیب هر کسی نمیشود و اینهایی که امروز میبینید شهید شدهاند، برگزیده هستند.
✨محسن خیلی دوست داشت حضرت آقا را از نزدیک ببیند و حتی در وصیتنامهاش هم نوشته بود که آرزو دارم آقا دست مبارکشان را روی سرم بکشند که قسمت نشد و البته آقا بعد از شهادتش سر مزار محسن آمد و چند دقیقهای ایستادند.
✍ راوی: پدر شهید
#ما_ملت_امام_حسینیم
#شهید_محسن_قوطاسلو
#بهشت_نشین
✨ شب سوم محرم تازه از عملیات برگشته بودیم. محمد حسین اصرار می کرد که باید برویم حرم.بیشتر بچه ها از فرط خستگی توان نداشتند بیایند. فقط من اعلام کردم که حاضرم همراهش به حرم بیایم.راه افتادیم. وقتی رسیدیم به حرم، برق رفته بود. اجازه ورود به حرم را نمی دادند.
✨ محمدحسین اصرار کرد تا قبول کردند که فقط داخل حیاط برویم. وقتی وارد حیاط شدیم، دیدیم با اینکه 3 روز از محرم گذشته هنوز حرم سیاهپوش نیست و پرچم عزا هم روی گنبد نصب نشده است. رفت دوباره کلی التماس کرد تا اجاره بدهند که او پرچم سیاه را بگذارد.
✨ با اصرار محمدحسین، خادم حرم هم مجبور شد قبول کند. وقتی محمدحسین رفت بالای گنبد،اول احترام نظامی گذاشت و بعد هم پرچم را تعویض کرد.فردا صبح یعنی چند ساعت پس از این حادثه از ناحیه پهلو و بازو مجروح شد که منجر به شهادتش شد.
✍راوی: همرزم شهید
#ما_ملت_امام_حسینیم
#شهید_محمد_حسین_مرادی
#بهشت_نشین
@asganshadt
✨ برادرم وقتی سوریه می رفت هیچ خبری از او نداشتیم. وقتی مطلع شدیم که خبر شهادتش را برای ما آوردند.
✨ برادرم اولین بار که رفت سال نود و دو بود، سه چهار ماهی به دنبال او گشتیم و پیدایش نکردیم تا اینکه خودش برگشت.
به او گفتیم نمیگی مامان دق می کنه کجا بودی تا الان؟
فقط یک جمله گفت: بادمجون بم آفت نداره تهران بودم.
✨ ماه صفر که تمام شد دوباره عباس غیبش زد اینبار به خاطر تجربه قبلی گفتیم تهران رفته که یک دفعه خواهرم و برادرم استخوان درد شدیدی گرفتند و وسط همان بود که هفته عباس به مامانم زنگ زد گفت: من کربلام.
✨ مامانم به او گفت تو بدون اجازه من کربلا رفتی درسته؟ عباس هیچ جوابی نداد، فقط گفت مامان سلام بده روبروی حرمم.
✨ آخر هفته خبره شهادتش را به ما دادند، مادرم عصبانیتش خاموش شد و استخوان درد خواهر و برادرم خوب شد. خواهرم گفت: استخون استخونو خبر میکنه.
✍راوی: خواهر شهید
#ما_ملت_امام_حسینیم
#شهید_عباس_احمدی
#بهشت_نشین
@asganshadt
✨از زمانی که خودم را شناختم💪 پدر همیشه از عشق به#شهادت صحبت میکرد😊. ایشان از رزمندگان 8 سال دفاع مقدس بود👌 و سی سال هم در#سپاه خدمت کردند🌷 به همین دلیل همیشه میگفت که" از قافله شهدا جا ماندهام. 😞
✨چه دستهگلهایی را از دست دادهایم😢". و ما همیشه میگفتیم "پدر، جنگ دیگر تمام شده😘" ولی ایشان در عشقی که به شهادت داشت مصمم بود.😇
✨از وقتی فهمید که از#ایران هم برای حضور مستشاری در جبهه #سوریه نیرو اعزام میشود😇 دیگر دل توی دلش نبود😳 و علیرغم همه علاقهای که به ما داشت اما#عشق به شهادت و جهاد یک لحظه از سرش بیرون نمیرفت،👌
✨ارادت خاصی هم به حضرت زینب(س)❤️و حضرت رقیه(س)🌹 داشت و نسبت به #دفاع از حریم اهل بیت(ع) بسیار حساس بودند😃، این بود که شب و روز نداشت و از#خدا میخواست🤲 هرچه زودتر راهی جبهه مقاومت شود.😔
✨هربار که تلویزیون از درگیریهای سوریه گزارشی 🎥پخش میکرد میگفت "کاش من هم آنجا بودم😔، انشاءالله خدا قسمت و روزی من هم بکند🤲"
✍راوی: فرزند شهید
#ما_ملت_امام_حسینیم
#شهید_مرتضی_ترابی_کمال
#بهشت_نشین
@asganshadt
✨مهمترین دلیل رفتنش ایمان و اعتقاداتش بود. میگفت اگر من و امثال من برای دفاع از حرم نرویم چه کسانی بروند؟ دفاع از حرم بر من مسلمان شیعه واجب است؛ خانم زینب(س) آنجا تنهاست، ما اگر مسلمان واقعی هستیم نباید ایشان را تنها بگذاریم.
✨در مرتبه بعدی هم میگفت سوریه برای نیروهای تکفیری مثل در ورودی است، اگر ما این در ورودی را رها کنیم اگر مراقبش نباشیم، یک روزی آنها وارد خانه ما هم میشوند. پسرم اصرار داشت که حتما برود آنجا تا پای آنها به خانه ما نرسد.
✨تقریبا سه ماه از رفتنش میگذشت و من خیلی دلتنگش بودم، حرف که میزدیم گفتم مصطفیجان مواظب خودت باش، خیلی دلم برایت تنگ شده که در جواب گفت مادر، من را به حضرت زینب(س) بسپار، دلت آرام میشود.
✨باور کنید الان هم با اینکه پسرم شهید شده اما دل من آرام است چون پسرم را سپردم به خانم زینب(س) و میدانم که این بهترین سرنوشت برایش بوده و بهترین جایگاه را دارد.
✍راوی: مادر شهید
#ما_ملت_امام_حسینیم
#شهید_سید_مصطفی_صادقی
#بهشت_نشین
@asganshadt
✨اولین باری که به کربلا می رفتیم...،
🔅بارها شنیده بودیم دعا تحت قبه ی امام حسین(ع) رد خور نداره و به هدف استجابت می رسه...
✨همه زائرها هدفشون این بود که یک بار هم که شده برسند کنار شیش گوشه ارباب و آرزو کنن...
🔅قبل از رسیدن هرکس آرزوهای بزرگش رو جمع و جور می کرد تا از خدا بخواد...
✨بالاخره رسیدیم کنار ضریح آقا اباعبدالله(ع)،غوغایی بود...
🔅کنار حسین وایساده بودم و صدای مناجاتش با خدا به گوش همه می رسید...
✨هی میگفت،فقط شهادت ...،و هی تکرار می کرد...
🔅امام حسین (ع) رو واسطه کرده بود و پافشاری می کرد...
✨بهش گفتم حسین از آقا بخواه سال دیگه عرفه و اربعین قسمتمون بشه دوباره بیایم کربلا...
🔅نگاهم کرد و گفت :نه،خیلی دیره تا سال دیگه... فقط شهادت...
✨حالا تازه می فهمم که راست می گفتند...
🔅اگر دل آدم آماده باشه دعا زیر قبه ردخور نداره...
✍راوی : مهدی بیگ زاده
#ما_ملت_امام_حسینیم
#شهید_حسین_صحرایی
#بهشت_نشین
@asganshadt 🌸