eitaa logo
گنجینه شهدای جهان اسلام (عاشقان شهادت)
622 دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
1.2هزار ویدیو
115 فایل
کانون فرهنگی رهپویان شهدای جهان اسلام یُحیے وَ یُمیت، و مَن ماتَ مِنَ العِشق، فَقَد ماتَ شَهید...♥️ [زنده مےڪند و مےمیراند! و ڪسے ڪه از عشق بمیرد، همانا شـہید مےمیرد...|♡ |
مشاهده در ایتا
دانلود
گنجینه شهدای جهان اسلام (عاشقان شهادت)
8⃣7⃣4⃣ 🌷 💠همت و، همت مقاومت 🔰محمدحسین عاشق بود.همیشه با شور و هیجان😃 در مورد او حرف میزد. در مورد ✸اخلاصش، ✸فرماندهی بر دلهایش و .... اسم بسیجی که فرماندهش بود نیز شهید همت بود. 🔰در اتاق جلسات عکس شهید را طوری نصب کرده بود که در مقابلش👤 باشد. یادم هست که یکبار من را دعوت کرد به جلسه بسیج. 🔰دیدم خواهران در یک طرف میز نشسته اند هم همان طرف اما چند صندلی آن طرف تر نشسته است😕 طوری که در مقابل خواهران نباشد🚫 و چهره در چهره نباشند. بعدا دلیلش را پرسیدم گفت: رو د روی خانم ها باشم. 🔰طوری مینشینم که عکس هم در مقابلم باشه و تا سرم را بالا می آورم یاد این و چشمان زیبا😍 و عفیفش من را حفظ کند☺️. 🔰بعدها شنیدم در زندگی شخصی و خانوادگیش هم رفتارش را امثال شهید همت کرده است👌.این مجموعه وقتی کامل شده و نتیجه می دهد که روز تشییع جنازه اش⚰ از دو لب معاون سلیمانی شنیدم که می گفت: حاج قاسم گفته که شهید🌷 من را یاد می انداخت و به خاطر همین دوستش داشتم. 🔰این بود که محمدحسین یا همان حاج عمار سوریه شد یکی از آخر هفته هایی🗓 که ما مجبور بودیم تو مجتمع دانشگاهی امیرالمومنین بمونیم محمدحسین با ماشین🚗 خودش مارو برد سر مزار شهید همت... 🔰عاشقـ💞 شهید همت بود... ۵ یا ۶ نفر بودیم که محمدحسین به من اشاره کرد که بخون...منم گفتم اینجا دیگه نوبته توست. 🔰تو دانشگاه به من گیر میدی کفایت میکنه😅 بزار اینجا من توحال خودم باشم... شروع کرد به و ناز نفسش.... مردم هم کنارمون جمع شدن.... سوز صفای عجیبی به کل فضای مقبره شهدا🌷 داد.... 🔰عارفی گفت: اگر نشان از معشوق نداشته باشد در عشق خود نیست! 🌹🍃🌹🍃 @asganshadt
معلم جدید #بی_حجاب بود. مصطفی تا دید سرش را انداخت پایین.خانم معلم آمد سراغش.دستش را انداخت زیر چانه اش كه «سرت را بالا بگیر ببینم.» چشم هایش را بست  سرش را بالا آورد.  از كلاس زد بیرون . تا وسط های حیاط هنوز چشم هایش راباز نكرده بود.خونه که رسید گفت: دیگه نمیخوام برم هنرستان. – آخه برای چی؟ معلم ها بی حجابن.انگارهیچی براشون مهم نیست.میخوام برم قم؛ #حوزه. #شهید_مصطفی_ردانی_پور @asganshadt
🔸آن موقع که ایشان به خواستگاری من آمدند بودند و 4 سال بود که در حوزه درس📚 می خواند. ما در اردیبهشت سال 1386📆 ازدواج کردیم. از زمانی که مادر ایشان خواستگاریشان از من را در خانه مان مطرح کردند تا زمانی که عقد شدیم نزدیک به طول کشید. 14 فروردین تا 13 اردیبهشت. 🔹به نظرم افرادی که در این زیاد سخت می گیرند باید بنشینند و به بعد آن توجه👌 کنند. معمولا کسانی که در همان ابتدا به روی تاکید می کنند، بعد از ازدواج💍 به زندگی مشترک به نگاه مادی نگاه می کنند. 🔸در حالی که اگر یک زندگی زندگی مشترک💞 باشد در کنار آن حل می شود. شاید آقا مصطفی وقتی که برای آمدند از نظر مادی زیاد قوی نبودند❌ و بعدا به مرور زمان بهتر شدند. اخلاق ایشان از نظر اعتقادی و سطح به خدا بسیار بالا بود. 🔹ایشان چندین سال با برادران من👥 در ارتباط بودند و از این طریق به این ایشان پی بردم. این گونه نبود که یک یا دو ساعت⏰ ایشان را دیده باشم. ایشان با برادران من می رفتند و کارهای فرهنگی زیادی انجام می دادند. بالاخره افرادی که در یک اردو با هم باشند بهتر همدیگر را می شناسند. ایشان سطح بسیار بالایی داشت و هم چنین بسیار ولایتی♥️ بودند که این موضوع برای من خیلی بود. اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 👇 @aaganshadt 🌹🍃