7⃣2⃣5⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠نحوه ی شهادت امیر
🔰ساعت تقریبا، پنج ونیم یا شش #صبح بود که هوا روشن☀️ شده بود. یک کیلومتر، دو کیلومتر پیاده رفتیم🚶 تا رسیدیم به اونجایی که بچهها [درحال] #درگیری بودند، تپه تپه بود.
🔰یک تپه مثلا بالاش یک خونه🏡 بود،
و در کنار اون چندین #تپه دیگه وجود داشت
همین جوری این خونه رو بگیر پاکسازی کن، این یکی رو بگیر، اون یکی رو بگیر. رفتیم جلو و دونه دونه خونه هارو #پاکسازی کردیم✅
🔰حالا خواست #خدا بود، چی بود، با اون همه خستگی، با اون همه داستان. رفتیم هفت کیلومتر جلو.رسیدیم به شهر #خان_طومان
یکی از گروههای عراقی که #همرزم ما بودند، اونجا از صبح درگیر بودند😪.
🔰تعدادی برگشته بودند. یک تعداد درگیری هنوز تو #شهر سر و صدا میاومد. ما هم زدیم تو اون شهر. حدود سی، سی و پنج نفر👥👥 زدیم تو اون شهر؛شهر رو گرفتیم. رفتیم بالاتر.
🔰یک شهر کوچکتر از اون بود اون شهر رو هم گرفتیم. رسیدیم به صد متری هدف🎯یکدفعه یک بارون آتیشی💥 از #روبرومون شروع شد که ما حتی نفهمیدیم از کجا داریم میخوریم
از چپمون داریم میخوریم؛از راستمون داریم میخوریم.
🔰بالاخره هر کسی یکجا پناه گرفت
یک سریها، #امیر و دو سه نفر دیگر سمت چپشون دیوار بود سمت راستشون خونه🏚 ما هنوز #موقعیتمون را پیدا نکرده بودیم که از کجا داریم تیر میخوریم💥
🔰من که داشتم چپ و راست میدویدم. برگشتم یه ذره #عقبتر. تو دهنه یک مغازه ایستادم. امیر هم پشت یک ماشینی🚘بود. فکر کنم #پناه گرفته بود. دوید اومد پیش من 👥
تا اومد سمت من که گفت میلاد چی شده⁉️پاش تیر خورد😥
🔰امیر خورد زمین.گفتم چی شده؟ گفت: #تیر خوردم. شروع کرد لی لی کردن به سمت بچهها بیاد #کمک کنه. چون #تیر_بار هم دستش بود و آتیش سنگینی هم رو سر داعشی ها 👹داشت میریخت ، تک تیر اندازهای اونا #زدنش
تک تیر اندازها با #قناسه زدنش 😔
#امیر_همونجا_آسمانی_شد😭....
#شهید_امیر_سیاوشی
🌹🍃🌹🍃
@asganshadt
تازه #عقدکرده بود
گفتم: نرو به صحنه #درگیری
گفت: #شهادت🕊در راه انقلاب واسلام
از #عروسی برایم شیرین تر ولذت بخش تراست
#احلی_من_العسل
همرزمشهید
#مهدیجودکی
#درگیریباگروهکپژاک
@asganshadt
گنجینه شهدای جهان اسلام (عاشقان شهادت)
#مادرشهید یکبار که باهم صحبت می کردیم از امین پرسیدم من اگر بمیرم چه کار می کنی⁉️ گفت: "مادر نتر
5⃣5⃣6⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠نحوه شهادت
به روایت #همرزم_شهید
🔰امین در سوریه به عنوان #مسئول_تخریب و انفجارات💥 آمده بود. قرار نبود🚫 که در عملیات #محرم با نیروها وارد عمل شود ⚡️اما با اصرارهای #امین قبول کردند که او هم شرکت کند.
🔰به منطقه که اعزام شدیم در حین #درگیری یکی از نیروها تیری به پایش اصابت کرد. امین مشغول #مداوایش بود تا او را به عقب🔙 بیاورد.
🔰در اوج درگیری متوجه شدیم که تعداد نیروهای #دشمن بیشتر شده است. امین در حالی که از کوله پشتیاش #تجهیزاتی که همراهش بود را خارج میکرد، دشمن با رگبار به سمتش شلیک کرد💥 و امین به #شهادت رسید.
🔰من هم که #مجروح شده بودم خودم را به امین رساندم و سرم را بر #سینه_اش گذاشتم. از فرط خستگی سرم را بر سینه اش گذاشتم و چند ساعت⌚️ خوابیدم.
🔰منطقه که آرام شد و دشمن عقب نشینی کرد، #نیروهای_خودی به سمتمان آمدند. پیکر امین⚰ بعد از سه روز به #حلب و از آنجا به دمشق منتقل شد🌷.
#شهید_امین_کریمی🌷
🌹🍃🌹🍃
@asganshadt