eitaa logo
گنجینه شهدای جهان اسلام (عاشقان شهادت)
620 دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
1.2هزار ویدیو
115 فایل
کانون فرهنگی رهپویان شهدای جهان اسلام یُحیے وَ یُمیت، و مَن ماتَ مِنَ العِشق، فَقَد ماتَ شَهید...♥️ [زنده مےڪند و مےمیراند! و ڪسے ڪه از عشق بمیرد، همانا شـہید مےمیرد...|♡ |
مشاهده در ایتا
دانلود
🔔🔔 🌷من پی ردِّ نگاه می‌گردم... 💢میان زرق و برق های این شهر رنگین با دروغین📛 محاصره گشتیم. بی دلیمان به دادمان رسید: ماسکـ😷ـهای را بزنید که هوای زمانه گناه آلوده🔞 است. 💢عده ای کردیم و بیمار🤒شدیم . عده ای ماندیم و بی تاب شدیم! دل ندا داد:ظلمتی🌚 بیش نیست، به خیره شوید! 💢افسوس که عده ای محو نوری کاذب شدیم😔 و محو آسمان! سرهامان رو به آسمان بود های غرور و تکبر😈 به ستایش مان نشستند که خاک های بی آلایش را از یاد ببریم 💢و باز هشدار دل:رو به خاک کنید... دریغا که سنگفرش های مرمرین تجمل چشم های مان را خیره کرد. سنگفرش ها آیینه ای شدند . عده ای به خود نگریستیم👀 و اندکی به ! رفتیم و هوایی شدیم... برگشتیم و دریغا😔!  دریغا که هوایی ماندیم ! 💢و سکوت، هم صحبت مان شد... و خاک، همدم نگاهمان اشک😭، محرم رازمان ، مرهم زخم هایمان... دیوانگی ، گناه مان🔞... عاشقی جرممان... و بی دلیـ💕، مشاهدمان... و عزلت پناهمان... و این شد سرآغاز: 💢آری... رفقای هوایی! بگذارید زنجیرهای⛓ سنگین نگاه ها انزوای تان کند. بگذارید فلسفه نواندیشی ها آهن و دود پوسیده تان بپندارد. 💢بگذارید شوید و در کثرت غفلت ها نادیده گردید😊. بگذارید جدا از شوید و بمانید، ⚡️اما تن به عقلانیت دوران تردید ها و فراموشی ها نسپارید📛. 💢آری...اندک همراهان ! اینجا ماندن را گریزی نیست، بگذارید ها پایبند زمینـ🌎 بمانند ، اما روحمان را قفسی نیست🚫 جز هایمان! 💢چشم هایتان را تا روح بال بگشاید🕊... رفقای هوایی! این پایان دلتنگیـ💔 هاست بگذارید داستان تنهایی تان ی آدمیان شود!هرچند پایانش را خوش نپندارند⭕️! اینجا را گریزی نیست... و رفتن را نیز!و اگر در جستجوی عروجی، راه یکی است: چشم هایت را به روی زمین 🌎ببند... تا ... 🌹🍃🌹🍃 @ asganshadt
گنجینه شهدای جهان اسلام (عاشقان شهادت)
از گمنامی نترس @asganshadt
📝 💠گمنام آشنا سلام! 🌾باز تکرار حضور ناگهان تو و سلامهای دستپاچه من! هراز چندگاهی میشوی به خواب عقربه های ساعت⏰ هایم تا فراموش نکنم🚫 اروند خروشان و کوسه هایش را. های گم شده در والفجر8 وکربلای 4را. 🌾زخم های دهان باز کرده و غروب سرخ 🌥هویزه را. تو می آیی مثل همیشه . ! ومن چه ساده دل میبندم💞 مثل قبل . دوباره میروی از پس یک تشییع ⚰کوتاه نیم روزی و من هم دل برمیدارم💕 و سلامهایم را بدوش میکشم و به سمت فردا به آن نمی دانم کجا و کجا… 🌾اما دل خوشم به دیگر که معلوم نیست باز کی از راه برسد 😔. امان ازاین تجربه های مکرر ! این بار که بیایی دلم هزار تکه است💔 برای هزار بغض نشکسته😢,هزار حرف نگفته,هزار فریاد فرو خورده,هزار شعر نگفته, هزار راه نرفته… 🌾شیون شعرم به زاری نمیرسد❌ اما دلم خوش است که میدانی چقدر زخم هایم را پنهان کردم و آرام دست به دیوار گرفتم و بر خواستم ,چقدر دردهای ناگفته ام را روی هم ریختم تا ناله زدم😭 🌾قربان درد دلت ! گمنام آشنا💫!در این روزهای کج خلق و دل واپس چقدر لازم است حتی اگر آمدنت دلیلی شود بر بلند شدن غبار تشکیک🌫 و دعوای تکراری خودی ها برسر نقطه چین های ! 🌾چقدر لازم است بیایی و دستی بکشی به سرو گوش شهری که کر شده از شیهه ماشین ها🚗.شهری که زیر آوار فریادهایی که بر سر هم میکشیم همهمه گم شده است😞. تشنگی شهر جگرم را و چقدر حضور ناگهانت لازم است برای آدمهای 【عقل منهای درد】 , 【آدمهای عافیت طلب】 , 【آدمهای عشق به علاوه پول 】, 【مردان زن به توان بیست】 , 【زنان تکاثر و تفریح】بیا و ببین آدمهایی که در بزرگراههای هایشان گم شده اند!! 🌾بیا و سنگینی این بار دل را با من شریک باش! به یاد مردابهای مجنون که حالا گم شده بین این همه رنگ وبو.چه خوب شد که تا دیگر نذر کنار مزار نداشته ات محال نباشد. ! همین که هر از چندگاهی دستهایم به نوازش گوشه ای از پرچم تابوت⚰ تو تبرک شود , همین که نگاه سوخته ام بدرقه خاکی🌷 و خسته ات باشد بس است برای دل خوشی من و این دل ویرانه💗 🌹🍃🌹🍃 @asganshadt
🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃 ی که (عج) اورا کفن کرد.... ❄یکی از  همیشه ذکرش این بود: 🍀 گشته ام از تو شیدا یا یک نگاهی به من کن یا به دستت مرا در کن 🌷از بس این  به (عج) علاقه داشت..😭 🌿بعد به دوست روحانی خود کرد: اگر من  شدم، دوست دارم در مجلس ختم من تو سخنرانی کنی 🌻آن روحانی می گوید: من از که برگشتم، عکس ایشون رو دیدم که  شده بود😓 🌴رفتم پیش پدرش و گفتم: این  چنین وصیتی کرده است، طبق وصیتش باید توی مجلس ختم او سخنرانی کنم..😌 💌رفتم منبر و بعد از ذکر خصوصیات  و عشقش به (عج) گفتم:💚 🌷ذکر همیشگی این  در جبهه ها خطاب به مولایش (عج) این بوده است: 🍀 گشته ام از تو شیدا یا یک نگاهی به من کن یا به دستت مرا در کن💓 🌹تا این مطلب را گفتم، یک نفر از میان مجلس بلند شد و گفت:✋ 🌸من غسال هستم، دیشب به من گفتند یکی از  فردا باید تشییع شود، و چون پشت جبهه  شده است باید او را غسل دهی...😔 ❄وقتی که می‌خواستم این  را کنم، دیدم درب غسالخانه باز شد و شخص بزرگواری به داخل آمد و گفت: 🌼بروید بیرون، من خودم باید این  را کنم.😍 🌻من رفتم بیرون و وقتی برگشتم بوی در فضا پیچیده بود.  هم کفن شده و آماده ی تشییع بود.😢 ؟؟! 😢 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 @asganshadt
سالها گذشته امّا... هنوز عادت نکرده ایم به دردِ ! هنوز خاکریزها و سنگرها مشاممان را مینوازد ... @asganshadt
گنجینه شهدای جهان اسلام (عاشقان شهادت)
شهیدمدافع‌حرم عبـــدالمهدےڪاظمے🌹 اجتماع بزرگ عاشقان شهادت👇 @asganshadt
💔👇 فرزند کوچکم ریحانه خانم (2 ساله) حدود 15روز بعد از شهادت💔 عبــــــــــدالمــــــــهــــــدی بود که بسیار تب کرد و مریض شد😔. هرچه انجام دادیم خوب نشد -دارو -دکتر و ... هیچ اثر نمیکرد😒 و تب ریحانه همچنان بالا میرفت😔. تـب بچـم اون قـدر زیادشـده بـود که نمیدانستم چه کنم و ترسیدم که بلایی بر سر بچه ام بیاد😞.کلافه بودم💔.غم شــــــــــــــهــــادت🕊 عبــــــــــدالمــــــــهــــــدی از یک طرف و بیماری و تب ریحانه نیز از یک طرف.هردو بردلم سنگینی میکرد😢. ترسیده بودم.با خودم میگفتم نکنه خدا بلایی بر سر بچه ام بیاد😫 و مردم بگند که نتونست بعد از عبــــــــــدالمــــــــهــــــدی بچه هاشو نگه داره😑...این فکر ها و کلافگی و سردگمی حالم رو دائم بد تر میکرد.😣 بود.💔 به ابا عبدالله (ع) توسل کردم.😔 زیارت_عاشـــــــــــــــــــــــــــــــــــورا خواندم😭. رو کردم به حرم اباعبدالله_ع و صحبت کردن با سالار شهیدان با گریه گفتم😭 یا امام حسین_ع من میدونم امشب شما با همه شهدا تو کربلا دور هم جمع هستید.😞 من میدونم الان عبــــــــــدالمــــــــهــــــدی پیش شماست..😭. خودتون به عبــــــــــدالمــــــــهــــــدی بگید بیاد بچه اش رو شفا بده.😭💔.. چشمام رو بستم گریه میکردم😔 و صلوات میفرستادم و همچنان مضطر بودم😔. درهمین حالات بود که یک خوش در کل خانه ام پیچید.🙁 بیشتر از همه جا بچه ام و لباس هاش این عطر رو گرفته بودند.☹️😔 تمام خانه یک طرف ولی بچه ام بسیار این بوی خوش را میداد به طوری که او را به آغوش میکشیدم و از ته دل میبوییدمش🙂 .چیزی نگذشت که دیدم داره تب ریحانه پایین میاد😍 ... هر لحظه بهتر میشد تا این که کلا تبش پایین اومد و همون شب خوب شد .☺️.. فردا تماس گرفتم خدمت یکی از عـــــــلــــــمـــــــای_قم (آیت الله طبسی)و این ماجرا را گفتم🤗 و از علت این عطر خوش سوال کردم.🙂 پاسخ این بود که چون شهدا در کربلا هستند💔 و پیش اربابشون بودن عطر آنجارا با خودشون بهمراه آوردند.💔😭.. راوے:همسرشهید 🕊🕊💔 اجتماع بزرگ عاشقان شهادت👇 @asganshadt
🔻شهید زنجانی (رحمه الله علیه) خیلی مهمان‌نواز و کریم بود. که قرار بود برگردم دمشق، آمد دنبالم🚗 به همراه شیخ و چند نفر دیگر ما را به بازار برد. 🔻به یک مغازه فروشی رفتیم. یکی از عطرهای خوشبو را پیشنهاد کرد. قصد داشتم آن را به عنوان هدیه🎁 با خودم به ببرم. وقتی قیمت را پرسیدم، فروشنده گفت: «یازده هزار لیر». برای خرید مردد شدم، ولی به‌خاطر رودربایستی که با و شیخ داشتم‌ چیزی نگفتم. در دلم گفتم: «چه خبره برا یه عطر یازده هزار لیر بدم!» 🔻وقتی می‌خواستم پول💰 را حساب کنم، سید اجازه نداد و خودش کرد. شعارش این بود و همیشه می‌گفت: من باید ببخشم تا بهم بده 👈حالا من میگم بودن به اینه که آنور دست رفقات هم بگیری ... بزرگ عاشقان شهادت 👇 @asganshadt