#تلنـگــــــــــــر🔔🔔
🌷من پی ردِّ نگاه #شهدا میگردم...
💢میان زرق و برق های این شهر رنگین با #جذبه_های دروغین📛 محاصره گشتیم. بی دلیمان به دادمان رسید:
ماسکـ😷ـهای #پرهیزتان را بزنید که هوای زمانه گناه آلوده🔞 است.
💢عده ای #غفلت کردیم و بیمار🤒شدیم . عده ای ماندیم و بی تاب شدیم!
دل ندا داد:ظلمتی🌚 بیش نیست، به #آسمان خیره شوید!
💢افسوس که عده ای محو نوری کاذب شدیم😔 و #اندکی محو آسمان!
سرهامان رو به آسمان بود #وسوسه های غرور و تکبر😈 به ستایش مان نشستند که #عطر خاک های بی آلایش #فکه را از یاد ببریم
💢و باز هشدار دل:رو به خاک کنید...
دریغا که سنگفرش های مرمرین تجمل چشم های #ظاهر_بین مان را خیره کرد. سنگفرش ها آیینه ای شدند . عده ای به خود نگریستیم👀 و اندکی به #خاک!
رفتیم و هوایی شدیم...
برگشتیم و دریغا😔!
دریغا که #اندکی هوایی ماندیم !
💢و سکوت، هم صحبت مان شد...
و خاک، همدم نگاهمان
اشک😭، محرم رازمان
#انتظار، مرهم زخم هایمان...
دیوانگی ، گناه مان🔞...
عاشقی جرممان...
و بی دلیـ💕، مشاهدمان...
و عزلت پناهمان...
و این شد سرآغاز: #داستان_تنهایمان
💢آری... رفقای #عزلت_نشین هوایی! بگذارید زنجیرهای⛓ سنگین نگاه ها #اسیر انزوای تان کند. بگذارید فلسفه نواندیشی ها آهن و دود پوسیده تان بپندارد.
💢بگذارید #اقلیت شوید و در کثرت غفلت ها نادیده گردید😊. بگذارید جدا از #تن_ها شوید و #تنها بمانید، ⚡️اما #هرگز تن به عقلانیت دوران تردید ها و فراموشی ها نسپارید📛.
💢آری...اندک همراهان #هوایی ! اینجا ماندن را گریزی نیست، بگذارید #جسم ها پایبند زمینـ🌎 بمانند ، اما روحمان را قفسی نیست🚫 جز #چشم هایمان!
💢چشم هایتان را #ببندید تا روح بال بگشاید🕊... رفقای هوایی! این پایان دلتنگیـ💔 هاست
بگذارید داستان تنهایی تان #افسانه ی آدمیان شود!هرچند پایانش را خوش نپندارند⭕️!
اینجا #ماندن را گریزی نیست...
و رفتن را نیز!و اگر در جستجوی #مقصود عروجی، راه یکی است:
چشم هایت را به روی زمین 🌎ببند...
تا #عازم_آسمان_شوی...
🌹🍃🌹🍃
@ asganshadt
گنجینه شهدای جهان اسلام (عاشقان شهادت)
از گمنامی نترس @asganshadt
#دلنــوشتـــــــــه📝
💠گمنام آشنا سلام!
🌾باز تکرار حضور ناگهان تو و سلامهای دستپاچه من! هراز چندگاهی #تلنگری میشوی به خواب عقربه های ساعت⏰ #روزمرگی هایم تا فراموش نکنم🚫 اروند خروشان و کوسه هایش را. #غواص های گم شده در والفجر8 وکربلای 4را.
🌾زخم های دهان باز کرده #شلمچه و غروب سرخ 🌥هویزه را. تو می آیی مثل همیشه . #گمنام! ومن چه ساده دل میبندم💞 مثل قبل . دوباره میروی از پس یک تشییع ⚰کوتاه نیم روزی و من #باز هم دل برمیدارم💕 و سلامهایم را بدوش میکشم و #میروم به سمت فردا به آن نمی دانم کجا و کجا…
🌾اما دل خوشم به #آمدنی دیگر که معلوم نیست باز کی از راه برسد 😔. امان ازاین تجربه های مکرر #دلتنگی! این بار که بیایی دلم هزار تکه است💔 برای هزار بغض نشکسته😢,هزار حرف نگفته,هزار فریاد فرو خورده,هزار شعر نگفته, هزار راه نرفته…
🌾شیون شعرم به زاری #زخمهایم نمیرسد❌ اما دلم خوش است که #تو میدانی چقدر زخم هایم را پنهان کردم و آرام دست به دیوار گرفتم و بر خواستم ,چقدر دردهای ناگفته ام را روی هم ریختم تا ناله زدم😭
🌾قربان درد دلت #بی_بی_زهرا! گمنام آشنا💫!در این روزهای کج خلق و دل واپس چقدر لازم است #بیایی حتی اگر آمدنت دلیلی شود بر بلند شدن غبار تشکیک🌫 و دعوای تکراری خودی ها برسر نقطه چین های #بی_انتها!
🌾چقدر لازم است بیایی و #دوباره دستی بکشی به سرو گوش شهری که کر شده از شیهه ماشین ها🚗.شهری که زیر آوار فریادهایی که بر سر هم میکشیم همهمه #فرشته_ها گم شده است😞. تشنگی شهر جگرم را #میسوزاند و چقدر حضور ناگهانت لازم است برای آدمهای 【عقل منهای درد】 , 【آدمهای عافیت طلب】 , 【آدمهای عشق به علاوه پول 】, 【مردان زن به توان بیست】 , 【زنان تکاثر و تفریح】بیا و ببین آدمهایی که در بزرگراههای #شکم هایشان گم شده اند!!
🌾بیا و سنگینی این بار دل را با من شریک باش! به یاد #عطر مردابهای مجنون که حالا گم شده بین این همه رنگ وبو.چه خوب شد که #می_آیی تا دیگر نذر #زیارت_عاشورایم کنار مزار نداشته ات محال نباشد. #آشناترین_گمنام ! همین که هر از چندگاهی دستهایم به نوازش گوشه ای از پرچم تابوت⚰ تو تبرک شود , همین که نگاه سوخته ام بدرقه #پیکر خاکی🌷 و خسته ات باشد بس است برای دل خوشی من و این دل ویرانه💗
#شهــدای_گمنـــام
🌹🍃🌹🍃
@asganshadt
#خاطرات_شهدا
🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃
#شهید ی که #امام_زمان(عج) اورا کفن کرد....
❄یکی از #شهدا همیشه ذکرش این بود:
🍀#یابن_الزهرا
گشته ام از #فراق تو شیدا
یا #بیا یک نگاهی به من کن
یا به دستت مرا در #کفن کن
🌷از بس این #شهید به #امام_زمان(عج) علاقه داشت..😭
🌿بعد به دوست روحانی خود #وصیت کرد:
اگر من #شهید شدم، دوست دارم در مجلس ختم من تو سخنرانی کنی
🌻آن روحانی می گوید:
من از #مشهد که برگشتم، عکس ایشون رو دیدم که #شهید شده بود😓
🌴رفتم پیش پدرش و گفتم: این #شهید چنین وصیتی کرده است، طبق وصیتش باید توی مجلس ختم او سخنرانی کنم..😌
💌رفتم منبر و بعد از ذکر خصوصیات #شهید و عشقش به #اما_زمان(عج) گفتم:💚
🌷ذکر همیشگی این #شهید در جبهه ها خطاب به مولایش #امام_زمان(عج) این بوده است:
🍀#یابن_الزهرا
گشته ام از #فراق تو شیدا
یا #بیا یک نگاهی به من کن
یا به دستت مرا در #کفن کن💓
🌹تا این مطلب را گفتم، یک نفر از میان مجلس بلند شد و گفت:✋
🌸من غسال هستم، دیشب به من گفتند یکی از #شهدا فردا باید تشییع شود، و چون پشت جبهه #شهید شده است باید او را غسل دهی...😔
❄وقتی که میخواستم این #شهید را #کفن کنم، دیدم درب غسالخانه باز شد و شخص بزرگواری به داخل آمد و گفت:
🌼بروید بیرون، من خودم باید این #شهید را #کفن کنم.😍
🌻من رفتم بیرون و وقتی برگشتم بوی #عطر در فضا پیچیده بود. #شهید هم کفن شده و آماده ی تشییع بود.😢
#این_صاحبنا؟؟! 😢
#شهداگاهی_نگاهی
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
@asganshadt
سالها گذشته امّا...
هنوز عادت نکرده ایم به دردِ #دوری!
هنوز #عطرِ خاکریزها و سنگرها
مشاممان را مینوازد ...
#کانال_کمیل
➕ @asganshadt
گنجینه شهدای جهان اسلام (عاشقان شهادت)
شهیدمدافعحرم عبـــدالمهدےڪاظمے🌹 اجتماع بزرگ عاشقان شهادت👇 @asganshadt
#عنایتشهید💔👇
فرزند کوچکم ریحانه خانم (2 ساله) حدود 15روز بعد از شهادت💔 عبــــــــــدالمــــــــهــــــدی بود که بسیار تب کرد و مریض شد😔.
هرچه انجام دادیم خوب نشد -دارو -دکتر و ... هیچ اثر نمیکرد😒 و تب ریحانه همچنان بالا میرفت😔.
تـب بچـم اون قـدر زیادشـده بـود که نمیدانستم چه کنم و ترسیدم که بلایی بر سر بچه ام بیاد😞.کلافه بودم💔.غم شــــــــــــــهــــادت🕊 عبــــــــــدالمــــــــهــــــدی از یک طرف و بیماری و تب ریحانه نیز از یک طرف.هردو بردلم سنگینی میکرد😢.
ترسیده بودم.با خودم میگفتم نکنه خدا بلایی بر سر بچه ام بیاد😫 و مردم بگند که نتونست بعد از عبــــــــــدالمــــــــهــــــدی بچه هاشو نگه داره😑...این فکر ها و کلافگی و سردگمی حالم رو دائم بد تر میکرد.😣
#شــــــــــبـــــــــــــــجــــــــمـــــــعــــــــــه بود.💔
به ابا عبدالله (ع) توسل کردم.😔
زیارت_عاشـــــــــــــــــــــــــــــــــــورا خواندم😭.
رو کردم به حرم اباعبدالله_ع و صحبت کردن با سالار شهیدان
با گریه گفتم😭 یا امام حسین_ع من میدونم امشب شما با همه شهدا تو کربلا دور هم جمع هستید.😞
من میدونم الان عبــــــــــدالمــــــــهــــــدی پیش شماست..😭.
خودتون به عبــــــــــدالمــــــــهــــــدی بگید بیاد بچه اش رو شفا بده.😭💔..
چشمام رو بستم گریه میکردم😔 و صلوات میفرستادم و همچنان مضطر بودم😔. درهمین حالات بود که یک #عطر خوش در کل خانه ام پیچید.🙁
بیشتر از همه جا بچه ام و لباس هاش این عطر رو گرفته بودند.☹️😔 تمام خانه یک طرف ولی بچه ام بسیار این بوی خوش را میداد به طوری که او را به آغوش میکشیدم و از ته دل میبوییدمش🙂 .چیزی نگذشت که دیدم داره تب ریحانه پایین میاد😍 ... هر لحظه بهتر میشد تا این که کلا تبش پایین اومد و همون شب خوب شد .☺️..
فردا تماس گرفتم خدمت یکی از عـــــــلــــــمـــــــای_قم (آیت الله طبسی)و این ماجرا را گفتم🤗 و از علت این عطر خوش سوال کردم.🙂
پاسخ این بود که چون شهدا در #شبجمعه کربلا هستند💔 و پیش اربابشون بودن عطر آنجارا با خودشون بهمراه آوردند.💔😭..
راوے:همسرشهید
#عبدالمهدےکاظمے
#سالروزشهادتــــ🕊🕊💔
اجتماع بزرگ عاشقان شهادت👇
@asganshadt
🔻شهید زنجانی (رحمه الله علیه) خیلی مهماننواز و کریم بود. #شب_آخری که قرار بود برگردم دمشق، آمد دنبالم🚗 به همراه شیخ و چند نفر دیگر ما را به بازار #حلب برد.
🔻به یک مغازه #عطر فروشی رفتیم. یکی از عطرهای خوشبو را پیشنهاد کرد. قصد داشتم آن را به عنوان هدیه🎁 با خودم به #ایران ببرم. وقتی قیمت را پرسیدم، فروشنده گفت: «یازده هزار لیر». برای خرید مردد شدم، ولی بهخاطر رودربایستی که با #سید و شیخ داشتم چیزی نگفتم. در دلم گفتم: «چه خبره برا یه عطر یازده هزار لیر بدم!»
🔻وقتی میخواستم پول💰 را حساب کنم، سید اجازه نداد و خودش #حساب کرد. شعارش این بود و همیشه میگفت: من باید ببخشم تا #خدا بهم بده
👈حالا من میگم #کریم بودن به اینه که آنور دست رفقات هم بگیری ...
#راوی_استاد_عباسی
#شهید_سیدعلی_زنجانی
#سیدالشهدای_حلب
#اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 👇
@asganshadt