🔹از حرم #امام_رضا(ع) آمدیم بیرون. نیمه شب بود؛ زمستان❄️. هوا عجیب سرد بود.
🔸پیرمرد میرفت سمت #حرم.
- سلام حاجی!
جوابمان را داد.
🔹از زور سرما خودش را مچاله کرده😖 بود. آب توی #چشمهایش جمع شده بود.
🔸 #مصطفی شال گردنش را باز کرد، انداخت دور گردن پیرمرد.
- حاج آقا! #التماس_دعا.
#شهید_مصطفی_احمدی_روشن
#شهید_هسته_ای🌷
اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 👇
@asganshadt 🌹🍃
🔹از حرم #امام_رضا(ع) آمدیم بیرون. نیمه شب بود؛ زمستان❄️. هوا عجیب سرد بود.
🔸پیرمرد میرفت سمت #حرم.
- سلام حاجی!
جوابمان را داد.
🔹از زور سرما خودش را مچاله کرده😖 بود. آب توی #چشمهایش جمع شده بود.
🔸 #مصطفی شال گردنش را باز کرد، انداخت دور گردن پیرمرد.
- حاج آقا! #التماس_دعا.
#شهید_مصطفی_احمدی_روشن
#شهید_هسته_ای🌷
اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 🌈
@asganshadt
معلم جدیدمون بیحجـاب بود
مصطفی تا دید سرش رو انداخت پایین!
خانوممعلم اومد سراغش
و دستش رو برد زیر چونهاش
منظورش این بود که سرت رو بگیـر بالا؛
مصطفی چشمـاش رو بست و سرش رو بالا آورد
از کلاس زد بیـرون و رفت سمت خونه..
تا وسطای حیاطمدرسـه هنوز چشمـاش رو باز نکـرده بود ..
#چشمهایش :)
#شهیدمصطفیردانیپور
اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 🌸
••●❥🌸✦🌸❥●••
@asganshadt
••●❥🌸✦🌸❥●••