🔦 #هدایتها #257 #ابراهیم 📖🕋
🌴مؤمن جماعت هیچگاه توکلش را از دست نمیدهد، و جز خداوند به هیچ نقطه ای تکیه نخواهد کرد👈«عَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ»
🌴پا درراه خدا و قرآن که گذاشتی،از چهارطرف هجوم می آورند سختیها و نیش و کنایه ها👉همه را باید تحمل کنی برای خدا و استقامت کنی💪 پای دینداری ات👈«وَلَنَصْبِرَنَّ عَلَى مَآ ءَاذَيْتُمُونَا»
🌴تبعید ونفی بلد، از حربه های قدیمی شیطان، جهت توقف رهبران حق بوده است👉شاه نیز وقتی مطمئن شد که حضرت امام کنار نمی آید باظلم نظام شاهنشاهی، ایشان را از وطنش تبعید کردند👈لَنُخْرِجَنَّكُم مِّنْ أَرْضِنَا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنَا»↔ولی فرزند فاطمه ته دلش روشن بود که ریشه ظلم روی آب است و به زودی پرچم قرآن بر فراز تمام بلندیهای این سرزمین به اهتزاز در می آید، وهمین اعتقاد همیشه آرام واستوارش نگاهش میداشت👈«فَأَوْحَىٰ إِلَيْهِمْ رَبُّهُمْ لَنُهْلِكَنَّ الظَّالِمِينَ»
🌴پیروزی و نصرت خداوند، تنها نصیب کسانی میشود که از حساب کتاب قیامت ترس و لرز داشته و حرمت حضور خدا را نیز حفظ نمایند در پنهان و آشکار زندگی هایشان!👈«ذَلِكَ لِمَنْ خَافَ مَقَامِى وَ خَافَ وَعِيدِ»
نماز اول وقت التماس دعا✋https://eitaa.com/asganshadt
﷽
#سہ_بـرادر
سه #برادر با هم هماهنگ بودند
داخل خونه بیرون از خونه
با هم سر کار میرفتند،
بعد هم تظاهرات و فعالیت ها سیاس
آخر هم جبهه و #شـهــــادت...
#ابراهیم شهید شد
#عبدالله مفقود الاثر شد
#حبیب رو هم پس از نه سال تکه اے از استخونهاشو به همراه پلاک براے خانواده اش آوردند...
🌷برادران شهیدجعفرزاده🌷
8⃣6⃣4⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🔹شهید ابراهیم در انتخاب افراد و #دوستی با آنها سخت نمی گرفت🚫 و اغلب سراغ افرادی می رفت که کسی آنها را برای دوستی انتخاب #نمی کرد. با این کار به اندازه ای روی افراد تاثیر می گذاشت که تغییر می کردند و در مسیر درست قرار می گرفتند✔️.
🔸برای نمونه دزدی را که موتور🏍 شوهر خواهرمان را دزدیده بود را گرفت. #دزد در هنگام فرار زخمی شد و ابراهیم فوری او را به درمانگاه🏥 برد، بعد به رستوران رفتند و بعد هم به #مسجد. برای او شغلی پیدا کرد و بعدها شنیدیم🎧 که او هم به جبهه رفته و به #شهادت رسید.
🔹 #ابراهیم به دشمن خود نیز رحم کرد و او را تنها نگذاشت😊. هنگامی که نیروی #دشمن در منطه غرب زخمی می شود، از آنجایی که وسیله ای نبوده، ابراهیم او را بر دوش خود می گذارد و به پایین تپه می رساند تا از #مرگ نجات پیدا کند
🔸اما خودش دچار مشکل شده و مورد جراحی قرار می گیرد. #شهیدهادی معتقد بود این اتفاق ها حکمتی دارد👌 و همیشه راضی بود.
🔹شهید ابراهیم الگوی واقعی ♨️امر به معروف و نهی از منکر بود؛ شهیدی که به معنای واقعی کلمه در 25 سالگی آنچنان بزرگ💪 و با #مردانگی رفتار می کرد که بعد از شهادت بسیاری از همسن ها و کسانی که از او بزرگتر بودند، اظهار می کردند که داغ شهید ابراهیم مانند از دست دادن #پدرومادر خودمان است و با رفتن او ما بابایمان را از دست داده ایم😔
راوی:خواهر شهید
#شهید_ابراهیم_هادی
🌹🍃🌹🍃 @asganshadt
گنجینه شهدای جهان اسلام (عاشقان شهادت)
5⃣9⃣4⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🔰از پیروزی انقلاب✌️ یک ماه گذشت. چهره و قامت #ابراهیم بسیار جذابتر شده بود. هر روز در حالی که کت و شلوار 👖زیبایی میپوشید به محل کار میآمد. محل کار او در شمال #تهران بود.
🔰یک روز متوجه شدم خیلی گرفته و ناراحت است😞! کمتر حرف میزد، تو حال #خودش بود. به سراغش رفتم و با تعجب گفتم: داش ابرام چیزی شده⁉️ گفت:: نه، چیز مهمی نیست، ⚡️اما مشخص بود که #مشکلی پیش آمده.
🔰گفتم: اگه چیزی هست بگو، شاید بتونم #کمکت کنم.کمی سکوت کرد: به آرامی گفت: «چند روزه که #دختری بی حجاب، توی این محله به من گیر داده😧! گفته تا تو رو به دست نیارم #ولت_نمیکنم!»
🔰رفتم تو فکر💭، بعد یکدفعه خندیدم😄😄! ابراهیم با تعجب سرش را بلند کرد😳 و پرسید: #خنده داره؟ گفتم: داش ابرام ترسیدم فکر کردم چی شده؟!
🔰بعد نگاهی به قد و بالای ابراهیم کردم و گفتم: با این #تیپ و قیافه که تو داری، این اتفاق خیلی عجیب نیست❗️ گفت:: یعنی چی؟ یعنی به #خاطرتیپ و قیافه ام این حرف رو زده⁉️ لبخندی زدم و گفتم: شک نکن✅!
🔰روز بعد #ابراهیم را دیدم خنده ام گرفت😄. با #موهای تراشیده آمده بود محل کار، بدون کت و شلوار🚫! فردای آن روز با #پیراهن بلند به محل کار آمد! با چهرهای ژولیده تر😞، حتی با #شلوار_کردی و دمپایی آمده بود.
🔰ابراهیم این کار را مدتی ادامه داد. بالاخره از آن #وسوسه_شیطانی رها شد👌.
#شهید_ابراهیم_هادی
🌹🍃🌹🍃
@asganshadt
#ابراهیم طوری برخورد میکرد که گویی ازتمام رفاهیات دنیایی برخوردار است. گذران زندگی برای او که #یتیم بزرگ شده سخت بود⚡️اما با کار در بازار،درآمدلازم💰را برای خودش کسب کرد.
اوپول خودش راهم برای #دیگران هزینه میکرد. ✘نه موقعیتهای ویژه او را ذوق زده میکردو✘ نه از دست دادن موقعیتها او راناراحت میکرد.
#شهیدابراهیم_هادی
📚سلام برابراهیم2
🌹🍃🌹🍃
@asganshadt
🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️
❤️#زندگی_به_سبک_شهدا❤️
بهش گفتیم:
"نمیخواے زن بگیرے؟"🙄
گفت:
"چرا نمیخوام؟"😕
فڪر نمیڪردم به این راحتے قبول ڪنه ازدواج ڪنه...!!!😦
مادرم گفت:
"خب ننه...ڪیو میخواے...بگو تا واست بگیرمش..."😍
.
"من یه زن میخوام ڪه بتونه پشت ماشین باهام زندگے ڪنه..."😊
مادرم گفت:
"واااا...این دیگه چه صیغه ایه...!!!😳
آخه ڪدوم دخترے حاضره میشه همچین زندگے اے داشته باشه...؟!"😒
گفت:
"اگه میخوای من زن بگیرم،شرطش همینه...🤗
زنی میخوام ڪه #شریڪ_و_همدم زندگیم باشه...👌
هرجا میرم دنبالم بیاد..."☺️😉
حرفش یه ڪلام بود...
بعد مدتی از پاوه برگشت...
"کسی رو ڪه دنبالش بودم پیدا کردم...😌
برام ازش خواستگارے میڪنین یا نه...؟😐😃
بهش گفتم:
"به همین سادگے!!!!؟"😁
"نه...همچین ساده هم نبود...😞
بیچاره م کرد تا بعله رو گفت...😒😂
با تعجب گفتم:😕
"یعنی...🤔
قبول کرد که پشت ماشین باهات زندگی کنه...؟!!!"😑
خندید و گفت:😅
"تا اون ور دنیام برم دنبالم میاد..."🙂
گفتم:
"مبارکه..."😉
چن بار ازش خواستگارے ڪرده بود...
اما هربار جواب رد شنیده بود...
عروس خانوم نیت چله روزه و دعاے توسل ڪرده بود...
با خودش عهد ڪرده بود ڪه بعد چله...
به اولین خواستگار،جواب مثبت بده...😌
درست شب چهلم،دوباره #ابراهیم ازش خواستگاری ڪرده بود و بعله رو گرفته بود…🤗😀
(محمد ابراهیم همت
منبع:برای خدا مخلص بود...)
🍁 #همســـر یعنے #همسفـــرتابهشــــت
@asganshadt