#پندیات
مداوای دل
درِ دل را بسوی حق بگو وا میکنی یانه؟
خدای بی زوال خویش تو پیدا میکنی یانه؟
در این بازار هرج و مرج که دلها جمله بیمار است
تو با ذکر خدا خویش را. مداوا میکنی. یانه ؟
در این دنیای پهناور که هرکس دلبری دارد
بگو دلدار گمگشته. تماشا میکنی یا نه؟
پیِ برپایی عدل جهان گستر در این عالم
به وسع خود عدالت را تو اجرا میکنی یا نه ؟
اگر چه حاتم طائی شدن سخت است و جانفرسا
علاج درد یک بیچاره ایی را میکنی یا نه ؟
خداوندت جمیل هست و جمال را دوست میدارد
جمال خویش به خودسازی تو زیبا میکنی یا نه ؟
ز دید حق نباشد زره ایی پنهان در این دنیا
ز عصیان در برِ خالق تو پروا میکنی یا نه ؟
عمل گر با ریاء باشد به دیناری نمی ارزد
ز اعمال ریایی خویش مبرّا میکنی. یا نه ؟
ز اسراف کردن نعمت خداوندت به خشم آید
حذر زین فعل بد برگو تو آیا میکنی یانه ؟
ز کل من علیها فان رسد پیغام. مرگ ما
تو فکر مردن و رفتن ز دنیا میکنی یا نه ؟
(صفا) هر کس در این عالم بنازد بر کسی بیشک
بگو تو نوکری بر آل طاها میکنی یا نه ؟
#شاعر_حاج_قاسم_جناتیان_قادیکلایی
http://eitaa.com/ashaar_khatm
●●●●●●●●●●●
#پندیات
عمر انسان عاقبت روزی به پایان میرسد
هر چه بنوشته قضا حکم خدا آن میرسد
زندگی یک جاده ایست دارد شروع و انتها
چون شروع گردد، یقین هم دادن جان میرسد
گفتهٔ قران به کُلّ مَنْ علیها فان شنو
عمر ما فانی بود چون عهد و پیمان میرسد
درد اگر کهنه شود انسان زمین گیر میشود
گر شناسی درد را فکرت به درمان میرسد
گاهی از غفلت شود مؤمن اسیر شهوتش
گاهی از روی غرور انسان به نیران میرسد
با دو رنگی هیچ کسی پیدا نکرد عزّ و وقار
گر که یکرنگ باشد آدم قرب یزدان میرسد
شب پره دیدی گریزان است از دیدار نور
کسب فیض نور کند انسان به جانان میرسد
گاهی انسان از رذالت میشود شمر شرور
گاهی از کسب ادب درگاه سلمان میرسد
تا توانی ای برادر کن ز حق الناس حذر
چند صباحی دیگری هنگام میزان میرسد
این شنیدی در قیامت موی از ماست برکشند
وعده حق است و بیشک موسم آن میرسد
چه بخواهی چه نخواهی رفتنی باشد بشر
چون که پیمانه شود پر مرگ انسان میرسد
ایکه فکرت نیست بجز خوردن ز مال این و آن
روز بیچاره گی ات دادت به کیوان میرسد
بر سلیمان مسند و تختش نکرده است وفا
پس بدان که مال تو بر این و بر آن میرسد
ای (صفا) گر چه نداری گنج و زر در روزگار
این غزل از بعد تو بر کل ایران میرسد
#شاعر_حاج_قاسم_جناتیان_قادیکلایی
http://eitaa.com/ashaar_khatm
●●●●●●●●●●●
#جوان
در فراق جوان
پسر افسرده حالم چون ننالم
شکسته پرّ و بالم چون ننالم
همه گویند نشین از غم حذر کن
تو آئی در خیالم چون ننالم
خرابستون شده کاشانهٔ من
شکسته شد دل ویرانهٔ من
تو که رفتی دو چشمم کور گشته
شده تاریک پسر جان خانهٔ من
از آن روزی ترا دیدم سرِ دوش
دلم در سینه هر دم میزند جوش
نه از نالیدنم دل گشته ساکن
نه داغ رفتنت گشته فراموش
عصای پیری ام جانا کجایی
چرا کردی تو از بابا جدایی
تو که بودی همیشه در کنارم
چرا چند روزه در پیشم نیایی
گلم را تا که بر گلزار سپردم
خدا داند هزاران بار مردم
نکردم چونکه دامادت پسرجان
از این ناکامی تو غصه خوردم
دلم افسرده و خون گشته یاران
فراقش همچو مجنون گشته یاران
ندارم چاره ایی جز گریه کردن
دو چشمم کور و داغون گشته یاران
بسازم خیمه ایی جانا مزارت
بیایم هرشب جمعه کنارت
زنم بر سینه و سر از غم تو
که هستم تا قیامت داغدارت
(صفا)از هر غمی سوزی بر آید
بپرس از داغدیده باور آید
خداوندا جوانان را نگهدار
مبادا اینچنین داغ بر سر آید
#شاعر_حاج_قاسم_جناتیان_قادیکلایی
http://eitaa.com/ashaar_khatm
●●●●●●●●●●●
#جوان
#دشتی
از زبان مادر داغدیده
بنال ای نی دلم لبریز درد است
دگر کاشانه ام تاریک و سرد است
بنال ای نی دلم را غم گرفته
فلک بخت جوانم کم گرفته
گلم را برده از دستم زمانه
دگر بیت العزا شد آشیانه
شب و روزم سیاه شد وای برمن
جوان از من جدا شد وای بر من
همه آمال من خوابیده در خاک
منِ افسرده ماندم قلب صد چاک
جوانم را گرفتی بردی در گور
دو چشمانم نمودی کور و ناسور
تمام آرزویم رفته بر باد
نشد سازم بدست خویش داماد
کفن شد رخت دامادی برایش
مزارش حجله گاه مادر فدایش
الهی هیج جوانی بد نبیند
گل حسرت به ناکامی نچیند
بگردم کوه به کوه را مثل مجنون
خداوندا دلم شد غرقه در خون
(صفا) داغ جوان درمان ندارد
جوان مرده سر و سامان ندارد
#شاعر_حاج_قاسم_جناتیان_قادیکلایی
http://eitaa.com/ashaar_khatm
●●●●●●●●●●
#جوان
سبک //ناحلةالجسم یعنی
ناله وآه جگر سوز مادر دررعزای فرزند
آه جگر سوز یعنی
مادری داغ جوون دیده
اجل گل باغشو زود چیده
دل از جهان بد جوری بُبریده
آه از دل غمدیدهٔ مادر ۳
چشای بیخواب یعنی
شب تا سحر مادری بیداره
اشک غم از دیده اش میباره
برا جوونش غصه ها داره
آه از دل غمدیدهٔ مادر ۳
بیزار ز دنیا یعنی
مرگ خود از خدا طلب کردن
روز و با اشک وگریه شب کردن
از عیش دنیایی غضب کردن
آه از دل غمدیدهٔ مادر ۳
مادر غمگین یعنی
در این جهان غم و شرر دیدن
دست فلک مرگ پسر دیدن
کفن به تن وقت سفر دیدن
آه از دل غمدیدهٔ مادر ۳
(صفا) نبینه هیچ کس
باغ گلش وقت خزان گشته
اسیر بر داغ جوان گشته
گلش به زیر گل نهان گشته
آه از دل غمدیدهٔ مادر ۳
#شاعر_حاج_قاسم_جناتیان_قادیکلایی
http://eitaa.com/ashaar_khatm
●●●●●●●●●
به نام خدا
#پندیات
گهی از روی خود خواهی بشر خونخوار میگردد
اگر ره گم کند انسان رهش دشوار میگردد
شود نازل بهای جنس اگر افزون شود تولید
از این رو قیمت از کمبود بلی بسیار میگردد
ز علم خود مگو بیشتر ندارد بهر تو سودی
ز یاوه گوئی ات خلقی از آن بیزار میگردد
درایت گر شود شمع ره انسان به تاریکی
از این انوار گهی انسان چو حر بیدار میگردد
جهالت همچو چشم بندی جلوی دیدِ ما گیرد
چو آدم گشته جاهل لاجرم آزار میگردد
تعصب گر که بیجا شد ترا چون کور میسازد
که بر دوش حقیقت گه گهی سربار میگردد
مبادا خواب رود وجدان فنا سازد حقیقت را
حقیقت در بر این قوم بسی انکار میگردد
بنای خانه گر سست شد فرو ریزد بروی تو
بلی ویرانه یک شهری ز کج رفتار میگردد
ز تدبیر درست ای دوست شود ویرانه ها آباد
به یک تصمیم بی جا شهرکی آوار میگردد
خدا خواهد ز چاه غم شود یوسف عزیز مصر
تلنگر گر خورد انسان گهی بیدار میگردد
ز شیپور قضا آید که کل من علیها فان
به هر جائی شود پنهان بشر شکار میگردد
هزاران تن به هر روزه دچار مرگ میگردند
برای ما هم عاقل یقین تکرار میگردد
(صفا) بر گو تو با اخلاص هر آنچه نفع اسلام است
که روزی شعر تو تزئین ز یک نجار میگردد
(منظور حکاکی روی چوب)
#شاعر_حاج_قاسم_جناتیان_قادیکلایی
۱۴۰۰
http://eitaa.com/ashaar_khatm
●●●●●●●●