انا لله و انا الیه راجعون
به روح بلند مادر شهید "ناجی" که به شوق دیدار پارههای تنش ازین محنت سرا به جوار قرب الهی پر کشید.
#مادر_شهید
سلام من به تو که مـادر شهید شدی
سلام من به تو که خواهر شهید شدی
حسین ناجی، تاجی که بر سرت باشد
امیر ناجی، فرزند دیگرت باشد
تو دادهای دو پسر در ره جلای وطن
تو دادهای دو برادر در اعتلای وطن
درین معامله داماد هم فدا کردی
هر آنچه بود نثار خود خدا کردی
تو مادری که به شیر حلال و دامانت
دمیده پنج شهید از عصارهی جانت
تو لشکری به سپاه تو پنج خورشید است
در آسمان نگاه تو پنج خورشید است
سند زدند به نام تو باغی از جنت
به یک اشارهی "روغن چراغی" از جنت
به روز حشر بسوزد ستمگر از آهت
دو "دوستانی" و دو "ناجی" است همراهت
تو مادری که شبیهت ندیده هیچ کسی
تویی که با نفس پنج لاله همنفسی
سلام مادر دلسوخته حلالم کن
دعایی از دل تنگت به روز و حالم کن
دعا بکن که سعادت نصیب من بشود
به وقت مرگ، شهادت نصیب من بشود
تو پر کشیدی و سوی خدا سفر کردی
به شوق دوست ازین خاکدان گذر کردی
مبارک است وصال تو با عزیزانت
به خیر مقدم تو آمدند یارانت
خوشا به حال تو که زین قفس شدی آزاد
شفاعت شهدا با تو است.... روحت شاد
تسلیت به خانواده های شهدا و رزمندگان خصوصا هم وطنان عزیز دزفولی به مناسبت درگذشت مادر شهید ناجی مادری که پنج شهید از عزیزانش را تقدیم انقلاب کرد
روحش شاد و یادش گرامی
📝اثر:حاج صادق آهنگران
۳۰ بهمن ۱۴۰۰
http://eitaa.com/ashaar_khatm
─┅┅═❧❧❧═┅┅─
#مجموعه_اشعار_ختم_و_ترحیم_خوانی
لطفا نشر با ذکر منبع
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#مــادر_شهید
#ره_توشه_مجالس_ختم
تقدیم به روح مادر شهید،،،
ناله ها، گـریه های دخــترها
نیست دیگـــر خبر ز مادرها
خون رگها که ازجهش افتاد
داغ قلبی که از تپش افتـاد
اولیاء شــهـید بـر خیـــزید
در رثای شــهید بـرخیـزید
میـرود سـوی جنـت المــأوا
مـــادری از تـبار عاشـــورا
مــادری داغــدار دلـبنـدش
رفته حالا به نزد فــرزندش
زیر تابوت، ذکر حــزب الله
نـغـمــــــه ی لا اله الا الله
شعر: محمد محمدی
۱۴۰۱/۶/۱۰
http://eitaa.com/ashaar_khatm
─┅┅═❧❧❧═┅┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام ومنبعِ اشعار و،،،شرعاً حرام میباشد.
#ره_توشه_مجالس_ختم
#مجموعه_اشعار_ختم_و_ترحیم_خوانی
─┅═༅༅࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇༅༅═┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
#مادر_شهید
#شهدا
#ره_توشه_مجالس_ختم
@ashaar_khatm
با این ســتارهها که به چشـمانم آشـناست
هـر شـب به زخـمهای تنت دست میکشم
پیــش از نـماز صـبح، به مُــهر شکسـتهام
بر عطــر سرخ پـیرهـنت دسـت میکـشم
دلشـورهها و دلْ دل پـیـــرانـه مـــال مـن
پـــرواز تا مــــزار گل یاس مــــال تـو
بیتالحرام من شده آن مدفنی که نیست!
شـیرین زبـان گمشـــده، شــیـرم حلال تو
آتــشفشــــان ساکت این شـــهر برفـیام
چون بغـض کـوه، در جگرم حرف میزنم
هروقـت تازه میشود این زخـم بیکسی
با عکس کهنــهی پســـرم حـــرف میزنم
@ashaar_khatm
«مادر شدم» که چشم به راهــت بمانم و
«مادر شـدم» که خاطــرهها زنـدهام کنند
آه، ای عصای پیریام! از مـن خـــبر بگــیر
راضی مـشــو که بیخـبران، خندهام کنند
«یلدا» و «فال» بود و تماشای برف ومن
«هرچند پیر و خسته دل و ناتوان شدم»
هم«موسپید» گشتم وهم «روسپیدِ»شهر
«هرگه که یاد روی تو کردم جوان شدم»
اخـــبار ، شـرح یک عـملیات تازه داشـت
این شدکه خواب خوش به دوچشمم حرام
شد
@ashaar_khatm
هر شب ز هول زخـم تو از خواب میپرم
«مــادر شــدن» به قیـمت پـیری تمام شد
«مادر شدن» به حسرت یک قبر میکشد!
«مادر» نگو که پشت سرت،چشم تر شدم
دیـدم به خــواب، علقمــه را...آب شد دلم
من هـم شــبیه «امّ بنــین»،بیپسـر شـدم
مادر شـــدم به «فاطـــمه» نزدیکتر شوم
بایـد به داغ یاس جوانمــرگ خــو کـــنم
«گمنـام»ها به «فاطمه» همسـایهاند... آه!
از که مـزار گمـشـده را پـرس و جو کنم!؟
یا فاطـــمه! بـه ســـردیِ یلدای مـن بـتاب
تـو قبــلهگاهِ جـــان پریـشـــــان عــالمـی
مــادر شــدم «شــهیـد» بیــارم بـرای تـو
«تـو» مــادر تـمـــام شـــهـیـدان عــالمـی
بانـو! شــنــیدهام تـو به عـبـاس ســر زدی
گفـتی بـه جــــای امّ بنـــیـن، دلبــری کنی
جــان شهـید مـن بـه فــدای شــهـیدهـات!
خوشبخت، من! که برپسرم«مـادری» کنی
شعر:احمد بابایی
http://eitaa.com/ashaar_khatm8
─┅┅═❧❧❧═┅┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاًجایز نمیباشد.
#ره_توشه_مجالس_ختم
#مجموعه_اشعار_ختم_و_ترحیم_خوانی
─┅════༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅════┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#مادر_شهید
#شهید_آرمان_علی_وردی
📹 خوابی که بعد از دفن شهید آرمان دیده شد
💢انقلابی ک صاحبش مهدی موعود باشد
بی گمان لحظهٔ احتضارشهدایش ,
مولا علی(ع) حاج قاسم سلیمانی
امام حسین (ع) آرمان را به آغوش خواهند کشید.
#لبیک_یامهدی
─═༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═─
هدایت شده از «ࢪه توشه مجالس ختم و تࢪحیم خوانی »
─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
#مادر_شهید
#شهدا
#ره_توشه_مجالس_ختم
@ashaar_khatm
با این ســتارهها که به چشـمانم آشـناست
هـر شـب به زخـمهای تنت دست میکشم
پیــش از نـماز صـبح، به مُــهر شکسـتهام
بر عطــر سرخ پـیرهـنت دسـت میکـشم
دلشـورهها و دلْ دل پـیـــرانـه مـــال مـن
پـــرواز تا مــــزار گل یاس مــــال تـو
بیتالحرام من شده آن مدفنی که نیست!
شـیرین زبـان گمشـــده، شــیـرم حلال تو
آتــشفشــــان ساکت این شـــهر برفـیام
چون بغـض کـوه، در جگرم حرف میزنم
هروقـت تازه میشود این زخـم بیکسی
با عکس کهنــهی پســـرم حـــرف میزنم
@ashaar_khatm
«مادر شدم» که چشم به راهــت بمانم و
«مادر شـدم» که خاطــرهها زنـدهام کنند
آه، ای عصای پیریام! از مـن خـــبر بگــیر
راضی مـشــو که بیخـبران، خندهام کنند
«یلدا» و «فال» بود و تماشای برف ومن
«هرچند پیر و خسته دل و ناتوان شدم»
هم«موسپید» گشتم وهم «روسپیدِ»شهر
«هرگه که یاد روی تو کردم جوان شدم»
اخـــبار ، شـرح یک عـملیات تازه داشـت
این شدکه خواب خوش به دوچشمم حرام
شد
@ashaar_khatm
هر شب ز هول زخـم تو از خواب میپرم
«مــادر شــدن» به قیـمت پـیری تمام شد
«مادر شدن» به حسرت یک قبر میکشد!
«مادر» نگو که پشت سرت،چشم تر شدم
دیـدم به خــواب، علقمــه را...آب شد دلم
من هـم شــبیه «امّ بنــین»،بیپسـر شـدم
مادر شـــدم به «فاطـــمه» نزدیکتر شوم
بایـد به داغ یاس جوانمــرگ خــو کـــنم
«گمنـام»ها به «فاطمه» همسـایهاند... آه!
از که مـزار گمـشـده را پـرس و جو کنم!؟
یا فاطـــمه! بـه ســـردیِ یلدای مـن بـتاب
تـو قبــلهگاهِ جـــان پریـشـــــان عــالمـی
مــادر شــدم «شــهیـد» بیــارم بـرای تـو
«تـو» مــادر تـمـــام شـــهـیـدان عــالمـی
بانـو! شــنــیدهام تـو به عـبـاس ســر زدی
گفـتی بـه جــــای امّ بنـــیـن، دلبــری کنی
جــان شهـید مـن بـه فــدای شــهـیدهـات!
خوشبخت، من! که برپسرم«مـادری» کنی
شعر:احمد بابایی
http://eitaa.com/ashaar_khatm8
─┅┅═❧❧❧═┅┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاًجایز نمیباشد.
#ره_توشه_مجالس_ختم
#مجموعه_اشعار_ختم_و_ترحیم_خوانی
─┅════༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅════┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
{بسم رب الشهداء والصدیقین}
«هدیه به تمامی مادران گرامی شهدا»
#مـــادر_شهیـــد
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
قصــــهٔ داغِ یک شقــــایق را
مــادر یک شهیــد می فهمــــد
انتـــــظار و تـبِ دقــــایــق را
اشکِ چشمِ سفید می فهمــــد
دیــده بودم که مــادری ، روزی
لالــه اش را قـدم قـدم بوسیـد
ردّ ِ پــاهـــای آسمـــانـــی را
بر زمیــن ، بعدِ رفتنــش بویید
دیده بودم چگــونه با حســرت
بوســـه بر گـــونهٔ پســر می زد
بعد از آن کار او فقـــط این بود
بر مـــزاری مُـــدام ســر می زد
چشم او چشــمه سار جاری بود
از لبش نغمــــهٔ غزل می ریخت
عطـــر ناب گـــلاب کاشـــان را
روی سنگی بغل بغل می ریخت
نذر تسبیــح می زد او هر بار
نغمـــهٔ ذکرهــاش دل می برد
گوهر چشــم خویش را انگار
دانه دانه به رشتــه می آورد
سالهــا رفتـــه از همــان ایــام
حال،مادر در آن حوالی نیست
گرچه مــادر ، نمــی رود امــا
روی سنگ مزار، خالی نیست
آســمان ، سایه بر سرش دارد
بــاد ، عطــر گـلاب می ریــزد
جــای چشمــان خستهٔ مادر
ابر ، بــاران نــاب می ریــزد
بی خبــر نیستــم از آن مادر
گاه سر می زنم به چشمانش
اشک هـایــی گِــرِه زده دارد
روی گلبــرگ هـای دامــانــش
بغض و فریادهــای تلــخش را
پیش ما جای گریه ، می خندد
راه هـــر گــونه ناسپـــاسی را
بر دلش خاشـــعانه می بنـدد
بر خطوطِ عمیقِ صـورتِ او
ردّ ِ اشــک زلال جــــا مـانده
بر تَــرَک های روی لبهـــایش
آهِ ســــرد مــلال جـــا مانده
پینـــهٔ دستهـــای ایـن مــادر
لایــقِ بوســـهٔ کبـــوترهاست
قامتش گرچه خَم شده ، اما
زیر پایش همه صنوبرهاست
گفتمـــش توی آخــرین دیدار
در نمــازت کمی ، دعـایـم کن
با دل عاشق و شکســتهٔ خود
آرزوی خــوشـــی برایــم کـن
مادرم ! آرزوی من ایــن است
تا خدا خــواهد و شهید شوم
لااقل با همـــه ، سیــاهیهـــام
زیر پـای تو ، رو سفیـــد شوم
از شهیــدت بخــــواه در دنیــا
"کیمیـــا"ی سعـــــادت مـــا را
در بهشــت خـــــدا کند امضــا
پــای برگ شــــفـــاعت مـــا را
شعر: رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۱/۱۰/۱۷
http://eitaa.com/ashaar_khatm
─┅┅═❧❧❧═┅┅─.
#ره_توشه_مجالس_ختم
#مجموعه_اشعار_ختم_و_ترحیم_خوانی
#نشر_اشعار_بروز
─┅════༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅════┅─