به نام خدا
#چهلم_جوان
چهل روزه که رفتی مادر فدای رویت
قربان آن صفا و آن چهره ی نکویت
بود آرزوی مادر دامادی ات ببینه
گفتی خدا نگهدار رسم زمونه اینه
(مادر برات بمیره واسَت عزا نگیره)
مریض و خسته بودی راحت شدی از این درد
از داغ تو شدم چون دیوانه های شبگرد
گشتی چرا تو خاموش ای ماه انور من
بعد از تو خاک عالم افتاده بر سر من
(مادر برات بمیره واسَت عزا نگیره)
دعای هر شبم بود ای گل شفا بگیری
گلچین روا نبود این گل را ز ما بگیری
در کوچه ها روم من با قاب عکس خالی
شاید تو را ببینم روزی در این حوالی
(مادر برات بمیره واسَت عزا نگیره)
رفتی و گشته ای تو از درد و غصه راحت
من مانده بی تو با یک جسمی پر از جراحت
برخیز و بنگر آمد مادر سر مزارت
گردیده بعد چل روز مجنون و بیقرارت
(مادر برات بمیره واسَت عزا نگیره)
🖊شاعر: احمد صالحی
http://eitaa.com/ashaar_khatm
•┈┈••✾•✿•✾••┈┈•
مجموعه اشعار ختم و ترحیم خوانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ