اگر در سرنوشتت نیست تا "ام البنین" باشی
فقط زهرای تو کافیست "ام المؤمنین" باشی
شده دامان تو شأن نزول سوره ی کوثر
خدا میخواست بانوجان، تو زهرا آفرین باشی
زنی بالاتر از حوّا ، زنی همسایه ی مریم
یقینا آمدی همکُفو ختم المرسلین باشی
تو قبل از هر زنی اسلام آوردی و پس باید
برای خاتمِ "پیغمبرِ خاتم" نگین باشی
فقط میخواستی از دوش پیغمبر عبایش را
که در آغوش مهر رحمة للعالمین باشی
همیشه نیمه ی ماه خدا از عرش میایی
برای تک تک جامانده ها حبل المتین باشی
#احمد_ایرانی_نسب
نشستم بر مزار کودکانم، آه، غمگینم
مگر بر آتش این سینه گردد اشک، تسکینم
منم باغ گلی که غنچه هایم را لگد کردند
درون سینهام دشتی پر از گلهای خونینم
منم آن مادری که پا به پای کودکش زخمیست
و هر شب موشکی تب دار میآید به بالینم
بگو خمپاره ها دست از سر گهواره بردارند
بگو آژیرها ساکت، که لالایی ست تلقینم
زمین دور سرم چرخید، وقتی سینهام میسوخت
جهان! پا بر دلم نگذار، من میدانی از مینم
چه سِیلی راه افتادهست در چشمان بی تابم
نمی دانم که با چشمان مات خود چه میبینم
خداوندا خداوندا خداوندا خداوندا
پر از اشک و مناجاتم، پر از لبیک و آمینم
به صفحه صفحهی تاریخ عالم نام من پیداست
به صفحه صفحهی تاریک عالم، برگ زرینم
چه تقویمیست که رخت عزا را در نیاوردم
پر از لبخند تلخم، خالی از یک اشک شیرینم
اگر اسحاق و ابراهیم را، یعقوب و یوسف را
درون سینه دارم، لیک اسلام است آیینم
منی که روزگاری قبله گاه مسلمین بودم
مبادا دست بردارم، نخواه از پای بنشینم
مسلمانان مسلمانان مسلمانان مسلمانان
بپا خیزید فرزندان من، یاران دیرینم
اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّار تفسیر من است ای دوست
که من دست خدا در آستینم، من فلسطینم
#احمد_ایرانی_نسب
زهرا کنارش روضههای کربلا میخواند
وقتی کبوترها برایش سایهبان بودند
#احمد_ایرانی_نسب
گرچه احوال ما پریشان است
گرچه این لحظهها نفسگیرند
سروها بر زمین نمیفتند
نخل ها ایستاده میمیرند
"صالِحٌ بَعْدَ صالِحٍ" یعنی
این علم بر زمین نمیفتد
سر ما روی دار هم برود
از دل ما یقین نمیفتد
کشوری ایستاده بین غبار
کوچهها غرق بوی باروت است
گر شکستهست شاخهٔ زیتون
آنکه نشکستهاست بیروت است
خم به ابروی خود نیاوردیم
جمع ما نیز کم نخواهد شد
کوه را میکَند ولی هرگز
قامت عشق خم نخواهد شد
پرچم سرخ را به دست بگیر
همدل و هم عقیده و همراه
روی سربند سبز خود بنویس:
تا ابد زنده است حزب الله
باز هم فاطمیه نزدیک است
جنگ با شعله، جنگ تن به تن است
ارث مادر رسد به فرزندش
باز هم وقت بی هوا زدن است
#احمد_ایرانی_نسب