شکوه‌ای نیست ز طوفان حوادث ما را دل به دریازدگان خنده به سیلاب زنند #رهی_معیری

آرزو مُرد و جوانی رفت و عشق از دل گریخت غم نمیگردد جدا از جان مسکینم هنوز... #رهی_معیری

ماییم و سینه ای که بوَد آشیان آه ماییم و دیده ای که بود آشنای اشک... #رهی_معیری

شب ز آه آتشین یک دم نیاسایم چو شمع در میان آتشِ سوزنده جای خواب نیست #رهی_معیری

شِکوه‌ای نیست ز طوفان حوادث ما را دل به دریازدگان خنده به سیلاب زنند #رهی_معیری

تو را خبر ز دلِ بی‌قرار باید و نیست غمِ تو هست ولی غمگسار باید و نیست اسیر گریهٔ بی‌اختیارِ خویشتنم فغان که در کفِ من اختیار باید و نیست #رهی_معیری

از آتش سودایت، دارم من و دارد دل داغی که نمی‌بینی، دردی که نمی‌دانی ... #رهی_معیری

کسی که بد به وطن گفت بی‌وطن بادا که بر وطن نزند طعنه غیرِ بی‌وطنی... #رهی_معیری

🔹زندگان جاوید🔹 نمرده‌اند شهیدان که ماه و خورشیدند که کشتگان وطن، زندگان جاویدند خلاف شمع، که می‌گرید از هلاکت خویش به روز رزم، سپردند جان و خندیدند.. به جان خصم فکندند لرزه همچون بید ولی چو کوه، ز باد اجل نلرزیدند بر آستان رضا، چون غبار بنشستند بر آسمان شرف، همچو مه درخشیدند به جنگ دشمن، اگر نقد جان نمی‌دادند به جان دوست، چنین منزلت نمی‌دیدند اگر به دیدۀ بیگانه‌اند، چون شب تار ولی به دیدۀ ما، همچو صبح امیدند به جان پاک شهیدان که زنده‌اند «رهی» دلاوران، که سزاوار جشن جاویدند #رهی_معیری

رازِ دل پیشِ دوستان مگشای گر نخواهی که دشمنان دانند... #رهی_معیری

چون صبا در زیرِ زلفش هر کجا کردم گذار يک جهان دل بسته بر هر تارِ مویی یافتم #رهى_معيرى

در جستجوی اهل دلی عمر ما گذشت جان در هوای گوهر نایاب داده ایم... #رهی_معیری🌱