قَدْ صَرَفْتَ الْعُمرَ فی قیلٍ وَ قال
یا نَدیمی قُمْ، فَقَدْ ضاقَ الْمجال
علْم رسمی سر به سر قیل است و قال
نه از او کیفیتی حاصل، نه حال
وه! چه خوش میگفت در راه حجاز
آن عرب، شعری به آهنگ حجاز:
کُلُّ مَنْ لَمْ یَعْشقِ الْوَجْهَ الْحَسَن
قَرِّبِ الْجُلَّ اِلَیْهِ وَ الرَّسَن
یعنی: «آن کس را که نبْوَد عشق یار
بهر او پالان و افساری بیار»
گر کسی گوید که: از عمرت همین
هفت روزی مانده، وان گردد یقین
تو در این یک هفته، مشغول کدام
علم خواهی گشت، ای مرد تمام؟
فلسفه یا نحو یا طب یا نجوم
هندسه یا رمل یا اعداد شوم
علم نبود غیر علم عاشقی
مابقی تلبیسِ ابلیسِ شقی
علم فقه و علم تفسیر و حدیث
هست از تلبیس ابلیس خبیث
زان نگردد بر تو هرگز کشفِ راز
گر بود شاگرد تو صد فخرِ راز
هر که نبود مبتلای ماهرو
اسم او از لوح انسانی بشو
سینه، گر خالی ز معشوقی بوَد
سینه نبوَد، کهنه صندوقی بوَد
از هیولا، تا به کی این گفتگوی؟
رو به معنی آر و از صورت مگوی
چند و چند از حکمت یونانیان؟
حکمت ایمانیان را هم بدان
چند زین فقه و کلام بیاصول
مغز را خالی کنی، ای بوالفضول
صرف شد عمرت به بحث نحو و صرف
از اصول عشق هم خوان یک دو حرف
دل منوّر کن به انوار جَلیّْ
چند باشی کاسهلیس بوعلی؟
سروَر عالم، شه دنیا و دین
سُؤْر مؤمن را شفا گفت ای حزین
سؤر رسطالیس و سؤر بوعلی
کی شفا گفته نبیِّ منجلی؟
سینهٔ خود را برو صد چاک کن
دل از این آلودگیها پاک کن
#شیخ_بهائی