غمگین بگیر بر دوش تابوت یار خود را
ای عشق می شناسی خدمتگزار خود را
باران و ابر بی تاب چشم ستاره بی خواب
حالا کجا بیابی صبر و قرار خود را
در قتلگاه عشاق از او نشان بجویید
در رقص خون ببینید نقش نگار خود را
از تیر طعن و کینه هرگز نمی هراسید
بر روی دوش خود داشت او چوب دار خود را
بین سران سری بود عمار دیگری بود
ایمان خالصش داشت وزن و عیار خود را
اردیبهشت ما داشت عطر فراق و ماتم
با خود به آسمان برد بوی بهار خود را
هرگز کسی نفهمد حال تو را مگر که
از دست داده باشد دار و ندار خود را
اشک روان ما نیست آبی به روی آتش
در قلب ما نهاده سنگ مزار خود را
#صامره_حبیبی
#انتخابات
از سایهی آفتاب ما میترسند
از هیبتِ در حجاب ما میترسند
یک قطره ز موجِ مردم میدان باش
از قدرت انتخاب ما میترسند
#صامره_حبیبی
وجدان جهانیان به هوش آمده است
رودی شده است و در خروش آمده است
از خون بنویس شاعر از خون شهید!
خون کلمات هم به جوش آمده است
#صامره_حبیبی
با علم و علَم ، به جنگ تو میآیم
در شادی و غم به جنگ تو میآیم
تا ثبت شود جنایتت در تاریخ
با تیر قلم به جنگ تو میآيم
#صامره_حبیبی
سرمست ، به شوق زندگی آمده اند
بعد از عمری دوندگی آمدهاند
این قافله تشنه شهادت بودند
دنبال تو خانوادگی آمده اند
#صامره_حبیبی