این سیبهای سرخ برای نچیدن است
دلبستنم مقدمهی دلبریدن است
حتی کلاف کهنه نخ هم نمیدهم
بالای یوسفی که برای خریدن است
زیباترین نبودی و من ماه خواندمت
این است عشق، عشق بدی را ندیدن است!
دنیا پر از صداست، تو گاهی سکوت کن
گاهی سکوت گام نخست شنیدن است
بی دوست آسمان قفسی میشود وسیع
ای دوست! عشق لذّت با هم پریدن است
#مجید_ترکابادی
گفتی بمیر! اینکه تقاضای کوچکیست
دنیا برای بودنِ ما جای کوچکیست
از اینطرف به آنطرفِ تُنگ میگریخت
ماهی به گریه گفت: «چه دریای کوچکیست!»
در خوابهای کودکیام قصر داشتم
حالا ببین که «قصر» چه رؤیای کوچکیست
ای عشق! ای بزرگترین آرزویِ من
فردای من بدون تو فردای کوچکیست
اندوهگین نمیشوم از رفتنت، برو
میبینمت دوباره! که دنیای کوچکیست
#مجید_ترکابادی
ببین که خلوت من از سکوت سرشار است
سکوت ترجمهای از صدای تنهاییست ...!
#مجید_ترکابادی
از رفتنت همیشه خبر دادهای، ولی
یک بار هم بدون خبر، ناگهان بمان ...
#مجید_ترکابادی
هوا گرفته و ابری، هوا غم انگیز است
تو نیستی که ببینی چقدر پاییز است
مگر به قهر نگفتی که از تو بیزارم
چرا هنوز نگاهت محبت آمیز است؟
دلت درخشش یک سرزمین بی فاتح
دلم خرابه ی بعد از هجوم چنگیز است
مرا چگونه فراموش کرده ای ای دوست؟
ببین گذشته ات از خاطرات لبریز است
تمام هستی من آرزوی وصل تو بود
تمام هستی من بی تو سخت ناچیز است
#مجید_ترکابادی
نه از خندیدنم خندان نه از رنجیدنم غمگین
مرا نادیده میگیرد چه دردی بیشتر از این؟
#مجید_ترکابادی
گفتی به عکـسهای جـوانی نگاه کن
دیدم رفیق... دیدم و دلگیـرتر شدم
#مجید_ترکابادی
رضاخان هم اگر میدید با چادر چه زیبایی
جهان پر میشد از قانونِ چادرهای اجباری
#مجید_ترکابادی
ای روزگار از چه کسی میتوان گرفت
تاوان این جوانی از دست رفته را؟
#مجید_ترکابادی
با خنده گفتمش: «به سلامت سفر بخیر…»
وقتی که رفت، از تو چه پنهان دلم گرفت
#مجید_ترکابادی