eitaa logo
به وقت شاعری
661 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
1.1هزار ویدیو
0 فایل
عشق حسین"ع" خوب ترین انتخاب بود مدیر کانال: طلبه ای که شعر شعارش است تا شعائر را احیا کند @Jalali_1378 🚫اشعار فقط فوروارد شود😗
مشاهده در ایتا
دانلود
اربعین موکُب به موکُب چای شیرین میخورم آه شیرین تر از آن در کربلا جان دادن است
کار داریم در این شعر فراوان با دَر گوییا خورده گره با غزلِ  مولا ، در وَ قسم بَر ترکِ کعبه که حتی دیوار می شد از عشقِ علی پیشِ علی دَرجا در جانشینِ نبی الله که شد روزِ غدیر خستگی های پیمبر همه شد یکجا در شهر علم است نبی شهرِ طرب انگیزی که برایش به خدا هست علی تنها در می نشستند یتیمان همه شب منتظرش خیره بر در همگی تا بزند بابا در چیره بر قلعه ی قلبِ همِگان شد وقتی کَنده شد با دَمِ یا فاطمه اش از جا در شُد دَرِ قلعه ز جا کَنده ولی مرغِ دلم ناخود آگاه سفر می کُند از در تا در نکند در غزلم بسته شود دستانش نکند در غزلم باز شود با پا در میخِ در داغ شد و مادرمان زخمی شد او کنون تکیه به دیوار نماید یا در ؟! آنچنان با لَگدی باز شد آن در که همه فکر کردند که دیوار یکی شد با در آه! سادات ببخشند ولی خورد زمین در همین فاصله هم کنده شد از لولا در رد شدند آن همه نامرد از آن در با پا تا که افتاد به رویِ بدنِ زهرا در بچه سید نشدم دستِ خودم نیست ولی وسطِ روضه دلم گفت بگویم مادر کربلا جلوه ی هفتاد وسه تَن می شد اگر اندکی تاب میاورد در آن غوغا در آه! ای فاطمه؛ ای علتِ لبخندِ علی رفتی و بعدِ تو انداخت زِ پا او را در ما فقیریم و یتیمیم و اسیریم همه جز تو فریادرسی نیست بیا بُگْشا در با دعای فَرَجت از خودِ خورشید بخواه تا کمی باز کند روی همه دنیا در...
گویَند علی می زده صد وصله به کفشَش ای کاش دلِ خسته ی من کفشِ علی بود
گویَند علی می زده صد وصله به کفشَش ای کاش دلِ خسته ی من کفشِ علی بود
مرغ از قفس پرید، ندا داد جبرئیل اینک شما و وحشت دنیای بی علی💔
بی‌تو بهار قسمتِ مردم نمی‌شود هادی اگر تویی که کسی گُم نمی‌شود
کِی شود حُر شَوَم و توبه‌ی مردانه کنم؟ سینه ام را ز چه مَنزلگهِ بیگانه کنم؟ سینه ویران شده‌ی توست به والله حسین گنج را من طلب از سینه‌ی ویرانه کنم‌ ای تو مستانگی من! چه لزومی دارد عشقِ تو باشد و من باده به پیمانه کنم میروَم هیئت و در بَدو ورودَم زین پَس مشکلی نیست اگر نیّت میخانه کنم آه اگر شمع تویی تا به اَبد شرمَم باد خنده بَر حالِ پُراز گریه‌ی پروانه کنم‌ ای سَرِ نیزه نشین کاش نسیمی بودم تا که گیسویِ پریشانِ تو را شانه کنم بار‌ها توبه شکستَم تو، ولی بخشیدی کِی شَوَد حُر شَوَم و توبه‌ی مردانه کنم؟!
لبخَندِ خُدا بَسته به لَبخَندِ حُسین است پَس باش پیِ آنچه خوشایَندِ حُسین است تَعریفِ مَن از عشْق هـَمان بود که گُفتَم در بَندِ کَسی باش که دَر بَندِ حُسین است دَر مَعرکه اَز سَنگدلان حُرّ بِتَراشَد این ویژگیِ چَشمِ هـُنَرمَندِ حُسین است
اربعین موکب به موکب چای شیرین میخورم آه شیرین تر از آن در کربلا جان دادن است
‌گمنامیِ او را نفهمیدند نامی‌ها هرگز نشد آشفته از بی‌احترامی‌ها آری نشان از داغیِ بازارِ تهمت‌هاست وقتی که خالی می‌شود دورت ز عامی‌ها در مهربانی شُهره بود آنقدر که حتّیٰ خوردند از نانِ حلالِ او حرامی‌ها! حتّیٰ سگی را رد نکرد از سفرهٔ لطفش لبخند می‌زد در جوابِ بی‌مرامی‌ها در بینِ شهری که محبّت را نمی‌فهمید تنها حسن هم‌سفره می‌شد با جذامی‌ها من شَک ندارم کامِ او با زهر شیرین شد زهری که مرهم بود خود بر تلخکامی‌ها...
آن روزها دستِ پدرها بس که خالی بود یک مشهدِ ساده برامان خوش‌خیالی بود از چاه‌های نفت، سهمِ ما علاالدّین! از عیشِ دنیا سهمِ ما چایِ ذغالی بود کفشِ دوخطّ‌ِ میخی و آتاری و تیله دار و ندارم کارت‌های فوتبالی بود عکسِ حرم را بوسه می‌زد کودکی‌هایم عکسی که روی سکّه‌های صدریالی بود عکسی که هرشب پیشِ چشمِ مادرم تا صبح تنها دلیلِ گریه‌های پشتِ قالی بود دستِ پدر از قُلّکِ من بود خالی‌تر آری همیشه مادرم بُغضَش سُفالی بود گاهی پدر از طُرقبه می‌گفت امّا حیف هرسال جیبِ او دچارِ خشک‌سالی بود نه اهلِ مشهد نه ولیکن ریشه‌ام آنجاست جایی که شوقِ سال‌های نونهالی بود همراهِ اتوبوسِ بنزِ سیصد و دو، گاه می‌رفت تا مشهد دلم! بَه‌بَه! چه حالی بود آقا نوارِ " لالهٔ خوشبو رضا " بُگْذار فامیلیِ آقای راننده وصالی بود یک فرفره، یک زنجبیلِ پیچی و یک عطر سوغاتِ خوبِ روزهای خردسالی بود با پردهٔ نقّاشی صحنِ حرم عکسی… انداختیم و من لباسم خال‌خالی بود یَخمَک به دستم بود و می‌رفتم حرم سرمَست لب‌هام غرقِ خنده‌های پرتقالی بود . با اوّلین پرواز امروز آمدم مشهد... جای منِ آن روزها بدجور خالی بود مادر! دوباره گم شدم در کوچهٔ سرشور کو آن مسافرخانه‌ای که این حوالی بود؟ مادر! به جای تو زیارت کردم آقا را بابا! هوای طُرقبه امروز عالی بود…
گفتم خدایا دشمنانم را بگیر از من اینگونه شد دیگر ندیدم دوستانم را