eitaa logo
به وقت شاعری
398 دنبال‌کننده
479 عکس
489 ویدیو
0 فایل
عشق حسین"ع" خوب ترین انتخاب بود مدیر کانال: طلبه ای که شعر شعارش است تا شعائر را احیا کند @Jalali_1378 ادمین تبادل👇👇 @hrpb1371 🚫اشعار فقط فوروارد شود😗
مشاهده در ایتا
دانلود
تندیس حقوقِ بی‌بشر: اسرائیل آمیزه‌ای از جنون و شر: اسرائیل ای دل! به هواخواهی یاران شهید فریاد بزن که
نشستم بر مزار کودکانم، آه، غمگینم مگر بر آتش این سینه گردد اشک، تسکینم منم باغ گلی که غنچه هایم را لگد کردند درون سینه‌‌ام دشتی پر از گل‌های خونینم منم آن مادری که پا به پای کودکش زخمی‌ست و هر شب موشکی تب دار می‌آید به بالینم بگو خمپاره ها دست از سر گهواره بردارند بگو آژیرها ساکت، که لالایی ست تلقینم زمین دور سرم چرخید، وقتی سینه‌ام میسوخت جهان! پا بر دلم نگذار، من میدانی از مینم چه سِیلی راه افتاده‌ست در چشمان بی تابم نمی دانم که با چشمان مات خود چه می‌بینم خداوندا خداوندا خداوندا خداوندا پر از اشک و مناجاتم، پر از لبیک و آمینم به صفحه صفحه‌‌ی تاریخ عالم نام من پیداست به صفحه صفحه‌‌ی تاریک عالم، برگ زرینم چه تقویمی‌ست که رخت عزا را در نیاوردم پر از لبخند تلخم، خالی از یک اشک شیرینم اگر اسحاق و ابراهیم را، یعقوب و یوسف را درون سینه دارم، لیک اسلام است آیینم منی که روزگاری قبله گاه مسلمین بودم مبادا دست بردارم، نخواه از پای بنشینم مسلمانان مسلمانان مسلمانان مسلمانان بپا خیزید فرزندان من، یاران دیرینم اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّار تفسیر من است ای دوست که من دست خدا در آستینم، من فلسطینم
امروز اگر چه اشک غم می ریزیم از داغ شهیدان وطن لبریزیم والله اثر نماند از اسرائیل روزی که به امر رهبری برخیزیم
کجاست آخر این قصهٔ تمام‌شده؟ مزار اینهمه گنجشک قتلِ عام‌شده؟ کجاست آخر دنیا؟ کجاست روزنه‌اش؟ که وارهیم از این خاک انهدام شده؟ کجاست خانه‌ات ای کودک فلسطینی؟ مگو به جنگ همه عمر تو حرام شده؟ هنوز بابت جرم نکرده محکومی؟ و یا به مرگ، ز تو رفع اتهام شده؟! «جنون نسل‌کشی» و «سکوتِ بی‌طرفی»؟ کجاست آخرِ انسانِ دیو و دام شده؟! مگر که بدتر از این نیز می‌توان بودن؟ از این نفوسِ پر از ظلم و از ظلام شده ؟ کجاست غیرت و وجدان و مهر و داد کجاست؟ مگر ذخیرهٔ انسانیت تمام شده؟! گذشت آنکه به یک غم، هزار دل می‌سوخت دریغ از آنهمه شمشیرِ در نیام شده دریغ از آنهمه فریادها که خاموشند دریغ از آنهمه گردن‌کشانِ رام شده شگفت از اینهمه سرمای آتش دوران بسا دلا که در این کوره، خشت خام شده! میان اینهمه کشته کدام را گریم؟ مرا که گریه یکی عادت مدام شده یکی‌ست شانه، ولی سی هزار تابوت است یکی‌ست دل، که مهیای ازدحام شده من و توایم و همین، چاره چیست؟ باید رفت به سوگواری یاران لاله‌فام‌شده من و توایم و بله، بهتر از من و از تو ستاره‌ای‌ست که دیشب نصیب شام شده من و توایم و نه...، از دور می‌رسد آواز گمان کنم که در آن سوی شب، قیام شده گمان کنم که نسیم شهید در راه است خوشا‌ هر آنکه نصیبیش در مشام شده به سوی کودک غزه، دویده طفل یمن خوشا مودّت پاکان یک‌مرام‌شده پس از هزار مصیبت پس از هزاران داغ بیار مژده که هنگام انتقام شده صدای صبح می‌آید، صدای بیداری‌ست کسی برای اذان بر فراز بام شده
از تبار سینه سرخان، از تبار غزه‌ام داغدار نسل لاله، داغدار غزه‌ام مثل ابری من پر از دلشوره‌ی باریدنم رودی از چشمم که اینک رهسپار غزه‌ام وامدار رنگ شب از آسمان غربتم پرچم درد شهیدانِ دیار غزه‌ام می‌رسد روزی به پایان تلخی این قصه هم من همان روز خوشی، از روزگار غزه‌ام ندبه‌ی چشم انتظاری از گلوی جمعه‌ام مژده‌ی فتح از بلندای منار غزه ام
تا بگیری پاسخت را خیره در چشمم شدی گاه پرسش هرقَدَر دشوار باشد بهتر است چشم عاشق چون نداند قدر روز وصل را دائما در حسرت دیدار باشد بهتر است
هم غزل هم مثنوی، تو شعر موزون منی بی تو من تک بیتی از یک شاعر افسردہ ام
گاهي تمام آبي اين آسمان ما يکباره تيره گشته و بی رنگ ميشود
دوری اش هر چند سخت اما تحمل کردنیست لا اقل از دیدن او با رقیبان بهتر است...