💠 #مقاله اول کتاب شرح حدیث جنود عقل و جهل
👤 حجت الاسلام #یقینی
📆 خلاصهای از جلسه ۹ آبان ۱۴۰۲
🔹سماعه ابن مهران از امام صادق(ع) نقل میکند: "اِعْرِفُوا الْعَقْلَ وَ جُنْدَهُ وَ الْجَهْلَ وَ جُنْدَهُ، تَهْتَدُوا"
🔻در نزد امام صادق (ع) بودیم و گروهی از پیروان ایشان هم حضور داشتند. بحث عقل و جهل پیش آمد. امام (ع) فرمودند: عقل را بشناسید و لشکرهایش را. جهل را هم بشناسید و لشکرهایش را. اگر این کار را بکنید هدایت میشوید.
🔻در خبر است از امام صادق(ع) که صحبتی در محضرشان پیش آمد که چه شد که بنی امیه مردم را گمراه کردند و به بی دینی کشاندند؟ فرمودند: از ایمان برای مردم سخن گفتند، اما از کفر سخن نگفتند.
🔻بنی امیه آمدند ایمان را به مردم گفتند چیست. ایمان چیه؟ حج و زکات و خمس و نماز و روزه است. اینها را گفتند برای مردم. حتی جهاد است. این را هم برای مردم گفتند. زمان بنی امیه جهاد هم بود! جهاد با رومیان بود و جهاد با کفار. اما نگفتند که دین اطاعت از طاغوت نیست. کفر را به مردم معرفی نکردند که کفر عبارت است از اطاعت از طاغوت،کفر عبارت است از اینکه در همان حالی که ادعای دینداری داری، در همان حال پیروی از هوا و هوس کنی. اینگونه مردم را به انحراف کشیدند.
⬅️ بعد از چند سال، فساد به حدی رسید در جامعه و شهر های دینی که مثلا وقتی که میخواستند فرد فاسدی را برای یک مجلس فسادی ببرند که مجلس گردانی کند،از مدینه میبردند.
🔹یک قاعده است که "تُعرَفُ الاشیاءُ بأضدادها" اگر ما یک شناخت دقیقی از چیزی میخواهیم پیدا کنیم باید بدانیم چه چیزهایی این نیست.
⬅️ امام صادق(ع) اینجا چه میفرمایند؟ میفرمایند عقل را بشناسید و لشکریانش را، جهل را بشناسید و لشکریانش را تا هدایت شوید. یعنی برای اینکه ما هدایت شویم باید جهل را که ثمره و محصولش میشود کفر، بشناسیم.
🔻جهل به معنای فقدان علم نیست. جهل را در مقابل عقل قرار میدهند. یعنی من عقلانیت ندارم،حکمت ندارم.
⬅️ فرمایش امیرالمومنین(ع) در نهجالبلاغه جزو کلمات قصار است. میفرمایند: "رُبَّ عَالِمٍ قَدْ قَتَلَهُ جَهْلُهُ، وَعِلْمُهُ مَعَهُ لا يَنْفَعُهُ" . چه بسیار عالمی که جهلش او را کشت. پس ببینید عالم است، جهل به معنای فقدان علم ظاهرا ندارد. بله! ولی اینجا منظور از جهل فقدان علم نیست. شاید در آن موضوع علم هم دارد، اما به دردش نمیخورد، چون عقلانیت ندارد.
⬅️ این جهل در مقابل عقل است و اگر بخواهیم این جهل را برطرف کنیم باید دست به دامان عقل بشویم که لزوما با سواد به دست نمیآید. لزوما با تحصیلات دانشگاهی و حوزوی به دست نمیآید. این عقلی که امام میفرمایند عقل عملی است.
🔹فقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع): "إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ خَلَقَ الْعَقْلَ وَ هُوَ أَوَّلُ خَلْقٍ مِنَ الرُّوحَانِیِّینَ عَنْ یَمِینِ الْعَرْشِ مِنْ نُورِهِ."
امام علیه السلام وارد توضیح این عقل و لشکریانش و جهل و لشکریانش میشود. میفرمایند که این اولین خلق خداست از موجودات روحانی و مجرد. از سمت راست عرش و از نور خودش آن را آفرید.
🔻سپس جهالت را از دریای تاریک ظلمانی آفرید.
🔻سپس برای عقل هفتاد و پنج لشکر قرار داد، نه لشکریان! بلکه لشکر، که هرکدامشان یک لشکر هستند.
سپس به جهل نیز هفتاد و پنج لشکر عطا کرد.
🔹آن هفتاد و پنج لشکری که به عقل داد امام چندین تا از آنها را نام میبرد و میفرماید: تمامی این جنود عقل جمع نمیشود، مگر در پیامبری یا جانشین پیامبر که هم شأن و رتبه پیامبر باشد یا مومنی که خدا گرفتار کرده قلب او را، آزموده قلب او را، مبتلا کرده قلب او را، برای رسیدن به ایمان. اما شیعیان ما بالاخره بعضی از این جنود را دارند، نه اینکه همه آنها را داشته باشند، تا وقتی که به طور کامل با تربیت کردن خودشان از جنود جهل مبرا و پاکیزه شوند. وقتی که به طور کامل صفات رذیل را از قلب خودش دور کرد آن وقت او هم در درجه انبیا و اوصیا الهی قرار خواهد گرفت و به این مرحله دست نمی یابد مگر با شناخت عقل و جنود عقل و پرهیز از جهل و جنود جهل.
[[ ashabolhossein.ir ]]
[[ @ashabolhossein_ir ]]
💠 #مقاله دوم کتاب شرح حدیث جنود عقل و جهل
👤 حجت الاسلام #یقینی
📆 خلاصهای از جلسه هفتگی ۱۶ آبان ۱۴۰۲
🔹در آغازین فرازهای حدیث جنود عقل و جهل امام علیهالسلام میفرمایند که: خداوند تبارک و تعالی عقل را آفرید و آن را اولین مخلوق از روحانیین قرار داد. و عقل را از نورش آفرید.
در ادامه می فرماید: "عن یمین عرشه" چه بسا مقصود این باشد که این عقل یک وجود با یمن و با میمنت است. میفرماید او را از چه آفرید؟ "من نوره" از نورش، این نوری که از حقیقت خود او صادر شده است.
🔻"الله نور السموات والارض" خدا نور آسمانها و زمین است، روشنایی آسمانها و زمین است. نور اثر ذات پروردگار است. خاصیتش ظهور است، روشنایی است. پس اینجا هر حقیقتی، هر کمالی که در این نور باشد، این در حق تبارک و تعالی هم هست و این نور ویژگیاش این است که همهی ذات حق تبارک و تعالی در او ظهور حداکثری دارد.
🔻حضرت حق تبارک و تعالی جدای از آثارش نیست، جدای از آیاتش نیست. در آثارش است، در آیاتش است. در عین حال از این آثار و آیات جداست. چرا؟ چون شأنش اجل از آن است که محدود به این آثار و آیات باشد.
🔹میفرماید که عقل را از چه آفرید؟ "من نوره" پس الان بین این عقل و خداوند تبارک و تعالی یک واسطهای هست، آن واسطه چیست؟ نور حق است که ظهور اعظم حق تعالی است، تجلی اعظم حق تعالی است. خب حالا این عقل چیست؟ با این قرائن ما متوجه میشویم که پس منظور از این عقل احتمالا چون دارد میگوید: "من نوره" یعنی از مرتبهی ذات حق میآید پائین، میرسیم به مرتبهی ظهور حق. این اثر مستقیم ظهور نخستین و صادر اول است. بر این اساس امام رضوان الله علیه میفرمایند که این عقل که از آن اسم برده شده، عقل کلی عالم کبیر است. عالم کبیر عالمیست که بر این عالم طبیعت و عوالم مافوق عالم طبیعت احاطه دارد.
🔻اول خلق خدا حتما کاملترین مخلوق است که میشود این عقل. که خداوند تبارک و تعالی فرموده ویژگیاش، همین کمال اوست. ویژگیاش این روحانیتش است. روح انسان هم از همین حقیقت است. خود این حقیقت هم روح است. جاهای مختلف در احادیث از آن تعبیر شده به "عقل" اما در قرآن کریم تعبیر شده به "روح".
🔻وقتی شیئی در مراتب بالای وجود است، صادره از نور خدای تبارک و تعالی است، اول خلق از روحانیین است، خلق اول است، باید کامل باشد. وقتی میگوییم کامل باشد یعنی در اعلی درجهی فعلیت است. هیچ قوهای در او نیست که فعلیت پیدا نکرده باشد.
🔹خب بعضی از محدثین گفتند این منظور همون قوهی عاقله انسان است، این "اول ما خلق الله العقل" همان قوه عاقله انسان است، همین است که انسان میتواند تعقل کند ولی این با ظاهر حدیث نمیخواند. در حدیث تامل کنیم؛ این نیست. چون در این حدیث شریف میفرماید که "اول خلق من روحانیین" اولین خلق است از روحانیین؛ آن وقت اگر که این قوه عقلانیت انسان باشد این قوه عقلانیت تابع نفس انسان است و نمیتوان گفت نفس انسان اولین خلق از روحانیین است؛ زیرا این توابع فاسدی پیدا میکند.
🔹مرتبهی نازلهی این عقل چیست؟ وهم است. وقتی او میخواهد در عوالم زیرین نمود پیدا کند، به صورت وهم نمود پیدا میکند. که آن وقت این وهم، منشأ پیدایش شیطنتهاست. بنابراین؛ خود شیطان هم ظهوری از مظاهر حق تبارک و تعالی است.
🔻آنچه که لازمه ذاتی شیطان است، مکر است. فرمود: "فَلِلَّهِ الْمَكْرُ جَمِيعاً" همهی مکر از آن خداست. پس آن مکر شیطان هم از آن خداست.
[[ ashabolhossein.ir ]]
[[ @ashabolhossein_ir ]]
💠 #مقاله ششم [مقصد اول] کتاب شرح حدیث جنود عقل و جهل
👤 حجت الاسلام #یقینی
📆 خلاصهای از جلسه ۲۳ آبان ۱۴۰۲
🔹هر کدام از اخلاق ناپسند که به فرموده امام صادق(ع) یک لشکر از لشکریان جهلاند، مزارعی هستند که یک محصولی دارند و آن محصول گناه است.
🔹اولین لشکر از لشکریان عقل عبارت است از خیر که در مقابل شر است. خدا خیر محض و منشأ خیر است. از خدا جز خیر صادر نمیشود. عقل بالاترین مرتبهی خلق و خیر را میان مخلوقات دارد، نقطهی مقابلش چیست؟ جهل است. پس آن کمترین بهتره از خیر را دارد و نمود آن میشود شر.
🔻اگر بالاترین مرتبهی وجود در بین مخلوقات میشود عقل، آن پایین ترین مرتبهای که مرتبۀ بروز جهل است، کجاست؟ میشود همین نشئه طبیعت.
🔻جهل کجا بروز پیدا میکند؟ در انسان بروز پیدا میکند، چرا که اختیار دارد و میتواند با ارادهی تشریعی پروردگار مخالفت کند. پس شر کجا بروز پیدا میکند؟ در رفتار انسان؛ در نفس انسان؛ در صفات انسان.
🔹لشکر را در کجا میفرستند؟ آنجایی که محل تقابل است، محل تضاد است. خب طبقات عالم ملکوت که همه تحت امر عقل و خیر اند. کجاست که تقابل خیر و شر و عقل و جهل صورت میگیرد؟ این عالم طبیعت است؛ حالا این وجود انسان که محل درگیری بین این خیر و شر است، این فطرت انسان وقتی به فعلیت تام میرسد که تربیت شود.
🔹انبیای الهی آمدند دو چیز را در وجود ما زنده کنند. آن دو چیست؟
🔻اول رغبت برای رسیدن به مرتبهی کمال مطلق.
🔻دوم نفرت نسبت به پستیها. هرچه انسان بزرگی و عظمت درونیاش بیشتر باشد، بیارزشی این متاع دنیا بیشتر در نظرش جلوهگر میشود.
🔹چرا من چیزی را که بسیار بدیهی و روشن است فطری تلقی میکنم؟ چون از جان خودم است. اما یک چیزی هست که نمیتوانم! بدیهی و روشن بدانم. بلکه باید برای آن استدلال و اثبات کنم. آیا این جدا از فطرت است؟ نه! این جدا از فطرت نیست. چون زمانی که آن را با عقل خود در حال کشف هستی این عقل مربوط به همان سرشت انسانی است که تو را از آن حیوان جدا میکند. پس این جدا از فطرت نیست. پس من چرا آن را بدیهی نمیبینم و باید اثباتش کنم؟ چون هنوز این مرتبه از فطرت در وجود ما فعلیت پیدا نکرده، بالقوه است. اما همه این حقایق در وجود پیامبر اکرم(ص) بالفعل شده که این برابر است با دین.
🔹هر هوسی یک حجاب روی فطرت میاندازد، هر حرکت غضبآلودی یک حجاب رویش میاندازد، هر شیطنتی یک حجاب روی آن میاندازد. ما گرفتار سه رفیق بد هستیم، این سه رفیق بد چه کسانی هستند؟ به قول ابن سینا در کتاب حی بن یقظان: شیطنت، قوۀ غضب و دیگری شهوت. یک ابلیس همراه ما است، یک گرگ همراه ما است و یک خوک همراه ما است.
تلگرام | اینستاگرام | آپارات | سروش | ایتا | روبیکا | بله