eitaa logo
کانال عاشقان ولایت
4هزار دنبال‌کننده
33هزار عکس
37.5هزار ویدیو
34 فایل
ارسال اخبار روز ایران و ارائه مهمترین اخبار دنیا. ارائه تحلیلهای خبری. ارائه اخرین دیدگاه مقام معظم رهبری . و.... مالک کانال: @MnochahrRozbahani ادمین : @teachamirian5784 حرفت رو بطور ناشناس بزن https://harfeto.timefriend.net/16625676551192
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻 | ۸ اسفندماه ۱۴۰۱ 💫 : امروز جوانها باید خردمندی، معرفت و دانش، ایمان، همبستگی و یکپارچگی خودشان را هرچه ممکن است، تقویت کنند، درست همان مناطقی که دشمن میخواهد تقویت نشود. 🗓 ۱۳۷۹/۰۵/۰۵ 🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت کانال عاشقان ولایت در سروش 👇👇 🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat کانال عاشقان ولایت در ایتا 👇👇 🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat گروه عاشقان ولایت جهت ارسال پیام و کلیپهای صوتی و تصویری اعضای محترم 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2319646916C0726ebeebb 🍃🌺🍃🌸🍃🌼🍃
هشتم اسفند سالروز درگذشت کارگردان و نویسنده انقلابی سلحشور روح انقلابی بودن و انقلابی ماندن را در سینه سینمای ایران دمید و تا آخرین لحظات زندگی بر پای این عقیده استوار بود و او خود را همیشه نریمان گردان کمیل سینمای انقلاب می‌دانست، آنجا که حتی در روز‌های سخت بیماری گفت: «من طرفدار سینمای اسلامی‌ام و نه این سینمایی که وجود دارد. اگر انرژی‌مان را برای تجلی و ظهور سینمای اسلامی بگذاریم یقینا بخش اعظمی از انقلاب را احیا کرده‌ایم. اگر کسی دنبال دنیا و نشان دادن خودش است این سینمای اسلامی، انقلابی و جنگی ما نیست. فرقی نمی‌کند چه سینما، چه تئاتر و چه تلویزیون.» فرج‌الله سلحشور، سرانجام پس از ماه‌ها تحمل درد و رنج بیماری در هشتم اسفند ماه سال ۱۳۹۴ به دیدار محبوبش شتافت. در بخشی از پیام تسلیت مقام معظم رهبری در پی درگذشت مرحوم سلحشور آمده است: «آثار پر آوازه و ماندگار این هنرمند با ایمان که مرز‌های کشور را درنوردیده و مایه آبرو و اعتبار هنر سینمای ایران در چشم ملت‌های دیگر کشور‌ها گشت، بی‌گمان در شمار حسنات بازمانده از وی و موجب اجر الهی و نام نیک مردمی ایشان خواهد بود ان‌شاء‌الله.» ┄┅═✧❀💠❀✧═┅┄ 🆔 @ashaganvalayat
10.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺مشکل جهانی پیاز؛ هر کیلو ۱۰۰ دلار! 🔹شبکه قطری الجزیره در گزارشی درباره افزایش شدید و جنون آمیز قیمت پیاز، این امر را یک مشکل جهانی عنوان کرد که ناشی از عوامل فصلی، خصوصا سیلاب های شدید در کشورهای تولید کننده اصلی یعنی هند و پاکستان و کاهش تولید این محصول می باشد. 🔹جنگ اوکراین که باعث افزایش مالیات و هزینه بالای حمل و نقل در سطح جهانی شده نیز یکی دیگر از عوامل این مساله است. السلام علیک یا ابا صالح مهدی: لطفا کانال های خبری تحلیلی عاشقان ولایت.* را به دوستان خود معرفی کنید 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 کانال عاشقان ولایت در ایتا 👇👇 http://eitaa.com/ashaganvalayat 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣زنگ خطری که هایپرسونیک ایرانی برای دشمنان به صدا درآورد؛ رسانه‌های عربی پیرامون موشک ایرانی چه گفتند؟! 🔺 اظهارات اخیر سردار حاجی‌زاده درباره دستآوردهای موشکی ایران بازتاب گسترده‌ای داشت و رسانه‌های عربی بلافاصله به این موضوع پرداختند. 🔺 شبکه سعودی "الحدث": ایران به دنبال زمان مناسب برای رونمایی از موشک هایپرسونیک فرا صوت خود است!! 🔺 شبکه "العربی": در راستای اظهارات حاجی‌زاده فرمانده نیروی هوافضای سپاه می‌توان گفت که این تهدیدات و هشدارها پیام واضح ایران به اروپاست!! 🔺 شبکه "الشرق": صحبت از موشکی با سرعت 12 ماخ به میان آمده که سرعت بسیار بالایی است یعنی معادل موشک کینژال روس‌ها که پیشرفت بسیار بزرگی است!!
32.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
السلام علیک یا ابا صالح مهدی: ♦️نگاهی به چهار بحران ارزی طی ۱۱ سال 🔹دهه ۹۰ اقتصاد ایران از نظر بحران‌های ارزی متعدد نمونه‌ای کم‌نظیر در تجربه جهان است. سه بحران ارزی رخ‌داده در این دهه شوک‌های منفی بزرگی به اقتصاد وارد کردند. سریال بحران‌ها با اپیزود چهارمی هم در سال ۱۴۰۱ همراه شد تا مشخص شود ریشه این شوک‌های سنگین اقتصاد ایران هنوز از سوی سیاستگذاران درک نشده تا درمانی صورت گیرد. 🔺دکتر مسعود نیلی، اقتصاددان، در برنامه حکمرانی خوب این چهار بحران ارزی را برمی‌شمارد و علت پیدایش هر کدام را مرور می‌کند. فهم علت‌هایی که قیمت ارز را از فروردین ۹۰ تا کنون بیش از ۳۶ برابر (در آخرین آمار نزدیک به ۵۰ برابر) کرده است، برای سیاستگذاری کلان ایران بسیار حیاتی است لطفا کانال های خبری تحلیلی عاشقان ولایت.* را به دوستان خود معرفی کنید 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 کانال عاشقان ولایت در ایتا 👇👇 http://eitaa.com/ashaganvalayat 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
رهبر فقط سید علی: آقای ✅۱۴۰/۱۲/۷ ✨بسم‌الله الرحمن الرحیم ✨و افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد ✨سلام علیکم جمیعا ✅این روزها حرف زدن در مورد مسائل اقتصادی سخت شده اما حقایق رو باید بگیم تا در تاریخ بماند ✅بعد از چهل و پنج سال که از جمهوری اسلامی میگذره ، ما همه جور دشمنی رو دیدیم ✅از جنگ سخت گرفته تا تحریم و حالا که در جنگ نرم هستیم ✅اول دشمن خیال میکرد میتونه با زور با این مردم طرف بشه ولی دید که اگر کل دنیا هم متحد بشن برای از بین بردن این کشور ، باز هم زورشون نخواهد رسید ✅برای از پا درآوردن این مردم شروع کرد به ایجاد مخوفترین سازمان تحریم و هر چه میتونست ما رو تحریم کرد تا فلج بشیم ولی باز هم نتونست کاری بکنه و این مردم کماکان پشت این انقلاب موندن ✅بعد از اون فهمید که باید کشور رو از داخل مثل موریانه تهی کنه ✅به همین خاطر شروع به راه اندازی جنگ بزرگ فرهنگی کرد ✅از تهاجم فرهنگی به شبیخون فرهنگی و بعد از اون ناتوی فرهنگی در ناتوی فرهنگی دیگه تقسیم کار شده بود بین کشورهای دشمن تا هر کدوم یک نقطه رو هدف بگیرند ✅یواش یواش تونست با این تهاجم فرهنگی دو سه نسل بعد از انقلاب رو با خودش همسو کنه و میوه این همسو سازی رو در فتنه اخیر چید ✅بگذارید یه مقدار شفاف تر بگم ✅وقتی شروع کرد به تاثیر گذاری روی جوانان ما ، در مسیر این تاثیر گذاری رسید به مدارس ما اینجا بود که عوامل غربزده در غالب استاد هم به عنوان کاتالیزور این دگردیسی در دانشگاهها به این تاثیرپذیری جوانان از فرهنگ غربی کمک کردن ✅برای همینه که وضعیت دانشگاههامون الان اینقدر از لحاظ فرهنگی خرابه ✅و بالاخره تونست میوه این درخت سی ساله رو در فتنه اخیر بچینه و خروجیش شد وضعیت بی حجابی امروز ما در جامعه 1⃣ادامه دارد🔻🔻🔻
رهبر فقط سید علی: ✅وقتی دید که با همسوسازی مردم میتونه اینجوری تو وسط جامعه اسلامی به راحتی مانور بی حجابی بده ، فهمید که باید این روش ادامه پیدا کنه ✅پس نوع جنگیدنش رو عوض کرد دیگه جرات جنگ سخت رو نداره چون واقعا زورش نمیرسه که اگر میرسید ثانیه ای مکث نمیکرد برای نابودی این کشور ✅حالا باید بره سمت جنگ اقتصادی و جنگ ارزی ✅منتهی با دو مقوله ترس و طمع درمردم ✅که یک روش ناجوانمرادنه و در عین حال مخربه این جنگ برد کامل برای دشمنه ‼️یعنی چی ؟ ✅وقتی جنگ ارزی راه میفته مردم میترسن از چی؟ از اینکه سی سال کار کردن بازنشسته شدن ، چند میلیون پول دستشون اومده و میخوان با سرمایه گذاری این پول بقیه زندگیشون رو سر و سامون بدن ✅میخوان دختر شوهر بدن برای پسرشون زن بگیرن جوان مملکت پول جمع کرده کار راه بیندازه و این پول داره هر لحظه کم ارزش تر میشه ✅بهترین راه اینه که پول از تولید خارج بشه بره به سمت دلالی ✅و چه چیزی بهتر از دلار ✅در فتنه ٨٨ فهمیدن که رسانه ها بهترین ابزار برای تاثیر گذاری بر روی مردم و مهندسی افکار عمومی است ✅از این رو رسانه رو هم وارد جنگ ارزی کردن ✅ایجاد موج تحریک مردم در راستای ایجاد ترس و همچنین ایجاد طمع در دستور کار قرار گرفت ✅این دو تا خروجی خواهد داشت و در هر دو صورت برد دشمنه ✅چرا ؟ الان توضیح میدم ✅وقتی مردم وارد بازار ارز بشن و پولشون رو تبدیل به دلار کنند قیمت دلار بالا خواهد رفت و جنگ ارزی در راستای بی ارزش سازی پول ملی موفق خواهد شد و اقتصاد کشور فلج میشه و این یعنی نابودی نظام ✅یا اینکه نظام میتونه با هر سیاستی به یکباره قیمت دلار رو پایین بیاره اونموقع اون مردمی که با حرص و طمع رفتن دلار خریدن با سر به زمین میخورن وقتی با سر به زمین بخورن به شدت عصبانی میشن و میریزن کف خیابون برای از بین بردن نظام ✅برای همینه میگم دشمن طراحی عجیب و غریبی کرده برای همینه بارها میگفتم وارد بازار ارز نشید ✅عاقبت این کار بسیار شوم خواهد بود ✅تلفیق عصبانیت این دسته از مردم با بی حجابی کف خیابون ، دیگه جمع کردنش کار هر کس نیست ✅ما داریم به اون تقابل عظیم خیابونی نزدیک میشیم 2⃣ادامه دارد لطفا کانال های خبری تحلیلی عاشقان ولایت.* را به دوستان خود معرفی کنید 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 کانال عاشقان ولایت در ایتا 👇👇 http://eitaa.com/ashaganvalayat 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
تجمع گسترده دلالان دلار در مشهد برای فروش دلار/سقوط دلار از ساعاتی پیش آغاز شده است لطفا کانال های خبری تحلیلی عاشقان ولایت.* را به دوستان خود معرفی کنید 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 کانال عاشقان ولایت در ایتا 👇👇 http://eitaa.com/ashaganvalayat 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
13.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وقتی فک و فامیل‌هاتو با خاور میریزی توی فدراسیون :) 😐🤨🧐 🆔 @ashaganvalayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣هشدار مردم در حباب ارز قرار نگیرند لطفا کانال های خبری تحلیلی عاشقان ولایت.* را به دوستان خود معرفی کنید 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 کانال عاشقان ولایت در ایتا 👇👇 http://eitaa.com/ashaganvalayat 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 استندآپ کمدی یک روحانی از ماجراهای خنده‌داری که‌ در یک مجلس ختم اتفاق می‌افتد!😜 لطفا کانال های خبری تحلیلی عاشقان ولایت.* را به دوستان خود معرفی کنید 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 کانال عاشقان ولایت در ایتا 👇👇 http://eitaa.com/ashaganvalayat 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
13.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 ساخت پل شناور بی‌سابقه در زمان دفاع مقدس و در مناطق جنگی❗️ ◇ « پلی به طول ۱۳ کیلومتر برای وصل کردن ساحل هورالهویزه به جزایر مجنون» ◇ ، قائم مقام لشکر مهندسی ۴۳ امام علی (ع) از ویژگی‌ها و نحوه‌ی ساخت پل خیبر می گوید.. 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تجمع بانوان روبروی مجلس برای اعتراض به «بی‌حجابی» ساعاتی پیش تعدادی از بانوان در اعتراض به «وضعیت فعلی بی حجابی» در جامعه، ‌مقابل مجلس شورای اسلامی تجمع کردند. لطفا کانال های خبری تحلیلی عاشقان ولایت.* را به دوستان خود معرفی کنید 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 کانال عاشقان ولایت در ایتا 👇👇 http://eitaa.com/ashaganvalayat 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️حاج حسین خرازی گفته بود تو عملیات خیبر (عملیاتی که از ناحیه دست جانباز شدند) فرشته‌ها اومدن روح من‌رو ببرن، من گفتم فعلا می‌خوام برای خدا بجنگم... 🔻مگه قرآن نفرمود وقتی اَجَل کسی برسه، فرشته مرگ یک لحظه بهش مهلت نمیده؟ پس مجاهد فی سبیل‌الله به کجا رسیده که به ملک‌الموت میگه من هنوز تو این دنیا کار دارم؟ 👤راوی: حجت‌الاسلام مهدوی بیات شهید آوینی درباره حاج حسین گفته بود: آن آستین خالی که با باد این سو و آن سو می‌شود، نشان مردانگیست. گاهی باد باید فقط به افتخار حسین خرازی بوزد تا نامردهای روزگار رسوا شوند. 🗓 ۸ اسفند، سالروز شهادت شهید حسین خرازی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ سال ۲۰۱۱ با وجود برقراری امنیت همه نگران حقوق بشر در لیبی بودند، از سیاستمداران سازمان ملل تا بوتاکسی های هالیوود. قذافی رفت، کشور چند تکه شد، بازار آزاد برده فروشی شکل گرفت و جنگ داخلی تمامی ندارد. حقوق بشری ها هم رفتند حاجی حاجی مکه، انگار نه انگار لطفا کانال های خبری تحلیلی عاشقان ولایت.* را به دوستان خود معرفی کنید 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 کانال عاشقان ولایت در ایتا 👇👇 http://eitaa.com/ashaganvalayat 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ این فیلم را فقط آنهایی ببینند که به اسم ، در حال هستند !!! 👆 این دیگر حرف ما نیست ، حرف خود آقاست ! 🎥 قسمت مهمی از بیانات رهبرانقلاب در دیدار مردم تبریز که در هیاهوی رسانه‌ها گم شد 🔺انتقاد تامل‌برانگیز و مهم رهبرانقلاب از برخی فعالان مجازی ✅ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷از واحد 8200 ارتش اسرائیل چه می‌دانید؟! لطفا کانال های خبری تحلیلی عاشقان ولایت.* را به دوستان خود معرفی کنید 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 کانال عاشقان ولایت در ایتا 👇👇 http://eitaa.com/ashaganvalayat 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🚨زلنسکی فرمانده ارشد ارتش اوکراین را برکنار کرد🇺🇦 🔹رئیس‌جمهور اوکراین سرلشکر ادوارد میخایلوویچ موسکالوف فرمانده ستاد مشترک ارتش این کشور را از سمت خود برکنار کرد. زلنسکی توضیحی برای برکناری موسکالوف ارائه نکرد. 🔹زلنسکی پیش‌تر نیز دو نفر از مقامات اوکراین را به اتهام خیانت به این کشور برکنار کرده بود. لطفا کانال های خبری تحلیلی عاشقان ولایت.* را به دوستان خود معرفی کنید 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 کانال عاشقان ولایت در ایتا 👇👇 http://eitaa.com/ashaganvalayat 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🔴 یک شهید و بیش از ۳۰۰ مجروح در حمله صهیونیست‌ها به نابلس 🔹در تجاوز نیروهای اشغالگر و شهرک‌نشینان در کرانه باختری در شب گذشته یک تن شهید و ۳۹۰ تن زخمی شدند همچنین منازل، تاسیسات و خودروها در آتش سوخت. لطفا کانال های خبری تحلیلی عاشقان ولایت.* را به دوستان خود معرفی کنید 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 کانال عاشقان ولایت در ایتا 👇👇 http://eitaa.com/ashaganvalayat 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🚨رادان: در حوزه امنیت با کسی تعارف نداریم!!! فرمانده کل انتظامی کشور: 🔷در بحث امنیت قطعاً با کسی تعارف نداریم و به هیچ‌کس اجازه نمی‌دهیم از این خط قرمز ما عبور کند چرا که چنین مسائلی جلوی قطار در حال حرکت توسعه را می‌گیرد. لطفا کانال های خبری تحلیلی عاشقان ولایت.* را به دوستان خود معرفی کنید 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 کانال عاشقان ولایت در ایتا 👇👇 http://eitaa.com/ashaganvalayat 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅باید با صحیفه سجادیه انس بگیریم ✍رهبر انقلاب: «یامن تحل به عقد المکاره و یامن تدفع به حرّ الشدائد» با زبان درخواست و التماس حقیقت را بیان مى‌کند. انسان را به آنچه که هست و کیفیتى که باید پیدا بکند آشنا مى‌کند. ما باید با صحیفه‌ى سجادیه انس بگیریم، و من خواهش مى‌کنم از همه‌ى برادران و خواهران کتاب صحیفه‌ى سجادیه را بگیرند، مطالعه کنند، بخوانند تدبر کنند، هم از توجهى که انسان از دعاى صحیفه‌ى سجادیه به خدا مى‌برد، پیدا مى‌کند، بهره ببرند و هم معارف عظیم این کتاب تالى تلو قرآن و نهج‌البلاغه را یاد بگیرند، و باید دانشمندان و متفکرین و دانایان امور معارف روى صحیفه‌ى سجادیه بیش از این کار کنند. ۱۳۶۶/۰۶/۲۰
🇮🇷 📝 ‏کاربر عربستانی خطاب به آیت الله خامنه‌ای: «دمپاییِ کهنه‌ی شما به پادشاهی آل سعود و‌ تاج و تخت و تمام قصرهایش می‌ارزد.» 🆔 @ashaganvalayat
ادامه ی کنفرانس مهدی اسلامی رهبر فقط سید علی: ✅و البته بگم اینها بازم دچار عجله شدن و به زودی هم بساط شون جمع خواهد شد دشمن در بهترین حالت ولی در بدترین زمان داره نقشه اش رو اجرا میکنه درسته که گذاشته شب عید که زمان خرید مردمه تا نارضایتی اونها رو زیاد کنه ولی تاریخ نشون داده که هیچ نافرمانی مدنی در اسفند به دلیل منتهی شدن به عید اتاق نمیفته و بعد از عید هم بازار ارز به یک رکود عحیبی میخوره ✅دشمن داره سعی میکنه ما رو در مارپیچ سکوت بیندازه تا این نقشه ها رو برای مردم رو نکنیم ولی کور خونده ما در همه حال نقشه های شوم اینها رو برای مردم تبیین خپاهیم کرد تا گولشون رو نخورند ✅الانم میگم ورود به بازار ارز یعنی ضرر شاید یه عده  الان با طمع دوزار پول کاسب بشن ولی شک نکنید با کله زمین خواهند خورد ✅و اما یه حرف خودمونی رفیق ✅تویی که نگرانی نگران نباش ✅آخرالزمانه خیلی ها غربال میشن ✅مگه نگفتن که در آخرالزمان خیلی ها صبح دیندارن ولی شب کافر میشن ✅غربال آخرالزمان که از کار نیفتاده ✅امیرالمومنین علی علیه السلام مگه نفرمودن غربال آخرالزمان یعنی اینکه از یک سوله بزرگ گندم فقط لقمه ای باقی میمونه ✅از این که گریزی نیست از این به بعد چیزهای عجیب و غریبتری رو خواهیم دید ✅پدر و مادرامون پسر و دخترامون خواهر و برادرانمون جلوی چشممون توی غربال آخرالزمان میفتن و هیچ کاری هم از دست من و شما برنمیاد جز روشنگری ✅میدونم خیلی هامون به مرز دق کردن رسیدیم از این وضعیت جامعه وضعیت حجاب وضعیت اقتصاد و ... ✅بخدا خیلی سخته درک میکنم افرادی که تا دیروز سفت و محکم از ولایت و انقلاب دفاع میکردن الان میان تو خصوصی نیش میزنن به نظام و ولایت ✅بالاخره این ریزش باید اتفاق بیفته تا ناخالصی ها بریه و فقط خالصی بمونه ✅رفیق بذار یه حرف دلی بزنم ما دیگه تو بین الطلوعین ظهور هم نیستیم چون از اون هم عبور کردیم و داریم به طلوع خورشید میرسیم این خورشید دیگه عقب گرد نداره و وای به حال اونهایی که توی این مرحله سقوط میکنند میدونید چرا ✅چون خسرالدنیا والآخره میشن چون نه به دنیا میرسند و نه به ظهور و در قیامت هم که ... ✅الان زمان استقامته باید استقامت کرد باید تا میتونید تبیین کنید توی مارپیچ سکوت نیفتید از ملامت ملامت کنندگان هم نترسید که خدا با شماست دلهاتون رو به نور ولایت قوی کنید به ریسمان الهی چنگ بزنید و پشتیبان ولایت فقیه باشید تا از آسیب های غبال آخرالزمان مصون بمونید والسلام علیکم و رحمة الله 3⃣پایان http://eitaa.com/ashaganvalayat 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺لطفا پس از دیدن این کلیپ تصمیم جدی بگیرید که به هیچ گدای خیابانی به هیچ وجه کمکی نکنید لطفا کانال های خبری تحلیلی عاشقان ولایت.* را به دوستان خود معرفی کنید 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 کانال عاشقان ولایت در ایتا 👇👇 http://eitaa.com/ashaganvalayat 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دوگانه کاذب مقاومت-توسعه آیا آمار اقتصادی حیرت آور روسیه در حین جنگ، میتواند مسئولین ایران را بیدار کند؟ آیا ما باید با آمریکا کنار بیایم تا توسعه پیدا کنیم یا باید مقاومت کنیم؟؟🌷🌹 لطفا کانال های خبری تحلیلی عاشقان ولایت.* را به دوستان خود معرفی کنید 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 کانال عاشقان ولایت در ایتا 👇👇 http://eitaa.com/ashaganvalayat 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عباس معینی جزنی: 🔻چند سوال صریح از سردار درباره دلار پنجاه هزار تومنی = گسترش آگاهی لطفا کانال های خبری تحلیلی عاشقان ولایت.* را به دوستان خود معرفی کنید 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 کانال عاشقان ولایت در ایتا 👇👇 http://eitaa.com/ashaganvalayat 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸 محکمترین_بهانه نویسنده_زفاطمی(تبسم) پارت_پنجاه_چهار از ماشین پیاده شدم و با ترس و لرز به سمت پویا رفتم پویای مهربان من مثل ابر بهار گریه میکرد.تحمل دیدن اشک های یک مرد بیش از حد سخت است.مرد تا عاشق نباشد اشک نمیریزد.دستم را جلو بردم تا اشکهایش را پاک کنم ولی دستم را پس زد و گفت: _ثمییین بهم بگو این حرفها دروغه بهم بگو نمیخوای منو بخاطر این آدم تنها بزاری؟ _پویا متاسفم به خدا میخواستم همه چیز رو بعد سفربگم بهت _چیو بگی ثمین؟؟؟میخواستی بعد سفر بگی ببخشید ولی دارم ولت میکنم,ارههههه؟؟؟؟ _بزار واست توضیح بدم پویا,خواهش میکنم _لازم نیست تو چیزی رو توضیح بدی تو قبلش خیلی وقت داشتی واسه حرف زدن ولی منو بازی دادی!از خود نامردش میپرسم به سمت رامین رفت در ماشین را بازکرد و گفت: _بیا پاییییین!!!!باید باهات حرف بزنم رامین از ماشین پیاده شد و گفت: _اینجا چه خبره ثمین؟ پویا که داغ کرده بود گفت: _چرا از اون میپرسی ؟من بهت میگم اینجا چه خبره! ببین آقا ,ثمین نامزد منه .محرمه منه و من نمیزارم آدم عوضی مثل تو نرسیده اونو از من بگیره فهمیدی ؟حالا هم بهتره بری همون جهنم دره ای که بودی. _ببین پویا حرمت خودتو نگه دار من از بچگی عاشق ثمین بودم .از همون بچگی هم قرارازدواج ما گذاشته شده بود پس پاتو از زندگی ما بکش بیرون. پویا عصبانیت به سمت رامین حمله کرد.آن دو وسط جاده شروع کردند به دعوا کردن.پریا که ترسیده بود جیغ میزد .در حالی که اشکهایم میریخت بین ان دو قراذگرفتم .به پویا گفتم: _پویا تو رو خدا تمومش کن .تو که میدونی من عاشق توام -کدوم عشق هان؟اگه عاشقمی بگو که باهاش به اون خراب شده نمیری. نمیدانستم چه کارکنم ,درمانده شده بودم .به پویا گفتم: _چی از جون من میخواااای اگه قبول کردم باهات بیام فقط.... رامین که سر و صورتش خونی بود گفت: _ فقط چی؟ تو یک دختر هرزه ای که....... با شنیدن حرف رامین محکم به او سیلی زدم .رامین هم که عصبانی تر شده بود دستش را بالا برد تا بزند تو گوشم. ترسیده بودم چشمانم را بستم و آماده خوردن ضربه بودم که پویا دست رامین را گرفت و گفت: _نبینم دستتو رو ناموس من بلند گنی فهمیدی در حالی که گریه میکردم شروع کردم به دویدن و از انها فاصله گرفتم و به سمت ویلا رفتم وقتی رسیدم خانواده هایمان داخل ویلامشغول جا به جایی وسایل بودن. به سمت پدرم رفتم و گفتم: _بابا جون میشه ماشینو ببرم _چرا گریه کردی عزیزم؟بقیه کجان _چیزی نیست .بقیه هم دارن میان _باشه ببر ولی کجا میری؟ _برگشتم توضیح میدم. در حالی کهذسوار ماشین شدم پویا از راه رسید از دور دادمیزد: _ثمین باید باهم حرف بزنیم درحالی که دوباره اشک میریختم فریاد زدم: _شما حرفاتون رو زدید من باهیچ کدومتون حرفی ندارم .دست از سرم بردارید ماشین را روشن کردم .صدای پویا راشنیدم که به پدرم میگفت: _عمو نزار بره .اون حالش خوب نیست پدرم که نگران شده بود گفت _معلوم هست اینجا چه خبره .ثمین بیا پایین حرف بزنیم؟ پایم را روی پدال گاز گذاشتم و گفتم _باباجان ببخش منو از همه دور شدم.از آینه میدیدم که پویا دنبالم میدوید ولی بی توجه به او و فریادهایش از آنها دور شدم و به سمت دریا رفتم 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 محکمترین_بهانه نویسنده_زفاطمی(تبسم) پارت_پنجاه_پنجم حالم خوب نبود بی قرار بودم چطور توانستم انقدر سنگ دل شوم که دل عشقم را بشکنم ,از خودم متنفربودم از ماشین پیاده شدم به سمت ساحل رفتم کفشهایم را در آوردم در ساحل شروع کردم به قدم زدن. ساعت ها در ساحل فکر کردم نم نم باران می بارید و من بی اعتنا به آن به بخت شومم می اندیشیدم قلبم شکسته بود فریاد زدم: -دریا ببین چه قدر بی کسم ،میشه منو تو خودت دفن کنی اما نه تو هم نامردی یک روز منو پس می زنی . خدا چکار کنم ؟تو بگووووو؟خدایا تو دیگه تنهام نزار خدایا تقاص کدومین گناهم رودارم می دم که این کابوس تموم نمیشه؟ کم کم اسمان هم دلش همانند من گرفت ابرهای تیره آسمان را پوشاند دریا طوفانی شد آسمان هم بحال من گریست. روی شن ها نشستم و زانو هایم را بغل کرده و شروع کردم به گریه کردن ناگهان گرمای دستی را روی شانه ام احساس کردم نگاهی به پشت سرم انداختم پویا در حالی که اشک می ریخت گفت: - بانو معلوم هست کجایی؟ نمی گی من بدون تو میمیرم؟ -متاسفانه پویا می خواستم خودم همه چیزو واست توضیح بدم ولی نشد -حرفایی که می خواستی بزنی رو الان بهم بگو - قبلا هم بهت گفتم عزیز جونم حالش خوب نیست آرزوش ازدواج من با رامین ازم خواسته زود برم ایتالیا تا فبل فوتش ازدواج ما را رو ببینه ببین پویا نمی تونم بهش بگم من به رامین هیچ علاقه ای ندارم می خوام با آرامش بمیره - پس خودت چی؟ به اینده ات فکر کردی؟ به من ،به من چی؟ اصلا واست مهم هستم ؟من کجای زندگیتم ثمین.چرا همه مهم هستند جزء من !فکرکردی من بدون تو چطور زندگی کنم؟اصلا واست ارزشی دارم؟چرا هرجوری که ب
ه قضیه نگاه میکنم من بی ارزشترین فرد زندگیتم؟؟؟ - تو بگو چیکار کنم ؟من خستم . منی که عاشقتم ،منی که همه زندگیم شده فکر کردن به تو دیگه نمیکشم. پویا فکر کردی واسه من آسون بدون تو زندگی کنم؟انقدر راحت قضاوتم نکن پویا.تو با ارزشی که دارم میمیرم از این اجبار - اره اسونه و گرنه این قدرراحت تصمیم به جدایی نمی گرفتی من به سیم آخرزده بودم برایم بود و نبودم فرقی نداشت در حالی که اشک می ریختم گفتم : -می خوای بهت ثابت کنم ؟ - اره ثابت کن ؟ به سمت دریا دویدم گفتم : یادت باشه زندگی بدون تو برای من مثل مرگ می مونه دریا همچون من نا ارام بود و مرا به اغوش کشید. در لحظه اخر صدای پویا را می شنیدم که التماس می کرد برگردم! دنیا در برابر چشمانم تیره و تار شد وقتی به هوش آمدم دستم در دست مادرم بود، همه دورم را گرفته بودن مادرم اشک می ریخت چشمانم را باز کردم هنوز گیج و مبهوت بودم در حالی که به مادرم نگاه می کردم گفتم: اینجا کجاست ؟ من اینجا چکار میکنم؟ مادرم گفت : -چیزی نیس عزیزم اینجا ویلامونه 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 محکمترین_بهانه نویسنده_زفاطمی(تبسم) پارت_پنجاه_ششم ناگهان به یاد پویا افتادم .باترس صدایش زدم: -پویا،پویا کجاست ؟ پویا در حالی که اشک می ریخت گفت : -ثمین جان من اینجام،کنارتم پویا نگاهی به همه کرد و گفت: -میشه تنها باهاش صحبت کنم همه اتاق را ترک کردند پویا رو به من کرد و گفت: -عشق من نگفتی اگه بلایی سرت بیاد منم همون لحظه جون میدم؟ -متاسفم پویا من مثل همیشه خود خواه بودم ،منو ببخش -نه عزیزم تویی که باید منو ببخشی -پویا میشه دستتو بگیرم -تو جون بخواه دستش رو به سمتم دراز کرد وقتی دستش را گرفتم انگار تمام غمهای عالم در دلم ریخت با خودم می گفتم : -شاید این بار اخری باشه که دست عشقمو میگیرم. محکم دستش را چسبیده بودم پویا در حالی که نگاهم می کرد گفت : _چیه عزیزم خوبی ؟ _اره خوبم!تا وقتی تو کنارمی حالم خوبه. -خوشحالم که کنار من خوبی .ثمین من خیلی دوست دارم انقدر که حاضرم ازخودم بگذرم تا تو به آرامش برسی -پویا میشه بریم ساحل قدم بزنیم - نه می ترسم دوباره بزنه به سرت بلایی سر خودت بیاری -قول میدم به جون خودم -عزیزدلم چند بار بهت گفتم به جون عزیز ترین آدم زندگیم قسم نخور!! -باشه بابا چرا دلخور میشی دیگه نمیگم حالا بریم دریا ؟ -نه عزیزم تو هنوز حالت خوب نیست تازه خاله هم اجازه نمیده با این حالت بریم دریا سریع از روی تخت بلند شدم وگفتم : -باشه اقا پویا من خودم اجازه می گیرم -ثمین تو باید استراحت کنی گلم خوب شدی می برمت بی توجه به حرفای پویا از اتاق بیرون امدم به سمت مادرم رفتم و گفتم : - مامان من می خوام با این آقا برم بیرون اجازه میدید؟ - دخترم تو هنوز حالت خوب نشده - اما من حالم خوبه !میشه برم ؟ - پویا به سمتم آمد و گفت: - عزیزم قول میدم حالت خوب شد بریم - چرا همه اصرار دارید بگید من حالم خوب نیست؟ بخدا خوبم . رامین بلند شد و گفت: -منم فکر میکنم تو حالت خوبه اگه بخوای من حاضرم باهات بیام 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 محکمترین_بهانه نویسنده_زفاطمی(تبسم) پارت_پنجاه_هفتم پویا که از حرف رامین ناراحت شده بود در حالی که اخم کرده بود از کنارم رد شد و به داخل باغ رفت منم که حسابی لجم گرفته بود به رامین گفتم: - لازم نیست.پشیمون شدم به دنبال پویا به داخل باغ رفتم در حالی که پشتش به من بود روی تاب کنار باغچه نشسته بود پاورچین پاورچین به سمتش رفتم با دستانم چشمانش را بستم . در حالی که بغض کرده بود گفت : -ثمین میشه تنهام بزاری _نه نمیشه می خوام کنارت باشم . رفتم کنارش روی تاب نشستم ولی پویا از روی تاب بلند شد و به سمت ساحل رفت. بی توجهی پویا نسبت به من بیشتر از هر چیزی مرا ازار می داد اشکهایم جاری شده بود نفسم بند امده بود به دنبالش رفتم ,از ویلا خیلی فاصله گرفته بود کفش هایش کنار ساحل افتاده بود روی شن های ساحل بدون کفش قدم میزد منم کفشهایم را در اوردم و پا برهنه به دنبالش دویدم. رو به رویش ایستادم و گفتم : - من که از اول بهت گفتم بریم قدم بزنم ولی تو ناز کردی حالا بریم قدم بزنیم ؟ دستش را به سمتم دراز کرد و گفت : -بریم. با خوشحالی دستش را گرفتم و به راه افتادیم. از این که کنار پویا قدم می زدم خوشحال بودم ولی نمی دانم چرا قلبم احساس سنگینی می کرد در دلم غوغایی بود به پویا که نگاه می کردم احساس میکردم آرامش قبل از طوفان است و هرلحظه ممکن است پویا هم مثل دریا طوفانی شود غرق در افکارم بودم که پویا گفت: ثمین میشه اینجا بشینیم - اینجا ؟ _اره میخوام باهات صحبت کنم. _باشه هر طور تو بخوای!! کنار پویا روی شن ها نشستم . در حالی که سرم را روی شانه اش گذاشته بودم گفتم : _تا حالا سرم رو روی شونه ات نذاشته بودم. تو واقعا مثل کوه محکمی پویا و من میدونم تو تنها کسی هستی که می تونم بهش تکیه کنم
ولی ... - ولی تو منو مثل یک دستمال کاغذی مچاله کردی و می خوای بندازی دور .درست نمیگم؟. - دستم را به نشانه سکوت جلو صورتش نگه داشتم و گفتم : - پویا اگه ادامه بدی می زارم میرم دستش را در ازدستم بیرون کشید و گفت : _چه فرقی می کنه تو بلاخره منو میزاری و میری - تو بگو چکار کنم ؟بزارم عزیز جونم با حسرت بمیره ؟فکر می کنی من خوش حالم که با آدمی ازدواج کنم که ازش متنفرم ،هر وقت رامین میبینم چندشم میشه وقتی فکر میکنم ممکنه یک روز دستمو بگیره دلم میخواد خودمو بکشم ولی نمی تونم به حرف عزیز جونم گوش نکنم نمی تونم پویا ،من تا اخر عمرم ,تا وقتی بمیرم فقط عاشق تو خواهم موند. چرا همه فکر میکنید من خود خواهم ؟اگه خود خواه بودم ازت دست نمی کشیدم حتی اگه ازم متنفر می شدی . پویا بخاطر اینکه من اشک ریختنش را نبینم بلند شد و از کنارم فاصله گرفت در حالی که پشتش به من بود ایستاد و گفت : - باشه هر طور تو بخوای اگه با آرامش یافتن عزیز جونت تو هم آرامش میگیری باشه برو ولی بدون زندگی برا من بدون تو یعنی مرگ می فهمی!!! 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 محکمترین_بهانه نویسنده_زفاطمی(تبسم) پارت_پنجاه_هشتم به سمتش رفتم , دستم رادور کمرش حلقه کردم و گفتم : - تو باید زندگی کنی و همه عشقی که به من داشتی رو نثار دختری کنی که لیاقتت رو داشته باشه. این منم که با قبول ازدواج با یکی دیگه روحم میمیره و فقط جسمم به زندگی کردن ادامه میده من تا ابد دوستت خواهم داشت پویا دستانم را از دور کمرش باز کرد و در حالی که اشک می ریخت گفت : - من به تصمیمت احترام میزارم و نمی خوام زندگی رو برات سخت کنم . ثمین برات آرزوی خوشبختی می کنم . سرم را پایین انداختم .حلقه دستانم را باز کرد محکم دستش را گرفتم و گفتم : - چرا واسم آرزوی خوشبختی میکنی باید آرزو کنی بدبخت بشم تا حداقل دلت خنک بشه تلخ خندید و گفت : - تو هیچ وقت منو نشناختی من آرزوم خوشبختی توئه در حالی که دستش را از دستم می کشید گفت : - ثمینم همیشه شاد بمون اگه ذره ای بهم علاقه داشتی به حرفم گوش کن و شاد زندگی کن . محکم دستش را گرفته بودم با این حرفای پویا شروع کردم به گریه کردن روی زمین زانو زدم پویا دستش را می کشید ولی من نمی خواستم دستش را رها کنم اما رها شد. پویا من را رها کرد و رفت و من فقط رفتنش را نگاه کردم بار رفتن پویا انگار روح از بدن من هم جدا شد . من بی روح و جان تا شب همان جا زانو زدم و گریه ککرد. آسمان هم دلش همانند من گرفته بود آسمان هم شروع به گریستن کرد لباسهایم خیس شده بود چه زندگی شومی انتظارم را می کشید!! همانند دخترکی شده بودم که در جنگل مخوف و تاریکی گم شده است پاهایم رمقی برای رفتن نداشت می دانستم حتما همه نگرانم هستن ولی با خود میگفتم : - وقتی عشقت منتظرت نباشه رفتن چه سودی داره؟بزار همه عالم نگرانت باشن! اما نه ،پدر و مادرم چه گناهی کردن که باید همیشه نگران من باشن باید الان برم خونه . ایستادم تا به ویلا بروم ولی پاهایم حسی نداشت اولین قدم را که برداشتم به روی زمین افتادم دوباره بلند شدم سرم گیج می رفت به راه افتادم هنوز چند قدمی نرفته بودم که دوباره به زمین خوردم اما این بار دیگر همه جا را تار میدیم دنیا دور سرم می چرخید از دور, نزدیک شدن مردی را احساس کردم ولی چشمانم تار می دید او به من نزدیک شد خیلی ترسیده بودم گریه می کردم و جیغ می زدم گفتم : - تو رو خدا با من کاری نداشته باشید در حالی که دستش را روی دستم می گذاشت گفت : - ثمین جان ، منم ، پویا ، حالت خوبه ،خیلی نگرانت شدم چرا بر نگشتی ویلا همه وجودم یخ کرده بود و در حالی که از سرما میلرزیدم گفتم : -چرا باورنمیکنی دوستت دارم ولی مجبورم - ثمینم بهتره بریم ویلا تو اصلا حالت خوب نیست دستم را گرفت و بلندم کرد دستانش را دور کمرم گرفته بود و به من می گفت : - عزیزم به من تکیه کن تا باهم بریم باران شدید تر میشد.لباسهایم خیس آب بود به پویا گفتم : - پویا ولم کن خودم میام ,نمی خوام با تکیه کردن به تو لباساتو خیس کنم - عزیزم داره بارون میاد پس نگران خیس شدن من نباش و بهم تکیه کن به پویا تکیه دادم آرامشی وجودم را فرا گرفته بود هم من خوب میدانستم این بار آخر است که در کنار پویا هستم و هم او!!! نزدیک ویلا که شدیم پویا روبرویم ایستاد در حالی که اشک می ریخت گفت : 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 محکمترین_بهانه نویسنده_زفاطمی(تبسم) پارت_پنجاه_نهم پویا: _بانو دیگه فرصت پیدا نمیکنم تا باهات صحبت کنم پس خوب به حرفام گوش کن تو همه زندگیمی ،همه عشقم . واسه اولین بار با تو عاشق شدم با تو عاشقی کردم همونطور که قبلا بهت گفتم به خواسته ات احترام میزارم ولی نمیدونم بعد جداییمون قراره چطوری زندگی کنم؟ اصلا میتونم زندگی کنم با نه؟ ولی اینو بدون ارزوم اینه که تو ارامش زندگی کنی و هیچ وقت زندگی رو برای خودت و همسرت سخت نکنی