eitaa logo
کانال عاشقان ولایت
4.3هزار دنبال‌کننده
32.6هزار عکس
36.8هزار ویدیو
34 فایل
ارسال اخبار روز ایران و ارائه مهمترین اخبار دنیا. ارائه تحلیلهای خبری. ارائه اخرین دیدگاه مقام معظم رهبری . و.... مالک کانال: @MnochahrRozbahani ادمین : @teachamirian5784 حرفت رو بطور ناشناس بزن https://harfeto.timefriend.net/16625676551192
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🌸🌸🌸🌸🌸 برگردنگاه‌کن پارت333 همین که از اتاق بیرون آمدیم خانم مسنی را روی ویلچر دیدیم. با چشم‌های اشکبار جلو آمد و دست مرا گرفت و شروع به التماس کرد. از حرف هایش فهمیدم که مادر هلماست. آن قدر صحنه‌ی آزار دهنده‌ای بود که از روی دلسوزی خودم هم بغض کردم و گفتم: –خانم، اگه دخترتون قول بده که دیگه با زندگی من کاری نداشته باشه من حرفی ندارم برای رضایت دادن، باید پدرم راضی باشن. خانم فوری به طرف پدر رفت و دوباره شروع به التماس کرد. پدر همین طور مات و مبهوت مانده بود. از حرفی که من زده بودم خوشش نیامده بود و نمی‌دانست حالا باید چطور خودش را از آن وضعیت نجات دهد. رو به آن خانم گفت: – خانم، دختر شما خیلی از آدما رو از زندگی عادی شون انداخته، فقط ما که نیستیم. مادر هلما همان طور که اشک می‌ریخت گفت: –ولی الان فقط به خاطر شکایت شما می خواد مجازات بشه. خود من رو نگاه کنید باورتون میشه دخترم این کار رو با من کرده باشه، همه ش از روی نادونیه، اون خودشم هنوز درست نمی‌دونه چی کار کرده و... پدر حرفش را برید و با تحکم جواب داد: –این بار که مجازات بشه حواسش رو جمع می کنه. شما یه مادرید، بچه تون هر بلایی سرتون بیاره باز می‌بخشیدش، ولی آدمای دیگه نمی‌تونن این قدر راحت بگذرن. خانم، گاهی ما پدر و مادرا باید اجازه بدیم بچه‌هامون مجازات بشن وگرنه دوباره و چندباره اشتباه می کنن. شما با این کارتون دارید بهش ظلم می‌کنید. وقتی شما دلش رو ندارید که دخترتون رو درست تربیت کنید، اجازه بدید قانون این کار رو کنه و مطمئن باشید که به نفع دخترتونه. بعد هم از آن جا دور شد و من هم به دنبالش رفتم. از اداره آگاهی که بیرون آمدیم شوهر ساره گفت که برای تشکر می‌خواهد به خانه‌مان بیاید. گفت قرار شده ساره را با خودش ببرد. با خوشحالی ساره را در آغوش گرفتم. تا به حال از رفتن هیچ کس از خانه‌مان این قدر خوشحال نشده بودم. –ساره می‌خوای بری خونه تون؟ ساره با تکان سرش جواب مثبت داد. پدر تعارفشان کرد که سوار ماشین شوند. کنار ساره روی صندلی عقب نشستم و کنار گوشش زمزمه کردم. –امروز بچه‌هات رو می‌بینی خوشحالی؟ تخته‌اش را برداشت و رویش نوشت. –آره، ولی دیگه مثل قبل خونه نداریم. با تعجب پرسیدم. –پس کجا می‌خواید زندگی کنید؟! – من با این وضعیتم که نمی‌تونم کار کنم، با این گرونی اجاره‌ها هم فکر نکنم اصلا بتونیم جایی رو اجاره کنیم. باید بریم خونه‌ی خواهر شوهرم زندگی کنیم. اونا یه اتاق بالای خونه شون دارن که دادن به ما. همه‌ی وسایلامونم اون جاس. لبخند زدم. –نا امید نباش، تو خدا رو دست کم گرفتی؟ با کم و کسری شوهرت بساز، خوش اخلاق باش، اون وقت ببین خدا برات چی کار می کنه. چشم‌هایش نم زد و نوشت. –مثل مامان بزرگ حرف می زنی! چشمکی زدم. –بالاخره نوه‌ش هستما. صدای زنگ گوشی‌ام باعث شد حرفمان تمام شود. نگاهی به صفحه‌ی گوشی‌ام انداختم. شماره‌ی مادر علی بود. نگاه گذرایی از آینه به پدر انداختم. مشغول حرف زدن با شوهر ساره بود. نگاهم را به ساره دادم. اشاره کرد که زودتر جواب بدهم. همین که گفتم "الو" پدر از آینه نگاهم کرد و با چشم به شوهر ساره اشاره کرد و گفت: –اگر مادرته بهش بگو مهمون داریما. سرم را تکان دادم. مادر علی بعد از احوالپرسی گفت که شب برای صحبت کردن به خانه‌مان می‌آیند. با خودم گفتم کاش به خانه زنگ می زد که خودش در ادامه‌ی حرفش گفت: ✍ 🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 برگردنگاه‌کن پارت334 –شما بیرون هستید؟ هرچی خونه تون زنگ زدم کسی برنداشت. می خواستم به مادرتون بگم ان شاءالله امشب می‌خوایم مزاحمتون بشیم. با من و من گفتم: –بله بیرونیم. قدمتون به روی چشم، تشریف بیارید. بعد از این که تلفن را قطع کردم پدر سوالی نـگاهم کرد. زمزمه کردم: –مادر علی بود گفت شب واسه صحبت می خوان بیان. پدر زیر چشمی به شوهر ساره نگاه کرد بعد به روبرو خیره شد و سکوت کرد. وارد حیاط که شدیم، دیدم جلوی زیر زمین پر از وسایل و خنزر پنزر است و سرو صداهایی هم از زیرزمین می‌آید. نگاهی به ساره و شوهرش انداختم. –شما بفرمایید داخل من الان میام. پدر یاالله گویان آنها را به داخل خانه راهنمایی کرد. پایم را که روی پله‌ی اول گذاشتم صدای نادیا بلند شد. –تلما! اون جارو رو هم از کنار پله بیار. جارو به دست وارد زیرزمین شدم. محمد امین و نادیا خسته و خاک آلود در حال تمیز کردن آن جا بودند. زیرزمین دو اتاق تو در تو بود که انتهای آن پر از خرت و پرت های مادر بزرگ بود. –همه‌ی وسایل رو گذاشتین تو حیاط؟ محمدامین عرق پیشانی‌اش را پاک کرد.
–آره، بعضیاش به درد نمی‌خوره، ولی بعضیاش رو قراره خودم ببرم بفروشم. یه چندتا هم میز و صندلی کوچیک و بزرگ هست که همین جا به دردتون می خوره. جارو را دست نادیا دادم. –پس تکلیف مرغ و جوجه‌ها چی می شه؟ این جوری اونا بی‌خانمان می شن که. محمد امین اشاره‌ای به حیاط کرد. –اون گوشه براشون یه جعبه درست می کنم می ذارمشون تو اون. نادیا اعتراض آمیز گفت: –نه، اون جا گرمشون می شه، همین گوشه براشون لونه درست کن. خندیدم. –چه شود؟ وسط خرید و فروش باید جوجه‌ها رو از زیر دست و پا جمع کنیم. نادیا لبخند زد. –خوبه که! سنتی می شه. نفسم را بیرون دادم و نگاهی به دیوارها انداختم. –دیواراشم رنگ میخواد. نادیا نگاهش را در کاسه‌ی چشم‌هایش چرخاند. –پولمون کجا بود؟ محمد امین جارو را از نادیا گرفت و شروع به جارو کرد. –آره یه رنگی می‌خواد. ولی شاید من بتونم کاغذ دیواریش کنم. آخه اون جایی که کار می‌کنم مغازه‌ی کناری مون کارش همینه، می‌تونم از کاغذ‌ای اضافه‌ای که لازم نداره بگیرم و بیارم بچسبونم. به دیوار تکیه دادم. –مگه بلدی؟! صاف ایستاد. –آره بابا، یاد گرفتم. آخه یه چند باری که شاگردش نیومده بود من رفتم کمکش، پول ازش نگرفتم. اونم در عوض فوت و فنای کارش رو بهم یاد داد. حالا ببین! این جا رو براتون قصر می‌کنم. با تعجب پرسیدم: –یعنی باهاش رفتی خونه‌های مردم؟! سرش را به علامت مثبت تکان داد. –مگه چیه؟ کاره دیگه، عوضش الان کار من به دردتون می خوره. لبخند زدم. –دستت درد نکنه، ولی چشمم آب نمی‌خوره این جا مشتری جذب بشه. لیلافتحی‌پور 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 برگردنگاه‌کن پارت335 خداحافظی کردن ساره خودش داستانی بود، مادربزرگ طوری برایش گریه می‌کرد که انگار ساره دخترش است. ساره برای مادربزرگ نوشت. –پام که بهتر شد میام بهتون سر می زنم. زیر گوشش زمزمه کردم. –تو برو بچسب به زندگیت، نمی‌خواد بیای سر بزنی. ساره اخم کرد و نوشت. –یه جوری می گی زندگی، انگار می خوام برم تو کاخ رویال پالاس زندگی کنم. چشم غره‌ای خرجش کردم. –ننه‌هامون کاخ نشین بودن یا باباهامون؟ مثلا خونه قبلی که داشتی کاخ بود، که الان دنبال کاخی؟ ساره تو نمی‌خوای درست شی؟ ببین دیگه از این خبرا نیستا، تو خرابکاری کنی و منم بیارمت این جا. این بارم به خاطر نذر و نیازای مامان بزرگ بود که شوهرت کوتاه اومد. ساره چپ چپ نگاهم کرد. لحن مهربانی به کلامم دادم. –می‌دونم حرفام تلخه ولی باید باور کنی. خود من الان از خدامه بزرگترا رضایت بدن برم یه جایی بدتر از اون جا که تو می خوای بری، زندگی کنم. فقط زندگی مون سر بگیره. ساره چشم‌هایش را گرد کرد و نوشت. –عمرا تو بری همچین جایی زندگی کنی. شانه‌ای بالا انداختم. –خب باور نکن. حرصی شد و نوشت. –از خدا می خوام همچین اتفاقی برات بیفته ببینم تو می تونی زندگی کنی که مدام واسه من نسخه می‌پیچی؟ همان طور که رویم را برمی‌گرداندم گفتم: –ان شاءالله می‌بینی. دعا کن ما به هم برسیم. مادر بزرگ کنار شوهر ساره نشسته بود و آرام برایش توضیح می‌داد که ساره روزانه چه برنامه‌هایی داشته و او باید کمکش کند که دوباره ادامه دهد. بالاخره ساره با ساکی از لباس هایی که در این مدت، ما برایش خریده بودیم و کلی خوراکی و هدیه‌ای که مادربزرگ برای بچه هایش گذاشته بود راهی خانه‌اش شد. بعد از رفتن آنها نادیا گفت: –هتل هفت ستاره هم این طوری نیست. طرف با دست خالی اومد، با یه ساک لباس رفت. حالا من ماندم و خبری که نمی‌دانستم چطور باید به مادر بگویم. وقتی موضوع را به نادیا گفتم لب هایش را بیرون داد و گفت: –اون موقع که مادر شوهرت زنگ زد، مامان خودش گوشی رو برنداشت. گفت لابد دوباره می خوان بیان، روم نمی شه بگم نیان. نوچ نوچی کردم. –وای، همه تون دست به دست هم دادین که آبروی من رو ببرین. از مامان بعیده این کارا. فکری کردم و شماره‌ی رستا را گرفتم و طبق معمول از او مشورت خواستم. رستا وقتی فهمید ساره رفته با خوشحالی گفت: –رفتن ساره یعنی تو یه قدم جلو افتادی. اصلا همین الان که شنیدم رفته یه آرامشی وجودم رو گرفت. با تعجب گفتم: –یعنی ساره این قدر باعث سلب آرامش شماها شده بوده؟! –خیلی! کلی دعا کردم که زودتر بره. پوفی کردم. –رستا اونو ولش کن بگو چطوری موضوع رو به مامان بگم که عصبانی نشه. بی‌خیال گفت: –بابا بهش می گه، من خودمم باهاش صحبت می‌کنم. تو نمی‌خواد نگران باشی. حالا که هلما رو گرفتن ممکنه ماما‌ن اینا دیگه زیاد سخت نگیرن. دوباره با نادیا به زیرزمین رفتیم. نادیا شروع به کار کرد ولی من دلشوره داشتم و دستم به کار نمی‌رفت. نادیا روی صندلی رفت و شروع به جارو کردن تاقچه‌ی جلوی شیشه‌ها کرد. –این جا چقدر شیشه‌هاش کوتاهه دستمال کشیدنش خیلی راحته. لیلافتحی‌پور 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌸🌸🌸🌸 برگردنگاه‌کن پارت336
سکوتی خانه را فرا گرفت. پدر سینه‌اش را صاف کرد و بعد از کمی مقدمه چینی رو به مادر علی گفت: –ما برای بزرگ کردن بچه‌هامون زحمت زیادی کشیدیم و... علی سرش را نزدیک گوشم آورد و پچ پچ کرد. –خب مگه بقیه، بچه‌هاشون رو از کارخونه ایران خودرو تحویل گرفتن؟ لبم را گاز گرفتم و اشاره کردم که گوشش به حرف های بزرگترها باشد. لیلافتحی‌پور 🌸🌸🌸🌸🌸🌸
همان طور که با غصه به نادیا نگاه می‌کردم گفتم: –مامان بزرگ می‌گفت سالای خیلی قبل این جا یه مستاجر زندگی می‌کرده. نادیا به طرفم برگشت. –واقعا؟! این جا که به درد زندگی نمی‌خوره. اصلا آشپزخونه نداره. اشاره‌ای به پله‌ها کردم. –اجاق گازش رو گذاشته بوده سر پله‌ها. –پس اتاق خواب چی؟ شانه‌ای بالا انداختم. –چه می‌دونم؟ نادیا از روی صندلی پایین پرید و پچ پچ کرد. –مامان داره میاد پایین. فوری دستمال را از دستش گرفتم و بالای صندلی پریدم و شروع به پاک کردن شیشه ها کردم و گفتم: –توام خودت رو مشغول کن. نادیا فوری "تی" را برداشت و شروع به کار کرد. مادر از در وارد شد، دوری در اتاق زد و ایستاد و نگاهش را در اتاق چرخاند. –چه خوب شده‌. برای زندگی هم خوبه‌ها! ولی فعلا این جا رو ول کنید بیاید بالا. شب مهمون داریم، بالا هم کلی تمیز کاری لازم داره. با لبخند از صندلی پایین آمدم. –چشم، من خودم همه‌ی کارا رو انجام می‌دم. نادیا دسته‌ی تی را رها کرد. –یعنی شما با اومدن مهمونا مشکلی ندارید؟! مادر به طرف در پا کج کرد. –حالا که هلما رو گرفتن نه، فقط یه شرط دارم که اگر تلما و علی قبول کنن من دیگه مشکلی ندارم. با خنده به طرفش رفتم. –شما با اصل داستان موافق باشید هر شرطی باشه من قبول می کنم. مادر برگشت و نگاهم کرد. –مطمئنی می‌تونی؟ از این حرفش قلبم ریخت. –مگه شرطتون چیه؟! به طرف در راه افتاد. –شب در حضور همه می گم. نگاه سوالی‌ام را به صورت مادر دادم. –آخه دیگه چه شرطی؟! مادر فوری به طرف پله‌ها رفت و جوابم را نداد. نادیا دستم را گرفت. –بیا بریم، فکر نکنم چیز مهمی باشه، نگران نباش. تو برو بالا من آب و دون این مرغ و جوجه‌ها رو بدم میام. کنارش ایستادم. –می مونم با هم بریم. نادیا یک تخم مرغ از کارتن بزرگی که به عنوان خانه به کمک محمد امین برای مرغ ها درست کرده بودند درآورد و رو به من گفت: –ببین بازم تخم گذاشته، بعد لب هایش آویزان شدند. –امروز قرار بود این رو بدمش به ساره. تخم مرغ را از دستش گرفتم. –قسمتش نبوده، می ذارمش تو یخچال، خودت فردا واسه صبحونه بخورش. لیلافتحی‌پور 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 برگردنگاه‌کن پارت337 شب وقتی صدای زنگ در را شنیدم، قلبم از جا کنده شد. خودم را به حیاط رساندم و در را برایشان باز کردم. مادر علی به همراه عروس و پسرش آقا میثاق وارد شدند. چشم من فقط دنبال علی می‌گشت ولی نبود. نگاه پرسشگرم را به جاری‌ام دادم. سرش را جلو آورد و در حالی که لبخند می‌زد، آرام گفت: –رفت ماشین رو پارک کنه الان میاد. لبخند بر لبم آمد و نفس راحتی کشیدم. پدر جلوی در ساختمان برای استقبال شان آمده بود. من همان جا کنار در منتظر ایستادم. طولی نکشید که علی با یک دسته گل زیبا و لبخند پهنی که روی لب هایش بود، آمد. وارد حیاط شد و در را پشت سرش بست و دسته گل را به طرفم گرفت. –ببخشید دیر کردم. جا پارک نبود. دسته گل را از دستش گرفتم و بوییدم. –ممنونم، خیلی قشنگه. –نه به قشنگی نامزد من. لپ هایم گل انداخت. –شوخی می کنی؟! قیافه‌ی جدی به خودش گرفت. –مگه غیر از اینه؟ من از تو زیباتر کسی رو تا حالا ندیدم. ابروهایم بالا رفت و خنده‌ام گرفت. –اغراق در این حد دیگه افراطه‌ها. همان طور جدی گفت: –اغراق چیه، واقعیت رو گفتم. بعد سرم را به طرف خودش کشید و بوسید. –اوضاع چطوره؟ هنوزم پدر و مادرت شمشیر رو از رو بستن؟ نفسم را بیرون دادم. –نه به اندازه‌ی قبل، ولی انگار این دفعه می خوان شرط و شروط بذارن. حالا چه شرایطی من نمی‌دونم! به طرف داخل ساختمان هم قدم شدیم. علی دستش را به صورتش کشید. –خدا به خیر بگذرونه. بعد از حرف های تکراری که بین بزرگترها رد و بدل شد، برای مهمان ها یک سینی چای ریختم و به سالن بردم و تعارفشان کردم، بعد سینی را روی میز گذاشتم و کمی با فاصله از مهمان ها روی زمین نشستم. مبلمان هفت نفره بود و دیگر جایی برای من نبود که بنشینم. علی نگاهی به من انداخت و چایی‌اش را برداشت و کنارم نشست. سر به زیر زمزمه کردم: –زشت نباشه پیش بزرگترا. او هم زمزمه کرد: –زشت اینه که عروس رو زمین بشینه داماد رو مبل. همان طور که سعی می‌کردم لبخندم را کنترل کنم گفتم: –حالا صبر کن ببینیم به اون مرحله‌ی عروس و دومادی می‌رسیم یا نه. علی اخم تصنعی کرد و نگاهش را در چشم‌هایم چرخاند. –مهم خود ما هستیم. تو برای من تا ابد عروس خانم هستی. دیگه‌ام نشنوم از این حرفا بزنیا! لبخند زدم. –چشم آقا. مادر علی نگاهی به ما انداخت و بلند گفت: –اگر پچ پچای عروس و دوماد تموم شده می خوایم در مورد مراسم عروسی و تاریخش صحبت کنیم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥اعتراف به شکاف در اپوزیسیون ! ❌️شهریار آهی : اپوزیسیون با جو سازی و " لجاره های " داخل کشورش امکان تسلط بر ایران را ندارد! لطفا کانال های خبری تحلیلی عاشقان ولایت.* را به دوستان خود معرفی کنید 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 کانال عاشقان ولایت در ایتا 👇👇 http://eitaa.com/ashaganvalayat کانال عاشقان ولایت در بله 👇👇 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🔴 آیت‌‌الله‌ علم‌‌الهدی در خطبه‌های نماز جمعه مشهد: ⏪ مجلس به جای لایحه حجاب، صیانت از بی‌حجابی را تصویب نکند ◻️ در روزهای اخیر، مجلس درحال بررسی لایحه حجاب و عفاف است. این لایحه حجاب است یا لایحه صیانت از بی‎حجابی؟ مجلس محترم لایحه‎ای تصویب نکند که افراد همان‎طور که اگر کمربند ایمنی نبندند، جریمه مالی می‎شوند، به همین ترتیب اگر هم شعائر دین را زیر پا بگذارند و ارزش‎های اخلاقی جامعه را فدای امیال نفسانی کنند، فقط تعزیر مالی نامتناسب در انتظارشان باشد. لطفا کانال های خبری تحلیلی عاشقان ولایت.* را به دوستان خود معرفی کنید 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 کانال عاشقان ولایت در ایتا 👇👇 http://eitaa.com/ashaganvalayat کانال عاشقان ولایت در بله 👇👇 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅👌یکی از شگفت‌آورترین موجودات و باورنکردنی‌ترین حقایق خلقت را ببینید و خداوند را بهتر ستایش کنید ⁉️آیا میدانستید، دانشمندان جانورشناس با میکروسکوپ‌های مجهز دریافته‌اند که : ۱_با اینکه وزن پشه یک‌در هزارم گرم هست، ۲-در سرش صد چشم ۳_در سینه اش دو قلب ۴_در دهانش ۴۸ دندان وجود دارد ۵_همه‌چیز را بادستگاه حرارتی خود میبیند ✅و از همه شگفت‌تر چیزی است که قرآن به آن اشاره کرده ... خودتان ببینید لطفا کانال های خبری تحلیلی عاشقان ولایت.* را به دوستان خود معرفی کنید 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 کانال عاشقان ولایت در ایتا 👇👇 http://eitaa.com/ashaganvalayat کانال عاشقان ولایت در بله 👇👇 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🔸فکرش را می کردید که ببینیم بخاطر دفاع از یک لایحه ی بسیار عجیب، شاهد دروغهای به این بزرگی باشیم و به مردم بگویند "بی حجابی قبلا جرم نبوده؟!" یعنی این ماده 638 قانون مجازات اسلامی و تبصره ی ذیل آن و ماده 639 قانون مجازات اسلامی هم قریب به چهل سال نیست که وجود دارد!!! 🔹کسی که می گوید بی حجابی تا الان قانون نداشته، یا یک بی اطلاع بزرگ است، یا یک شیاد بزرگ. حالا چنین آدمی چطور اسم خودش را روشنگر و تحلیلگر انقلابی می گذارد و میخواهد برای مردم روشنگری کند؟! 🔹تمام حیله همین است. کلیات لایحه ای که اساسش خراب است در مجلس قبول شود که مثلا با دعوا بر سر یک قران و دوزار میزان جریمه، سر و ته ماجرا طی دو فوریت بر هم بیاید! 🔹بله. با چنین نفاق یا نادانی بزرگی طرفیم . هوشیار باشید. لطفا کانال های خبری تحلیلی عاشقان ولایت.* را به دوستان خود معرفی کنید 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 کانال عاشقان ولایت در ایتا 👇👇 http://eitaa.com/ashaganvalayat کانال عاشقان ولایت در بله 👇👇 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ امروز جنگ کجاست؟ 🔻مردم را دچار بدبینی نکنید. 🔻در انتقادهاتون مبالغه نکنید. 🔻 ویروس بدبینی را در جامعه رواج ندهیم. لطفا کانال های خبری تحلیلی عاشقان ولایت.* را به دوستان خود معرفی کنید 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 کانال عاشقان ولایت در ایتا 👇👇 http://eitaa.com/ashaganvalayat کانال عاشقان ولایت در بله 👇👇 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ اعتراف به بازداشت بیش از 3 هزار نفر از اعضاء و مرتبطین این گروهک در اغتشاشات اخیر دیگه نبینم کسی بگه مردم معمولی ایران شورش کردن... ۳ هزار نفر فقط خائنین مجاهدین بودن که دستگیر شدن ازاد نشدن بقییه شونم که دستگیر نشدن امار نداده... لطفا کانال های خبری تحلیلی عاشقان ولایت.* را به دوستان خود معرفی کنید 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 کانال عاشقان ولایت در ایتا 👇👇 http://eitaa.com/ashaganvalayat کانال عاشقان ولایت در بله 👇👇 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 هوش مصنوعی ضایعشون کرد 😂 🔹 وقتی هوش مصنوعی حجاب را به عنوان پوشش ملی ایرانی ها قبول داره ولی برعندازها نه 🔹 همینتون مونده بود هوش مصنوعی بزنه تو دهنتون 😂 لطفا کانال های خبری تحلیلی عاشقان ولایت.* را به دوستان خود معرفی کنید 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 کانال عاشقان ولایت در ایتا 👇👇 http://eitaa.com/ashaganvalayat کانال عاشقان ولایت در بله 👇👇 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 شما تولید خودرو رو به حدی برسون که برم دم در کارخونه با قیمت کارخونه بخرم..😐 لطفا کانال های خبری تحلیلی عاشقان ولایت.* را به دوستان خود معرفی کنید 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 کانال عاشقان ولایت در ایتا 👇👇 http://eitaa.com/ashaganvalayat کانال عاشقان ولایت در بله 👇👇 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 دمت گرم جوون 👏🏻 🔹 از بلایی که سر توماج صالحی اومد تو بگیر شات 🔹 که وضع همتون همینه وقتی تموم بشه مماشات😉 لطفا کانال های خبری تحلیلی عاشقان ولایت.* را به دوستان خود معرفی کنید 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 کانال عاشقان ولایت در ایتا 👇👇 http://eitaa.com/ashaganvalayat کانال عاشقان ولایت در بله 👇👇 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مقایسه قدرت نظامی ایران و آمریکا و روسیه . لطفا کانال های خبری تحلیلی عاشقان ولایت.* را به دوستان خود معرفی کنید 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 کانال عاشقان ولایت در ایتا 👇👇 http://eitaa.com/ashaganvalayat کانال عاشقان ولایت در بله 👇👇 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
توهم براندازی 😁 می‌خواستن ایران رو منزوی کنن و سفارتاش رو توی اروپا ببندن؛ ایران هم اسدی که آلمان و بلژیک 20 سال حبس واسش بریده بودن رو داره امروز بر میگردونه ایران خسته نباشید براندازا لطفا کانال های خبری تحلیلی عاشقان ولایت.* را به دوستان خود معرفی کنید 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 کانال عاشقان ولایت در ایتا 👇👇 http://eitaa.com/ashaganvalayat کانال عاشقان ولایت در بله 👇👇 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
⭕️حمله هکری گسترده به زیرساخت‌های نیروی دریایی آمریکا 🔸نیروی دریایی آمریکا از حمله سایبری به زیرساختهای حیاتی اش خبر داد. 🔸«کارلوس دل تور» معاون فرماندهی نیروی دریایی آمریکا از هک زیرساختهای نیروی دریایی این کشور توسط هکرهای مورد حمایت دولت چین خبر داده است. 🔸براساس گزارش شبکه سی ان بی سی، این فرمانده نیروی دریایی آمریکا با بیان اینکه نیروی دریایی آمریکا هدف حمله سایبری قرار گرفته است مدعی شد: برای ما جای تعجب نیست که چین نه تنها در سالهای اخیر که به مدت چند دهه از این شیوه استفاده می‌کند. لطفا کانال های خبری تحلیلی عاشقان ولایت.* را به دوستان خود معرفی کنید 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 کانال عاشقان ولایت در ایتا 👇👇 http://eitaa.com/ashaganvalayat کانال عاشقان ولایت در بله 👇👇 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🔻آمریکا بر سر دوراهی جنگ اوکراین و موضوع سقف بدهی 🔹سال گذشته، واشنگتن 113 میلیارد دلار کمک کلی و کمک نظامی به اوکراین را از طریق اقدامات کمک مالی تکمیلی اضطراری تصویب کرد. 🔹حدود سه پنجم از این مبلغ به نیاز‌های نظامی، مانند تهیه مهمات و تجهیزات جدید، جایگزینی ذخایر وزارت دفاع (DoD) ارائه شده به اوکراین و بودجه تخصیص یافته به آموزش اختصاص داده شده بود. 🔹بن‌بست ادامه دار بین کاخ سفید و جمهوری‌خواهان در موضوع سقف بدهی از سوی قانونگذاران به عنوان یکی از دلایل کنار گذاشته شدن هرگونه صحبت در مورد دور بعدی بودجه کمکی برای اوکراین ذکر شده است. لطفا کانال های خبری تحلیلی عاشقان ولایت.* را به دوستان خود معرفی کنید 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 کانال عاشقان ولایت در ایتا 👇👇 http://eitaa.com/ashaganvalayat کانال عاشقان ولایت در بله 👇👇 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🔴 مایکل مک کال، جمهوری خواه ارشد کمیته روابط خارجی سنای آمریکا: ایران با نقض قطعنامه های سازمان ملل در حال گسترش زرادخانه موشکی مرگبار خود است. لطفا کانال های خبری تحلیلی عاشقان ولایت.* را به دوستان خود معرفی کنید 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 کانال عاشقان ولایت در ایتا 👇👇 http://eitaa.com/ashaganvalayat کانال عاشقان ولایت در بله 👇👇 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🟥 البودایوی: «شورای همکاری خلیج(فارس) » یکی از قدرتمندترین سازمان های جهان است 🔸 جاسم البودایوی، دبیرکل شورای همکاری خلیج فارس در حاشیه جشن چهل و دومین سالگرد تأسیس شورای همکاری، گفت: ادغام شورای همکاری خلیج فارس در زمینه های مختلف باعث افتخار مردم خلیج فارس است. 🔸وی بر اینکه شورای همکاری خلیج فارس «یکی از قوی‌ترین سازمان‌های منطقه‌ای در جهان و متقابل‌ترین و هماهنگ‌ترین سازمان‌ها در میان کشورهای عضو است تاکید کرده است 🔸 لازم بذکر است این شورا در سال ۱۹۸۱ تاسیس شده است و هم اکنون دفتر آن در عربستان سعودی میباشد. لطفا کانال های خبری تحلیلی عاشقان ولایت.* را به دوستان خود معرفی کنید 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 کانال عاشقان ولایت در ایتا 👇👇 http://eitaa.com/ashaganvalayat کانال عاشقان ولایت در بله 👇👇 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🔻جزئیات حمله تروریستی به مرزبانان سراوان 🔹️«شهریار حیدری» عضو کمیسیون امنیت ملی: در جریان این حمله، گروهک جیش‌الظلم (مستقر در خاک پاکستان) ساعت ۱۱ شب از موانع مرزی عبور و به برجگ مرزبانی حمله کردند. 🔹در زمان حمله، ۵ نفر داخل برجک بودند. ابتدا تروریستها برجک را محاصره کرده و اقدام به تیر‌اندازی سنگین به سوی برجک می‌کنند و بعد هم در خواست می‌کنند که نیروهای مرزبانی تسلیم شوند. 🔹نیروهای مرزبانی تسلیم نمی‌شوند و مقابله می‌کنند و پاسگاه‌های مجاور را هم در جریان می‌گذارند. تروریست‌ها با انواع تجهیزات و سلاح‌ها از جمله آر پی جی و تجهیزات انفجاری حمله دیگری می‌کنند و پس از رسیدن نیروهای کمکی از سایر پاسگا‌های مرزی درگیری‌ها ادامه می‌یابد. 🔹نیروهای کمکی بیش از ۱۳ خمپاره به محل استقرار تروریست‌ها شلیک کردند و درگیری زمینی ادامه می‌یابد که در نتیجه آن، ۵ نفر از نیروهای مرزبانی به شهادت می‌رسند و تعدادی از نیروهای گروهک تروریستی کشته می‌شوند. لطفا کانال های خبری تحلیلی عاشقان ولایت.* را به دوستان خود معرفی کنید 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 کانال عاشقان ولایت در ایتا 👇👇 http://eitaa.com/ashaganvalayat کانال عاشقان ولایت در بله 👇👇 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥‌ اعتراف زلنسکی به قدرت و کشندگی فناوری پهپادی ایران در پیامی که به مردم ایران فرستاده است 🔹زلنسکی در پیامی که به مردم ایران داده گفته است چه سودی برای شما دارد که پهپاد به روسیه میدهید تا سربازان ما را بکشند و در ادامه نیز اعتراف به کشندگی پهپادهای ایرانی میکند 🔹اما در پاسخ زلنسکی؛ همانطور که ایران در گذشته گفته است هیچ حمایتی از جنگ علیه اوکراین نمی‌کند و تسلیحات قبل از جنگ توسط ایران به روسیه فروخته شده است این را بارها رئیس جمهور، وزیر امورخارجه گفته‌اند، البته مردم ایران هیچ وقت اقدامات اوکراین در همراهی با تحریم‌های بین‌المللی و رای‌های ضد ایرانی در سازمان ملل را فراموش نخواهد کرد ☑️ اخبار ویژه نظامی https://eitaa.com/joinchat/286654797C808c7ce0ce
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥مناظره داغ کارشناس عرب با افسر اطلاعاتی رژیم صهیونیستی : ایران معادلات خاورمیانه را تغییر داده و این برای اسرائیل بسیار دردآور است! 🔹️دکتر "أليف صباغ" در پاسخ به تهدیدات "جاک نریا"، افسر اطلاعات نظامی اسرائیل در آنتن زنده شبکه i24 رژیم صهیونیستی، گفت: 🔹"هر اسرائیلی عاقل باید بداند اگر به ایران حمله‌ای شود آن گاه پاسخ‌های نظامی ایرانیان را تحمل نخواهند کرد!" لطفا کانال های خبری تحلیلی عاشقان ولایت.* را به دوستان خود معرفی کنید 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 کانال عاشقان ولایت در ایتا 👇👇 http://eitaa.com/ashaganvalayat کانال عاشقان ولایت در بله 👇👇 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥اسکورت عجیب و شدید عبدالحمید لطفا کانال های خبری تحلیلی عاشقان ولایت.* را به دوستان خود معرفی کنید 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 کانال عاشقان ولایت در ایتا 👇👇 http://eitaa.com/ashaganvalayat کانال عاشقان ولایت در بله 👇👇 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گروگان ایرانی بالاخره بعد از 5 سال آزاد شد چه لبخندی میزنه 😁😂🤦‍♂️ مشخصه عامدانه لبخند رو جلوی دوربین حفظ کرده تا خیلی ها رو بسوزونه... از صد تا فحش برای سرویس اطلاعاتی بلژیک این خنده ها بد تره... دمش گرم ان شالله آزادی قسمت همه لطفا کانال های خبری تحلیلی عاشقان ولایت.* را به دوستان خود معرفی کنید 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 کانال عاشقان ولایت در ایتا 👇👇 http://eitaa.com/ashaganvalayat کانال عاشقان ولایت در بله 👇👇 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا