🔺️روسیه: اعضای واگنر در حال تحویل سلاح به ارتش هستند
🔹وزارت دفاع روسیه میگوید اعضای گروه خصوصی واگنر در حال تحویل سلاحهایشان به ارتش روسیه هستند.
🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت
در سروش 👇👇
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
در ایتا 👇👇
🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat
در بله 👇👇
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🔺️ترامپ: تصمیم بایدن به تامین مهمات و بمبهای خوشهای برای اوکراین، آمریکا را به جنگ سوم جهانی نزدیکتر میکند
🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت
در سروش 👇👇
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
در ایتا 👇👇
🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat
در بله 👇👇
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
♦️فعالان حزب الله دوربین های رژیم صهیونیستی را که در دروازه فاطمه در حصار جدایی مرز لبنان نصب شده بود را تخریب کردن
🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت
در سروش 👇👇
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
در ایتا 👇👇
🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat
در بله 👇👇
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🔷واژگونی اتوبوس حامل زائران ایرانی در جاده سامرا ۴۸ مصدوم و یک فوتی داشت
🔹نماینده مرکز پزشکی حجوزیارت هلال احمر در عراق: حال ۱۰ نفر از مصدومان وخیم است و در صورت نیاز با اورژانس هوایی به کشور منتقل میشوند.
🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت
در سروش 👇👇
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
در ایتا 👇👇
🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat
در بله 👇👇
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برگی از تاریخ
🔷ماشین Boirault یکی از اولین طرح های آزمایشی برای رسیدن به آنچه ما امروز تانک می نامیم بود که در سال 1914 طراحی و در سال 1915 ساخته شد و می شود آن را جد تانک ها نامید
🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت
در سروش 👇👇
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
در ایتا 👇👇
🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat
در بله 👇👇
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹 من البته یه چیزم داخل پرانتز به شما بگم
اینا مدام تاکید میکنن میگن با گفتگو حلش کنیم
اگر بخوان با ایران جنگ بشن برای جزایر سه گانه چی میشه؟
همین الان امارات اگر اعلام کنه
بعد ما به خودمون بیاییم ببینید : اِ جزایر رو اشغال کرده
واکنش ایران چیه؟
اولین چیزی که رخ میده اینه که ایران میگه :
آقا جزایر رو گرفتی ؟
مالِ خودته؟
من بحثی روش ندارم
سوال دارم میپرسم
مالِ خودته؟
من مخلصتم هستم
مستقر شدی به من بگو
همین یک سال پیش دو تا از برج ها در دبی رفته رو هوا و مفت و راحت تو آتش سوخته
یکی از این ساختمون ها رو یک موشک شلیک بکن ببینیم آقا
داداش شیشه های ساختمونات میگن ریخته
این جزایر مال تو هست؟
من اصلا بحثی ندارم
اینجا مستقر شدی بهت خوش میگذره ؟
من فقط همین رو میخوام بدونم
آقا یدونه دیگه بفرست ببینیم شیشه هاشون میاد پایین چه شکلیه
کجا؟
چرا داری فرار میکنی؟
بمون لذت ببر دیگه؟
خودشان هم میدانند نگاه چپ بیندازند ایران اصلا گلوله شلیک نمیکند
بیا جزایر را بگیر
در دبی چیزی شد گردن خودت...
🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت
در سروش 👇👇
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
در ایتا 👇👇
🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat
در بله 👇👇
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
برای لاغری هر روز ماست و کدوی رنده شده را با کمی شويد بخورید ، معجزه میکنه ! 👌🏻
تاثیرات :
⇠ کاهش وزن
⇠ آب کردن چربی دور شکم
⇠ پاکسازی قوی کبد چرب
꧂ღ♥
🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت
در سروش 👇👇
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
در ایتا 👇👇
🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat
در بله 👇👇
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🔴علی کریمی منظورش اینه که دستی که برای دزدی دراز نشه برای گدایی دراز میشه🤣
🔹راستی این مردم به یه لقمه نون محتاج نیستن این غذاها و نذری ها گدایی کردن داره،چون غذای بهشت هست و تبرک ائمه...
🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت
در سروش 👇👇
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
در ایتا 👇👇
🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat
در بله 👇👇
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
✔➤باورتان نمی شود ولی یک کمپانی اسلحه سازی نوعی اسلحه می سازد که گویا با لگو ساخته شده است.
در واقع تو کارتون اسباب بازی فروخته و در کشور مبدا با لگوی خاص سر هم می شود.
🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت
در سروش 👇👇
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
در ایتا 👇👇
🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat
در بله 👇👇
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
✔➤در دبی درختانی مصنوعی شبیه نخل خرما وجود دارند ، که خدمات وای فای و شارژ گوشی ارائه میدهند ، صفحات خورشیدی آن در روز برق را باتری های ذخیره میکنند و از عصر به بعد خدمات می دهد
🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت
در سروش 👇👇
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
در ایتا 👇👇
🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat
در بله 👇👇
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سردار رادان: باز دزدانِ لباس پلیس بهشدت برخورد میکنیم
🔹ما با ماموری که بخواهد با رفتار و اعمالش کل مجموعۀ پلیس و شهدای آن را زیر سوال ببرد و چهرۀ همکاران ما را بد جلوه بدهد نه یاریم و نه همراه.
🔹حتما سازمان را از وجود احتمالی چنین افرادی پاک میکنیم. من به این افراد میگویم دزدِ لباس پلیس.
🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت
در سروش 👇👇
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
در ایتا 👇👇
🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat
در بله 👇👇
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
هوش مصنوعی زلزله ۷.۵ ریشتری پیشبینی شده تهران را اینگونه به تصویر کشید
🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت
در سروش 👇👇
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
در ایتا 👇👇
🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat
در بله 👇👇
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️اگر در تهران زلزله شدید بیاید چند نفر کشته میشوند؟
🔹سایه زلزله بالای سر هر شهری از جمله تهران است، تهرانی که بسیاری از کارشناسان معتقدند اگر زلزله شدید در آن رخ بدهد تلفات جانی و مالی سنگینی در پی خواهد داشت.
🔹آنطورکه پیروز حناچی، شهردار سابق تهران به خبرآنلاین میگوید مطالعه ژاپنیها نشان میدهد زلزله شدید در تهران میتواند سبب مرگ هزاران نفر شود، او از تعداد کشته شدههای باورنکردنی یاد میکند.
🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت
در سروش 👇👇
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
در ایتا 👇👇
🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat
در بله 👇👇
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹روز مباهله، پيامبر اعظم(ص) عزيزترين عناصر انسانى خود را به صحنه مىآورد؛ برای نشان دادن تمایز بین حق و باطل
🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت
در سروش 👇👇
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
در ایتا 👇👇
🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat
در بله 👇👇
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بیخیالی هم عالمی داره ❤️😂
🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت
در سروش 👇👇
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
در ایتا 👇👇
🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat
در بله 👇👇
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
گیاهان دارویی طبی
🔴چطوری از عطسه های حساسیت فصلی جلوگیری کنیم؟
✅چای بابونه بنوشید ؛ چای بابونه اثرات آنتی هیستامینی داشته و برای جلوگیری از عطسههای مکرر مفید است. با خوردن روزانه یک لیوان چای بابونه میتوانید به کاهش سطح هیستامینهای موجود در بدن و عطسههای ناشی از آن کمک کنید.
🌱🌱🌱🌱🌱
🔴 آلرژی
✍طب سنتی مهمترین علت حساسیت را معمولاً از به هم خوردن اخلاط در بدن یعنی عدم تعادل مزاج می دانند و درمان قطعی آن رساندن بدن به حالت اعتدال است. گاهی علت آلرژی و حساسیت در اثر شدت حرارت درسر که ناشی از غلبه صفرا است به وجود می آید که در این صورت درمان قطعی آن حجامت آلرژی می باشد.
کسانی که سینوزیت دارند باید قبل از درمان آلرژی ابتدا سینوزیت را درمان کنند و بعد به معالجه آلرژی بپردازم و اگرآلرژی ندارند شب ها به مدت 14 تا 21 روز داخل هر بینی یک قطره روغن سیاهدانه ریخته شود.
مصرف دمکرده ی یک قاشق غذا خوری چای کوهی در یک لیوان آب جوش به مدت چهار ماه مصرف سرکه انگبین که یک سوم از سرکنگبین را با دو سوم آب مخلوط کرده و هر شب به مدت چهار ماه میل شود.
اگر طبع بیمار سرد است به جای عرق کاسنی عرق نعناع استفاده شود و بعد از 40 روز مصرف داروهای فوق حجامت عام انجام شود و بعد از 40 روز حجامت سر و حجامت آلرژی انجام شود.
خوردن عرق کاسنی سکنجبین آب زرشک برای حساسیت مفید می باشد
🌲🌳🌴🌾💐
🥬آب سبزیجات مفید برای دیابتی ها🥬
اگر دیابت دارید آب سبزیجات نیز میتواند برایتان مفید باشد.
مخلوطی از برگ های سبزیجات سبز مانند کرفس، کلم پیچ، اسفناج یا خیار تهیه کنید و آب آن ها را بگیرید.
آب سبزیجات مزایای بسیاری برای سلامتی داشته و تمام ویتامین ها و مواد معدنی ضروری را برای بدن فراهم میآورند.
🥬🥦🥒🍋🥕🍅
🔴 کسانیکه چربی خون دارند، بهتر است از کدو به مقدار زیاد استفاده کنند.
👈 آب کدو مسمایی را گرفته، روی آن کمی آبلیمو ریخته، روزی یک لیوان بزرگ میل نمایند
🥒🌱🥒🌱🌼
🍎سیب
✍میوه ای نشاط آور تقویت کننده ی عمومی بوییدن سیب خوشبو موجب تفریح و نشاط قلب می شود . یکی از میوه های توصیه شده در بارداری ست .
کسانی که رژیم لاغری دارند یا زیاد دچار افسردگی هستند یک میان وعده مناسب برای آنها رنده ی سیب شیرین با کمی گلاب و زعفران و تخم بالنگو است .
سیب خشک میان وعده مناسب برای افراد دارای رطوبت شدید معده مناسب است. همچنین رب سیب یک ضد عطش خوب و مقوی معده است .چای سیب نوشیدنی با عطر و بوی مناسب و تقویت کننده سیستم گوارش خصوصا کبد و معده است .
🔻از سیب غافل نباشیم 👌
🍎🍏🍎🍏🍎
❤️❤️❤️❤️❤️
🆔 @ashaganvalayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞درگیری مرزی بین آذربایجان وارمنستان ادامه دارد .بزبان آذری
💢منطقه حضور نیروهای حافظ صلح روسیه گروههای مسلح ارمنی به طرف آذری ها مستقر درمنطقه شوشا آتش گشوده شد
🔹در این مورد وزارت دفاع آذربایجان اعلام کرد ساعت 10/50تا 12/10گروه های مسلح ارمنی از روستای گروس از بین خانه های روستائی به طرف نیروهای آذری در منطقه لاچین روستای زابوخ باسلاح های سبک و نیمه سنگین آتش گشوده شد 🔻درمقابل گشودن آتش از طرف ارمنی ها وزارت دفاع آذربایجان تدابیری را اجرا کرده اند .
🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت
در سروش 👇👇
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
در ایتا 👇👇
🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat
در بله 👇👇
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞گزارش از مخزن بزرگ گازی آذربایجان که در حال تکمیل دردریای خزر است
🔻در دریای خزر به فاصله 100کیلومتری باکو مخزن گاز آبشرون قراردارد این مخزن بزرگ گازی درحال تکمیل شدن است و تجهیزات استخراج و انتقال آن در حال نصب و روزهای پایانی را سپری میکند
🔹کارشناس آذری : با شروع استخراج گاز با تامین هزینه های ایجاد این سایت انرژی. به کشور نیز در تامین گاز کمک خواهد کرد
🔻با شروع بهره برداری از این سایت گازی در گسترش اقتصاد آذربایجان تاثیر زیادی خواهد داشت و هنچنین این مخزن در تامین انرژی به اروپا نیز نقش اساسی دارد.
🔻این سایت گازی باعث خواهد شد که آذربایجان به غیر از صادر کننده نفت به عنوان بزرگترین تولید و صادرکننده گاز در منطقه تبدیل شود و نقش ,حضور آذربایجان درعرصه های سیاسی پر رنگ شود
ظرفیت گاز این مخزن برای رسانه ها مشخص نیست ولی از حجم سرمایه گذاری مشخص است که این سایت دارای ظرفیت بالای میباشد و امنیت آذربایجان تاثیر زیادی در تامین انرژی برای اروپا دارد
🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت
در سروش 👇👇
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
در ایتا 👇👇
🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat
در بله 👇👇
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥جزیره هرمز
#ایران_زیبا😍
🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت
در سروش 👇👇
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
در ایتا 👇👇
🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat
در بله 👇👇
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
اونائی که زبان بدن بلد هستند لطفا حرفی سخنی چیزی؟؟؟@!@
🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت
در سروش 👇👇
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
در ایتا 👇👇
🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat
در بله 👇👇
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استقبال گرم مسلمانان اوگاندایی از رئیسی
🔹مسلمانان اوگاندایی از رئیسجمهور ایران در مسجد جامع کامپالا بزرگترین مسجد شرق آفریقا استقبال کردند
🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت
در سروش 👇👇
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
در ایتا 👇👇
🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat
در بله 👇👇
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همکاری #ابتکار و #نجفی با مسیح #علینژاد!
علینژاد:
🔺️ در سال ۸۸، معصومه ابتکار و نجفی به دیدار خانواده های کشته شدگان می رفتند و اخبار را برای شخصِ من ارسال میکردند تا اطلاعرسانی کنم!
🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت
در سروش 👇👇
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
در ایتا 👇👇
🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat
در بله 👇👇
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حمله به انگلیس در آنتن زنده بیبیسی فارسی / استعمارگری انگلیسیها پشت پرده ادعای امارات در مالکیت جزایر سهگانه ایران
در برنامهای که قرار بود علیه ایران تمام شود سخنان مهمان برنامه علیه حامی مالی شبکه بیبیسی باعث شد که مجری برنامه نتواند واکنشی در قبال این صحبتها داشته باشد
🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت
در سروش 👇👇
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
در ایتا 👇👇
🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat
در بله 👇👇
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ ایندپندنت: به دلیل افزایش هزینههای زندگی در انگلستان بخشی از مردم غذای سگ و گربه می خورند
🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت
در سروش 👇👇
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
در ایتا 👇👇
🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat
در بله 👇👇
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
38.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برای اینکه از زیر بار مسئولیت شونه خالی کنند ، تا تونستن سو استفاده کردند
از این جمله:
اون دختر کم حجاب دخترمنه!
پ ن: حاج قاسم راجع به علف های هرز هم نکاتی رو گفته بودند اما مسئولین ما
با سو استفاده از جمله ی شهید
ملت رو سرکار گذاشتن.
این کیلیپ سرو ته ش زده شد
بدلیل سو استفاده احتمالی دشمن و کج فهمی
یه عده حاجی گیرینوف که جز چوب لای چرخ کردن ،هیچ خاصیتی برای انقلاب ندارند.
حرف زیاده ولی نه حالش هست نه وقت
🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت
در سروش 👇👇
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
در ایتا 👇👇
🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat
در بله 👇👇
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
19.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 حالا وقتش رسیده الگوریتم ها فضا را شهوت زده کنند
این ویدئو مربوط به یک گزارش غربی است که نوع فعالیت الگوریتم ها به جهت مدیریت افراد در فضای مجازی را توضیح میدهد. ببینید و به مثالی که زده میشود فکر کنید...
🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت
در سروش 👇👇
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
در ایتا 👇👇
🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat
در بله 👇👇
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
رمان های مذهبی...🍃:
🌸🌸🌸🌸🌸
بسم الله الرحمن الرحیم
یکسالونیمباتو
پارت68
ز_سعدی
بدون این که حرفی بزنم خودش گفت:
خانومم، هر چند شبه، تاریکه، آخر شبه کسی تو کوچه خیابون نیست ولی همون طور که من تونستم تشخیص بدم شما چهره ات آرایش داره و خوشگلتر شدی مردهای دیگه هم تشخیص میدن.
همون طور که من به عنوان یک مرد از آرایش شما خوشم میاد بقیه مردها هم از چهره آرایش کرده خانم ها خوششون میاد.
آرایش باید فقط تو خونه باشه
برای شوهر برای محرم
نه برای بیرون تو کوچه خیابون.
این قدر علت عصبانی بودنش برایم عجیب بود که با حیرت نگاهش می کردم.
آهسته گفتم:
من بی حیا نیستم.
قصد خودنمایی برای نامحرمم نداشتم
اگه داشتم روم رو نمی گرفتم.
فقط گفتم به حرف بقیه کنم پاکش نکنم شما منو با این آرایش ببینی.
فکر می کردم اگه منو این جوری ببینی خوشت میاد خوشحال میشی.
اگه می دونستم این طوری عصبانی میشی هیچ وقت ...
دوبارهرصدایم لرزید و اشکم آرام سرازیر شد.
احمد دستم را گرفت و با لحن آرامی گفت:
عروسکم ... شما برای من زیباترین زن دنیایی.
به نظرم اون قدر زیبایی که نیاز به هیچ آرایشی نداری.
درک کن من مردم، غیرت دارم،
دوست دارم همه چیز تو از جسمت، از زیباییت، از احساس پاکت ، همه چیت فقط و فقط مال خودم باشه .
دوست ندارم حتی تو نگاه کردن به تو با هیچ مرد دیگه ای شریک بشم
اگه برای من و خوشحالی من می خواستی آرایش کنی اینو پاک می کردی موقعی که اومدیم خونه تون اون موقع آرایش می کردی که من ببینم و خوشم بیاد.
من به تو جسارت نمی کنم، نمیگم شما بی حیایی
به نظرم شما پاک ترین دختر دنیایی
فقط میگم اشتباهی که بقیه خانما می کنن و میگن کسی نمی بینه کسی نمی فهمه رو نکن.
ناخودآگاه آتیش جهنم رو برای خودت نخر!
تو زیبایی، زیباییت هم مسحور کننده است.
شاید از دری، پنجره ای، بالا پشت بومی، ته کوچه ای جایی یه مرد چشمش بهت می افتاد
یه مرد نامحرم مجرد یا مردی که زن زیبایی نداره و با دیدن تو یه لحظه دلش می لرزید. اون وقت اون دنیا روز قیامت چه طور می خواستی جواب بدی؟ ...
من فقط میگم احتیاط کن.
من خودم مجرد بودم، الانم یه مرد جوونم،
این که منِ مرد بخوام چشمم رو حفظ کنم، خودم رو حفظ کنم خیلی سخته
خدا شما زن ها رو زیبا آفریده ما مرد ها رو زیباپسند
طبع من مرد و ما مردها به زیبایی زن ها کشش داره
کافیه کمی ارتباط معنوی مون با خدا کم باشه یا ایمان مون ضعیف باشه
حداقلش اینه که با چشم مون دنبال زیبایی زن ها بگردیم و
با چشم چرونی این حس رو ارضاء کنیم.
خانومم من ازت ممنونم که به فکر خوشحال کردم من بودی ولی
/9407
🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
بسم الله الرحمن الرحیم
یکسالونیمباتو
پارت69
ز_سعدی
خانومم ازت ممنونم که به فکر خوشحال کردن من بودی ولی این قدر غیرتم به جوش اومد که نتونستم روی خوش نشون بدم.
حتی می خواستم شب نیام خونه تون ولی حالا که دلیلش رو فهمیدم و نظر خودم رو بهت گفتم آروم شدم.
اگر شدّتی در کار بود و شما رو رنجوند عذر میخوام.
خیلی از این رفتارش و سردی اش دلگیر و ناراحت شدم.
چیزی نگفتم و حتی نگاهش هم نکردم.
تمام ذوق و شوقم برای امشب از بین رفت.
تصورات شیرینی که داشتم همه نقش بر آب شد.
آهسته در ماشین را باز کردم و پیاده شدم.
داخل کوچه رفتم و در زدم.
او هم ماشینش را پارک کرد و پیاده شد.
آقاجان در را باز کرد.
سلام کردم و آقاجان جواب داد و پرسید:
کجا بودین؟ چرا این قدر دیر اومدین؟
بغض داشتم برای همین چیزی نگفتم.
سرم را پایین انداختم و وارد حیاط شدم.
آقاجان صدایم زد:
رقیه بابا چیزی شده؟
قبل از این که بخواهم جوابی بدهم صدای یا الله احمد از پشت در به گوش رسید و به آقاجان سلام کرد.
آقا جان از او پرسید:
چیزی شده پسرم؟
احمد در مقابل آقاجانم سر به زیر انداخت.
در حیاط نماندم و به اتاقم رفتم.
چراغ را روشن کردم، چادر و کیفم را گوشه ای انداختم و جلوی آینه ایستادم.
چهره ای که می توانست امشب را شبی شاد و زیبا کند امشب را تلخ کرده بود.
از داخل جعبه لوازم آرایش شیر پاک کن را برداشتم و صورتم را پاک کردم.
به حیاط رفتم و با آب حوض صورتم را شستم.
آقاجان و احمد هنوز دم در حیاط ایستاده بودند و آهسته صحبت می کردند.
من صدای شان را نمی شنیدم و از طرفی ناراحتی ام هم اجازه نمی داد که در حیاط بمانم و گوش تیز کنم.
به اتاق برگشتم. پنجره را باز کردم و پرده اش را انداختم.
تشک پهن کردم و زیر ملحفه خزیدم.
صدای بسته شدن در حیاط به گوشم رسید.
صدای پای پدرم را هم شنیدم که به مهمانخانه رفت و چراغ های حیاط را هم خاموش کرد.
اما از احمد خبری نشد.
گمان کردم که احمد رفته است و ناراحتی ام دو برابر شد.
از رفتار شدید احمد دلگیر بودم اما اصلا انتظارش را نداشتم که برود و شب در خانه ما نماند.
دلم به شور افتاد.
نکند آقاجان با او شدید برخورد کرده باشد؟
نکند از او نا امید شده باشد و دیگر اجازه ندهد به خانه مان بیاید؟
نکند دیگر اجازه ندهد من او را ببینم؟
نکند به محرمیت من و احمد خاتمه دهد؟
/9407
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
بسم الله الرحمن الرحیم
یکسالونیمباتو
پارت70
ز_سعدی
خودم را لعنت کردم.
چه آرایش بی جا و اشتباهی بود.
دیگر هیچ وقت هیچ جا اجازه نمی دهم کسی مرا آرایش کند و بعد بگوید پاک نکن.
ملحفه را مچاله کردم و با عصبانیت به سمت دیگر اتاق پرت کردم.
از جا برخاستم و روی طاق نشستم.
از رفتارش دلگیر شدم، ناراحت بودم اما واقعا دلم می خواست شبم در کنار او صبح شود.
دلتنگش بودم!
زانوهایم را در بغل گرفتم و سر بر زانوهایم گذاشتم.
چشم هایم پر از اشک شد و همین که خواست سرازیر شود کسی به در اتاق زد.
از جا برخاستم و چند بار چشم هایم را فشار دادم تا اشکم بند بیاید.
پرده را کنار زدم.
احمد بود!
او نرفته بود.
با شرم نگاهم کرد و پرسید:
اجازه هست بیام تو؟
از دیدنش و بودنش خوشحال شدم.
لبهایم داشت به لبخند کش می آمد که سر به زیر انداختم و گفتم:
بفرمایید.
احمد کفش هایش را در آورد و وارد اتاق شد و در را بست.
قبل از این که چیزی بگویم گفت:
ببخشید رفتارم نسنجیده و اشتباه بود.
زود از کوره در رفتم. شدید برخورد کردم و شما رو ناراحت کردم.
همیشه با خودم می گفتم اگه ازدواج کنم نمی ذارم آب تو دل زنم تکون بخوره یا خم به ابروش بیاد ولی الان با این رفتار تند دل شما رو شکستم و اشکت رو در آوردم.
پشیمان بود.
نباید باعث شرمندگی بیشترش می شدم.
برای همین از شدت ناراحتی و دل شکستگی ام چیزی به زبان نیاوردم و گفتم:
صدای در اومد فکر کردم رفتید.
احمد گفت:
اگه ناراحتی، دلگیری یا دوست نداری پیشت بمونم برم.
یعنی رفتن برایش راحت بود؟ خودش دوست نداشت پیشم بماند؟
پس آن همه تب و تابی که می گفت چه شد؟
سر به زیر انداختم و با صدای لرزانم گفتم:
نه ... بفرمایید بشینید.
تازه متوجه اتاق شدم.
چقدر بهم ریخته اش کرده بودم.
چادر و کیفم را گوشه ای پرت کرده بودم.
رختخواب ها ریخته بود.
تشک وسط اتاق بود و ملحفه را سمت دیگر اتاق پرت کرده بودم.
در جعبه لوازم آرایش باز بود و شیرپاک کن جلوی آینه رها شده بود.
احمد کتش را در آورد و روی طاق نشست و در اتاق نامرتب نگاه چرخاند.
خجالت کشیدم و به سراغ رخت خواب ها رفتم و مرتب شان کردم و پرسیدم:
آقا جانم بهتون چی گفت؟
احمد آهی کشید و سر به زیر انداخت و گفت:
هیچی.
کتش را روی طاق گذاشت و از جا برخاست.
چادرم را از روی زمین برداشت و مرتب تا زد و گفت:
خراب کردم.
هر چند خودمو مُحِقّ می دونم اما شما و حاجی معصومی رو رنجوندم.
چادرم را روی صندوق گذاشت و خودش هم همانجا نشست و گفت:
حاجی فهمید بین مون چیزی شده
ازم پرسید منم نتونستم بهش نگم چی شده
اونم گفت آدم نباید با زنش اخم و تخم کنه
گفت زن لطیفه زود می شکنه
گفت اگه دلخوری چیزی داری باید تو خلوت با زبون خوش و محبت آمیز تذکر بدی
اینو گفت و تعارف کرد بیام تو
خودشم رفت بخوابه
واقعا از رفتارم خجالت کشیدم.
می خواستم برم ولی گفتم شاید درست نباشه
گفتم بیام ازت دلجویی کنم اگه دلت بود بمونم اگر نه ....
am/07
🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸
بسم الله الرحمن الرحیم
یکسالونیمباتو
پارت71
ز_سعدی
دست از کار کشیدم و به او خیره شدم.
بقیه حرفش را خورد.
آهسته گفتم:
فکر می کردم دلتنگمی
برای امشب که بیای پیشم لحظه شماری می کردی.
احمد از جا برخاست و در حالی که به سمتم می آمد گفت:
معلومه که دلتنگتم
معلومه برای بودن با تو لحظه شماری می کردم.
مرا به سمت خود کشید، سرم را بوسید و محکم مرا در آغوش کشید.
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
قبل از اذان صبح احمد لباس پوشید تا برای نماز به مسجد برود.
تا دم در او را بدرقه کردم و به اتاق برگشتم.
اذان که گفتند نماز خواندم و ذکر گفتم.
به حیاط رفتم و منتظر نشستم تا احمد برگردد.
مادر از زیر زمین بیرون آمد و مرا دید.
آهسته صدایم زد:
رقیه؟! تو توی حیاط چه کار می کنی؟
آهسته به سمت مادر رفتم.
سلام کردم و گفتم:
منتظرم احمد آقا برگردنن
_مگه کجا رفته؟
_رفتن مسجد نماز فکر کنم دیگه الانا بیان.
مادر چادرش را دور کمرش مرتب کرد و فت:
خیلی خوب زود برو اتاقت این جا نایست.
این را گفت و خودش از پله های مهمانخانه بالا رفت.
نزدیک در حیاط نشستم.
هر از گاهی باد خوبی می آمد و حس نشاط بخشی را به من می داد.
چند دقیقه ای گذشت که چند ضربه آرام به در خورد و احمد یا الله گویان با چند جعبه کوچک در دست وارد شد.
از جا برخاستم و آهسته سلام کردم.
او هم با لبخند و آهسته جواب سلامم را داد و با هم به اتاق رفتیم.
احمد جعبه ها را روی طاق گذاشت.
کتش را در آورد. قرآن را برداشت و مشغول تلاوت شد.
هر چند کنجکاو بودم درون جعبه ها چیست اما گوشه اتاق نشستم و محو تماشای او شدم.
گاهی زیر چشمی به من نگاه می کرد و لبخند می زد.
چند صفحه که تلاوت کرد قرآن را بست، بوسید و روی طاق گذاشت.
از جایش برخاست و آمد کنار من نشست.
/7
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸
بسم الله الرحمن الرحیم
یکسالونیمباتو
پارت72
ز سعدی
با خنده گفت:
ناقلا شدی ها.
به سمتش چرخیدم و پرسیدم:
چه طور؟
من که کاری نکردم.
احمد لپم را کشید و گفت:
_نشستی رو به روم نگاه می کنی، دلبری می کنی بعد میگی کاری نکردم؟
لبخندی زدم و در چشم هایش خیره شدم.
دستم را گرفت و آهسته نوازش داد و گفت:
ناز داری، همه وجودت ناز و دلبریه
همون نگاهتم دل می بره
دل آدمو بیچاره می کنه
خواستم بگویم نه آن قدر که تو دل بردی و مرا شیفته خود کردی اما آهسته گفتم:
آقا جانم راست می گفت شما خیلی خوب هستی...
با شیطنت گفت:
چی میگی؟ نمی شنوم بکم بلند تر بگو.
خندیدم و گفتم:
میگم شما مرد خیلی خوبی هستی
_دوباره بگو آهسته میگی نمی شنوم.
سرم را نزدیک گوشش بردم و گفتم:
دارم میگم ...
حرفم را عوض کردم. چه اشکالی داشت بداند در دلم چه غوغایی است:
میگم خیلی دوست دارم.
صورت احمد سرخ شد.
با تعجب و حیرت به من نگاه کرد و پرسید:
چی؟
گفتم:
اذیت نکنین دیگه.
شنیدین چی گفتم.
_شنیدن که شنیدم ولی باور نمی کنم.
خوابم یا بیدارم؟
به او تکیه دادم و سرم را به شانه اش گذاشتم و گفتم:
معلومه که بیدارین.
این اولین باری بود که من به او از علاقه ام می گفتم.
انگار دیگر از او خجالت نمی کشیدم.
دوستش داشتم و دلم می خواست این دوست داشتن را به او ابراز کنم.
دلم می خواست در وجود مردانه اش غرق شوم.
خودم را به دست او بسپارم و دیگر از او جدا نشوم.
احمد صورتش را به سرم چسباند و آرام نوازشم کرد.
غرق در محبت وجود احمد بودم که با صدای مادر از جا پریدم.
روسری ام را پوشیدم و از پشت پنجره به او سلام کردم.
مادر جواب سلامم را داد و گفت:
صبحانه حاضره تشریف بیارید مهمانخانه.
چشم گفتم و پرده را انداختم.
احمد از جا برخاست و به سمت طاق رفت.
غصه ام شد.
بعد از خوردن صبحانه باید می رفت و من باز تا یک هفته از وجودش در کنارم محروم می شدم.
احمد کتش را روی دست انداخت و جعبه ها را برداشت.
به سمتش رفتم و گفتم:
این ها چیه؟ کمک نمیخواین؟
m/7
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
بسم الله الرحمن الرحیم
یکسالونیمباتو
پارت73
ز_سعدی
با لبخند گفت:
یکم سوغاتیه. ناقابله. از تبریز آوردم
_دست تون درد نکنه تو زحمت افتادین
احمد بسته ای روزنامه پیچ را به سمتم گرفت و گفت:
این حرفا چیه خانم؟ زحمت نبود، وظیفه است.
پیامبر خدا میگن وقتی سفر میرید سوغاتی بیارید.
اینام چیز قابل داری نیست.
این برای خانم خوشگلم
اینام یکم پنیر و شیرینیه برای خانواده خانم خوشگلم.
با ذوق بسته نسبتا سنگین را از دستش گرفتم و گفتم:
دست شما درد نکنه. اصلا توقع نداشتم.
احمد گفت:
دلم میخواست برات کفش بیارم ولی شماره پات رو نمی دونستم.
برای همین برات از قم چند تا کتاب گرفتم.
_ممنون لطف کردین مگه قم هم رفتین؟
_آره برگشتنا قم و تهران هم رفتم.
همیشه بعد تبریز، به خاطر کارام تهران و قم هم میرم.
روزنامه دور بسته را پاره کردم. سه جلد کتاب تقریبا قطور بود درباره حضرت زهرا، امام علی و امام زمان.
از او تشکر کردم و گفتم:
حتما می خونم شون. این کتابا از هر چیزی برام با ارزشتره.
احمد گفت:
خدا رو شکر که خوشت اومد.
بوی اسپند از حیاط به مشام رسید.
احمد گفت:
بریم صبحانه؟
کتاب ها را روی طاق گذاشتم و گفتم:
بریم.
با هم از اتاق خارج شدیم. احمد با مادر سلام و احوالپرسی گرمی کرد و بعد یا الله گویان وارد مهمانخانه شدیم.
آقا جان تنها بود.
کنار آقاجان نشستم و با لبخند سلام کردم.
احمد هم کنارم نشست.
مادر هم به اتاق آمد و مشغول چای ریختن بود که احمد جعبه ها را به سمتش گرفت و گفت:
مادر جان این سوغاتی ها ناقابله
امید وارم خوش تون بیاد.
مادر با لبخند جعبه ها را از دست احمد و گرفت و تشکر کرد و گفت:
ممنون پسرم زحمت کشیدین راضی به زحمت نبودیم
لطف کردین.
احمد هم گفت:
خواهش می کنم کاری نکردم ناقابله.
مادر در یکی از جعبه ها را باز کرد و گفت:
صاحبش قابل داره پسرم
دستت درد نکنه
حالا اسم این شیرینی ها چی هست؟
اسماعیل همیشه برامون عسل و پنیر میاره شیرینی تبریزی ما ندیده بودیم.
احمد یکی یکی اسم شیرینی ها را گفت.
آقاجان جعبه فلزی پنیر را برداشت و گفت:
به به پنیر لیقوانم که آوردی
حسابی خجالت مون دادی.
مادر گفت:
حاجی عاشق پنیر لیقوانه
از همه چی بیشتر همین پنیر لیقوان رو دوست داره.
آقاجان کمی پنیر را با چاقو برید و برای مادر لقمه گرفت، به دست مادر داد و گفت:
البته من شما رو بیشتر از همه چی دوست دارم
مادرم هم زمان که از حرف پدرم ذوق کرد از خجالت سرخ شد و زیر لب گفت:
خاک بر سرم حاجی.
مادر از جا برخاست و از اتاق بیرون رفت.
احمد سر به زیر سعی داشت جلوی خنده اش را بگیرد و آقا جان خوشحال لبخند دندان نما می زد.
آقاجان همیشه در هر فرصتی جلوی ما به مادر ابراز علاقه می کرد و مادر با این که ذوق می کرد ولی خجالت می کشید و معمولا می رفت و
ما همیشه از دیدن علاقه آقا جان به مادر ذوق می کردیم
آقاجان از پنیر سوغاتی در پیش دستی مان گذاشت و گفت:
احمد آقا برای خانمت لقمه بگیر.
_چشم آقاجان
احمد سریع نان برداشت و برایم لقمه گرفت.
جلوی آقاجان خجالت کشیدم و سر به زیر و با شرم لقمه را از دستش گرفتم.
بعد از تمام شدن صبحانه سفره را جمع کردم.
آقا جان از اتاق رفت تا لباس بپوشد و برای دعای ندبه برود و احمد هم از جا برخاست تا بروم
از رفتنش دلگیر شدم و با غم نگاهش کردم.
احمد صورتم را نوازش کرد و گفت:
الان میرم ولی اگه حاجی قبول کنه عصر میام دنبالت.
از حرفش خوشحال شدم و با هم از مهمانخانه بیرون رفتیم
همراه مادر برای بدرقه شان تا دم در حیاط رفتیم.
احمد رو به آقاجان گفت:
اگه اجازه بدید عصر بیام دنبال صبیّه تا شب بریم خونه آقام
منظور احمد از صبیه را نفهمیدم.
آقاجان دست دور شانه ام انداخت و مرا به خود چسباند و گفت:
شما صاحب اجازه اید.
صبیه ما دیگه همسر شماست.
هر وقت خواستی بیا دنبالش
نیازی به اجازه گرفتن هم نیست
m/407
🌸🌸🌸🌸🌸🌸