eitaa logo
کانال عاشقان ولایت
4.5هزار دنبال‌کننده
32.5هزار عکس
36.6هزار ویدیو
34 فایل
ارسال اخبار روز ایران و ارائه مهمترین اخبار دنیا. ارائه تحلیلهای خبری. ارائه اخرین دیدگاه مقام معظم رهبری . و.... مالک کانال: @MnochahrRozbahani ادمین : @teachamirian5784 حرفت رو بطور ناشناس بزن https://harfeto.timefriend.net/16625676551192
مشاهده در ایتا
دانلود
آقاجان یا الله گویان به اتاق آمد. راضیه با همان حال بدش به احترام آقاجان از جا برخاست. آقاجان روبروی راضیه ایستاد و گفت: تسلیت میگم باباجان .... عمر بابا سخته غمت رو ببینم راضیه هق زد و گفت: آقا جان جیگرم سوخت ... آقاجان به هر سختی بود محمد مهدی را از بغل راضیه بیرون کشید. به سمت من که کنار راضیه بودم چرخید و محمد مهدی را در بغلم گذاشت و خودش راضیه را محکم بغل گرفت. راضیه خودش را در بغل آقاجان رها کرد و دوباره ناله کرد و گریست. نمی دانم چرا آن لحظه من نزدیک ترین شخص به آقاجان بودم؟ نمی دانم چرا محمد مهدی را به بغل من داد؟ همین که او را در بغلم گذاشت چشم هایم سیاهی رفت و ضعف کردم. فقط توانستم قدمی عقب بروم و به دیوار پشت سرم تکیه بدهم و روی زمین سر بخورم و بنشینم. دل نگاه کردن به محمد مهدی را نداشتم. همه وجودم یخ کرده بود. آقاجان که راضیه را بغل گرفته بود روی زمین نشست و او را روی پایش نشاند. راضیه سر به شانه آقاجان گذاشته بود و می گریست و فغان می کرد: آقاجان بچه ام رفت ... محمد مهدیم رفت ... دو هفته تموم بچه ام مریض بود ... دو هفته تموم جلوی چشمم پر پر زد ... آقا جان بچه ام تازه داشت سینه خیز می کرد که مریض شد ... به دلم موند راه رفتنش رو ببینم .... آقاجان بچه ام تازه یاد گرفته بود بَ بَ می گفت. داشتم یادش می دادم بابا بگه .... حرف های راضیه دل سنگ را هم آب می کرد. آقاجان او را نوازش می کرد و از او می خواست آرام باشد. من بچه به بغل چشم بسته بودم و آرام اشک می ریختم. نفهمیدم حسنعلی و پدرش کی به اتاق آمده بودند. فقط وقتی بچه را از آغوشم گرفتند چشم باز کردم. حسنعلی گوشه اتاق نشسته بود و محمدمهدی را به خود می فشرد و با صدا گریه می کرد. حالم بد بود اما نه به شدت حال بد و خراب راضیه و حسنعلی. زیر دلم درد گرفته بود و تیر می کشید. دلم نمی خواست در اتاق بمانم. به هر سختی بود از جایم برخاستم و دست به دیوار گرفتم. از اتاق بیرون رفتم و لب ایوان در حیاط نشستم. هوا سرد بود و صورت خیس از اشکم را می سوزاند اما این سوز و سرما ذره ای برایم اهمیت نداشت. چند دقیقه ای در حیاط نشسته بودم که برادرم محمد علی از راه رسید. /‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭07‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬ 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 بسم الله الرحمن الرحیم یک‌سال‌و‌نیم‌با‌تو پارت‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭149‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬ ز_سعدی آمد روبرویم ایستاد و پرسید: چرا این جا نشستی؟ نیم نگاهی به او کردم و جوابی ندادم. _پاشو هوا سرده سرما می خوری توجهم به پاکتی که در دست داشت جلب شد. پرسیدم: این چیه دستت؟ چشم هایش را به هم فشرد و گفت: سدر و کافوره اشک به چشمم دوید و با بغض پرسیدم: سدر و کافور برای چی؟ صدای دو رگه محمد علی هم با بغض لرزید و گفت: میخوان بچه رو غسل بدن ببرن خاکش کنن _همین جا میخوان غسلش بدن؟ محمد علی در جوابم سر تکان داد و کنارم نشست. باور این که قرار است این طفل کوچک به این زودی مهمان خاک شود برایم سخت بود. بغض داشت خفه ام می کرد. محمد علی انگار حالم را فهمید بغلم کرد و من سر بر روی شانه او گذاشتم و هر دو گریستیم. چند دقیقه بعد پدر حسنعلی از اتاق بیرون آمد. با آمدن او خودم را جمع و جور کردم. از محمد علی پرسید: آوردی باباجان؟ محمد علی از جا برخاست. سر به زیر به پاکت اشاره کرد و گفت: آره آوردم. _خیلی خوب بذارش کنار شیر آب تا بچه رو بیارم. نگاهم به سمت شیر آب حیاط کشیده شد. هوا سرد بود. آب سرد بود. همه وجودم از تصورش یخ زد. هم من هم محمد علی از تصورش یخ زدیم. خشک مان زد. پدر حسنعلی بچه به بغل همراه آقاجان از اتاق بیرون آمدند. پدر حسنعلی به سمت شیر آب حیاط می رفت که آقاجان صدایش زد و گفت: نه کربلایی ... با آب حیاط نه ... هوا سرده بچه یخ می زنه ... چنان با بغض و دل رحمی این جمله را گفت که خود کربلایی هم حالش منقلب شد. محمد مهدی را به خودش فشرد و گفت: حاجی بچه تموم کرده ... آقا جان جلو رفت. محمد مهدی را بغل کرد و گفت: تموم کرده ولی من دلم نمیاد پوست نازک تنش رو تو این هوا با آب سرد بشوریم. اگه پدر و مادرش از پشت پنجره ببینن چی؟ جیگرشون تیکه تیکه میشه. ببریمش مطبخ اونجا با آب گرم بشوریمش. پدر حسنعلی به تایید سر تکان داد و به مطبخ رفتند.
محمد علی پشتم را نوازش کرد و گفت: آبجی برو تو هوا سرده و خودش به مطبخ رفت و در را بست. نه دل رفتن به اتاق را داشتم نه دل رفتن به مطبخ. در همان حیاط کمی نشستم اما کنجکاوی ام مرا به پشت در مطبخ کشاند. از لای در که کمی باز بود دیدم بچه را داخل تشتی در بغل گرفته اند. محمد علی آب می ریزد و آقاجان داشت به انگشت های کوچکش دست می کشید. با دیدن این صحنه جگرم پاره پاره شد. دلم فریاد می خواست. چادرم را گلوله کردم و مقابل دهانم گرفتم. به سمت دیگر حیاط که دستشویی آن جا بود دویدم. وارد دستشویی شدم و تا توانستم زار زدم. آن قدر زار زدم که خودم احساس می کردم دیگر صدایم در نمی آید. از دستشویی بیرون آمدم و صورتم را در حیاط شستم و به اتاق برگشتم. حسنعلی کنار مادرش کز کرده بود و راضیه انگار به خواب رفته بود. قرآن را برداشتم و برای آرامش دل خواهرم و همسرش مشغول تلاوت شدم. چند دقیقه ای نگذشته بود که راضیه از خواب پرید. به جلوی لباسش که کمی خیس شده بود دست کشید و گفت: ای وای شیرم رگ کرده ... بچه ام گرسنه شه ... رو به حسنعلی گفت: حسنعلی بچه ام کجاست؟ بچه ام گرسنه شه ... بچه ام شیر میخواد ... با صدا زیر گریه زد و گفت: الهی بمیرم برات مامان جان ... کاش من جای تو می مردم ... راضیه را بغل گرفتم. سر به شانه ام گذاشت و گفت: رقیه بچه ام گرسنه اس ... چند روز آخری دیدی چیزی شیر نخورد ... دیدی هر چی دادمش بالا میاورد .... رقیه به دلم موند یه بار دیگه شیر بخوره .... آخ خدا به دلم موند یه بار دیگه موقع شیر خوردن انگشتاشو دور دستم محکم بپیچه. خدایا بمیرم برای دل حضرت رباب .... خدایا منم مثل حضرت رباب الان شیر دارم ولی بچه ندارم .... لباس راضیه تمام خیس شده بود و لباس مرا هم خیس کرد. راضیه روضه می خواند و ما همه هق هق گریه بودیم. انگار قدرت تکلم نداشتم که حتی یک کلمه بگویم و او را آرام کنم. فقط او را به خودم می فشردم و هق هق می کردم. حسنعلی که طاقتش طاق شد از جا برخاست و به سمت ما آمد. شانه راضیه را گرفت، او را از بغل من در آورد و گفت: بس کن راضیه ... بس کن لا مصب .... جیگر آتیش گرفته ام رو خون نکن /‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭9407‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬ 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 بسم الله الرحمن الرحیم یک‌سال‌و‌نیم‌با‌تو پارت‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭150‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬ ز_سعدی راضیه با درماندگی لب زد: بچه ام همش شیش ماهش بود حسنعلی ... بچه ام تازه داشت تلاش می کرد بابا بگه حسنعلی راضیه را بغل گرفت و هر دو در بغل هم به شدت گریستند. هر دو در بغل هم زار می زدند. جز همسر چه کسی می تواند مرهم خوبی برای زخم دل همسرش باشد خصوصا وقتی داغ دل مشترک باشد؟ من و مادر حسنعلی از اتاق بیرون آمدیم و در را بستیم. کار غسل و کفن تمام شده بود و به نماز ایستاده بودند. آقاجان اذکار نماز میت را می گفت و از شدت گریه می لرزید. نماز که تمام شد ماتم جدیدی شروع شد. چه طور این بچه کفن پیچ را برای خداحافظی پدر و مادرش به اتاق ببرند؟ کربلایی بچه به بغل چند بار تا در اتاق رفت و برگشت. بار آخر درمانده روی پله نشست زار زد و رو به آقاجان گفت: کار من نیست حاجی ... آقاجان به صورتش دست کشید و یا امام حسین گفت. جلو رفت، بچه را از بغل کربلایی گرفت و به اتاق رفت. دوباره صدای ناله و شیون راضیه بلند شد. سرم گیج می رفت و زیر دلم تیر می کشید. گوشه ایوان به دیوار تکیه دادم و روی زمین سر خوردم. چشم هایم را بستم و ذکر الا بذکر الله تطمئن القلوب را زمزمه کردم. تا ظهر خانه راضیه شلوغ شد. خواهر و برادرهایم، مادر، خانباجی، خانواده حسنعلی، همسایه ها، پدر و مادر احمد و آشنایان هر که خبر را شنیده بود برای سر سلامتی می آمد و می رفت. مادر راضیه را بغل گرفته بود و نوازش می داد. دلش می سوخت ولی نمی توانست زیاد پیش راضیه بماند باید به بیمارستان بر می گشت و مراقب ریحانه می بود. تا شب هر که توانست برای سر سلامتی آمد و دوباره خانه شان خالی شد. من ماندم و آقاجان و پدر و مادر حسنعلی. ما ماندیم و اتاقی که دیگر صدای بچه ای در آن نمی پیچید. دارویی که حسنعلی با هزار امید از تهران آورده بود و تمام دارایی شان را به امید زنده ماندن فرزندشان پای آن داده بودند لب طاقچه بود.
به نظرم این دارو خود آینه دق بود. نگاه همه مان که به این دارو می افتاد حال مان به هم می ریخت. مادر حسنعلی طاقت نیاورد و رو به حسنعلی گفت: ننه این آینه دقو بردار ببر بنداز بیرون جیگر آدم آتیش می گیره. راضیه اما با بغض گفت: نه حسنعلی ... دور نندازش ... فردا ببر بدش به دکتر بگو اگه کسی مشکل بچه ما رو داره بده به پدر مادر اون ... قسمت بچه من نشد که زنده بمونه حداقل یه بچه دیگه استفاده اش کنه داغش به دل پدر و مادرش نمونه. حسنعلی دارو را برداشت و گفت: باشه فردا می برمش میدم دکتر ... تو آروم باش ... راضیه آرام گریست. آن قدر گریه کرد تا خوابش برد. دلم نمی خواست خواهرم را در این غم و ناراحتی تنها بگذارم. جگرم برایش می سوخت. به زور از سر خاک او را به خانه آورده بودیم و یادآوری حال بدش وقتی روی محمد مهدی خاک می ریختند مرا منقلب می کرد. درد زیر دلم زیاد شده بود و به لکه بینی هم افتاده بودم اما جرأت نداشتم به کسی چیزی بگویم. اگر می فهمیدند دیگر نمی گذاشتند پیش راضیه بمانم. دلم می خواست همدم خواهرم باشم، سنگ صبورش باشم در غم و اندوهش کنارش باشم. حتی با همه دلتنگی ام برای احمد، دعا می کردم کارش بیشتر طول بکشد و به این زودی برنگردد تا من کنار راضیه بمانم. /‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭9407‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬ 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تاسوعای حسینی تسلیت وتعزیت لبیک یا عباس سلام برعباس 🏴 🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت در سروش 👇👇 🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat در ایتا 👇👇 🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat در بله 👇👇 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌹اولین تصاویر از شهید امنیت استوار علی شوقی آلیکوهی که در درگیری در منطقه دیناران به درجه رفیع شهادت نائل آمدند 🔰 سازمان اطلاعات فراجا 🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت در سروش 👇👇 🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat در ایتا 👇👇 🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat در بله 👇👇 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دامان کشان رفتی....🏴😭 #اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_عغhttp://eitaa.com/joinchat/3733389420C5d6b41295d🏴🏴🌴🌴🏴🏴🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عمو عباس؛ علمت کو عموی خوبم؟...😔🖤🥀 👤 زیبای " عمو عباس " با نوای حاج‌سید‌مجید تقدیم نگاهتان ▪️ ویژه 🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت در سروش 👇👇 🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat در ایتا 👇👇 🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat در بله 👇👇 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴🎥لحظه آدم ربایی سه روز پیش در زابل 👤گروگان در کمتر ۲۴ ساعت توسط پلیس آزاد شد و گروگان‌گیرها هم بازداشت شدند ♻️👇🏻 🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت در سروش 👇👇 🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat در ایتا 👇👇 🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat در بله 👇👇 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🚨🎥 نظامیان نیجر برکناری رئیس جمهور را اعلام کردند 🔹به گفته گروهی از نظامیان که ساعاتی پس از بازداشت رئیس جمهور نیجر در کاخ ریاست جمهوری در تلویزیون ملی این کشور ظاهر شدند، محمد بازوم رئیس جمهور نیجر از قدرت برکنار شده است. /رویترز 🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت در سروش 👇👇 🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat در ایتا 👇👇 🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat در بله 👇👇 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
دامن كشان رفتی.mp3
1.85M
دامن كشان رفتی دلم زیرو رو شد چشم حرامی با حرم روبرو شد 🎤 #️⃣ #️⃣ #️⃣ 🔸 پیشنهاد دانلود 🏴🏴🌴🌴🏴🌴🏴🖤http://eitaa.com/joinchat/3733389420C5d6b41295d
❌ چرا به بی‌حجابی اهمیت میدید ، ولی به اختلاسها و ... اهمیت نمیدید⁉️ ⛔️ اگر موهایشون را بپوشند ، مشکل گرونی و اختلاس حل میشه 📛 (پاسخ : مرتضی‌ کهرمی ) پاسخ بعضی ازشبهات سیاسی در کانال عاشقان ولایت 🆔@http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌اگه‌ گمراه بشم‌ تقصیر خداست❌ چون خدا در 📖 قرآن گفته: خدا هرکی را بخواد ، گمراه میکنه(یضل من يشا) >>> پس جبره و خلاف عدالت؟🖤 (پاسخ: مرتضی‌ کهرمی ) پاسخ بعضی از شبهات سیاسی در کانال عاشقان ولایت 🆔@http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻 | ۵ مردادماه ۱۴۰۲ 💫 : حسین‌بن‌علی قیامش برای این بود که بینی حاکمیتهای علیه ارزشهای اسلامی و انسانی و الهی را به خاک بمالد و نابود کند؛ و همین کار را هم امام حسین با قیام خود کرد. 🗓 ۱۳۸۶/۱۰/۱۹ 🆔 @ashaganvalayat
🔻جنگنده‌های اف‌-۳۵ آمریکا به خاورمیانه رسیدند 🔹نیروی هوایی مرکزی آمریکا AFCENT در بیانیه‌ای اعلام کرد که ۱۲ جت اف-۳۵ نیروی هوایی آمریکا با هدف تقویت قوای فرماندهی مرکزی آمریکا در منطقه و جلوگیرى از توقیف تانکرهای نفتی در آب‌های تنگه هرمز به خاورمیانه رسیده‌اند. 🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت در سروش 👇👇 🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat در ایتا 👇👇 🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat در بله 👇👇 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥قفل‌شدن زبان رهبر جمهوری‌خواهان سنای آمریکا 🔹«میچ مک‌کانل» رهبر اقلیت جمهوری‌خواه مجلس سنای آمریکا روز چهارشنبه هنگام صحبت در کنفرانس خبری هفتگی خود به‌یک‌باره برای لحظاتی بی‌حرکت به نقطه‌ای خیره شده و این کنفرانس را برای مدتی نیمه کاره رها کرد. مک‌کانل کمی بعد به جلسه بازگشت و بدون توضیحی دربارهٔ اتفاقی که برایش افتاد فقط گفت «حالم خوب است.» ☑️🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت در سروش 👇👇 🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat در ایتا 👇👇 🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat در بله 👇👇 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌️ناراحتی شبنم فرشادجو بدلیل نداشتن پیشنهاد کاری مناسب وبیکاری..! تا روسری برداشتم چند مورد پیشنهاد کار داشتم که قبول نکردم! الانم پشیمونم بابتش ! 🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت در سروش 👇👇 🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat در ایتا 👇👇 🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat در بله 👇👇 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
⚫️ تاسوعای حسینی تسلیت باد. ▪️ساقی باده توحید و معارف عباس ▪️شاهد بزم ازل، شمع شبستان الست ▪️در ره شاه شهیدان ز سر و دست گذشت ▪️نیست شد از خود و زد پا بسر هر چه که هست ▪️رفت در آب روان ساقی و لب تر ننمود ▪️جان به قربان وفاداری آن باده پرست ع ع 🔹‌ الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت در سروش 👇👇 🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat در ایتا 👇👇 🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat در بله 👇👇 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️نهاد پا در فرات ... 🎙اثری ماندگار از زنده یاد استاد حسین سعادتمند، اسطوره نوحه خوانی یزد با سینه زنی بسیار زیبای یزدیها در روز تاسوعای حسینی 📎 📎 🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت در سروش 👇👇 🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat در ایتا 👇👇 🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat در بله 👇👇 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🔺دو کشته در پی طغیان رودخانه فصلی سیخوران / ادامه جستجوها برای یافتن یک مفقودی حادثه مختار سلحشور مدیرعامل هلال احمر هرمزگان: 🔹 بارندگی سه شنبه چهارم مرداد ماه بندرعباس موجب طغیان رودخانه های فصلی در منطقه سیخوران از توابع شهرستان بندرعباس شده است. 🔹 با وجود صدور اخطاریه های هواشناسی مبنی بر احتمال وقوع بارندگی و طغیان رودخانه های فصلی، استقرار در بستر رودخانه سیخوران حادثه ساز شد. 🔹بلافاصله پس از اعلام حادثه تیم های سیلاب جمعیت هلال احمر  به منطقه اعزام شدند که هم اکنون پیکر دو مفقودی این حادثه پیدا شده است. 🔹عملیات جست و جو و نجات توسط امدادگران و نیروهای مردمی جهت یافتن سومین مفقودی این حادثه همچنان  ادامه دارد. 🆔@http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🔵⚫️ اعمال شب عاشورا ◾️ شب دهم محرّم، شب عاشورا و شبی است که امام حسین علیه‌السّلام و یارانش آن را احیاء داشته و تا صبح به قرائت قران و دعا و مناجات پرداختند. لذا احیاء این شب فضیلت فراوان دارد. در فضيلت احياء اين شب روايت كرده‌اند: 🔹 مانند آن است كه عبادت كرده باشد به عبادت جميع ملائکه، و عبادت در آن، برابر هفتاد سال عبادت است، و اگر كسى را توفيق دست دهد در چنين شبى در كربلا باشد و امام حسين عليه السّلام را زيارت كند و نزد آن حضرت تا صبح بيتوته كند، خدا او را آغشته به خون امام حسين عليه السّلام در زمره شهدا با آن حضرت محشور فرمايد. 🔹 سيّد بن طاووس در كتاب «اقبال الاعمال» براى اين شب دعاها و نمازهاى بسيار، با فضيلت‌هاى فراوان روايت كرده است، از جمله: 🌑 ۱- صد ركعت نماز که در هر رکعت بخواند: ▪️سوره «حمد» یک مرتبه ▪️سوره «توحيد» سه مرتبه ▫️و بعد از پايان صد ركعت، هفتاد مرتبه بگويد: ▪️«سبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَرُ وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ» و در روايت ديگر پس از العلى العظيم استغفار هم ذكر شده است. 🌑 ۲- چهار ركعت نماز در آخر شب، كه در هر ركعت بخواند: ▪️سوره «حمد» یک مرتبه ▪️«آية الكرسى» ده مرتبه ▪️سوره «توحيد» ده مرتبه ▪️سوره «فلق» ده مرتبه ▪️سوره «ناس» ده مرتبه ▫️و پس از سلام: ▪️صد مرتبه سوره «توحيد» را قرائت كند. 🌑 ۳- چهار ركعت نماز، که درهر ركعت بخواند: ▪️سوره «حمد» یک مرتبه ▪️سوره «توحيد» پنجاه مرتبه 👈..و اين نماز برابر است با نماز اميرالمؤمنين عليه السّلام كه فضيلت بسيار دارد. و پس از نماز، بسيار ذكر خدا كند و صلوات بسيار بر رسول خدا صلّى الله عليه و آله و سلّم فرستد، و هر چه می‌تواند بر دشمنان ايشان لعن كند. 🌴 صلی‌الله علیک یا اباعبدالله 🌴🏴🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚫️ علوی، مداح: برخی مداحان تنها درحال جذب سیاهی‌لشکر هستند مشکل امروز هیئت‌ها این است که مداحان فالووردوست شده‌اند. 🆔@http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚫️ اینجا سوئیس است میگویند این عزاداری ها وجود نداشته و از 400 سال پیش در ایران باب شده اینجا زوریخ سوئیس است اگر این عزاداری ها 400 سال پیش در ایران ساخته شده دممان گرم که فرهنگی داریم که امروز در سوئیس و کجا و کجا هم در حال انجام است.... میگویند در ایران از امام حسین یاد نکنید فرمانش از دست خودمان هم در رفته امروز در سرتاسر عالم با این تفکر عده ای همراه شده اند و این پرچم به زودی هواداران بیشتری هم پیدا خواهد کرد... 🆔@http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
⚫️ دیوارنگاره میدان ولیعصر (عج) در حمایت از قرآن تغییر کرد جدیدترین دیوارنگاره میدان ولیعصر (عج) در راستای محکوم کردن جسارت به ساحت مقدس قرآن کریم، رنگ قرآنی به خود گرفت. این دیوارنگاره سحرگاه تاسوعای حسینی با شعار «رمز قرآن از حسین آموختم» نصب و رونمایی شد. 🆔@http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚫️کشف حجاب بازی در پازل دشمن است. 💥🔥این درگیری ها از سوی دشمن با هدف سوریه سازی ایران است!🧨 🆔@http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj