9407
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸
بسم الله الرحمن الرحیم
یکسالونیمباتو
پارت266
ز_سعدی
احمد دست هایش را دو طرف صورتم گذاشت و گفت:
آخه شیرین من، به من حق بده
من اگه میومدم پیشت اون قدر دلتنگ و بی تابت بودم که دیگه نمی تونستم ازت دل بکنم برم پیش شیخ حسین
برای همین مجبور شدم روی دلم پا بذارم اول برم پیش شیخ حسین که بعد با خیال راحت و بدون دغدغه بیام پیشت.
می دونم از صبح نگرانی کشیدی حالت خوب نبوده
ولی حال منم دست کمی از تو نداشته.
تو همه وجودمی که من تو رو تنها تو این روستا ول کردم و رفتم.
تمام مدت دلم مشغول فکر و ذکر تو بود و دعا می کردم به خاطر تو هم که شده سالم برگردم
خدا رو شکر الانم پیش همیم
جای اخم و تخم کردن یکم روی خوش نشون بده که از صبح دلم برای خنده هات تنگ شده بود.
اخم و گریه اصلا بهت نمیاد
دلم میخواد هر وقت می بینمت لبت خندون باشه چون با خنده های قشنگت همه خستگیام در میره
من همه تلاشم رو کردم زود برگردم اگه دیر کردم و نگرانت کردم تقصیر من نیست تقصیر داداشت بود.
با تعجب پرسیدم:
داداشم؟
احمد سر تکان داد و گفت:
آره ... محمد امین گفت یکم امانتی هست باید برات بیارم لازم داری
نمی دونم چیه ولی یک گونی بزرگه
تا به دستم رسوند و آوردمش طول کشید.
از جا برخاستم و با خوشحالی گفتم:
وسایلامه.
کو گونی رو کجا گذاشتی؟
احمد هم از جا برخاست و گفت:
گذاشتم تو اتاق
با خوشحالی به سمت اتاق رفتم و درش را باز کردم.
احمد با خنده پشت سرم وارد اتاق شد و گفت:
فکر کنم گفته بودی از تاریکی اتاق می ترسی
کنار در ایستادم و گفتم:
نه وقتی که شما هستی و قراره چراغو روشن کنی
تو تاریکی تنها بودن ترسناکه وقتی تو باشی هیچ ترسی وجود نداره
🇮🇷هدیه به روح مطهر شهید مهدی باکری صلوات🇮🇷
/9407
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸
بسم الله الرحمن الرحیم
یکسال و نیم باهم
پارت267
ز_سعدی
احمد چراغ را روشن کرد و من بدون این که چادر و روسری ام را در بیاورم به سراغ گونی بزرگ رفتم و طناب دورش را باز کردم.
گونی بسیار بزرگی بود و تکان دادنش برای من خیلی سخت بود.
احمد که دید تلاش دارم جابجایش کنم گفت:
صبر کن سنگینه
خودش برایم گونی را جابجا کرد که گفتم:
الهی برات بمیرم این به این سنگینی رو چه جوری آوردی
احمد لپم را کشید و گفت:
خدا نکنه قربونت برم.
من هم مثل شما بار شیشه ندارم هم مردَم زور بیشتری خدا بهم داده.
دستم را داخل گونی کردم و گفتم:
بذار اینا رو ببینم چیه بعدش خودم برات کمرت رو می مالم خستگیت در بره.
وسایل داخل گونی را بیرون آوردم.
لباس هایم، حوله ام، چادر مشکی ام که در حرم به محمد حسن دادم تا بپوشد، لباس های فرزندم، پتو و لحاف و تشکش، کهنه ها و قنداقش، کلی تنقلات، مواد غذایی و گوشت خشک شده و کمی پول همراه یک نامه درون گونی بود.
نامه را باز کردم به خط آقا جان بود.
چند بار نامه را بوسیدم. دلم برای آقاجانم، برای خانواده ام تنگ شده بود و از شدت دلتنگی به گریه افتادم و نتوانستم نامه را بخوانم.
نامه را به دست احمد دادم و گفتم:
بی زحمت برام بخون.
احمد که با دیدن خوراکی ها و پول درون گونی کمی ناراحت و گرفته به نظر می رسید نامه را از دستم گرفت.
آه کشید و خواند:
بسمه تعالی
دختر دردانه ام رقیه جان سلام.
حالت خوب است؟
جایت بسیار خالی است.
همه مان دلتنگ تو هستیم و تنها با این امید که کنار احمد حالت خوب است این دلتنگی ها و دوری را تحمل می کنیم.
امیدوارم و هر شب دعا می کنم به زودی مشکلات حل شود و پیش ما برگردی.
چون در ماه های آخر بارداری هستی مادرت اصرار داشت همه وسایل مورد نیاز برای زایمان و تولد فرزندت را برایت بفرستیم.
این تنقلات، تقریبا همان چیزهایی است که بعد از زایمان خانواده دختر برای او تحفه می برند.
مادرت کمی روغن هم کنار گذاشته بود که نشد برایت بفرستیم.
گوشت های خشک شده و برنج و حبوبات هم هم همان مواد غذایی خانه خودتان است.
بقیه مواد غذایی تان که ممکن بود فاسد شود را به نیت سلامتی و حال خوب تان صدقه دادم. راضی باشید. گفتم حیف است نعمت خدا بماند و از بین برود.
این پول ها را هم حاج علی داده و گفته به دست احمد برسانیم.
گفت بارهای داخل انبار را فروخته و پولش را برای تان می فرستد
دیگر به جز ابراز دلتنگی و آرزوی دیدارتان حرفی نیست.
خدا نگهدارتان
احمد نامه را تا زد و آه کشید.
اشکم را پاک کردم و گفتم:
دست شون درد نکنه
از همون راه دور هم هوامون رو دارن و به یاد مون هستن
🇮🇷هدیه به روح مطهر شهید محمد علی رجایی صلوات🇮🇷
/9407
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
بسم الله الرحمن الرحیم
یکسالونیمباتو
پارت268
ز_سعدی
اشکم را پاک کردم و رو به احمد که سر به زیر نشسته بود پرسیدم:
راستی تونستی حاج بابات رو ببینی؟
احمد بدون این که سر بالا بیاورد به گفتن یک نچ اکتفا کرد.
خودم را کنارش کشیدم و پرسیدم:
چرا نشد؟
احمد دستم را در دست گرفت و گفت:
گفتن خطرناکه.
فقط تو حرم از دور دیدمش.
خیلی دلم برای خانواده ام تنگ شده.
تو حرم دلم شکست گفتم کاش می شد فقط از دور ببینم شون
موقع نماز تو چند صف عقب تر آقام رو دیدم.
آه کشید و گفت:
فقط تونستم نگاهش کنم. نشد برم جلو دستش رو ببوسم ...
آقام این چند وقته خیلی پیر و شکسته شده ...
اولش شک داشتم خودش باشه گفتم لابد دارم اشتباه می بینم
ولی خودش بود ...
دست احمد را فشردم و گفتم:
اتفاقی که برای مادرت افتاد بابات رو پیر کرد.
احمد سر به زیر گفت:
خدا از من نگذره که باعث این اتفاقا شدم
_تو باعثش نبودی و نیستی
الکی خودت رو سرزنش نکن و مقصر ندون
همین که تونستی آقات رو ببینی خیلی هم خوبه و باید حسابی خوشحال باشی.
حاج بابات هم تو رو دید؟
احمد کمی سرش را بالا گرفت و گفت:
دیدن که دید ولی نمی دونم شناخت یا نه
وقتی از دور بهش سلام کردم یکم مشکوک نگاهم کرد و با اشاره سر جواب سلامم رو داد ولی نمی دونم شناخت یا نه
چون دیگه به سمتم نگاه نکرد.
از جا برخاستم و زیر کتری را روشن کردم و گفتم:
ان شاء الله به زودی زود با هم میریم به دیدن و دستبوسی شون
الانم جای غمبرک زدن دمر دراز بکش میخوام پشتت رو برات بمالم خستگیت در بره.
احمد به دور اتاق اشاره کرد و گفت:
وسط این ریخت و پاشا کجا دراز بکشم آخه؟
لبخند دندان نمایی زدم و گفتم:
پس بی زحمت پاشو کمکم کن اینا رو جمع کنیم بعدش دراز بکش.
احمد با لبخند از جایش برخاست.
لپم را کشید و بی حرف کمکم کرد وسایل را جمع کنیم و اتاق را مرتب کنیم
🇮🇷هدیه به روح مطهر شهید محمد
ت/9407
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
8.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دیوار مرگ در شهربازی آتش گرفت/ وضعیت جسمانی موتور سوار وخیم است
🔹اجرای نمایش آکروبات با موتور در شهربازی جهرم موجب مصدومیت ۶ نفر شد.
🔹طبق نظر کارشناس سازمان آتشنشانی، علت حادثه نشتی بنزین از موتورسیکلت نمایشی درحال حرکت و سرایت آن به سازه چوبی دایره شکل محل اجرا عنوان شده است.
اورژانس شهرستان جهرم:
🔹مصدومین حادثه آتشسوزی در پارک کوهسار جهرم ۶ نفر هستند.
🔹متأسفانه به علت شدت جراحات وضعیت جسمانی راکب موتورسیکلت نمایشی وخیم است که برای ادامه اقدامات درمانی به شیراز اعزام شد.
🔹پنج مصدوم دیگر این حادثه در بیمارستان پیمانیه جهرم بستری هستند.
🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت
در سروش 👇👇
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
در ایتا 👇👇
🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat
در بله 👇👇
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هواشناسی: از فردا تا یکشنبه در شمال، شمال غربی و شمال شرقی کشور بارش پراکنده خواهیم داشت
🔹در شرق کشور هم امروز و فردا وزش باد شدت خواهد گرفت.
🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت
در سروش 👇👇
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
در ایتا 👇👇
🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat
در بله 👇👇
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
7394168051.mp3
7.93M
🌿°•
#بشنوید
قدم قدم پا میزارم تو جاده ها
تا برسم به کربلا حسین حسین
🎙 حاج مهدی رسولی
بسیار دلنشین👌
#حاج_مهدی_رسولی
#اربعین
🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴🏴https://eitaa.com/ashganvalayatarbaen
9.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️ واکنش مردم به حضور مخبر در جایگاههای سوخت
🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت
در سروش 👇👇
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
در ایتا 👇👇
🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat
در بله 👇👇
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 حضور فرمانده سپاه قدس سردار اسماعيل قآانی در كربلای معلی
🇮🇷🇮🇷
32.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#سرخط
🔹 مدرن ترین و دقیق ترین ماهواره ایرانی با نام پارس ۳ وارد مدار می شود
🔹 اهتزاز پرچم ایران در قلب عربستان ، همزمان با دعوت رئیسی توسط بن سلمان
🔹مخاطب وطن پرست هر سه مجری مزدور من و تو را با هم آچمز کرد
🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت
در سروش 👇👇
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
در ایتا 👇👇
🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat
در بله 👇👇
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
May 11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ تو بلژیک کودک مراکشی رو به جرم مهاجر بودن مجبور کردن پاهاشون رو ببوسه.
خب اونایی که برای مهاجرت ساک بستند آماده این تحقیرها هم باشند
🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت
در سروش 👇👇
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
در ایتا 👇👇
🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat
در بله 👇👇
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️ اعضای تیم ملی بسکتبال زنان سرود جمهوری اسلامی ایران رو خوندن و بازی رو بردن
🔹 صعود تاریخی بانوان بسکتبالیست ایران به نیمهنهایی کاپ دستهدوم آسیا بعد از پیروزی ۵۴-۴۱ برابر قزاقستان
🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت
در سروش 👇👇
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
در ایتا 👇👇
🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat
در بله 👇👇
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🔴 جزییات تجمیع کارتهای بانکی و خدماتی در کارت ملی هوشمند
🔹 رئیس سازمان ثبت احوال:
تعداد کارتهای نزد مردم و تعدد آنها بعضاً آزار دهنده است و باید به نوبت در کارت ملی تجمیع شود.
🔹 بانکها و سایر کارتهای خدماتی نیز در کارت ملی تجمیع میشود.
🔹 این موضوع برای مردم هزینه خاصی ایجاد نمیکند.
🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت
در سروش 👇👇
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
در ایتا 👇👇
🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat
در بله 👇👇
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸