. 👇تقویم نجومی سه شنبه👇
✴️ سه شنبه 👈 3 بهمن / دلو 1402
👈11رجب 1445 👈 23 ژانویه 2024
🕌 مناسبت های دینی و اسلامی.
🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی.
❇️ امروز روز خوب و مبارکی است و برای امور زیر خوب است :
✅مسافرت.
✅شروع به کار و کسب و شغل.
✅تجارت و داد و ستد.
✅خرید کردن.
✅آغاز بنایی و خشت بنا نهادن.
✅امور زراعی و کشاورزی.
✅ و قرض و وام دادن و گرفتن خوب است.
👶مناسب زایمان و نوزاد در زندگی هرگز فقیر نگردد.
🤕 بیمار امروز زود خوب شود.
🚘 مسافرت : مسافرت خوب است.
🔭 احکام نجوم .
🌗 امروز قمر در برج سرطان و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است:
✳️بذرافشانی و کاشت.
✳️درختکاری.
✳️کندن چاه و کانال.
✳️خرید و فروش ملک و مستغلات.
✳️ خرید کالا و جنس.
✳️و استحمام کردن نیک است.
📛ولی برای ازدواج مناسب نیست.
🟣نوشتن ادعیه احراز و نماز حرز و بستن آن خوب است.
👩❤️👨مباشرت. امشب شبِ چهارشنبه
مباشرت و عروسی مکروه است.
💇💇♂ اصلاح سر و صورت طبق روایات،#اصلاح_مو(سروصورت)در این روز از ماه قمری ، باعث غم و اندوه می شود.
💉💉حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن.
🔴 #خون_دادن یا #حجامت در این روز از ماه قمری ،باعث خبط دماغ می شود.
✂️ ناخن گرفتن
سه شنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی نیست و در روایتی گوید باید بر هلاکت خود بترسد.
👕👚 دوخت و دوز.
سه شنبه برای بریدن،و دوختن #لباس_نو روز مناسبی نیست و شخص، از آن لباس خیری نخواهد دید( به روایتی آن لباس یا در آتش میسوزد یا سرقت شود و یا شخص، در آن لباس مرگش فرا رسد)(خرید لباس اشکال ندارد)(کسانی که شغلشان خیاطی است میتوانند در روزهای خوب بُرش بزنند و در روزهای دیگر ان را تکمیل کنند)
✅ وقت #استخاره در روز سه شنبه: از ساعت ۱۰ صبح تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶ عصر تاعشای آخر( وقت خوابیدن)
😴😴 تعبیر خواب
تعبیر خوابی که شب " چهارشنبه " دیده شود طبق ایه ی 12سوره مبارکه "یوسف "علیه السلام است.
ارسله معنا غدا یرتع و یلعب....
و از معنای آن استفاده می شود که عزیزی از خواب بیننده دور افتد و عاقبت آن دور افتاده خیر و نیک باشد و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید.
❇️️ ذکر روز سه شنبه : یا ارحم الراحمین ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۹۰۳ مرتبه #یاقابض که موجب رسیدن به آرزوها میگردد .
💠 ️روز سه شنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_امام_سجاد_علیه_السلام و #امام_باقر_علیه_السلام و #امام_صادق_علیه_السلام سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد .
🌸 زندگیتون مهدوی 🌸
📚 منابع ما👇
تقویم همسران
تالیف:حبیب الله تقیان
انتشارات حسنین علیهما السلام
https://ble.ir/ashaganvalayat
#فوری
#کانال_عاشقان_ولایت
🔴هماکنون جنگنده های انگلیس نیز بخشهای از کشور یمن را مورد هدف حملات ددمنشانه خود قرار دادند.
👈 اخبارتکمیلی متعاقبا اعلام خواهد شد.
#کانال_عاشقان_ولایت
.
🚨#فوری
🔺منابع رسانه ای: جنگنده های آمریکایی و انگلیسی چندین سایت از جمله پایگاه هوایی الدیلمی در شمال صنعا، پایتخت یمن را هدف قرار دادند
👈نکته
حمله امروز یمنی ها به کشتی نظامی آمریکایی را میتوان شکار شاه ماهی توصیف کرد.
اخبار تکمیلی این ضربه کاری یمنی ها در اخبار تکمیلی به سمع و نظر شما خوبان خواهد رسید.
#کانال_عاشقان_ولایت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑منابع یمنی:امشب خشن ترین بمباران علیه ما از زمان آغاز تجاوزات آمریکا و انگلیس علیه یمن است.
ـــــــــــــــــــــــ
🔺پنتاگون:
اهدافی که در یمن بمباران می شوند سکوهای موشک بالستیک، هواپیماهای بدون سرنشین و انبارهای مهمات هستند.
⚠️پنتاگون در حمله قبلی مدعی شده بود تمامی این موارد را نابود کرده است!😂
🆔 برای اطلاع از آخرین اخبار محور مقاومت کافیست که لمس نمایید.
.
🌸﷽🌸
✍ با عرض سلام و صبح بخیر و به امید پیروزی رزمندگان اسلام در جبهه های حق علیه باطل #طوفان_الاقصی
🌱ذکر روز سه شنبه🌱
🌺 یا ارحم الراحمین 🌺
⬅️ تاریخ: سوم بهمن ماه سال ۱۴۰۲، مصادف با یازدهمین روز از ماه رجب سال ۱۴۴۵
🌲السلام علیکم یا اولاد رسول الله
🌸حدیث روز🌸
🌴امام محمد باقر(علیه السلام)فرموده اند:
✍به راستى که در روز قیامت کسانى بیش از همه مردم در حسرت و اندوه به سر مى برند که از عدالت ستایش مى کردند و در عمل مخالفت مى ورزیدند.💐
📚بحار/ج۲،ص۲۸
✍🏼 از مجموع روایاتی که درباره حسرت خوران روز قیامت وجود دارد، چنین برداشت می شود که عالمان و ثروتمندان بی عمل و بخشش، این گروه را تشکیل می دهند.
☀️اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِيِّکَ الْفَرَجَ☀️
"بحق حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
⬅️ هدیه به روح مطهر حضرتشان و ارواح جمیع🌹شهداء صلوات💐
🤲اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم💐
🌹🇮🇷🌹
🔇🔊🔉 لطفا کانالهای عاشقان ولایت را به دوستان خود معرفی کنید. 🦋
در سروش 👇👇
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
در ایتا 👇👇
🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat
در بله 👇👇
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
اربعین معلی عاشقان ولایت 🚩
🆔 https://eitaa.com/ashganvalayatarbaen
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
رمان های مذهبی...🍃:
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💖رویای مادرانه💖
قسمت۵۹
در راه پله آقای رحیمی دست احمد را گرفت: نمی خوای لباسهاتو عوض کنی؟
احمد روی پله نشست و هق هق کرد. آستین لباس پاره اش را نگاه کرد: خون علی هستش. تو بغلم جون داد. چشم هاش بسته شد!
گریه احمد و آقای رحیمی، چند نفر دیگر را هم به گریه انداخت. احمد اما در حال و هوای دیگری بود: از گلوش خون بیرون میزد. سعی کردم جلوی خون ریزی رو بگیرم اما نشد. دیر شده بود. تقصیر منه! نتونستم برسونمش به آمبولانس. مجروح زیاد بود. قیامت شده بود. کلی شهید داده بودیم. تیر تو بازوم بود. به زور کولش کردم اما نرسیدم به آمبولانس. خونش می ریخت رو لباسم! این خون مال علی هستش! بدنش پر از ترکش بود اما اگه اون تیکه گلوش رو نبریده بود زنده می موند! اگه اون به شاهرگش نخورده بود!
احمد حرف زد و گریه کرد. خود را مقصر می دانست. مقصر از بین رفتن جان یک جوان! مقصر تنهایی های یک مادر! احمد گفت و سبک شد اما نفهمید حنانه دم در ایستاده و تمام حرف ها را شنیده. تا زمانی که ایران خانم داد زد: یا جده سادات! حنانه! حنانه!
احمد پله ها را دو تا یکی بالا رفت و خود را به خانه رساند. حنانه ایستاده بود. با نگاهی مات. خیره به نقطه ای. بدون واکنش. نگاه خالی حنانه احمد را ترساند: حنانه خانم!
ایران خانم گفت: حنانه! گریه کن عزیزم! گریه کن! برای علی اصغرت گریه کن! برای گلوی پاره بچه ات گریه کن!
احمد تشر زد: بسه خانم رحیمی!
ایران خانم گفت: همه حرفهاتون رو شنیدیم. باید گریه کنه وگرنه میمیره! گریه کن حنانه! برای گلوی پاره علی اصغر رو دست امام حسین ( علیه السلام) گریه کن!
حنانه گریه کرد. قطره اول، قطره دوم و باران اشک آمد. نگاهش روی لباس خونین احمد نشست. خون های خشک شده که رنگشان عوض شده بودو سرخی اول را نداشت. حنانه دست دراز کرد و دستش را روی خون پسرش کشید: علی! مامان!
احمد طاقت نداشت. پشت کرد که برود. حنانه گفت: میشه این لباس رو بدین به من؟
احمد همانطور که پشت به حنانه ایستاده بود سری تکان داد و رفت. به خانه اش رفت و لباس هایش را عوض کرد. لباس سیاه بر تن کرد و لباس رزمش را با احتیاط تا کرد و درون پلاستیک گذاشت. باید این را به حنانه می داد!
آن شب حنانه با در آغوش کشیدن پیراهنی خوابید که پر از علی بود. پر از قطره های خون عزیزترینش.
کسی آن شب نخوابید. ایران خانم و آرزو در اتاق کنار حنانه بودند و هر کس سعی داشت به دیگری نشان دهد که خوابیده. آرزو برای مردی گریه می کرد که آرام پا به درون قلبش گذاشته بود و بی صدا رفته بود. علی مهمان قلبش بود. مهمانی که نیامده عزم رفتن کرد و دیگر هرگز باز نمی گردد. چه بد میزبانی بود قلبش! چه بد تقدیری بود تقدیرش!
احمد گوشه اتاق دراز کشیده و به سقف نگاه می کرد. آقای رحیمی آرام آرام قرآن می خواند. آن شب کسی پلک نبست. چشمهای سرخشان شاهد اشک های نیمه شب بود. حنانه برای میوه دلش، آرزو برای آرزوهای در خاک خفته اش، ایران خانم برای دل دخترش و جوان ناکام در خاک خفته، احمد برای بی قراری های مادرانه و تنهایی های حنانه اش، و آقای رحیمی برای خون های ریخته برای خاک سرزمینش! چند گل باید پرپر میشد؟
همه با لقمه هایشان بازی می کردند. بجز حنانه که اصلا از اتاق بیرون نیامده بود. احمد نانی که در دست داشت را وسط سفره انداخت و بلند شد و به اتاق رفت. مقابل حنانه نشست و گفت: حنانه خانم! بلند شید بریم یک لقمه بخورید. باید بریم پیش علی!
حنانه نگاه سرخ و مظلومش را به احمد انداخت و با لبهایی که از بغض می لرزید گفت: بریم پیش علی!
احمد آرام زمزمه کرد: میریم! اما اول یک چیزی بخور! تو مادر شهیدی! نگاه مردم به تو هستش! علی قهرمان این سرزمینه! پاشو خانم! پاشو نشون بده مادر یک قهرمان این سرزمین، شیر زن هست!
حنانه مظلومانه گفت: علی تربیت شده آقا بود. همه عشقش امام بود. می گفت من همون سرباز در گهواره امام هستم. من بلد نیستم. من فقط بچه ام رو می خوام.
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💖رویای مادرانه💖
قسمت۶۰
احمد به خودش فشار می آورد که گریه نکند. باید حنانه را آماده می کرد: علی به مسیرش به هدفش به امامش ایمان داشت! نذار یکدونه پسرت اینجوری بره! بذار با آرامش بره، خیالش از تو راحت باشه و بره!
تابوت علی در مسجد بود. خبرش را برای احمد آوردند. حنانه با کمک آرزو و ایران خانم به سمت مسجد می رفت. مسجدی که علی بیشتر وقت آزادش را در آن بود. حنانه چه روز هایی که با شادی کمک به جبهه ها به این مسجد می آمد. نمی دانست که او هم باید سهمی برای این سرزمین بدهد.
حیاط مسجد شلوغ بود. راه را احمد باز کرد. برای مادری که پی تابوت پسرش می گردد. تابوت را دید. کنارش نشست. گفت: صورتش رو باز کنید ببینمش. دستش توان نداشت و روی پارچه می چرخید اما نمی توانست آن را کنار بزند. احمد به کمک ناتوانی هایش آمد. صورت علی مقابل چشمهای مادر آمد. حنانه لبخند زد و گفت: بازم مثل بچگی هات با چشمهای نیمه باز خوابیدی؟ یا خودت رو زدی به خواب و زیر چشمی نگاه می کنی؟ علی جانم! مگه قرار نبود از این سفر بیای و آماده عقد بشی؟ قرارمون این نبود مامان! قرارمون به سرخی کفن نبود! رخت دامادیت تو اتاقه! ببین آرزو هم اومده! دیشب تا صبح به کت دامادیت که آویزون دیوار کرده بودی نگاه می کرد. پاشو علی! تو همه دارو ندار منی. من بخاطر تو از همه رویاهام دل کندم. بخاطر تو با همه سختی ها سرپا موندم. علی تنهام نذار. اولین بار که دیدمت دلم برات رفت پسرم. اولین بار که خندیدی فهمیدم تو قشنگ ترین هدیه خدایی! علی قرار نبود من پای تابوتت بشینم! قرار نبود من رو دیوونه کنی! قرار نبود اینجوری بری و تنها بشم! من دنیامو پای دنیای تو حراج کردم! عمرم رو به پای تو ریختم تا جون بگیری! با بدن بی جونت چکار کنن؟ با انگشتر نشون عروست چکار کنم؟ با رخت و لباس دامادیت چکار کنم؟ علی من بعد تو چکار کنم؟
صدایش آنقدر آرام بود که فقط چند نفری که کنارش بودند می شنیدند. احمد بی خیالت این روز ها گریه می کرد. آرزو از حال رفته بود و ایران خانم به کمکش رفته بود. با اشاره مردی به احمد، فهمید که وقت رفتن است. حنانه صورت علی را نوازش می کرد و حرف میزد. احمد دست روی دست حنانه گذاشت: حنانه خانم!
حنانه نگاهش کرد. احمد گفت: باید ببرنش!
حنانه صورت علی را بوسه زد. جای جای صورتش را بوسید. بجای شب دامادی اش بوسید، بجای روزی که پدر می شد بوسید، برای تمام تولد هایش بوسید، برای تمام عید ها بوسید. احمد دست حنانه را کشید و بلندش کرد. حنانه ای که آنقدر کوچک بود که میان جمعیت دیده نمی شد. نمی دانست مواظب حنانه باشد یا زیر تابوت علی را بگیرد و او را بدرقه کند. دستی از پشت روی شانه اش نشست. مادرش بود. دست حنانه را رها کرد تا مادرش ندیده! زهره خانم گفت: من مواظبش هستم. تو برو.
پدرش هم آمده بود. دیروز خبر داده بود که بیایند و آمده بودند. خیالش از حنانه راحت شد صورت علی را دوباره بسته بودند. زیر تابوت را گرفت. هیاهویی برپا شد. علی را برای همیشه از حنانه گرفتند و بردند و کسی نفهمید یک مادر همین لحظه، همین جا مُرد!
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💖رویای_مادرانه 💖
قسمت۶۱
صدای تشییع که بلند می شود، احمد که با تابوت می رود، حنانه می ماند و داغ دلش. زهره خانم آرام آرام اشک میریزد. غریبه و آشنا اشک میریزند. علی را از حنانه می گیرند. علی را می برند. همان کودکی که روزی در آغوشش گذاشتند و او با همه کودکی های خودش، مادری کردن را برای عروسک کوچکش یاد گرفت. برایش لالایی می خواند:لالا لالا گل سرخم ستاره/ دوشو کاسه دره دوغ به قداره/ یکی تورشه یکی شیرین شیرین/ نگو دوغ و دوشاب فرقی نداره/
علی رفت تا بخوابد. بدون گهواره. بدون لالایی مادر. علی را خواباندند. زمان مفهمومی نداشت. انگار عمری گذشته بود و حنانه در همین چند ساعت احساس پیری می کرد، اما گویی چشم بر هم زدنی علی را در خاک گذاشتند. حنانه ناله کرد: صبر کنید! تو رو خدا! یک بار دیگه ببینمش!
صدای تلقین خواندن را می شنید. سعی می کرد خود را از میان جمعیت متراکم به جلو بکشاند. مردم اطرافش شکایت می کردند: خانم چه وضعشه؟ خانم برو عقب! بین این همه مرد چکار می کنی؟ خانم رعایت کن!
حنانه اما گوشش پی علی بود. کسی گفت لحد رو بیارید!
حنانه جیغ زد: نه! نه! بذارید ببینمش!
حنانه میان آن جمعیت جیغ می زد و دست و پا می زد تا به علی برسد. احمد صدای حنانه را شنید. گفت: صبر کنید. بذارید مادرش بیاد! راه رو باز کنید مادرش بیاد.
مردمی که از رفتار حنانه شاکی بودند، نگاهشان رنگ ترحم گرفت و راه را باز کردند. حنانه کنار قبر علی زانو زد. نگاهش به صورت پسرش بود. زمزمه کرد: خداحافظ همه آرزوهام! خداحافظ همه داشته هام! خداحافظ عزیز مادر! خداحافظ عشق مادر! هستی مادر! سفرت به خیر باشه! من که راضی بودم ازت خدا ازت راضی باشه! خدایا! این کم رو از ما بپذیر که بزرگترین داراییم رو در راه تو دادم!
احمد کنار حنانه ایستاده بود. کاش می توانست همسری کند برای این زن! اینجا، میان این جمعیت که نمی دانستند حنانه محرم ترین محرم اوست، نمی توانست برای تسلای دل خودش و همسرش کاری کند. زانو زد و گفت: حنانه؟ باید قبر رو پر کنن! اجازه می دی؟
حنانه گفت: ازش گذشتم احمد! از بچم، از پاره تنم گذشتم!
قلب احمد در سینه اش فشرده شد! آن لحظه، حال مرگ داشت!
لحد را گذاشتند و خاک ریختند اما حنانه صورت زیبای علی را پشت پلک هایش ذخیره کرده بود. جمعیت کم کم متفرق می شدند. پدر و مادر احمد توانستند خود را به قبر برسانند. احمد به مادرش گفت: مامان! نباید تنهاشون می ذاشتی!
زهره خانم اشکش را پاک کرد: نمی دونی چطور خودشو زد به دل جمعیت! گفتم با این جثه، توی این جمعیت خفه میشه! نتونستم خودمو بهش برسونم! مادره دیگه! برای بچه اش به دل آتیش هم میزنه، چه برسه جمعیت!
حنانه صورتش روی خاک بود. دو دستش را هم دور قبر علی گذاشته بود. پسرکش را در آغوش داشت! احساس تنهایی می کرد. تمام پشت و پناهش در خاک خفته بود. جایی کنار همین قبر را می خواست تا بخوابد.
احمد نمی توانست مرهم شود و این نتوانستن او را می کشت.
آقای رحیمی زیر گوشش گفت: حالا که پدر مادرتون اومدن، قضیه رو بگید و تموم کنید، حنانه خانم الان بیشتر از همیشه به شما احتیاج داره! نه پدر، نه مادری، نه خواهری، نه برادری، نه بچه ای! هیچ کس رو نداره! براش همسری کنید و بذارید مادرتون براش مادری کنه! پدرتون براش پدری کنه!
احمد سری تکان داد و تشکر کرد. همه رفته بودند. آرزو هم رفت تا آرزوی دیگری شود! فقط حنانه بود و نگاه نگران احمد. علی بود و تنهایی و سردی قبر.
زمین سرد بود. زهره خانم سعی کرد حنانه را بلند کند اما حنانه از جایش تکان نخورد!
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💖رویای_مادرانه💖
قسمت۶۲
احمد مقابل حنانه نشست: حنانه خانم! علی شما رو به من سپرد! شما امانتی دست من! تو رو به آبروی امیرالمومنین پاشو! نذار پیش پسرت شرمنده بشم! هوا داره تاریک میشه! باید بریم!
حنانه تکان نخورد اما گفت: شب اولی که دنیا اومد، گذاشتنش بغلم و رفتن. تنها موندیم تو یک اتاق سرد و نمور! اول اسفند تولدشه! هوا سرد بود و بارون میومد. نمی دونستم چکار کنم. اتاق خیلی سرد بود. تا صبح نخوابیدم. خیلی خسته بودم اما می ترسیدم بخوابم و بچه ام یخ بزنه. سه شب شد که نمی خوابیدم و علی رو می چسبوندم به خودم تا گرمش کنم! نه قنداق کردن بلد بودم نه کهنه بستن! روز چهارم زن داداشم اومد پیشم. گریه بچه همه رو کلافه کرده بود. اومد ببینه چه خبره! وقتی وضعمو دید خیلی گریه کرد. کمکم کرد بچه رو تمیز کنم و لباسهامون رو برد شست. برام غذا آورد. آخه تو خونه چیزی نداشتم بخورم. شیر نداشتم به بچه بدم! دو سه روزی میومد کمکم، برام غذا میاورد. کم کم یاد گرفتم چکار کنم. گفت داداشم راضی شده تا حالم خوب بشه و بتونم برگردم سرکار، بهم غذا بده! گفت اما صدای این بچه ی ...
حنانه آرام هق هق کرد و بعد ادامه داد: اگه بچه ام پاک نبود، شهید می شد؟
بعد نگاه خیس و خسته و سرخش را به احمد و زهره خانم دوخت و منتظر جوابشان ماند.
زهره خانم بغلش کرد و احمد بلند شد، کلافه دستی در موهایش کشید و لا اله الا الله گفت.
پدرش را دید که آرام روی خاک نشسته و نگاهش می کند. هنوز حالش از آن تصادف خوب نبود. غم حنانه، اشک او را هم در آورده بود.
زهره خانم زیر گوش حنانه می گفت: بچه ات پاک بود عزیزم! پاک بود و پاک رفت! لایق شهادت بود عزیزم!
اما نگاه حنانه پی تایید احمد بود. چرا احمد نمی گفت؟
احمد که نگاه منتظر حنانه را دید خود را به آنها رساند و گفت: بریم دیگه!
دنبال فرصتی بود که با حنانه حرف بزند و او را آرام کند. وقتی پدرش روی صندلی جلو نشست و مادرش هم عقب سوار شد، در جلو را بست و قبل از سوار شدن حنانه آرام لب زد: هم تو پاک ترین زن دنیایی هم پسرت لایق شهادت!
حنانه نگاه آخر را به خانه پسرش کرد و سوار شد.
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💖رویای_مادر 💖
قسمت۶۳
آن شب ایران خانم و آرزو باز هم حنانه را تنها نگذاشتند. این شب ها، شبهای بعد از رفتن عزیزترینت، سخت می گذرد. زهره خانم هم بعد از دادن داروهای همسرش، با اصرار احمد، به خانه حنانه رفت. احمدی که تا خود صبح در اتاقش راه رفت و راه رفت. دلش پیش حنانه بود. کاش اوضاع جور دیگری بود.دلش طاقت نداشت. خسته بود از این فاصله. حتی پای قبر علی نتوانست پشت و پناه همسرش باشد. اذان صبح بود و احمد وضو گرفت و خواست قامت ببندد که پدرش سلام نماز را داد. پشت به احمد نشسته بود. تسبیح را در دست گرفت و گفت: بهش فکر نکن. مادرت راضی نمیشه! برای اون زن دردسر درست نکن! مادرت هرگز این اجازه رو بهت نمیده!
احمد خواست جواب بدهد که پدرش بلند شد و گفت: من مشکلی ندارم با اون زن، اما مادرت آرزوهای بیشتری برات داره! نذار اون زن تنها رو آواره کنه! اگه بو ببره که خواهانشی، اگه اون نگاه شیفته و نگران چشمهای تو رو ببینه، شمشیر رو از رو میبنده!
احمد فقط گفت: شما از کجا فهمیدین؟
حاجی لبخندی زد: من هم یک مرد هستم! و مهم تر از اون، پدرت هستم! بزرگت کردم! هیچ وقت اینجوری ندیده بودمت.
احمد رفتن پدرش به اتاق را نگاه کرد و جای قامت بستن، روی زمین نشست. تمرکز نداشت تا نماز بخواند! اگر راضی نمیشدند احمد چه می کرد؟ حنانه را رها می کرد؟ امانت علی را؟ تنها دلخوشی اش بعد از سالها تنهایی را؟
زهره خانم اما دنبال علاجِ قبل از حادثه بود. حنانه را تشویق می کرد حالا که تنها شده، پیش خانواده اش برگردد. نمی دانست با این حرف هایش، چه بلایی سر دل تنها مانده حنانه می کند.
زهره خانم: هیچ کس مثل خانواده دل آدم رو آروم نمی کنه. این شهر بزرگ چی داره جز غم و غربت! دروغ می گم ایران خانم؟
ایران خانم که منظور زهره خانم از این حرف ها را فهمیده بود ناراحت و مغموم گفت: خاک پسرش اینجاست! چطور بره از اینجا؟
حنانه بی توجه به حرفهایشان بلند شد و به اتاق رفت. آرزو به دیوار تکیه داده بود و نگاهش به کت و شلوار دامادی علی بود. حنانه کت و شلوار را برداشت و داخل کمد گذاشت. بعد کنار آرزو نشست: شرمنده شدم پیش شما! دل تو برای این غم نبود! برای تو و علی آرزوهای زیادی داشتم. علی هم با دیدن و حرف زدن باهات، دلش برات رفته بود.
دستش را به سمت آرزو دراز کرد و مشتش را باز کرد. انگشتری با نگین های ریز سفید و یک نگین کمی بزرگتر به رنگ قرمز در میانش.
حنانه: این رو خودش خرید برات! خیلی خوشحال بود. می گفت آرزوی همسری مثل تو رو داشته! شرمنده شدم پیش تو و پسرم! من رو ببخش.
آرزو درون آغوش حنانه رفت. هق هقش را درون سینه خفه کرد و اشکش جای شد.
آرزو: چطور طاقت میارید شما؟ چطور سرپا میمونید؟ من دارم میمیرم!
حنانه سرش را نوازش کرد: زود خوب میشی! زود یاد می گیری رفتنی ها می رن. دلیل رفتنشون مهم نیست، مهم اینه که باید به رفتن عادت کنی! یک روز تو اوج تنهاییام، خدا علی رو به من داد! حالا خودش گرفته! به داده اش شکر باید گفت و به نداده اش شکر!
حنانه بلند شد و رخت خواب ها را برداشت تا پهن کند. به آرزو که به کمکش آمده بود نگاه کرد و در دل گفت: من فقط سرپا هستم و نفس می کشم، اما زندگی من رفت زیر خاک! از امروز فقط منتظر روزی هستم که پیش علی برم! دیگه کسی برام نمونده!
بعد ذهن سرکشش سمت احمد رفت. سمت نگاه نگرانش، سمت صدای خش برداشته اش، سمت ته ریش و موهای پریشانش، سمت گریه های مردانه اش! رخت خواب را که پهن کرد و چشمش به زهره خانم افتاد، احمد را از ذهنش پس زد! این زن هرگز او را نخواهد پذیرفت! ناگهان تنهایی با تمام حجم درد و اندوهش به سمتش هجوم آورد و حنانه را از پا انداخت. ایران خانم و زهره خانم با عجله به سمتش رفتند
ایران خانم: وای خدا مرگم بده! چی شد حنانه جان؟
زهره خانم: غذا نمی خوری، خواب نداری، استراحت نداری، از پا می نداری خودت رو!
ایران خانم: آرزو! یک لیوان آب قند بیار. آخه کی گفت تو رخت خواب پهن کنی؟ مگه من مُردم؟
آب قند را به زور در دهان حنانه ریختند.
آرزو گفت: بهتر نیست ببریم دکتر؟ احمد آقا گفتن خبرشون کنم اگه چیزی شد! برم بگم بیان؟
زهره خانم اخم کرد. نمی خواست احمد بیاید. دل رحمی احمد ممکن بود کار دست بدهد: نه، لازم نیست. بخوابه خوب میشه! اونها هم الان خواب هستن.
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️یه دره بکر و خفن با کلی حوضچه زیبا و زلال
دره زیبای مورتینس(مورتی هنز) ، ساربوک، قصرقند
🔹شهرستان قصرقند در جنوب سیستان و بلوچستان با بیشاز ۴۴۰ مکان طبیعی، تاریخی
#دره
#سیستان_و_بلوچستان
#کانال_عاشقان_ولایت
لطفا کانالهای عاشقان ولایت را به دوستان خود معرفی کنید
خبری در سروش
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
خبری در ایتا
http://eitaa.com/ashaganvalayat
قرآنی در بله
🆔 https://ble.ir/ashaganvalayat
خبری در بله
🆔https://ble.ir/ashaganvalayat http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
✅✅✅✅لینک گروه عاشقان ولایت جهت ارسال پیام ؛ کلیپهای صوتی و تصویری اعضای محترم در ایتا
🆔 https://eitaa.com/joinchat/2319646916C0726ebeebb
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️ساحل زیبا و دیدنی کُمب یا ساحل تراس چابهار فوق العادس 😍
دومین ساحل بلند صخره ایی ایران روبرو دریای عمان 😊👌
سیستان و بلوچستان رو باید از نزدیک دید .
#ساحل
#سیستان_و_بلوچستان
#کانال_عاشقان_ولایت
لطفا کانالهای عاشقان ولایت را به دوستان خود معرفی کنید
خبری در سروش
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
خبری در ایتا
http://eitaa.com/ashaganvalayat
قرآنی در بله
🆔 https://ble.ir/ashaganvalayat
خبری در بله
🆔https://ble.ir/ashaganvalayat http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
✅✅✅✅لینک گروه عاشقان ولایت جهت ارسال پیام ؛ کلیپهای صوتی و تصویری اعضای محترم در ایتا
🆔 https://eitaa.com/joinchat/2319646916C0726ebeebb
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴آیا فکر میکنید غربیها به غارت کشورهای ما قانع هستند؟
🔻 از لباس ما گرفته تا خط و زبان ما را تغییر دادند...با ما و سایر ملتها کاری کردند که خودمان، خودمان را تحقیر کنیم...
میخواهند همه جهان برده و آنها آقا باشند...
#کانال_عاشقان_ولایت
لطفا کانالهای عاشقان ولایت را به دوستان خود معرفی کنید
خبری در سروش
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
خبری در ایتا
http://eitaa.com/ashaganvalayat
قرآنی در بله
🆔 https://ble.ir/ashaganvalayat
خبری در بله
🆔https://ble.ir/ashaganvalayat http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
✅✅✅✅لینک گروه عاشقان ولایت جهت ارسال پیام ؛ کلیپهای صوتی و تصویری اعضای محترم در ایتا
🆔 https://eitaa.com/joinchat/2319646916C0726ebeebb
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 ای همهی وصیت #حاج_قاسم
🔻برشی از سخنرانی #حجت_الاسلام_راجی همراه با شعری در محضر #مقام_معظم_رهبری
. ┄┅═✧☫ تحلیل سیاسی ☫✧═┅┄
#کانال_عاشقان_ولایت
لطفا کانالهای عاشقان ولایت را به دوستان خود معرفی کنید
خبری در سروش
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
خبری در ایتا
http://eitaa.com/ashaganvalayat
قرآنی در بله
🆔 https://ble.ir/ashaganvalayat
خبری در بله
🆔https://ble.ir/ashaganvalayat http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
✅✅✅✅لینک گروه عاشقان ولایت جهت ارسال پیام ؛ کلیپهای صوتی و تصویری اعضای محترم در ایتا
🆔 https://eitaa.com/joinchat/2319646916C0726ebeebb
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 استاد حسن عباسی
🔻تحلیل جالب بر: اثر لقمه حرام
.
#کانال_عاشقان_ولایت
لطفا کانالهای عاشقان ولایت را به دوستان خود معرفی کنید
خبری در سروش
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
خبری در ایتا
http://eitaa.com/ashaganvalayat
قرآنی در بله
🆔 https://ble.ir/ashaganvalayat
خبری در بله
🆔https://ble.ir/ashaganvalayat http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
✅✅✅✅لینک گروه عاشقان ولایت جهت ارسال پیام ؛ کلیپهای صوتی و تصویری اعضای محترم در ایتا
🆔 https://eitaa.com/joinchat/2319646916C0726ebeebb
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴تفاوت واکنش ایران و پاکستان پس از حمله دو کشور
● پخش زنده ایران از واقعه
● پاکسازی پنهان پایگاه جیش الظلم توسط پاکستان
🔻تصاویر و اخبار جدید از پایگاه جیش الظلم و جداره مرزی ایران نشان میدهد که ایران و پاکستان دو مکان کاملا متفاوت از هم را مورد هدف قرار دادند.
. ┄┅═✧☫ تحلیل سیاسی ☫✧═┅┄
#کانال_عاشقان_ولایت
لطفا کانالهای عاشقان ولایت را به دوستان خود معرفی کنید
خبری در سروش
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
خبری در ایتا
http://eitaa.com/ashaganvalayat
قرآنی در بله
🆔 https://ble.ir/ashaganvalayat
خبری در بله
🆔https://ble.ir/ashaganvalayat http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
✅✅✅✅لینک گروه عاشقان ولایت جهت ارسال پیام ؛ کلیپهای صوتی و تصویری اعضای محترم در ایتا
🆔 https://eitaa.com/joinchat/2319646916C0726ebeebb
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨 یمن بالاخره کشتی جنگی آمریکا را زد /لبنان آماده ی جنگ تمام عبار
#شبنامه / تحولات فلسطین / یمنی ها بالاخره یک کشتی جنگی آمریکا را با موشک هدف قرار دادند / ضربه دردناک فلسطینی ها به اشغالگران در غزه / ۵۳ درصد صهیونیست ها یقین پیدا کرده اند نتانیاهو جنگ را برای اهداف شخصی پیگیری میکند / ۶۰ درصد کسانی که از شهرک های شمالی فرار کرده اند گفته اند بعد از جنگ هم به آنجا باز نخواهند گشت... / قسمت ۱۴۵۸
#کانال_عاشقان_ولایت
لطفا کانالهای عاشقان ولایت را به دوستان خود معرفی کنید
خبری در ایتا
http://eitaa.com/ashaganvalayat
قرآنی در بله
🆔 https://ble.ir/ashaganvalayat
خبری در بله
🆔https://ble.ir/ashaganvalayat http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
✅✅✅✅لینک گروه عاشقان ولایت جهت ارسال پیام ؛ کلیپهای صوتی و تصویری اعضای محترم در ایتا
🆔 https://eitaa.com/joinchat/2319646916C0726ebeebb
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
🔥نیروی هوایی مقتدر،نقطه ضعف #محور_مقاومت
✍م.سالاری
💫همان طور که در طی این ۱۰۰ و چند روزی که از #طوفان_الاقصی می گذرد شاهد بودید؛
🔴#حماس با عدم تمرکز بر روی آسمان چه در هواپیما و جنگنده برای مقابله کردن و چه پدافند لازم برای دفع خطر روبرو می باشد
🟠#لبنان نیز از تمام جهات آماده و در رزم زمینی و دریایی بدون کاستی،ولی در حمله جنگنده ها ،آسیب پذیر است.
🟡از طرفی با دقت در موقعیت استراتژیک #یمن به درستی این کشور مجهز به موشک های ضد کشتی شده!!
اما چه در ۸ سال جنگ با صعودی و چه امروز در حمایت از #غزه ،در آسمان ضعف اساسی دارد.
پدافند مجهز و لازم و جنگنده و هواپیمای رهگیر از نیاز خاص این کشور است.
🟢#مقاومت_اسلامی_عراق نیز دارای موشک و پهپاد و شرایط رزمی مناسبی است
اما در رزم آسمان و جنگنده های ائتلاف آمریکایی ناکام است.
🔵چنین ضعف عمده ای برای #سوریه هم متصور است.
🚨سوریه مرز اصلی #محورمقاومت با #رژیم_کودک_کش می باشد.
که باید توسط فشار بر روسیه در این میدان نبرد ؛
🔻پدافند های بیشتری توسط ایران نصب و فعال گردد(مانند مجید و سوم خرداد و ۱۵ خرداد)
پدافند روسیه در صورت عدم اجازه به نصب پدافند ایرانی در آنجا،مسئولیت حراست و حفاظت از جان و مال مردم سوری و نیروهای نظامی و سازه ها و تجهیزات و انبارهای نظامی را عهده دار شود.
🟣و جالب تر آنکه مرکز سر فرماندهی و لجستیک 《《ایالات متحده مقاومت》》 یعنی #ایران هم در زمینه هواپیمای بمب افکن. جنگنده. چند منظوره. رهگیر.اطلاعات و شناسائی. سوخت رسان دارای ضعف اساسی است.
⚡️با توجه به چنین ضعف آشکاری که دشمن آن را می داند و دردناکترین ضربات را از سو چنین معضلی دریافت کرده ایم،
باید هرچه سریعتر به رفع آن و ارتقا این بخش در سطوح بالا و عالی بپردازیم.
کلید موفقیت محور مقاومت در نبرد بزرگ پیش رو و پیروزی و حذف نام اسرائیل( #رژیم_کودک_کش )از صفحه روزگار بعد از اتکا به خداوند و توان نیروهای خود و نصب العین قرار دادن تقوا همچون همیشه،
ارتقا این بخش و دارا بودن جنگنده و هواپیماهای رزمی طراز یک می باشد.
باشد که در آینده پیش رو دیگر شاهد کشتار و نسل کشی مسلمانان در هیچ جای دنیا نباشیم...
امین یا رب العالمین
#کانال_عاشقان_ولایت
لطفا کانالهای عاشقان ولایت را به دوستان خود معرفی کنید
خبری در سروش
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
خبری در ایتا
http://eitaa.com/ashaganvalayat
قرآنی در بله
🆔 https://ble.ir/ashaganvalayat
خبری در بله
🆔https://ble.ir/ashaganvalayat http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
✅✅✅✅لینک گروه عاشقان ولایت جهت ارسال پیام ؛ کلیپهای صوتی و تصویری اعضای محترم در ایتا
🆔 https://eitaa.com/joinchat/2319646916C0726ebeebb
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴کلیپ#استاد_رائفی_پور
🔻«معجزه علمی قرآن در مورد فضا!». در انتهای این کلیپ متحیّر میشوید...
.
#کانال_عاشقان_ولایت
لطفا کانالهای عاشقان ولایت را به دوستان خود معرفی کنید
خبری در سروش
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
خبری در ایتا
http://eitaa.com/ashaganvalayat
قرآنی در بله
🆔 https://ble.ir/ashaganvalayat
خبری در بله
🆔https://ble.ir/ashaganvalayat http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
✅✅✅✅لینک گروه عاشقان ولایت جهت ارسال پیام ؛ کلیپهای صوتی و تصویری اعضای محترم در ایتا
🆔 https://eitaa.com/joinchat/2319646916C0726ebeebb
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سرخط
🔹اخطار و اتمام حجت ایران : به روش خود پاسخ اسرائیل را خواهیم داد
🔹 زد و خورد شدید در کابینه اسرائیل همزمان با طرح استیضاح نتانیاهو
🔹آلون لی کارشناس اسرائیلی : مردم به زودی نتانیاهو را پایین خواهند کشید
#کانال_عاشقان_ولایت
لطفا کانالهای عاشقان ولایت را به دوستان خود معرفی کنید
خبری در سروش
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
خبری در ایتا
http://eitaa.com/ashaganvalayat
قرآنی در بله
🆔 https://ble.ir/ashaganvalayat
خبری در بله
🆔https://ble.ir/ashaganvalayat http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
✅✅✅✅لینک گروه عاشقان ولایت جهت ارسال پیام ؛ کلیپهای صوتی و تصویری اعضای محترم در ایتا
🆔 https://eitaa.com/joinchat/2319646916C0726ebeebb
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
31.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#سرخط
🔹هاآرتص : اسرائیل با گازهای سمی در تونل های غزه چندین اسیر را کشته
🔹روایت آمریکا از طرح پشت پرده بایدن در خاورمیانه
🔹 نشنال اینترست : بمب افکن پنهان کار «اچ۲۰» چین تهدید واقعی است
https://ble.ir/ashaganvalayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻 چه افتضاحی
صهیون نادان روی آنتن زنده همه چیز را لو داد
میگوید : یهودی ها سالیان سال کشور نداشته اند
سوال؟
اگر من بگویم : مسلمان ها تا کنون کشور نداشته اند پاسخ شما چیست؟
میگویید : مسلمانی که در ایران است ، ایرانی است. آنی که در آمریکا است ، آمریکایی است و دیگرانشان هم به همین شکل ملیتی دارند.
اگر از مسیحی ها بپرسم چه طور؟
باز پاسخ همین است.
بر اساس آنچه این مردک میگوید ،پس یهودی ها خود را متعلق به کشورهایی که در آن زندگی میکنند نمی دانند.
اگر نخواهیم همه را محکوم به این کنیم اما در خصوص اکثریت حکم میکند.
یهودی ها در فلسطین تیم کشتی و جودو و ورزش های دیگر دارند.
اما در کشوری مثل ایران شما چند یهودی را میتوانید نام ببرید که برای ملیت خود وارد تیم ملی شده باشد یا در حوزه های مشابه کاری کرده باشد؟
نکاتی که این یهودی در این مدت اعتراف کرده یکی از یکی قابل تامل تر است.....
پرچم بالاست🇮🇷✌️
https://ble.ir/ashaganvalayat
49.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔗 دیپلمات پهلوی: جمهوری اسلامی و یارانش رسما امروز دنیا را شگفت زده کرده
🎥 صحبت های قابل تامل دیپلمات پهلوی درباره رفتار این روزهای جمهوری اسلامی ایران / ایران رسما با تکنولوژی خود یارانش را مسلح و دنیا را شگفت زده کرده است. / شاید برای برخی رسیدن به این سوال که پهلوی آرزو داشت در نهایت در منطقه به چه نقطه ای برسد سخت باشد، اما آنالیز اظهارات دیپلمات های این فرقه کمک میکند به پاسخ این سوالات نزدیک شویم...
#کانال_عاشقان_ولایت
لطفا کانالهای عاشقان ولایت را به دوستان خود معرفی کنید
خبری در سروش
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
خبری در ایتا
http://eitaa.com/ashaganvalayat
قرآنی در بله
🆔 https://ble.ir/ashaganvalayat
خبری در بله
🆔https://ble.ir/ashaganvalayat http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
✅✅✅✅لینک گروه عاشقان ولایت جهت ارسال پیام ؛ کلیپهای صوتی و تصویری اعضای محترم در ایتا
🆔 https://eitaa.com/joinchat/2319646916C0726ebeebb
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 این قبیله از ایران می سوزد...
#کانال_عاشقان_ولایت
لطفا کانالهای عاشقان ولایت را به دوستان خود معرفی کنید
خبری در سروش
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
خبری در ایتا
http://eitaa.com/ashaganvalayat
قرآنی در بله
🆔 https://ble.ir/ashaganvalayat
خبری در بله
🆔https://ble.ir/ashaganvalayat http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
✅✅✅✅لینک گروه عاشقان ولایت جهت ارسال پیام ؛ کلیپهای صوتی و تصویری اعضای محترم در ایتا
🆔 https://eitaa.com/joinchat/2319646916C0726ebeebb
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺