فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حضرت آقا؛ این نور است دیگر!
بوسه مولا بر لباس سرباز...
هدیه روز جوان
این کلیپ ویژه خدمت دوستان عزیز
(آبی تر از آنیم که بیرنگ بمیریم...)
http://eitaa.com/ashaganvalayat
.
♨️ زندانیان قزلحصار دوچرخهساز شدند
🔹کارخانۀ دوچرخهسازی زندان قزلحصار با ظرفیت ۵۰۰ نیروی کار افتتاح شد. رئیس سازمان زندانها گفته: اشتغال بهترین بستر برای اصلاح و تربیت زندانیان و باز اجتماعیکردن آنان است.
http://eitaa.com/ashaganvalayat
بيانيه وزارت دفاع سوریه درباره حمله اسرائیل به دمشق
وزارت دفاع سوریه:
🔹بدنبال حمله موشکی رژیم اسرائیل به حومه دمشق که ساعت ۹:۴۰ صبح امروز صورت گرفت یک ساختمان مسکونی در محله کفر سوسه دمشق مورد هدف قرار گرفت که طی آن دو غیرنظامی شهید و یک تن دیگر زخمی شدند.
🔹این حمله از سمت جولان اشغالی و باشلیک چند موشک انجام شده است.
🔹در اثر حمله صبح امروز،خسارتهای مادی به این ساختمان و ساختمانهای مجاور وارد شده است.
http://eitaa.com/ashaganvalayat
شورایعالی انقلاب فرهنگی: «دانشگاه بینالمللی زاگرس» مجوز ندارد
🔹پیرو ادعاهایی که در حوزهٔ آموزش پزشکی ازسوی یک مؤسسه مطرح شده بود، سلیمی، معاون ستاد علم و فناوری شورایعالی انقلاب فرهنگی گفت: این ادعاها از اساس کذب بوده و شورایعالی انقلاب فرهنگی مجوزی برای مؤسسهای به نام «دانشگاه بینالمللی زاگرس» صادر نکرده؛ طبق استعلام صورتگرفته وزارتخانههای علوم و بهداشت هم برای این مؤسسه مجوزی صادر نکردهاند.
http://eitaa.com/ashaganvalayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نمای کابین خلبان از سنفرانسیسکو تا لیسبون
http://eitaa.com/ashaganvalayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 این تیکه از مستند غیررسمی هم جالب بود!
اطرافیان آقای منتظری سالهاست میگن کتابهای آیتالله رو نمیذارن چاپ کنیم و دچار محدودیت هستیم؛ حالا کتابهاشون چاپ شده، تو نمایشگاه کتاب غرفه دارن، رهبری هم رفته بازدید از غرفهشون!
http://eitaa.com/ashaganvalayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
توصیف زندگی شهرک نشین های صهیونیست اشغال گر رو از زبان خودشان ببینیم و بشنویم🧐
✍حیران
📍پ.ن: هنوز هم میپرسید #طوفان_الاقصی چه دستاوردهایی داشت!؟
http://eitaa.com/ashaganvalayat
📌یاسمین موسی نماینده مصر در دیوان دادگستری بین المللی:
اسرائیل به عمد زندگی در نوار غزه را غیر ممکن می کند
حمله اسرائیل به رفح، جایی که حدود دو میلیون آواره در آن زندگی می کنند، قریب الوقوع است
اسرائیل از سیستمی نظام مند برای سلب مالکیت سرزمین های فلسطینیان استفاده می کند و به نقض اصول حقوق بین المللی ادامه می دهد
اقدامات اسرائیل در نوار غزه را نمی توان به عنوان اقدامات پیشگیرانه برای دفاع از امنیت توجیه کرد
اسرائیل همچنان به کشتار در نوار غزه ادامه می دهد و سیاست محاصره و گرسنگی را تحمیل می کند
شواهدی وجود دارد دال بر اینکه اسرائیل به عمد تغییرات جمعیتی در سرزمین های اشغالی فلسطین ایجاد و حاکمیت خود را بر این سرزمین ها تحمیل کرده است
http://eitaa.com/ashaganvalayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نظامی بازنشسته آمریکایی:یمنیها با حملات مدوامشان به کشتیهای آمریکایی درحال توهین به ایالات متحده هستند
http://eitaa.com/ashaganvalayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
معترضان آلمانی خطاب به هیلاری کلینتون: تو آدم نیستی!
«تو زن نیستی؛ تو انسان نیستی و از نسلکشی اسرائیل در غزه حمایت میکنی».
http://eitaa.com/ashaganvalayat
🔻توجیه آمریکا برای وتوی قطعنامه آتشبس
🔹کاخ سفید امروز در توجیه اقدام آمریکا برای وتو دوباره قطعنامه برای برقراری آتش بس فوری در غزه، اعلام کرد که واشنگتن قادر به حمایت از قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل نبود چرا که مذاکرات حساس را به خطر میانداخت.
http://eitaa.com/ashaganvalayat
🟥 تیتر امروز روزنامه المسیره یمن
ناوبری بینالمللی امن است و همه کشتیها به استثناء کشتیهای مرتبط با «اسرائیل» سالم تردد میکنند.
حمله پهبادی به مناطق مهم و حساس بندر ایلات
http://eitaa.com/ashaganvalayat
🔷مفرش دوزی، هنری زیبا و ظریف است و از صنایع دستی منحصربهفرد و سنتی شهرضا به شمار میرود. این هنر زیبا دست بافتهای است مستطیلی شکل که به شکل صندوق درب دار بافته میشود و از آن برای حمل اسباب و لوازم، لحاف، تشک و غیره استفاده میشود. در بافت مفرش معمولا از الیاف پشمی الوان استفاده میشود و روش بافت آن نیز مشابه بافت گلیم است. نقشونگار به کار رفته در تولید مفرشها نیز بسیار متنوع و جذاب است و معمولا از نقش الحاقی و برجسته در بافت آنها استفاده میشود.
#مفرش_دوزی
http://eitaa.com/ashaganvalayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اظهارات شنیدنی نجاح محمدعلی، تحلیلگر سرشناس عراقی:
⭕️ ایرانیها، شرکت پر شور شما در انتخابات تیر خلاصی است به قلب آمریکا و رژیم اشغالگر صهیونیستی؛ آنها با تمامی امکاناتشان میخواهند ایران را ضعیف کنند اجازه ندهید این اتفاق بیفتد!
این جنگ است به خدا جنگ است!
http://eitaa.com/ashaganvalayat
13.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎁کیا می خوان به امام زمان (ع) یه هدیه تولد تقدیم کنن؟🎁
هر عزیز و بزرگواری دلش می خواد به عنوان یه بچه شیعه، یه هدیه تولد به آقا امام زمان علیه السّلام بده، نیت کنه که از شب نیمه شعبان این پویش رو اجرا کنه و از الان هم این کلیپ رو در گروههای مجازی و شخصی دوستانش منتشر کنه. دعای ویژه امام زمان بدرقه سعادتتان🌸
پویش جهانی شیعه: از شب نیمه شعبان تا شب ۲۴ ماه مبارک رمضان، هر شب قرائت یک زیارت عاشور و ۴۰ مرتبه ذکر اللّهُمّ عَجّل لِوَلیکَ الفرج🌺
💐 ۴۰شب ملکوتی سال، کمتر از ۲۰ دقیقه برای امام زمانمون وقت بزاریم
بفرست برای دوستانت، شاید اندازه یک نفر به این زنجیره اضافه کردی!!
http://eitaa.com/ashaganvalayat
29.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آیا می دانید:
🟢همه انبیای الهی شب نیمه شعبان را احیا داشته اند؟
🟣آیا میدانید با فضیلت تر از شب نیمه شعبان بعد از شب قدر نیست؟
🔴 زندگی روزمره را در شب نیمه شعبان با محوریت احیا و شب زنده داری، برنامه ریزی کنیم.
http://eitaa.com/ashaganvalayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️دستگیری ٣ متهم حمله به اتوبوس درون شهری در مشهد
🔹سرهنگ نگهبان، فرمانده انتظامی مشهد:
در پی حمله و تخریب شیشه خودرو اتوبوس شهری در مشهد که کلیپی از آن در فضای مجازی منتشر شدهبود دستورات ویژه برای پیگیری سریع موضوع صادر و ماموران انتظامی ٣ متهم این پرونده را دستگیر و تحقیقات با دستورات مرجع قضایی ادامه دارد.
http://eitaa.com/ashaganvalayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️رأی من و شما اثر داره، بله...
🔹مجلس قبل: تصویب برجام و دفن انرژی هستهای در ۲۰ دقیقه!
مجلس کنونی: تصویب قانون اقدام راهبردی در مقابل برجام برای لغو تحریم
http://eitaa.com/ashaganvalayat
تکرار وتوی آتشبس فاجعه دیپلماسی قرن است
🔹«امیرعبداللهیان» وزیر امور خارجه در واکنش به وتو قطعنامه آتش بس در غزه توسط آمریکا، اعلام کرد که باید این اقدام را فاجعه دیپلماسی قرن نامید.
http://eitaa.com/ashaganvalayat
غرب آماده گفتگو درباره به رسمیت شناختن فلسطین
🔹وزیر خارجه سعودی اعلام کرد که کشورهای غربی از جمله آمریکا آماده گفتگو در مورد به رسمیت شناختن یک کشور مستقل فلسطینی هستند.
http://eitaa.com/ashaganvalayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در غزه تمام شرافت در مقابل شرارت قرار داد
رئیسجمهور در اختتامیه چهلمین دوره مسابقات قرآن:
🔹محور تمام شرارتها در عالم آمریکا است. در غزه تمام شرافت در مقابل شرارت قرار گرفته است. راهکار بازگشت به قرآن است.
🔹انسان ناامید و مأیوس به وسیله قرآن امید پیدا میکند و این جلسه و نشست میتواند میتواند منادی امید، مقاومت و ایستادگی در مقابل ظلم، ستم و بیدادگری باشد.
🔹قرآن پناه برای انسان است و امروز این جلسه نورانی که از قاریان از سراسر کشورها و قارههای مختلف تشکیل شده هماندیشی و همراهی را با محوریت قرآن را نوید میدهد.
http://eitaa.com/ashaganvalayat
فیروزجا نابغه ایرانی شطرنج جهان با یک امتیاز اختلاف نسبت به مگنوس کارلسن نفر اول جهان، نایب قهرمان سوپرتورنمنت #شطرنج شد و ۳۹ هزار دلار جایزه مسابقات را دریافت کرد
http://eitaa.com/ashaganvalayat
حمله دوباره آمریکا و انگلیس به یمن
🔹رسانه یمنی گزارش داد که آمریکا و انگلیس سه بار راس العیسی در استان الحدیده را هدف قرار دادند.
http://eitaa.com/ashaganvalayat
عجب ماهیست اسفند، آغازش با حمید و پایانش با مهدی... اسفند بوی شهادت میدهد
http://eitaa.com/ashaganvalayat
☑️ انسداد حساب «خامنهای دات آیآر» نشاندهنده دیکتاتوری دیجیتال است
🔹️فضائلی، عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب: فعالیت مجدد در متا(شرکت مالک اینستاگرام) بررسی و در صورت امکان از سر گرفته خواهد شد. حق خود میدانیم که با ظرفیتهای وزارت امورخارجه پیگیری حقوقی نیز انجام دهیم.
http://eitaa.com/ashaganvalayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گفتگو با مردم معترض به وضعیت حجاب
حمایت مردم از «گروه های مردمی مستقر در چهارراه ولیعصر»
http://eitaa.com/ashaganvalayat
. 👇تقویم نجومی اسلامی پنجشنبه👇
✴️ پنجشنبه 👈 3 اسفند / حوت 1402
👈12 شعبان 1445 👈22 فوریه 2024
🕌 مناسبت های دینی و اسلامی
🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی.
❇️ امروز روز خوبی برای امور زیر است:
✅خواستگاری و عقد و ازدواج.
✅خرید و فروش.
✅دکان باز کردن.
✅مسافرت.
✅اغاز بنایی و خشت بنا نهادن.
✅صید و شکار و دام گذاری.
✅و جابجایی و نقل و انتقال خوب است.
👩❤️👨مباشرت امروز:
فرزند هنگام زوال ظهر اقا و سیاستمدار و عاقل و بزرگوار خواهد بود و مباشرت برای صحت بدن نیز مفید است.
🚘مسافرت: مسافرت خوب است.
👶 زایمان مناسب و نوزاد آسان تربیت شود و صالح و عفیف باشد.
🔭 احکام و اختیارات نجومی.
🌓 امروز قمر در برج اسد و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است:
✳️خرید احشام و حیوانات.
✳️تعهد نامه گرفتن از رقیب.
✳️شروع درمان و معالجات.
✳️انواع جراحی ها.
✳️خواستگاری و عقد ازدواج.
✳️و جابجایی و نقل و انتقال نیک است.
🟣نگارش ادعیه و حرز و برای نماز حرز و بستن آن خوب است.
👩❤️👨 انعقاد نطفه و مباشرت.
مباشرت امشب شب جمعه: فرزند پس از فضیلت نماز عشاء سخنوری توانا و کلامی موثر دارد.
💇💇♂ اصلاح سر و صورت.
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، باعث هیبت و شکوه می شود.
💉💉 حجامت.
فصد زالو انداختن یا #حجامت در این روز از ماه قمری ،باعث سلامتی می شود.
😴😴 تعبیر خواب امشب:
خواب و رویایی که شب جمعه دیده شود تعبیرش از ایه ی 13 سوره مبارکه "رعد" است.
یسبح الرعد بحمده و الملائکه من خیفته.
و از مفهوم و معنای آن استفاده می شود که چیزی باعث ملال خاطر خواب بیننده گردد صدقه بدهد تا برطرف شود. و شما مطلب خود را بر آن قیاس کنید.
💅 ناخن گرفتن:
🔵 پنجشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز خیلی خوبیست و موجب رفع درد چشم، صحت جسم و شفای درد است.
👕👚 دوخت و دوز:
پنجشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز خوبیست و باعث میشود ، شخص، عالم و اهل دانش و علم گردد.
✴️️ وقت استخاره :
در روز پنجشنبه از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعد از ساعت ۱۲ ظهر تا عشاء آخر ( وقت خوابیدن)
❇️️ ذکر روز پنجشنبه نیز: لا اله الا الله الملک الحق المبین@taghvimehamsaran
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۳۰۸ مرتبه #یارزاق موجب رزق فراوان میگردد.
💠 ️روز پنجشنبه طبق روایات متعلق است به #امام_حسن_عسکری_علیه_السلام . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد
📚 منبع مطالب :
تقويم همسران نوشته ی حبيب الله تقيان
.
🔹در عاشقان ولایت برترین تحلیلها درباره فلسطین را اینجا بخوانید
https://ble.ir/ashaganvalayat
رمان های مذهبی...🍃:
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
رمان نمرهی_قبولی
قسمت ۴۹ و ۵۰
که نگاه معصومه برگشت سمت من و خندشون بیشتر شد...خجالت کشیدم کاش اینکارو نمیکردم حیف من که رو محمد غیرتی شم
از خجالت نمیتونستم تکون بخورم که معصومه آمد سمتم دستش رو گذاشت رو شونه ام و گفت :
_ من اگه به داداش تو بخندم که اول همین آقا جوادتون دوم فاطمه جونت زندهام نمیگذارن .
خندهام گرفت ولی خودم رو کنترل کردم .
با معصومه داشتیم میرفتیم سمت اتاق حاج خانم که آقا جواد گفت :
_ معصومه چیزی نداریم واسه خوردن ؟
معصومه برگشت سمتش
+ چرا شیوا یکم کشک و بادمجون برات گذاشته یخچال بردار بخور سر و صدا هم نکن من خوابم میاد
اینو گفت و دست من رو گرفت کشوند سمت خودش...نماز صبح رو خوندیم و تو اتاق حاج خانم خوابیدیم .
تقریبا ساعت ۱۰ بود که معصومه به زور بیدارم کرد
_ پاشو مزاحم برو خونتون
+ ایییی. حیف بابای من که میگفت مهمون حبیب خداست . بزار بخوابم.
دیگه چیزی نگفت و من دوباره به خواب عمیق فرو رفتم. نمیدونم چقدر گذشت که با ضربه ی حرفه ای بیدارم کرد
_ چته معصومه عههه
+ پاشو میگم نمازت قضا میشه ها
_ مگه ساعت چنده ؟
+ ۶ و نیم
عین برق گرفته ها بلند شدم و سریع رفتم جلو آیینه موهام رو شونه کردم و بافتم و روسریم رو درست سر کردم زود رفتم تا وضو بگیرم ....
نماز رو به موقع خوندم .....
چادر سفید رو از سرم برنداشتم و رفتم تو آشپز خونه پیش حاج خانم
_ به به چه بویی راه انداختین مامان
+ سلام دخترم . کاری نمیکنم که یه غذای ساده درست میکنم
لبخندی زدم و رفتم بالاسر قابلمه آش رشته...
+ جواد اش رشته خیلی دوس داره
همینطور که چشمم رو بسته بودم و از بوی خوش آش لذت میبردم گفتم :
_ پس کشک و بادمجون چی
+ همه چی میخوره از بس که شکموعه
خنده ام گرفت چشمام رو باز کردم گفتم :
_ یه آشی براش بپزید. یه زن بگیرِ بلد نباشه آشپزی کنه تا قدر شمارو هم بدونه
حاج خانم خندید.
و یه صدای آشنا گفت :
× دست شما دردنکنه حاج خانم انقدر مزاحم شدم میخوای واسم زن بگیری
با ترس برگشتم ....
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
رمان نمرهی_قبولی
قسمت ۵۱ و ۵۲
بله آقا جواد با چهره ای اخم کرده پشت سر من با فاصله تقریبا ۱ متر ایستاده بود ....
هول کردم و سرم رو با شرمندگی پایین انداختم ...
حاج خانم با خنده گفت
_ حالا ما یه چیزی گفتیم تو چه عجلهای داری پسر جان
آقا جواد که فکر کنم یکم خجالت کشید سرش رو پایین تر انداخت و گفت :
_ بگذریم . مادر جان شما یه لطفی بکن امشب یه غذای خوب و مجلسی درست کن. به معصومه سپردم ی کیک ساده بپزه
کمی مکث کرد و گفت
_ بخش اصلی قضیه رو سپردم به شما شیوا خانم
با استرس سرم رو بلند کردم
+ چی ؟
_ میخوام فاطمه خانم و محمد رو سرگرم کنید تا موقعی که معصومه نگفته هم نگذارید بیان خونه .
+ برای چی ؟
با تعجب و شاید کمی کلافگی گفت :
_ فکر کنم فردا عقد رسمی محمده ها ؟ معصومه گفت یه مراسمکوچولو هم ما بگیریم .
با ذوقی که تو رفتارم مشخص بود گفتم :
+ بله با کمال میل
لبخندی زد و گفت :
_رو شما حساب کردم
و بعدش رفت ....
خوشحال حاج خانم رو بغل کردم و رفتم تا به کارهام برسم ...
نگاهی گذرا به ساعت کردم 7:5 دقیقه ی بعد از ظهر وای خدایا نصف روز رفته بود ....
باید یه فکری میکردم .
لباس مناسبی برای بیرون به تن کردم و به سمت اتاق معصومه رفتم محمد خواب بود و فاطمه از پنجره یه بیرون نگاه میکرد ....
_ خانم ها و آقایان زود باشید حواستون رو بدید به من .
فاطمه برگشت سمتم ولی محمد همچنان خواب بود..حرصم رو دراورد با نفرت بالش روی زمین را به سمتش پرت کردم که با استرس بیدار شد
_ تو نمیتونی عادی ما رو بیدار کنی
+ نوچ... چون کار مهمی دارم
فاطمه همینطور که پرده رو کنار میزد گفت
× خب بگو کارت چیه ؟
_ پاشید حاضر شید بریم بیرون این سمت ها هم یه گشتی بزنیم
+ شیوا جون بچت بگذار بخوابم
_ من بچه ندارم پس پاشو حاضر شو دیگه خرس گنده چقدر میخوابی .
این رو گفتم و بدون توجه به حرف هاشون رفتم بیرون تا وضعیت معصومه رو چک کنم . معصومه تو آشپزخونه که نبود تو اتاق حاج خانم هم که نبود میمونه این دری که تا حالا نزدم .
با اضطراب در اتاق آقا جواد رو زدم معصومه کلافه گفت :
_بیا تو
در رو باز کردم و با صحنه ای که دیدم .....
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
رمان نمرهی_قبولی
قسمت ۵۳ و ۵۴
از خنده اشکم درامد
معصومهی بیچاره وسط اتاق با یه کیسه آرد ترکیده شبیه به روح ها شده بود و مطمئن بودم آقا جواد با دیدن اتاقش معصومه رو میگذاره سر کوچه ...
از فکر و خیال های خودم هم خنده ام گرفت .
_ بجای خندیدن بیا ی کاری بکن الان جواد پدرم رو در میاره ...
با ته خنده ای تو صدام گفتم
+ وای معصومه شبیه روح ها شدی جون من بریم محمد رو بترسونیم
_ بچه جون تو نمیخوای یکم بزرگ شی آخه مگه بیکارم برم کسی که زن داره رو بترسونم کلی هم فوش بخوره به قبر اون بابای خدا بیامرزم ...
+ ای بابا جنبه نداری خلیه خب بابا نخواستیم ....
نگاهی به سر تا سر اتاق کردم و ادامه دادم
_ حیف این اتاق که اینجوری ...
+ باشه باشه تو هم فقط طرف جواد رو بگیر. تا قبل اینکه برسه بیا یه فکری کن لطفا
ناچار رفتم به کمکش راهی جز جارو برقی نداشتیم و امکان نداشت با این زمان کم بشه یه کیک دیگه درست کرد ....
به معصومه سپردم بره جارو برقی رو بیاره ک خودم سرکی تو مواد کیک کشیدم . یه چیزی کمه، شیر، شیر نداریم .
رفتم تا شیر رو از یخچال بیارم که موقع برگشتن ....آقا جواد رو دیدم که داشت میرفت سمت اتاقش ...
به این فکر کردم قیافه معصومه میتونه چجوری باشه به افکارم خندیدم و دویدم سمت اتاق آقا جواد
از قیافش فهمیدم هم تعجب کرده هم عصبانیه و هم خنده اش گرفته
با تعجب پرسید :
_ اینجا چخبره ؟
معمولی جواب دادم
+ دست گل خواهرتونه الان محمد اینا حاضر میشن باید باهاشون برم سعی کنید کیک رو زود تر حاضر کنید و اینجا هم با یه جارو تمیز میشه ... درضمن به معصومه بگید ۲ تا دیگه تخم مرغ لازم داره این شیر هم ۳ لیوان بریزه آرد هم همینقدری که مونده کافیه شکلات هم که تو یخچال هست ....
شیر رو روی میز کنار در گذاشتم و رفتم ببینم محمد اینا حاضر شدن
محمد و فاطمه هر دوتاشون سر حال شده بودن و پر انرژی منتظر بودن من بیام بریم بیرون .....
هر چی پرسیدن جواب درست و حسابی ندادم و فقط تا ساعت ۱۰ شب تو خیابون ها گردوندمشون تا با هم لباس خوب بخریم و ی چیزی بخوریم و بریم خونه...
کم کم داشتن کلافه میشدم که برام پیام آمد . از همون شماره
📑 سلام . بیایید
زود تایپ کردم ...
📑 سلام . چشم
و رو به محمد گفتم
_ من خستم بریم خونه
+ نه حالا یکم دیگه بمونیم
_ نه به اون موقع که باید به زور میاوردمت نه به حالا بریم دیگه داداش فردا عقدتونه نمیتونی تا لنگ ظهر بخوابی که
این رو که گفتم سریع تر از خودم به سمت ماشین پارک شده رفت .....
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
رمان نمرهی قبولی
قسمت ۵۵ و ۵۶
استارت و زد و حرکت کردیم به سمت خونه ی معصومه اینا ...مدتی تو ماشین بودیم و همه ساکت بودن....
تا تلفنم زنگ خورد با عجله به شماره نگاه کردم همونی که آقا جواد باهاش بهم پیام میداد با صدای لرزون جواب دادم
_ الو ....
صدای معصومه بود که خیالم راحت شد
+ کجایید پس
_ اره
+ میگم کجایید میگی اره ؟ دختر جون تو یه تختت کمه
_ خب به جای مسخره کردن من، یکم فکر کن آمدیم
+ باشه منتظریم ...
تلفن رو قطع کردم و سعی کردم محمد رو بپیچونم که نفهمه قضیه چیه ....
بالاخره رسیدیم چراغ ها خاموش بود. خوشبختانه کلید دست محمد بود بخاطر همین لازم نبود زنگ بزنیم محمد کلید انداخت و در پارکینگ را باز کرد....
واحد ۱۶ در زدیم و حاج خانم در رو باز کرد
خونه تاریک بود محمد و فاطمه پشت سر من میامدن سمت حال که یه دفعه چراغ روشن شد و معصومه چند تا بادکنک رو ترکوند ...
فاطمه و محمد تو شوک بودن ولی با دیدن کیک به خودشون آمدن و خندیدن و از آقا جواد و معصومه تشکر کردن ...
حرصم دراومد رو به محمد گفتم
_ منم کلی چرخوندمتون ها پس من چی
محمد خندید و گفت
+ اون که وظیفه ات بود ولی ممنون
پشت چشمی نازک کردم و مثلا بامحمد قهر کردم ....
دور هم با خوشحالی شام خوردیم و با مسخره بازی های محمد و آقا جواد اون شب هم صبح شد ....
ساعت ۹ صبح بود که فاطمه رو بردیم آرایشگاه ....یه آرایش خیلی سبک کرد که بهش میومد ...چادر سفید خوشگلش که هدیه ی مامان بود رو هم سر کرد عین فرشته ها شده بود
_ چه خوشگل شدی تو
+ زن داداش فقط تو فاطمه
با لبخند و خنده گفت
× ان شالله قسمت شما دوتا ترشیده
معصومه پست چشمی نازک کرد و گفت
_ فعلا که پاشنه ی در رو شکستن تا ببینیم چی میشه
و سه تایی خندیدیم.
روز خوبی بود خوشحال بودم هم واسه محمد و هم واسه فاطمه ....
بالاخره کارمون تموم شد زنگ زدیم محمد بیاد ....فاطمه که سوار ماشین محمد شد و من و معصومه با آقا جواد آمدیم سمت محضر .....
فاطمه رو صندلی مخصوص نشست و محمد هم کنارش. عاقد شروع به خوندن خطبه عقد کرد .....
و در آخر ...
_سرکار خانم دوشیزه فاطمه معتمدی آیا وکلیم شما رو با مهریهی مشخص به عقد دائم با آقا ی محمد هاشمی در بیاورم؟
معصومه گفت :
_عروس داره قرآن میخونه....
عاقد دوباره پرسید ؟ برای بار دوم آیا وکلیم ؟
مامان گفت :
_عروسم داره دعا میکنه
عاقد دوباره پرسید :
_برای بار سوم و آخرین بار آیا وکیلم ؟
فاطمه کمی مکث کرد و گفت :
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💖رمان نمرهی_قبولی💖
قسمت ۵۷ و ۵۸
+با اجازه امام زمانم و البته پدر و مادرم بله