eitaa logo
کانال عاشقان ولایت
4.2هزار دنبال‌کننده
32.7هزار عکس
36.9هزار ویدیو
34 فایل
ارسال اخبار روز ایران و ارائه مهمترین اخبار دنیا. ارائه تحلیلهای خبری. ارائه اخرین دیدگاه مقام معظم رهبری . و.... مالک کانال: @MnochahrRozbahani ادمین : @teachamirian5784 حرفت رو بطور ناشناس بزن https://harfeto.timefriend.net/16625676551192
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺سردار رادان: ما موضوع حجاب و عفاف را یک موضوع کاملا فرهنگی و اجتماعی می‌بینیم. 🔹آن کسی که موضوع را امنیتی می‌بیند و این شبهه را می‌آورد، می‌خواهد مردم را در برابر واژه‌ای قرار بدهد که از اساس غلط و بی‌خود است. کانال خبری عاشقان ولایت را به دوستان خود معرفی کنید # با # با کانال خبری تحلیلی عاشقان ولایت دربله http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj کانال خبری تحلیلی عاشقان ولایت درایتا https://eitaa.com/ashaganvalayat
🔺سخنگوی نیروهای مسلح یمن: در خلیج عدن به یک کشتی اسرائیلی حملۀ موشکی و پهپادی کردیم. کانال خبری عاشقان ولایت را به دوستان خود معرفی کنید # با # با کانال خبری تحلیلی عاشقان ولایت دربله http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj کانال خبری تحلیلی عاشقان ولایت درایتا https://eitaa.com/ashaganvalayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺مرمت گنبد مسجد گوهرشاد پس از ۶۰ سال 🔹️گنبد مسجد گوهرشاد حرم مطهر امام رضا (ع) که به دلیل آسیب‌های وارده طی ۶۰ سال سپری شده از آخرین مرمت، نیازمند مرمت مجدد بود، به همت سازمان عمران و نگهداری حرم مطهر رضوی و اساتید و معماران برجسته، جانی دوباره یافته و بار دیگر با رنگ فیروزه‌ای خود، از زائران حضرت دلربایی می‌کند. کانال خبری عاشقان ولایت را به دوستان خود معرفی کنید # با # با کانال خبری تحلیلی عاشقان ولایت دربله http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj کانال خبری تحلیلی عاشقان ولایت درایتا https://eitaa.com/ashaganvalayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺تصاویری از به هلاکت رسیدن ۲ تروریست در حمله پهپادی در محدوده زاهدان کانال خبری عاشقان ولایت را به دوستان خود معرفی کنید # با # با کانال خبری تحلیلی عاشقان ولایت دربله http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj کانال خبری تحلیلی عاشقان ولایت درایتا https://eitaa.com/ashaganvalayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺احداث طولانی‌ترین تونل ریلی خاورمیانه در لرستان استاندار لرستان: 🔹راه آهن خرم آباد از مطالبات جدی مردم لرستان است و مردم استان انتظار تسریع در ساخت آن را دارند. 🔹پروژه راه‌آهن خرم آباد با ۳۳ کیلومتر تونل، طویل‌ترین تونل ریلی خاورمیانه است. کانال خبری عاشقان ولایت را به دوستان خود معرفی کنید # با # با کانال خبری تحلیلی عاشقان ولایت دربله http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj کانال خبری تحلیلی عاشقان ولایت درایتا https://eitaa.com/ashaganvalayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺دیدار چهره به چهره وزرا با مردم 🔹رئیس جمهور با حضور در بخش‌هایی از مناطق ۱۷ و ۱۸ تهران و شنیدن مشکلات اولویت‌دار ساکنان این مناطق در زمینه‌های درمانی، آموزشی و بافت فرسوده در جلسه پیگیری موضوعات ویژه، دستوراتی را برای رفع هر چه سریع‌تر این مشکلات صادر کرد. 🔹اعضای دولت هم با حضور در مساجد این مناطق از نزدیک با مردم دیدار و گفتگو کردند. کانال خبری عاشقان ولایت را به دوستان خود معرفی کنید # با # با کانال خبری تحلیلی عاشقان ولایت دربله http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj کانال خبری تحلیلی عاشقان ولایت درایتا https://eitaa.com/ashaganvalayat
🔺️۶ مرزبان ایرانی بازداشت شده توسط طالبان آزاد شدند 🔹ساعاتی پیش ۶ مرزبان ایرانی توسط نیروهای طالبان بازداشت و به خاک افغانستان برده شدند. 🔹دقایقی پیش این مرزبانان با رایزنی مقامات انتظامی ایرانی و طالبان آزاد شده و در صحت و سلامت به خاک کشور بازگردانده شدند. کانال خبری عاشقان ولایت را به دوستان خود معرفی کنید # با # با کانال خبری تحلیلی عاشقان ولایت دربله http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj کانال خبری تحلیلی عاشقان ولایت درایتا https://eitaa.com/ashaganvalayat
🔺️رشد صددرصدی صادرات فرش دستباف از خراسان رضوی رییس اداره فرش اداره کل صنعت، معدن و تجارت خراسان رضوی: 🔹صادرات فرش دستباف از خراسان رضوی در سال ۱۴۰۲ در مقایسه با سال ۱۴۰۱ را از نظر وزنی ۱۰۰ درصد و از نظر ارزشی ۲۵۶ درصد رشد داشته است. 🔹پارسال ۹۰ پروانه تولید فرش دستباف و ۳۱۰ مورد کارت شناسایی قالی باقی و دیگر حرفه‌های مرتبط با آن صادر و هزار و ۲۲۶ فقره کارت شناسایی تمدید شده است. 🔹یکی از مشکلات بافندگان فرش دستباف در استان دشواری بهره‌مندی از بیمه تامین اجتماعی است، به طوریکه از ۳۵ هزار نفر جمعیت قطعی بافندگان فرش دستباف این استان، ۱۱ هزار نفر زیر پوشش بیمه هستند. 🔹یکی از خواسته‌های بافندگان فرش دستباف خراسان رضوی افزایش تعداد بیمه‌شدگان این صنعت از سوی سازمان تامین اجتماعی است. کانال خبری عاشقان ولایت را به دوستان خود معرفی کنید # با # با کانال خبری تحلیلی عاشقان ولایت دربله http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj کانال خبری تحلیلی عاشقان ولایت در سروش http://splus.ir/ashaganvalayat
‌ 🔺سخنگوی آتش‌نشانیِ تهران: خوشبختانه آتش‌سوزیِ چند انبار در جنوب تهران مهار شده و آتش‌نشانان مشغول لکه‌گیری هستند. این حادثه مصدوم یا فوتی نداشت. کانال خبری عاشقان ولایت را به دوستان خود معرفی کنید # با # با کانال خبری تحلیلی عاشقان ولایت دربله http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj کانال خبری تحلیلی عاشقان ولایت در سروش http://splus.ir/ashaganvalayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
:اگر مجیز «علی خامنه ای» را در بحث نظامی گفته ام ، همونجا گفتم با نگاه فرهنگی و اقتصادی او مخالفم، نه مادرم باحجاب بوده نه زنم! به نظرتون این فرد با این تفکرات وسط صدا و سیمای جمهوری اسلامی به عنوان کارشناس برنامه‌هایی مثل ثریا، به افق فلسطین و... چه میکنه؟ کف یه‌سری کانال به عنوان سرباز جنگ نرم و جهادتبیین چه میکنه و چرا حرفاش منتشر و بهش ضریب داده میشه؟ بس نیست این خطای راهبردی⁉️ 🆔 کانال خبری عاشقان ولایت را به دوستان خود معرفی کنید # با # با کانال خبری تحلیلی عاشقان ولایت دربله http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj کانال خبری تحلیلی عاشقان ولایت درایتا https://eitaa.com/ashaganvalayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روستای دهبوره دهبوره (نهاوند)، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان نهاوند در استان همدان ایران است. این روستا یکی از جاذبه‌های گردشگری مهم شهرستان نهاوند به‌شمار می‌رود ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ http://eitaa.com/ashaganvalayat ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺نمایشگاه دستاوردهای های نظامی طالبان که ابر قدرت ها را به چالش کشیده را ملاحظه می‌کنید :) 😳😱🧐🥸 ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ http://eitaa.com/ashaganvalayat ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺آشنایی و معرفی ناو موشک انداز سپر ناو سپر 47 متر طول، 3 متر و 90 سانتی‌متر ارتفاع، حداکثر 35 گره دریایی سرعت دارد و مجهز به انواع سلاح‌های پیشرفته بومی‌سازی‌شده شامل سامانه موشکی سطح به سطح، توپ‌های 76 و 40 میلی‌متری و رادار کنترل آتش با قابلیت ردیابی جنگنده‌ها و موشک‌های کروز است. ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ http://eitaa.com/ashaganvalayat ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈
🔸 درکوچه ی ما پیرمردی بود که اختلال حواس داشت. همیـشه صنـدلی اش را دم در می گذاشت و می نشست داخل کوچه. هر وقت حمیـد به این پیر مرد می رسید، خیلی گرم با او سـلام و علیک میکرد.اگر سوار موتور بود، توقف میکرد و بعد از سـلام و احـوال پـرسی، حـرکت میکـرد. یک شب رفته بودیم هیئت. موقع برگشت ساعت از نیمـه شـب گذشتـه بـود و پیـرمرد همچنـان در کوچه نشسته بود. حمید طبق عادتش خیلی گرم با او سـلام و علیـک کرد. 🔹 وقتـی دور شـدیم، گفتـم: «حمیـد جـان! لازم نیست هر بار به ایشان سلام کنی.او بخاطر اختلال حواس اصلا متوجه نیست.» حمید گفت: «عزیـزم! شـاید ایشـان متوجـه نشود؛ امـا من کـه متوجـه می شوم. مطمـئن بـاش یک روزی نتیـجه محبت من به این پیـرمرد را خـواهی دید.» 🌹 بعداز شهـادت حمید وقتی برای همیشه از آن کوچه میرفتیم؛ همان پیرمرد را دیدم که برای فراق حمید به پهنای صورت اشک می ریخت. 🎙 راوی: همسر شهید 📚 یـادت باشـد / محمد رسول ملا حسینی مدافع حـرم ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ http://eitaa.com/ashaganvalayat ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺پهپاد پنهانکار آر کیو-۲۱ بلک جک که جزو پهپاد های گران قیمت و پنهانکار طبقه بندی می شود این هواگرد، تک موتور ۶۱ کیلوگرم وزن دارد و از سیستم پرتاب و بازیابی با اسکن ایگل استفاده می کند و قیمت هر فروند ۵.۴میلیون دلار می‌باشد! این پهپاد در کمترین زمان ممکن قابلیت پرتاب از زمین و دریا را خواهد داشت و با تصویرگرها ، سیستم های ارتباطی ، جنگ الکترونیکی ، قابلیت های اطلاعاتی سیگنال و سایر ابزارها سفارشی می شود تا در تمام محیط های عملیاتی حداکثر استفاده را داشته باشد ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ http://eitaa.com/ashaganvalayat ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈
🔺موشک بالستیک عماد با نام صادراتی BM-1750 نیز به سبد محصولات صادراتی موشکی وزارت دفاع اضافه شده است. نامگذاری موشک های صادراتی چنین است که BM به معنی موشک بالستیک و 1750 برد آن است. ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ http://eitaa.com/ashaganvalayat ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈
29.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹دفاع جانانه نماینده زن اتحادیه اروپا از ایران : « ایران از خودش دفاع کرد مقصر اصلی اسرائیل است » 🔹 هشدار دبیر شورای امنیت ملی به مراکز امنیتی اسرائیل ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ http://eitaa.com/ashaganvalayat ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈
28.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹محاصره بن گویر توسط معترضان صهیونیست 🔹 امضای تفاهم نامه امنیتی - نظامی بین ایران و روسیه پای سوخو ۳۵ در کار است؟؟ ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ http://eitaa.com/ashaganvalayat ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈
🎥 سومین سالگرد سردار شهید سید محمد حجازی 🔹مراسم سومین سالگرد سردار شهید سید «محمد حجازی» عصر امروز در مسجد پیامبر اعظم(ص) شهرک شهید محلاتی برگزار شد. ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ http://eitaa.com/ashaganvalayat ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈
🎥 مقاومت اسلامی در عراق با انتشار پوستری به زبان های عبری و عربی و عکسی از بندر اشغالی ایلات نوشت: وحشت تمام نشده است، چیزهای بیشتری برای شما وجود دارد ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ http://eitaa.com/ashaganvalayat ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دیدنی های مشهد چشمه معدنی گراب ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ http://eitaa.com/ashaganvalayat ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈
رمان های مذهبی...🍃: 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 رمان امنیتی شهریور قسمت 73 تمام این چهار سال، دانیال همه تلاشش را کرده بود که هیچ اثری از ارتباط من با اسرائیل و آموزش دیدنم توسط موساد ثبت نشود و برای دستگاه امنیتی ایران سفید بمانم. برای همین، همه دوره‌هایم را فقط با دانیال و در همان لبنان گذرانده بودم؛ طوری که هیچ‌کس شک نکند. نسیم خنک شهریور، گرمای نسبتا شرجی بعبداء را قابل تحمل می‌کرد. تا یک بستنی‌فروشی قدم زدیم و داخلش نشستیم. دانیال، دوتا بستنی سفارش داد، هردو به طعمی که من دوست داشتم. زیرچشمی به فروشنده مغازه نگاه کرد و به فارسی گفت: راستش خیلی نگرانتم. نیشخند زدم: مشخصه. برای همین داری برای رفتن آماده‌م می‌کنی. خودم را روی میز جلو کشیدم، به چشمانش زل زدم و با لحنی نه چندان دوستانه گفتم: اگه خیلی نگرانی، می‌تونی خودت بری. ولی ما با هم فرق داریم. من مثل تو ترسو نیستم. سرش را پایین انداخت و به پشت گردنش دست کشید. چهره‌اش وارفته‌تر از همیشه بود. با صدایی گرفته، آرام گفت: احساس من به تو... کاملا واقعیه. باز هم یک پوزخند تحویلش دادم و به صندلی تکیه زدم. تلاشش برای اثبات احساساتش ترحم‌برانگیز بود؛ ولی من نمی‌توانستم ابراز عشق یک رابط سازمانی موساد را باور کنم. شاید عشقش هم مثل کمک مالی هنگفتش، فقط برای جذب من بوده. باید اعتراف کنم از بعد رفتن خانواده‌ام از لبنان، دانیال همه‌کس من شد. قهرمانی بود که جانم را نجات داد و از این نظر، با عباس برابری می‌کرد. نه‌تنها بدهی‌ها را داد، بلکه به لحاظ مالی در حد اعلی تامینم کرد. طوری که در این چهارسال، زندگی‌ام شبیه یک شاهزاده‌ها بود. مسافرت، تفریح، خرید... ولی مشروط و موقت. مدیون شده بودم. اگر خودم می‌خواستم چنین چیزی را برای خودم بسازم، باید این عملیات را انجام می‌دادم. سفارشمان را آوردند و هردو برای لحظات کوتاهی سکوت کردیم. دانیال ظرف بستنی را مقابلم گذاشت و گفت: نگرانتم؛ چون اگه کارت رو درست انجام ندی... -می‌کشنم؟ چشمانش را بر هم فشار داد و لب گزید. گفتم: می‌دونم. ولی چاره‌ای نیست، اگه می‌خواستم کار به اینجا نرسه، از اول نباید توی تور تو می‌افتادم. الان دیگه باید تا تهش برم. -منو ببخش. من نباید... -اگه بعدش از گذشته‌م آزاد بشم و یه آینده بهتر منتظرم باشه، ارزششو داره. می‌دونم که تو مثل من مجبور بودی. *** آخر کلاس نشسته‌ام تا کسی حواسش به من نباشد و چشم‌به‌راه یک پیامم. کلمات استاد، گنگ و نامفهوم وارد گوشم می‌شوند و از گوش دیگر در می‌روند. جزوه‌ام مقابلم باز است؛ بدون آن که کلمه‌ای در آن نوشته باشم. چیزی شبیه یک گوی یخی، دارد در دلم چرخ می‌خورد و به تلاطمم می‌اندازد. در اینترنت، کلمه سارین را جستجو می‌کنم و اولین نتیجه را می‌خوانم: سارین، یک ترکیب شیمیایی فُسفُری مخرب سیستم اعصاب و ماده‌ای بسیار سمی و مرگبار با فرمول شیمیایی C4H10FO2P است. شکل ظاهری این ترکیب، مایع بی‌رنگ شفاف و در شکل خالص بی‌بو است. سارین در طبقه‌بندی جنگ‌افزارهای شیمیایی در دسته عوامل عصبی و جزو عوامل سری جی قرار می‌گیرد. این ماده عضلات قلب و سیستم تنفسی را از کار می‌اندازد و قرارگرفتن در معرض گاز آن در چند دقیقه می‌تواند منجر به مرگ ناشی از خفگی شود. در خودم جمع می‌شوم و صفحه را می‌بندم. قبول دارم که ظالمانه است؛ ولی بلاهایی که سر من آمد هم ظالمانه بود. دیگر برای فکر کردن به این چیزها دیر شده. اگر عملیات انجام نشود، مرگم حتمی ست. آدم‌های توی آن سالن هم آخرش یک روز می‌میرند؛ اینطوری بمیرند بهتر هم هست. جمهوری اسلامی یک شهید پشت اسم همه‌شان می‌چسباند و معروف می‌شوند. نگاهم به تابلوی کلاس است و استادی که درس می‌دهد؛ ولی صدایش گنگ و نامفهوم است. ادای یادداشت کردن درمی‌آورم تا نفهمد حواسم در کلاس نیست. عکس کسانی که سال‌ها پیش به دست رژیم ایران کشته شده بودند را باز می‌کنم و دوباره از نظر می‌گذرانم. دانیال برایم فرستاده بودشان. قرار نبود انتقام آن‌ها را بگیرم یا بخاطر آن‌ها کاری انجام دهم؛ فقط قرار بود دلم برای جمهوری اسلامی نسوزد. فقط قرار بود ریشه محبتی که عباس در دلم کاشته بود را بخشکاند. 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 رمان امنیتی شهریور 🌾 قسمت 74 جمهوری اسلامی زن‌ستیز است و این همایش‌ها را برگزار می‌کند تا وجهه بین‌المللی‌اش را درست کند؛ این حرف را دانیال تا توانست در گوشم خواند؛ اما باورش سخت می‌شود وقتی در کلاس درسی نشسته باشی که استادش خانم است و توی دانشگاهی درس بخوانی که یک خانم تمام کارمندان و استادان مردش را مدیریت می‌کند.
صدای هشدار پیام بلند می‌شود و قلبم تندتر به تپش می‌افتد. ایمیلم را باز می‌کنم. امیدوارم خودش باشد... خودش است؛ اسحاق. دلال‌کوچولوی لبنانی من. دانیال احمق است که فکر کرده من فقط روی اخبار خودش حساب می‌کنم. یکی دو سال است دوباره با اسحاق ارتباط گرفته‌ام؛ یعنی از وقتی فهمیدم او هم به شغل شریف دلالی اطلاعات روی آورده. ایمیلش را باز می‌کنم. یک فایل است با حجم بالا و رمز شده. بی‌خیال کلاس می‌شوم و تا گردن روی گوشی خم می‌شوم. فایل را باز می‌کنم. اولش، خود اسحاق نوشته: گرفتن این مدارک خیلی برام خرج برداشت. پسره دندان‌گرد... انگار دارد رایگان کار می‌کند که منت می‌گذارد. حقش است تحویلش بدهم به حزب‌الله تا بخاطر جاسوسی چندجانبه، پدرش را دربیاورند. عکس چند سند قدیمی و محرمانه موساد است؛ همراه همان تصاویری که قبلا از عباس دیده بودم، همان تصاویری که مخفیانه ثبت شده بودند. نفسم بند می‌آید. یعنی عباس تحت نظر موساد بوده. چشم‌هایم تندتند خطوط را دنبال می‌کنند. گزارش تعقیب و مراقبت عباس است؛ از مرداد نود و شش. در پایگاه چهارم قاسم‌آباد شدیداً مجروح شده و همان‌جا، یک عامل موساد با تزریق زیاد مسکن، تلاش کرده بکشدش. اگر عباس آنجا مرده بود، هیچ‌کس برای نجات من نمی‌آمد. حالت تهوع می‌گیرم. صدای استاد در گوشم زنگ می‌خورد و بیشتر بهمم می‌ریزد. وسایلم را داخل کوله‌ام می‌ریزم و از جا بلند می‌شوم. بدون این که ذهنم را درگیر نگاه متعجب استاد و همکلاسی‌ها کنم، از کلاس بیرون می‌روم و کف زمین، در راهرو می‌نشینم. انگار مرگ و زندگی‌ام به خواندن این اسناد وابسته است. عباس از آن اقدام به ترور، جان سالم به در برده؛ ولی چند روز در کما بوده. بعد از این که دوباره سرپا شده، برگشته سوریه؛ شهریور نود و شش. این‌بار یک نفر همراهش فرستاده‌اند تا مواظبش باشد؛ و آن یک نفر کسی نیست جز کمیل؛ همان که تا شب شهادت، همراه عباس بود. باز هم برای ترور عباس برنامه داشته‌اند، آن هم در خط مقدم نبرد دیرالزور. از همان‌جا برش می‌گردانند به ایران تا جانش را حفظ کنند و در تهران ماندگار می‌شود. یک پرونده را در تهران برعهده می‌گیرد و باز هم چندین بار، خطر مرگ از بیخ گوشش می‌گذرد. یک بار سعی می‌کنند با تصادف بکشندش، یک بار آدم اجیر می‌کنند که چندنفری سراغش بروند و کارش را تمام کنند... ولی از همه این‌ها جان به در می‌برد. و بعد... در جریان پرونده‌اش رد یکی از پرستوهای موساد را در تهران می‌زند. آن شبی که کشته شده، داشته سراغ همان پرستو می‌رفته. قبل از این که گیرش بیندازد، یکی از عوامل نفوذی عباس را از پشت سر غافلگیر می‌کند و... گوش‌هایم سوت می‌زنند. دستم را بر گوش‌هایم فشار می‌دهم. عباس لحظات آخر، آن پرستو را زده و گیر انداخته و بعد جان داده. گزارش اینجا تمام می‌شود، با همان عکس‌های تکراری. عباسِ غرق در خون. بی‌توجه به سرمای سرامیک‌های راهرو، به دیوار تکیه می‌دهم و به روبه‌رو خیره می‌شوم. وسط دعوای موساد و جمهوری اسلامی، من یتیم شده‌ام. من نابود شده‌ام. دوست دارم از جا بلند شوم و با تمام توان، خطاب به هرکس که می‌شناسم، فریاد بزنم: قاتل عباس، خودِ اسرائیل بود. خودِ خودش. بعد منِ احمق، شدم بازیچه دست همان اسرائیل... کاش آن شب از گرسنگی می‌مُردم؛ ولی کمک دانیال لعنتی را قبول نمی‌کردم و خودم را در دامش نمی‌انداختم. الان دیگر هیچ راهی ندارم. اگر دست از پا خطا کنم، به راحتی می‌کشندم. دست اطلاعات ایران هم بیفتم، باز هم تمام جوانی‌ام را باید در زندان بگذرانم؛ در بهترین حالت البته. یک لحظه خودم را در بیچاره‌ترین حالت عمرم می‌بینم. بیچاره‌تر از وقتی سوریه بودم، بیچاره‌تر از تنهایی‌ام در لبنان. الان دیگر هیچ‌کس نیست که نجاتم بدهد. نه عباسی وجود دارد و نه دانیالی که بشود به او اعتماد کرد. الان منم و یک دوراهی که هردو سرش به نابودی می‌رسد. 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 رمان امنیتی شهریور 🌾 قسمت 75 تلوتلوخوران، به سمت در خروجی دانشکده می‌دوم. نمی‌دانم مقصدم کجاست. می‌خواهم خودم را گم و گور کنم. می‌خواهم جایی بروم که بتوانم چند ساعت گریه کنم؛ انقدر که خوابم ببرد. یک جایی که مادری باشد و موهایم را نوازش کند و برایم لالایی بخواند. به خودم که می‌آیم، نشسته‌ام در تاکسی و آدرس خانه عباس را داده‌ام. نگاه متعجب راننده تاکسی را که می‌بینم، یادم می‌افتد صورتم خیس خیس است و سر و وضعم آشفته. می‌پرسد: خانم حالتون خوبه؟ -بله؛ فقط سریع‌تر برید جایی که گفتم. دوباره ایمیل اسحاق را باز می‌کنم و یک دور دیگر، خط به خط پرونده را می‌خوانم؛ عباس را از زبان دشمنش. اشک می‌ریزم، نه برای عباس که برای حماقت خودم. کاش زنده بود و خودش به دادم می‌رسید، قبل از این که به دام بیفتم و تبدیل به کسی شوم که عباس از نجاتش پشیمان است.