eitaa logo
کانال عاشقان ولایت
4.5هزار دنبال‌کننده
32.5هزار عکس
36.7هزار ویدیو
34 فایل
ارسال اخبار روز ایران و ارائه مهمترین اخبار دنیا. ارائه تحلیلهای خبری. ارائه اخرین دیدگاه مقام معظم رهبری . و.... مالک کانال: @MnochahrRozbahani ادمین : @teachamirian5784 حرفت رو بطور ناشناس بزن https://harfeto.timefriend.net/16625676551192
مشاهده در ایتا
دانلود
ادای احترام نظامی دختران شهید خلبان سید طاهر مصطفوی به تابوت پدرشان 💔💔💔 ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ لطفا کانال عاشقان ولایت را به دوستان خود معرفی کنید خبری در ایتا http://eitaa.com/ashaganvalayat ✅✅✅✅لینک گروه عاشقان ولایت جهت ارسال پیام ؛ کلیپهای صوتی و تصویری اعضای محترم در ایتا 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2319646916C0726ebeebb اربعین معلی عاشقان ولایت 🚩 🆔 https://eitaa.com/ashganvalayatarbaen
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کارگران نیشکر هفت تپه بیشتر از هرکس دیگری رئیسی را میفهمند و قدرش را میدانند کارگر نیشکر هفت تپه میگوید : آقای رئیسی برای ما مثل پدر بود و مشکلات چندساله کارگران شرکت نیشکر هفت تپه را حل کرد ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ لطفا کانال عاشقان ولایت را به دوستان خود معرفی کنید خبری در ایتا http://eitaa.com/ashaganvalayat ✅✅✅✅لینک گروه عاشقان ولایت جهت ارسال پیام ؛ کلیپهای صوتی و تصویری اعضای محترم در ایتا 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2319646916C0726ebeebb اربعین معلی عاشقان ولایت 🚩 🆔 https://eitaa.com/ashganvalayatarbaen
مادر است دیگر گاهی دلش میخواهد برای ابراهیم گریه کند 💔💔💔 ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ لطفا کانال عاشقان ولایت را به دوستان خود معرفی کنید خبری در ایتا http://eitaa.com/ashaganvalayat ✅✅✅✅لینک گروه عاشقان ولایت جهت ارسال پیام ؛ کلیپهای صوتی و تصویری اعضای محترم در ایتا 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2319646916C0726ebeebb اربعین معلی عاشقان ولایت 🚩 🆔 https://eitaa.com/ashganvalayatarbaen
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فیلمی از آخرین پرواز شهید رئیسی قبل از شهادت 💔💔💔 ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ لطفا کانال عاشقان ولایت را به دوستان خود معرفی کنید خبری در ایتا http://eitaa.com/ashaganvalayat ✅✅✅✅لینک گروه عاشقان ولایت جهت ارسال پیام ؛ کلیپهای صوتی و تصویری اعضای محترم در ایتا 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2319646916C0726ebeebb اربعین معلی عاشقان ولایت 🚩 🆔 https://eitaa.com/ashganvalayatarbaen
🔴تاکنون سران و نمایندگان 65 کشور وارد تهران شدند و به پیکر مطهر رئیس جمهورِ شهید؛ حضرت آیت االه رئیسی و همراهان شهیدشان ادای احترام کردند 🔴 ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ لطفا کانال عاشقان ولایت را به دوستان خود معرفی کنید خبری در ایتا http://eitaa.com/ashaganvalayat ✅✅✅✅لینک گروه عاشقان ولایت جهت ارسال پیام ؛ کلیپهای صوتی و تصویری اعضای محترم در ایتا 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2319646916C0726ebeebb اربعین معلی عاشقان ولایت 🚩 🆔 https://eitaa.com/ashganvalayatarbaen
رمان های مذهبی...🍃: 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 حرمت_عشق قسمت ۱۶ مادرش فخری خانم گفت: _هیچ معلوم هس تو کجایی؟؟! یکماه دیگه هس هیچ کاری نکردیم!یه زنگ بزن به آقای سخایی! بگو برا فردا عصر میریم خونشون خاستگاری مهسا. حالا که همه چیز را میدانست... باید میگفت،که میداند همه چیز را، از بچگی، از بیمارستان، از شیمیایی شدن عمویش، از درد قلب آقابزرگ و خودش. _حالا چرا اینقدر عجله دارین؟! چرا حتما عروسی من و یاشار باید باهم باشه! فخری خانم_چون دهم فروردین بابات، عموت، آقای سخایی میخان برن انگلیس _خب وقتی برگشتن مراسم میگیریم صدای کوروش خان، بلند تر از همیشه بود. _ ببینم یوسف درد تو چیه؟! حرف آخرت رو اول بگو. روی مبل کنار پدرش نشست. با آرامش گفت: _ببین بابا من همه چی رو میدونم.از بچگیم، از بیمارستان،خودتون میدونین نظرمن چیه. حاضر نیستم بهیچوجه مهسا رو بگیرم. !مگه یاشار، سمیرا رو انتخاب کرد کسی حرفی زد.. خب... خب منم میخام خودم انتخاب کنم!! حرفم ناحق هس؟! خطاست؟؟!! کوروش خان_آهااا... پس بگووو!! اینهمه کلاس میزاری برا عموت و آقای سخایی،اینهمه که همه رو رد میکنی برا اینه..؟؟!! تن صدای کوروش خان، بالا و بالاتر میرفت! _نخیر بفرمایین این گوی و این میدان... بفرمایین آقااا..!! ببینم چه گلی ب سرت میزنی!!؟؟حالا که همه چیزو میدونی!!! پس اینم بدون که اگه غیر از فتانه و مهسا رو انتخاب کنی از ارث محرومی....!!!فهمیدی؟؟محروووممم یوسف سکوت کرد... دربرابر تمام حرفها و تندی هایی که نمیدانست به تقاص بود. عصبانیت فخری خانم هم،دست کمی از کوروش خان نبود. دوست نداشت... مقابل پدرش ، قدعلم کند، سینه سپر کند که چه؟!که زن میخواست؟!که آنهایی که منتخبشان بود را نمیخواست؟! اما این دلیلی که بخواهد کند!! ساکت و آرام روی مبلی نشست... نگاهش را به زمین دوخت.یاشار فرصت را غنیمت شمرد و آرام درگوش پدر پچ پچ میکرد، شاید برای مراسمش برنامه ها را هماهنگ میکرد. گویی دعواهای یاشار و پدرش تمام شده بود... اما پدرش همچنان با اخمی غلیظ به یوسف زل زده بود. مادرش فخری خانم خواست جو را آرام کند و مهر پدر را بجوش آورد. نزدیک همسرش رفت او را آرام دعوت به نشستن کرد. _کوروش خان حالا اینقدر به خودت فشار نیار، یوسف که منظوری نداره، بذار زمان خودش همه چی رو حل میکنه! کوروش خان سکوت کرده بود... لیوان آبی را که همسرش برایش آورده بود را جرئه ای نوشید. آرامتر شد.به مبل تکیه داد. _موندم حیرون تو کارت پسر!! آخه مشکلت با اینا چیه؟! همشون دخترایی هنرمند، اصیل، خانواده دار، همه جیک و پوکشون رو من میشناسم!! هم عموت هم آقای سخایی! اگه مشکلت حجابشونه که خب مهسا رو بگیر!! چرا بهونه میاری!!؟؟ نمیدانست چه جوابی بدهد... بگوید چادری بودن دارد؟! بگوید دلش برای قداست به تنگ آمده؟! چه میگفت..باز هم سکوت کرد.. هرچه پدرش فریاد میکشید باز هم سکوت جوابش بود. _ببین یوسف اینو میگم ولی حجت رو بهت تموم میکنم..!یا همین دخترایی که درنظر گرفتم رو انتخاب میکنی یا دیگه اصلا روی ما حساب باز نکن..! کوروش خان باغرور تکیه داد. فخری خانم کلامی گفت ک انگار آتش بس بود برای این وضعیت. _تا اول عید وقت داری.! به محض پایان یافتن جمله.... با سکوت، راه اتاقش را گرفت.پاهایش که نه، گویی قلبش سنگین شده بود. باز قلبش به تپش افتاده بود. اما این درد قلب نبود..! ... چقدر یوسف به خانواده اش برای رفتن به خاستگاری دارد.و اصلا بدون آنها نمیکند!! آنها میدانستند..! همه چیز را...!! و اینهمه فشار می آوردند، که یوسف را..! حالا که یوسف خودش همه چیز را فهمیده بود، آنها هم علنا برایش خط و نشان میکشیدند.!! تا شاید به برسند.!! او که همه چیز را گفته بود... کاش درد قلبش را هم میگفت.کاش مرحمی داشت.کاش.. 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 حرمت_عشق قسمت ۱۷ به اتاقش رسید... صدای یاشار می امد، خبرهایی میداد.!که خرید حلقه رفتند،..که برای سالن چه کردند...حوصله هیچکس را نداشت. همزبانی نداشت بجز علی. بدون اینکه لباسش را عوض کند.. روی صندلی که پشت میز کامپیوترش بود نشست.آرنجهایش را روی پاهایش، و سرش را در حصار دستانش برده بود.کلافه بود. با دستانش صورتش را پوشاند... چند فرستاد. کمی شده بود.بلند شد لباسش را عوض کرد.باید میگرفت تا علاوه بر ، هم آرام شود.. با لبخند از اتاق بیرون رفت... دیگرصدایی در خانه نبود.آرام به سمت آشپزخانه رفت.مراقب بود سر و صدا نکند، را بهم نریزد. آب را کمی باز کرد..!
نگاهش به آب افتاد. اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذى جَعَلَ الْمآءَ طَهُوراً وَلَمْ يَجْعَلْهُ نَجِساً ستایش خداى را که آب را پاک کننده قرار داد، و آن را ناپاک نگردانید. دستش را زیر آب نبرده بود. بِسْمِ اللَّهِ وَبِاللَّهِ اَللّهُمَّ اجْعَلْنى مِنَ التَّوّابينَ وَاجْعَلْنى مِنَ الْمُتَطَهِّرينَ. به نام خدا، و به ذات خدا، خدایا مرا از توبه کنندگان، و پاکى طلبان قرار ده. شستن را آغاز کرد. اَللّهُمَّ بَيِّضْ وَجْهى يَوْمَ تَسْوَدُّ فيهِ الْوُجُوهُ وَلا تُسَوِّدْ وَجْهى يَوْمَ تَبْيَضُّ فيهِ الْوُجُوهُ خدایا چهره ام را سپید کن، روزى که چهره ها سیاه مى شود، و چهره ام را سیاه مکن، روزى که چهره ها سپید مى گردد. آب بر روی دست راستش ریخت. اَللّهُمَّ اَعْطِنى كِتابى بِيَمينى وَالْخُلْدَ فِى الْجِنانِ بِيَسارى وَحاسِبْنى حِساباً يَسيراً خدایا پرونده ام را به دست راستم بده، و نامه جاوید بودن در بهشت را به دست چپم، و حسابم را به حسابى آسان رسیدگى کن. برای شستن دست چپ گفت: اَللّهُمَّ لا تُعْطِنى كِتابى بِشِمالى وَلا مِنْ وَرآءِ ظَهْرى وَلا تَجْعَلْها مَغْلُولَةً اِلى عُنُقى وَاَعُوذُ بِكَ مِنْ مُقَطَّعاتِ النّيرانِ خدایا پرونده ام را به دست چپم وا مگذار، و از پشت سرم در اختیارم قرار مده، و آن را بسته به گردنم ننما، و از پاره هاى آتش به تو پناه مى برم. صاف ایستاد. چشمانش را بست. مسح سر را کشید. اَللّهُمَّ غَشِّنى رَحْمَتَكَ وَبَرَكاتِكَ. خدایا رحمت و برکاتت را بر من بپوشان. پاهایش را مسح کرد. اَللّهُمَّ ثَبِّتْنى عَلَى الصِّراطِ يَوْمَ تَزِلُّ فيهِ الاَْقْدامُ وَاجْعَلْ سَعْيى فيما يُرْضيكَ عنّى يا ذَاالْجَلالِ وَالاِْكْرامِ خدایا مرا بر صراط ثابت بدار، روزى که قدمها مى لغزد، و کوششم را در انچه تو را از من خشنود مى کند قرار ده، اى داراى بزرگى و اکرام. وضویش که تمام شد نفسی عمیق کشید. و در حالیکه به اتاقش برمیگشت آرام زیرلب گفت : اَللّهُمَّ اِنّى أَسْئَلُكَ تَمامَ الْوُضُوءِ وَتَمامَ الصَّلوةِ وَتَمامَ رِضْوانِكَ وَالْجَنَّةَ. خدایا از تو مى خواهم کمال وضو، و کمال نماز، و کمال خشنودى ات و بهشت را. اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمينَ ستایش خاص خداى پروردگار جهانیان است. با بسمت اتاقش رفت... وبا لبخندی حاکی از و بخواب رفت.. 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 حرمت_عشق قسمت ۱۸ چند روزی گذشت... صبح بود و یوسف مشغول مطالعه. ذهنش بسمت کنکور پرکشید... کنکور کارشناسی ارشد.همان رشته ای که خیلی دوستش میداشت.مهندسی ساخت و تولید.هدفش این بود که یا اهواز قبول شود،یا شیراز، شهری که از بچگی عاشق آب و هوایش بود.نگران آینده اش بود... فخری خانم حسابی سرگرم تدارک مراسم جشن عقد و عروسی یاشار بود. هرچه که درگوش یوسف خواندند، که مهسا همانست که تو میخواهی، اما قبول نکرد.! آن هم دل پدر و مادرش ...! کوروش خان که خیلی از این وصلت راضی بود... فردای همان روز خانه ای ویلایی، را به نام یاشار زد، تا کمی، یوسف را کند..! همه در خانه در تکاپو بودند... خانواده خاله شهین هم دست کمی از آنها نداشتند. مدام در بازار برای خریدجهیزیه، یا کارهای عروسی، آن هم چه عروسی ای..! مختلط، بیرون از شهر...!! کوروش خان نتوانست... به هدفش برسد.میخواست مراسم دو پسرش را یکی کند. اما نه یاشار رضایت داشت و نه یوسف. فقط با این تفاوت.. که یاشار با چن بار حرفش به کرسی نشست..! اما یوسف و بدون اینکه به آنها کرده باشد. در این میان، کسی یادش نبود.. که نتیجه کنکور یوسف می آمد!. چه کرده بود...!؟ قبول میشد..!!؟؟ چه رشته ای زده بود...!؟ فقط پول حرف اول را میزد.! باصدای زنگ گوشی به خودش آمد... بدون آنکه نگاهی به صفحه بیاندازد، تماس را برقرار کرد. _الو سلام صدای خسته عمومحمد، آن طرف خط بود. _سلام پسرم.. خوبی عمو.. کجایی؟خونه ای؟ _آره عمو چطور.؟! _ای بابا..! امروز که مراسم، هست مگه نمیای کمک.؟! کی میای؟! الان میای؟ سرش را بلند کرد به صندلی کامپیوترش تکیه داد نگاهی به ساعت کرد و گفت _الان عمو؟! _الانم خیلی دیره هنوز نصفی از داربست ها علم نشده..! اومدیااا!! اسم هیئت عمو محمد،که وسط بود. دیگر این مغزش نبود که فرمان میداد..! _باشه....! باشه..! بشمار سه اومدم _آ... باریک اله پسر منتظرم! یاعلی _یاعلی هیئت عمومحمد تکیه ای بود صدمتری.. 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 حرمت عشق قسمت ۱۹ هیئت عمو محمد تکیه ای بود صد متری. نیمی از آن خواهران و نیمی از آن برادران. تکیه دو درب داشت. که دومتر از هم فاصله داشت.هرماه غیر از ماه محرم، اول هرماه مجلس روضه داشتند.
چند ساعتی بود که مشغول زدن داربست، بنرها و پرده ها بود. رفقای هیئت را... با هیچکس عوض نمیکرد.بخصوص را.که مدتها بود داماد عمو محمد شده بود. هم کار میکردند هم سر به سر هم میگذاشتند.... هر بار یکی را به نوعی سوژه میکردند!و این بار ''میثم'' سوژه بود... که خاستگاری رفته بود و بس که استرس داشت موز را با پوست خورده بود. میثم پایین داربست را بالا گرفت تا یوسف آن را ببندد. علی_تو اصلا دست نزن یه وقت حالت بد میشه مهران_نه بابا چکارش داری بذار بلند کنه پوست موزها هضم بشه یوسف خود را متعجب نشان داد و گفت: _مگه پوستش قابل هضمه؟؟ خنده پسرها به آسمان رفته بود.حتی خود میثم هم میخندید.دستش را روی دلش گرفت. سیدهادی بالحنی سرشار از عصبانیت داد زد. _مگه نمیگم نخندید..!حالا تو این هاگیر واگیر اینجا نجس بشه کی میاد تمیزش میکنه؟؟!!! بخاطر لحنش اول همه سکوت کردند.اما بعد خنده ها به قهقهه تبدیل شده بود. میزی جلو در ورودی، بیرون از تکیه، گذاشته بودند. جهت پذیرایی از میهمانان. کیک فنجانی را از قبل، سفارش میدادند.و با چای از میهمانان پذیرایی میکردند. عمومحمد، سینی کیک را در دست داشت، وارد تکیه شد. _یه کم زودتر کار کنین بد نیستاااا !! زود باشین خیلی کارا مونده.! یوسف باخنده از روی میله پایین پرید. _خب نمیشه عمو..! اقا، طرف اومده بجای اینکه خود موز رو بخوره پوستش رو خورده حسین_نه بابا موز رو با پوست خورده و باز خنده همه به آسمان رفت.عمومحمد هم خنده اش گرفته بود. سری تکان داد. عمومحمد بسمت ورودی خواهران رفت... طاهره خانم مشغول چیدن لیوانها درسینی بود.مرضیه و ریحانه هم پارچه ها ی اضافی را تا کرده و در پلاستیک میگذاشتند.عمو محمد رو به مرضیه کرد. _الان علی اقا میخاد زیارت بخونه ببین وصله! مرضیه سری تکان داد و نزدیک سیستم رفت.عمو محمد به قسمت مردانه برگشت. با صحنه ای مواجه شد که نگران بسمت میثم دوید _چیشده؟؟؟ میثم سرفه میکرد و حسین محکم به کمر او میزد و خیلی جدی گفت: _چیزی نشده عمو دارم میزنم ببینم پوست موزها میاد بیرون!! احتمالا نرسیده ب معده کلا دستگاهش گریپاچ کرده.! عمومحمد_دستگاهش!؟! حسین_ آره دیگه دستگاه گوارش عمو محمد باخنده از جمعشان جدا شد. رو به قبله نشست. بلندگو را گرفت و برای جمع شدن حواس همه گفت: _برای تعجیل در فرج، سلامتی تمام خادمان به نظام،طول عمر حضرت آقا، یه صلوات ختم کنین. همه صلواتی بلند فرستادند.بلندگو را به علی داد.علی دستش را روی چشمش گذاشت. و شروع کرد... با صوت سوره کوثر را تلاوت کرد. کم کم میهمانان امام حسین.ع. می آمدند... «علی» دعای فرج میخواند. «میثم و مهران» ورودی هیئت با چای و کیک از میهمانان پذیرایی میکردند. «یوسف» صندلی ها را کنار دیوار میچید. «حسین» وسایل اضافی را جمع میکرد. «سیدهادی» کفش ها را مرتب کرده در جاکفشی میگذاشت. طاهره خانم روی صندلی نشسته بود رو به دخترها گفت: _دخترا.. یکیتون برید به بابا بگین صدای سیستم یک رو، کمتر کنه صداش خیلی زیاده. ریحانه چشمکی ب مرضیه زد. _پاشو تو برو! شوهر جونت هم میبینی یه ثوابی هم گیر من میاد _وای من خیلی خسته ام، جون ریحان خودت برو _کوفت و ریحان _خب حالا... ریحانه خانم ریحانه حریف خواهرش نشد.. به ناچار خودش بلند شد، بطرف درورودی خواهران رفت،پرده برزنت را کنار زد، با نگاهش بدنبال پدر گشت. او را نیافت. خواست برگردد که باصدایی مکث کرد. _چیزی میخواستید ریحانه خانم آری یوسف بود. ایستاده بود و سپرده بود به که ریحانه میخواست بدهد.ریحانه سرش را انداخت. کمی چادرش را کشید گفت: _بابا نیستن.. ؟! گوشیشون اشغال هست. سیستم یک، خیلی بلنده بیزحمت یه کم کمترش کنین. _عمو تلفنشون زنگ خورد. دارن با تلفن حرف میزنن. بله چشم شما باشین کنار سیستم من میرم چک میکنم. دستگاه آمپلی فایر را گوشه گذاشت،همه را چک کرد(سیستم یک و دو در قسمت خواهران بود. سیستم سه و چهار قسمت برادران) سیستم چهار که قطع بود را درست کرد.سیستم یک را، هم، کمتر کرد. مراسم شروع شده بود اما خبری از عمومحمد نبود... 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 حرمت عشق قسمت ۲۰ مراسم شروع شده بود... اما خبری از عمومحمد نبود.بیرون هیئت رفت. گوشه ای مشغول صحبت با گوشی اش بود. باید به ریحانه میگفت... که سیستم را چک کرده بود. نمیدانست چطور او را کند.اهل خجالت نبود اما کمی می آمد که صدایش کند.نزدیک درب ورودی خواهران که رسید، ریحانه را دید... کرد. نگاهش را به زیر انداخت. گویی جسمی سنگین به زمین افتاده بود.چیزی در وجودش پایین ریخت... پشیمان از حرف زدن با ریحانه، آرام خواست وارد قسمت برادران شود، که باصدای ریحانه ایستاد. ریحانه_ ببخشید آقایوسف مجلس شلوغه، سیستم دو الان قطع شده،مشکل از سیمش هم نیست. بیزحمت یه چک کنین.
ناخواسته به تته پته افتاده بود.! سرش را پایین برد، با ته صدایی که بیرون می آمد، گفت: _ب...بله... چ.. چشم الان چک میکنم. جمله اخر را سریع گفت و هیچ نگاهی سریع وارد مجلس شد.مهران قرار بود سیستمها را چک کند بعد به کمک میثم رود..! علی مشغول خواندن زیارت عاشورا بود. مجلس شلوغ بود.بسمت آمپلی فایر رفت. خواست سیستم دو را درست کند، کلا بلندگو را قطع کرد....! بعد دقایقی مستمعین صلواتی فرستادند.. دستی بر شانه یوسف نشست... عمو محمد بود. یوسف سریع بلند شد. سرش را شرمنده به زیر انداخت.عمو محمد سریع بلندگو را وصل کرد. یوسف_سیستم دو... قطع شده بود..! جمله اش را بریده، پایان رسانید.. شرمنده و کلافه، از زیر نگاه سنگین عمو فرار کرد.سرش را بلند نکرده بود که چهره عمو را ببیند.خودش نمیدانست چه میکند.سریع از مجلس بیرون رفت. میانه راه حمید را دید. دست حمید را گرفت و باسرعت راه رفت. یوسف _ماشینت کجا پارک کردی؟ حمید_ چیشده..؟ جواب حمید سکوت بود... _اوناهاش اونجا ست بسمت ماشین رفتند.یوسف در سرنشین را باز کرد و سریع سوار شد. حمید_ اومده بودم خیر سرم هیئت! نمیذاری که...!! باز هم یوسف سکوت کرد.حمید ماشین را دور زد خواست سوار شود حمید _میگی چیشده یا برم؟! یوسف کلافه از ماشین پیاده شد دستی به گردنش کشید. _هیچی.. هیچی... میخای بری برو..!! حمید در ماشین را بست. بسمت یوسف آمد و گفت: _خل شدی تو پسر..! یه کاره منو میکشونی اینجا.. بعد میگی میخای بری برو... یوسف حالت خوبه؟؟!! سرش را پایین انداخت... کلافه دستی به گردنش کشید. و بسمت هیئت رفت.حمید با قدمهای تند خودش را به او رساند. بازویش را گرفت با لحنی تند گفت: _وایسا ببینم..!! تو چت شده اصلا.. یوسف کلافه گفت: _نمیدونم حمید...! نمیدونم...! اصلا هیچی نمیدونم....! ولم کن...!!! کلافگی و آشفتگی یوسف، بود... حمید با تعجب به یوسف نگاه کرد. در سکوت زیرچشمی نگاهی به یوسف میکرد.متحیر و متعجب بود.! تا حالا یوسف را به این حال ندیده بود.! یوسف چنان در فکر بود... که نگاه های سنگین حمید را ندیده بود. اهل برملا کردن رازهای دلش نبود.حتی به حمید، حتی به علی.حمید هم سکوت کرد. آرام در کنار هم راه میرفتند... به هیئت رسیدند... آنطرف تر،خانمی بهمراه دو دخترش، بیرون از هیئت، در گوشه ای، با ریحانه گرم حرف زدن بودند. یوسف سرش را بالا آورد، تا از حمید خداحافظی کند.. ریحانه روبرویش بود، چشمش به ریحانه خورد، چشمش را به زیر افکند. با همین نگاه دلش لرزید... نگاه های متعجب و پرسوال را بیخیال شد.! بدون خداحافظی، برگشت، و بسمت خانه رفت... قدرت حرف زدن نداشت، تنها راهش همین بود که به خانه رود... میثم و مهران، یوسف را دیدند که کلافه ست، حمید بسمتشان رفت. چای و کیکی از روی میز برداشت. حسین_ یوسف چش شد یهو..! مهران_چقدر کلافه بود.! را هرکه میدید، میفهمید. حتی اگر یوسف را نمی‌شناخت، چه برسد به رفقای هیئتی اش که عمری با آنها بود. حمید سلام و احوال پرسی کرد. او هم نمیدانست که چه اتفاقی افتاده.! به مهران و میثم دست داد.و بداخل مجلس رفت... گرچه عمو محمد، عموی یوسف بود، اما حمید هم، به او عمومحمد میگفت. او را دید... بعد از سلام و احوال پرسی، عمو محمد، سراغ یوسف را گرفت.حمید از جانب یوسف، عذرخواهی کرد. عمو محمد لبخندی زد.و چیزی نگفت... 🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تعجب خبرنگار سی ان ان از جمعیت حاضر در مراسم تشییع جنازه رئیس جمهور ایران ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ لطفا کانال عاشقان ولایت را به دوستان خود معرفی کنید خبری در ایتا http://eitaa.com/ashaganvalayat ✅✅✅✅لینک گروه عاشقان ولایت جهت ارسال پیام ؛ کلیپهای صوتی و تصویری اعضای محترم در ایتا 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2319646916C0726ebeebb اربعین معلی عاشقان ولایت 🚩 🆔 https://eitaa.com/ashganvalayatarbaen
آذربایجان شرقی هم فردا تعطیل است 🔹استانداری آذربایجان شرقی: در راستای زمینه‌سازی برای حضور باشکوه مردم در آیین تشییع پیکر مطهر شهدای خدمت، پنجشنبه سوم خرداد همۀ اداره‌ها و سازمان‌ها و مراکز آموزشیِ استان تعطیل است. 🔹مراسم تشییع پیکر آیت‌الله آل‌هاشم، ساعت ۹:۳۰ صبح پنجشنبه از میدان شهدا به‌سمت میدان ساعت تبریز برگزار می‌شود. 🔹مراسم تشیع پیکر شهید مالک رحمتی نیز ساعت ۱۰ صبح جمعه، چهارم خرداد از مسجد شهدای مراغه به‌سمت مصلی و بعد از اقامۀ نماز به‌سمت گلزار شهدای شهر برگزار می‌شود. ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ لطفا کانال عاشقان ولایت را به دوستان خود معرفی کنید خبری در ایتا http://eitaa.com/ashaganvalayat ✅✅✅✅لینک گروه عاشقان ولایت جهت ارسال پیام ؛ کلیپهای صوتی و تصویری اعضای محترم در ایتا 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2319646916C0726ebeebb اربعین معلی عاشقان ولایت 🚩 🆔 https://eitaa.com/ashganvalayatarbaen
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 استقبال از پیکر آیت‌الله آل‌هاشم در فرودگاه تبریز ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ لطفا کانال عاشقان ولایت را به دوستان خود معرفی کنید خبری در ایتا http://eitaa.com/ashaganvalayat ✅✅✅✅لینک گروه عاشقان ولایت جهت ارسال پیام ؛ کلیپهای صوتی و تصویری اعضای محترم در ایتا 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2319646916C0726ebeebb اربعین معلی عاشقان ولایت 🚩 🆔 https://eitaa.com/ashganvalayatarbaen
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
علی لاریجانی: رفتارِ بعد از مسئولیتِ شهید رئیسی با رفتارِ قبل از مسئولیتش تغییری نکرد. ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ لطفا کانال عاشقان ولایت را به دوستان خود معرفی کنید خبری در ایتا http://eitaa.com/ashaganvalayat ✅✅✅✅لینک گروه عاشقان ولایت جهت ارسال پیام ؛ کلیپهای صوتی و تصویری اعضای محترم در ایتا 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2319646916C0726ebeebb اربعین معلی عاشقان ولایت 🚩 🆔 https://eitaa.com/ashganvalayatarbaen
سه شهید در یک قاب شهید رئیسی، شهید سیدرضی، شهید موسوی ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ لطفا کانال عاشقان ولایت را به دوستان خود معرفی کنید خبری در ایتا http://eitaa.com/ashaganvalayat ✅✅✅✅لینک گروه عاشقان ولایت جهت ارسال پیام ؛ کلیپهای صوتی و تصویری اعضای محترم در ایتا 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2319646916C0726ebeebb اربعین معلی عاشقان ولایت 🚩 🆔 https://eitaa.com/ashganvalayatarbaen
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خاطره اینستاگرامی منتشرنشده از امام جمعه تبریز ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ لطفا کانال عاشقان ولایت را به دوستان خود معرفی کنید خبری در ایتا http://eitaa.com/ashaganvalayat ✅✅✅✅لینک گروه عاشقان ولایت جهت ارسال پیام ؛ کلیپهای صوتی و تصویری اعضای محترم در ایتا 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2319646916C0726ebeebb اربعین معلی عاشقان ولایت 🚩 🆔 https://eitaa.com/ashganvalayatarbaen
رهبر انقلاب در دیدار نخست‌وزیر پاکستان: برای ایران، روابط با پاکستان بسیار اهمیت دارد 🔹جمهوری اسلامی به پاکستان نگاه کاملاً برادرانه دارد اما روابط دو کشور در سال‌های گذشته با فراز و نشیب‌هایی همراه بوده است و ما معتقدیم در دولت جدید پاکستان امکان اوج‌گیری مجدد این روابط وجود دارد. 🔹سفر اخیر آقای رئیسی به پاکستان می‌تواند نقطه عطفی در روابط دو کشور باشد و آقای دکتر مخبر مسیر همکاری‌ها و توافق‌ها را پیگیری خواهند کرد. 🔹ارتباطات دوستانه بین کشورهای برادر همیشه آسان به پیش نمی‌رود و باید بر موانع فائق آمد و پیشرفت همکاری‌ها را با جدیت و در عمل دنبال کرد. 🔸شهباز شریف نیز در این دیدار، سفر چندی پیش آقای رئیسی به پاکستان را بسیار مفید و زمینه‌ساز گسترش بیش از پیش روابط و نقشه راه آینده دانست و اظهار امیدواری کرد که روابط در زمینه‌های مختلف ارتقا یابد. ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ لطفا کانال عاشقان ولایت را به دوستان خود معرفی کنید خبری در ایتا http://eitaa.com/ashaganvalayat ✅✅✅✅لینک گروه عاشقان ولایت جهت ارسال پیام ؛ کلیپهای صوتی و تصویری اعضای محترم در ایتا 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2319646916C0726ebeebb اربعین معلی عاشقان ولایت 🚩 🆔 https://eitaa.com/ashganvalayatarbaen
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ادای احترام معاون نخست وزیر جمهوری خلق چین، نماینده ویژه ژاپن، دبیرکل سازمان همکاری‌های اسلامی، وزیر امور خارجه کشور کویت، رئیس اسبق مجلس عراق، معاون دبیر کل جنبش جهاد اسلامی، نمایندگان جبهه مردمی فلسطین، هیات بلندپایه مقاومت حماس، معاون دبیر کل جنبش جهاد اسلامی، نخست وزیر گرجستان، وزیر خارجه امارات، وزیر خارجه و دستیار ویژه پادشاه عربستان و همراهانشان به رئیس‌جمهور شهید و همراهانشان ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ لطفا کانال عاشقان ولایت را به دوستان خود معرفی کنید خبری در ایتا http://eitaa.com/ashaganvalayat ✅✅✅✅لینک گروه عاشقان ولایت جهت ارسال پیام ؛ کلیپهای صوتی و تصویری اعضای محترم در ایتا 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2319646916C0726ebeebb اربعین معلی عاشقان ولایت 🚩 🆔 https://eitaa.com/ashganvalayatarbaen
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گریه‌های بی‌امان دبیر ستاد تحول دولت برای رئیس‌جمهور شهید ‌ 🔹«اسماعیل سقاب اصفهانی» دبیر ستاد تحول دولت، بغضش بارها در برنامه تلویزیونی ترکید و مثل ابر بهار گریه کرد. ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ لطفا کانال عاشقان ولایت را به دوستان خود معرفی کنید خبری در ایتا http://eitaa.com/ashaganvalayat ✅✅✅✅لینک گروه عاشقان ولایت جهت ارسال پیام ؛ کلیپهای صوتی و تصویری اعضای محترم در ایتا 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2319646916C0726ebeebb اربعین معلی عاشقان ولایت 🚩 🆔 https://eitaa.com/ashganvalayatarbaen
جزییات تشییع و تدفین وزیر امورخارجه شهید در ری تشریح شد فرماندار ویژه ری: 🔹ری پنجشنبه سوم خرداد میزبان شهید سید حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه دولت سیزدهم است و مردم مؤمن و قدرشناس ری ساعت ۱۱ در میدان بسیج مقابل ورودی آستان مقدس امامزاده عبدالله (ع) از پیکر این شهید گرانقدر استقبال می‌کنند. 🔹مراسم تشییع وزیر امور خارجه دولت سیزدهم از میدان بسیج آغاز شده و مسیر خیابان فداییان اسلام و میدان اصلی شهرری را طی و سپس از بازار ری عبور کرده و به حرم مطهر حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) می‌رسد. 🔹پیکر این شهید گرانقدر در حرم حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) به خاک سپرده می‌شود. ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ لطفا کانال عاشقان ولایت را به دوستان خود معرفی کنید خبری در ایتا http://eitaa.com/ashaganvalayat ✅✅✅✅لینک گروه عاشقان ولایت جهت ارسال پیام ؛ کلیپهای صوتی و تصویری اعضای محترم در ایتا 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2319646916C0726ebeebb اربعین معلی عاشقان ولایت 🚩 🆔 https://eitaa.com/ashganvalayatarbaen
دیدار رئیس مجلس لبنان با رهبر انقلاب 🔹«نبیه بری» رئیس مجلس لبنان و هیئت همراه، عصر امروز در دیدار با رهبر انقلاب اسلامی، به نمایندگی از دولت و ملت این کشور، ضایعه درگذشت رئیس جمهور و وزیر امور خارجه و همراهان ایشان را به حضرت آیت‌الله خامنه‌ای و ملت ایران تسلیت گفت. ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ لطفا کانال عاشقان ولایت را به دوستان خود معرفی کنید خبری در ایتا http://eitaa.com/ashaganvalayat ✅✅✅✅لینک گروه عاشقان ولایت جهت ارسال پیام ؛ کلیپهای صوتی و تصویری اعضای محترم در ایتا 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2319646916C0726ebeebb اربعین معلی عاشقان ولایت 🚩 🆔 https://eitaa.com/ashganvalayatarbaen
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تعجب خبرنگار سی ان ان از جمعیت حاضر در مراسم تشییع جنازه رئیس جمهور ایران ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ لطفا کانال عاشقان ولایت را به دوستان خود معرفی کنید خبری در ایتا http://eitaa.com/ashaganvalayat ✅✅✅✅لینک گروه عاشقان ولایت جهت ارسال پیام ؛ کلیپهای صوتی و تصویری اعضای محترم در ایتا 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2319646916C0726ebeebb اربعین معلی عاشقان ولایت 🚩 🆔 https://eitaa.com/ashganvalayatarbaen
رهبر انقلاب: چه کسی باور می‌کرد روزی در دانشگاه‌های آمریکا به نفع فلسطین شعار داده بشود؟/ در آینده ممکن است حوادث باور نکردنی در مورد فلسطین اتفاق بیفتد 📝رهبر انقلاب ظهر امروز در دیدار رئیس دفتر سیاسی حماس: مقاومت فوق‌العاده مردم غزه موجب تعجب جهانیان شده است. چه کسی باور می‌کرد که روزی در دانشگاه‌های آمریکا به نفع فلسطین شعار داده و پرچم فلسطین برافراشته شود و چه کسی باور می‌کرد که روزی در ژاپن و در تظاهرات به نفع فلسطین، به زبان فارسی شعار «مرگ بر اسرائیل» سر داده شود. در آینده نیز ممکن است در مورد قضیه فلسطین حوادثی اتفاق بیفتد که امروز باور کردنی نیستند. ۱۴۰۳/۰۳/۰۲ ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ لطفا کانال عاشقان ولایت را به دوستان خود معرفی کنید خبری در ایتا http://eitaa.com/ashaganvalayat ✅✅✅✅لینک گروه عاشقان ولایت جهت ارسال پیام ؛ کلیپهای صوتی و تصویری اعضای محترم در ایتا 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2319646916C0726ebeebb اربعین معلی عاشقان ولایت 🚩 🆔 https://eitaa.com/ashganvalayatarbaen
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایت معاون رئیس جمهور از ناراحتی رئیسی از فساد چای دبش و فولاد مبارکه: چرا این ها به نام دولت تمام می‌شود؟ ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ لطفا کانال عاشقان ولایت را به دوستان خود معرفی کنید خبری در ایتا http://eitaa.com/ashaganvalayat ✅✅✅✅لینک گروه عاشقان ولایت جهت ارسال پیام ؛ کلیپهای صوتی و تصویری اعضای محترم در ایتا 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2319646916C0726ebeebb اربعین معلی عاشقان ولایت 🚩 🆔 https://eitaa.com/ashganvalayatarbaen
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 دبیر شورای اطلاع‌رسانی دولت: در آبان ۹۸، چندین حکم اعدامِ جوانانی که فریب خورده بودند، با تدبیر شهید رئیسی ملغی شد ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ لطفا کانال عاشقان ولایت را به دوستان خود معرفی کنید خبری در ایتا http://eitaa.com/ashaganvalayat ✅✅✅✅لینک گروه عاشقان ولایت جهت ارسال پیام ؛ کلیپهای صوتی و تصویری اعضای محترم در ایتا 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2319646916C0726ebeebb اربعین معلی عاشقان ولایت 🚩 🆔 https://eitaa.com/ashganvalayatarbaen
🔹مهمانان خارجی در چه سطحی برای ادای احترام رئیس‌جمهور شهید به ایران آمده‌اند؟ – 🇵🇰 پاکستان: نخست وزیر شهباز شریف – 🇱🇧 لبنان: نبیه بری رئیس مجلس – 🇦🇲 ارمنستان: نخست وزیر نیکول پاشینیان – 🇹🇳 تونس: رئیس جمهور قیس سعید – 🇮🇶 عراق: محمد شیعه السودانی نخست وزیر و محمد الحلبوسی رئیس پارلمان – 🇦🇿 آذربایجان: نخست وزیر علی اسدوف و وزیر امور خارجه جیحون بایراموف – 🇶🇦 قطر: امیر تمیم بن حمد آل ثانی – 🇹🇯 تاجیکستان: رئیس جمهور امامعلی رحمان – 🇮🇳 هند: جاگدیپ دانکهار معاون رئیس جمهور – 🇹🇷 ترکیه: جودات یلماز معاون رئیس جمهور و هاکان فیدان وزیر امور خارجه – 🇷🇺 روسیه: رئیس دومای دولتی ویاچسلاو ولودین – 🇨🇳 چین: معاون نخست وزیر ژانگ گوکینگ – 🇪🇬 مصر: سامح شکری وزیر امور خارجه – 🇰🇼 کویت: عبدالله آل یحیی وزیر امور خارجه – 🇦🇪 امارات: عبدالله بن زاید آل نهیان، وزیر امور خارجه – 🇴🇲 عمان: بدر البوسعیدی وزیر امور خارجه – 🇮🇶 کردستان عراق: رئیس جمهور نچیروان بارزانی – 🇸🇦 پادشاهی عربستان سعودی: وزیر امور خارجه، شاهزاده فیصل بن فرحان آل سعود – 🇺🇿 ازبکستان: تانزیلا ناربایوا، رئیس پارلمان – 🇧🇾 بلاروس: سرگئی آلینیک وزیر امور خارجه – 🇸🇾 سوریه: نخست وزیر حسین ارنوس ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ لطفا کانال عاشقان ولایت را به دوستان خود معرفی کنید خبری در ایتا http://eitaa.com/ashaganvalayat ✅✅✅✅لینک گروه عاشقان ولایت جهت ارسال پیام ؛ کلیپهای صوتی و تصویری اعضای محترم در ایتا 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2319646916C0726ebeebb اربعین معلی عاشقان ولایت 🚩 🆔 https://eitaa.com/ashganvalayatarbaen