▪️معرفی اسوه های عاشورا
▪️مظلومیت جهانی
داستان هجدهم؛ قصه کربلا و سفیر روم
سرمقدس امام حسین علیه السلام را به همراه اسرای کربلا وارد شام کردند.
سفیر روم که شاهد این صحنه های دلخراش بود، رو به یزید کرد و گفت: این سر کیست که در مقابل توست؟
یزید با تعجب پرسید: چرا این سؤال را می کنی؟
گفت: چون به روم باز گردم، از من درباره آنچه که دیده ام سؤال کنند. باید علت این شادی و سرور را بدانم که با قیصر روم در میان بگذارم تا او نیز خشنود گردد!
یزید گفت: این سر حسین پسر فاطمه دختر محمد است.
سفیر پرسید: این محمد، همان پیامبر شماست؟!
یزید گفت: آری!
سفیر دگر باره پرسید: پدر او کیست؟
یزید گفت: علی ابن ابی طالب، پسر عموی رسول خداست.
سفیر گفت: نابود گردید با این چنین آئینی که دارید!! دین من بهتر از دین توست! زیرا پدر من از نبیره گان داود است و میان من و داود، پدران بسیاری قرار گرفته اند و مرا پیروان آئین احترام کنند و جای سم آن خری که عیسی یک بار بر آن سوار شده بود در کلیسایی است که مردم به زیارت آن می روند. شما فرزند پیغمبر خویش را می کشید! با این که جز دختری در میان واسطه نیست!! این دین شما چگونه دینی است؟!
یزید گفت: باید این نصرانی را کشت که ما را در مملکت خود رسوا نمود!
📚علی نظری منفرد، قصه کربلا، ص 498 - 499
#محرم
#امام_حسین_سلام_الله_علیه
#سفیر_روم
#حجاب
#اشک
#امر_به_معروف_نهی_از_منکر
🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت
در سروش 👇👇
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
در ایتا 👇👇
🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat
در بله 👇👇
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸