اشعار "احمدرفیعی وردنجانی"
الحمدلله... @asharahmadrafiei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مسن سال ترین رزمنده دوران دفاع مقدس( حاج علیقلی علی بیگی بنی) با ۱۰۱ سال سن درگذشت...
البته
هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده ی عالم ،دوام ما
@asharahmadrafiei
زنده به عشق...
تسلیم و سازش است همیشه حرامِ ما
نامِ مقاومت شده همراهِ نام ما
بادا فدایِ نامِ بلندِ مقاومت
گر سر دهیم در ره مکتب تمام ما
این اعتقادِ دائمی نسلِ شیرهاست:
بادا حرامِ جمع شغالان کُنامِ ما
طوفان جواب کوچکی از ما به دشمن است
همواره باقی است به جا انتقام ما
ما را چه بیمِ زخم در این کارزارِ عشق
وقتی که زخمِ ما شده خود التیام ما
میدان، ملاکِ تیغِ جهاد است، تیغ نیست
تیغی که خو کند به بقا در نیام ما
گر خون دهیم در دل سنگر چه باکمان؟
با خون ما رسیده به عالم پیام ما
ما را چه بیم کشته شدن در مسیرِ عشق
وقتی همای وصل نشسته به بامِ ما
ما را وصال دوست نصیب است غم چرا؟
دنیا اگر نگشت دو روزی به کامِ ما
جانم فدای حضرت ساقی که بیدریغ
پر میکند شراب شهادت به جام ما
(هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریدهی عالم دوام ما)
#شکست_غیر_قابل_ترمیم
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei
5.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
غزه زنده است....
@asharahmadrafiei
#احمد_رفیعی_وردنجانی
کسب رتبهی اول⚘️
جشنوارهی شعر کشوری "عاشقانبیادعا"
سازمان عقیدتی سیاسی فراجا
https://eitaa.com/asharahmadrafiei
لاشخورها....
چیزی شده پیدا برای لاشخورها
وقتی که میآید صدای لاشخورها
پیداست حتی قبل مرگِ موردِ خاص
در ماجراها ردِ پای لاشخورها
تنها پی یک لقمه نان از یک جنازهست
حتی به تن رختِ عزایِ لاشخورها
باشد گواه طرحی از مردمفریبی
هر شیونِ ماتمسرایِ لاشخورها
ای کاش هر ساعت خبر از مرگی آید
این است زیر لب دعایِ لاشخورها
پایان بگیرد ماجرایِ مرگ اما
پایان ندارد ماجرای لاشخورها
از جیبها و دستهایِ پشتِ پرده
پرداخت میگردد بهایِ لاشخورها
تا مرگِ کَس بازیچهی دستی نباشد
کوتاه باد از شهر ،پای لاشخورها
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei
5.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جوانه بخند...
بخند و سر بزن از خاک و خون جوانه بخند
به لحن ساده و معصومِ کودکانه بخند
ترانهی وطن ماست زندگی در جنگ
تمام زندگی ماست این ترانه، بخند
مباد گریهی ما خصم را شجاع کند
میانِ اینهمه برخوردِ ظالمانه بخند
اگر که حامی ظلماند عدهای غم نیست
به اینکه قصهی درد است این زمانه بخند
تو خانه داری اگر چه شکسته درهم و خرد
به دشمنی که ندارد زمین و خانه بخند
به دشمنی که گرفتهست سرزمین تو را
به کرکسی که تو را راند از آشیانه بخند
میان معرکه بر دشمنی که از وحشت
به کامیونِ زبالهست بزدلانه بخند
عزیز کودک من با بهانه گریه نکن
امیدِ ماست به این خنده بیبهانه بخند
به اینکه حرملهای با سهشعبه از سویی
گرفته است گلوی تو را نشانه بخند
#فلسطین
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei
🔸در سرزمین مقدس نامی نمانَد ز کرکس
چند قطعه شعر از احمد رفیعی وردنجانی، شاعر آیینی چهارمحالوبختیاری که در واکنش به تحولات اخیر فلسطین و عملیات بیسابقه و غرورآفرین طوفان الاقصی سروده است، تقدیم مخاطبان گرامی میشود.
خوانش اشعار 👇
https://iqna.ir/00HWBk
@shahrekordiqna
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شیعه یعنی تیغِ بیرون از نیام....