شرح عشق❣️
به جان نور پیوستن مگر اما اگر دارد؟!
ازاین فرخندهتر بخت کسی رویی مگر دارد؟!
به جان دانست باید قدر این اقبال نیکو را
شب اقبالْ این خورشید را در یک سحر دارد
شمیم حضرت عشق است در این خانه میآید
چگونه میشود از عشق آسان دست بردارد؟
اگر ثروت به راه عشق داده عاقلی کرده
که حالا در دل خود قدر یک دنیا گُهر دارد
اباذرها یکایک خاکبوس مقدمش هستند
وجودِ برکتِ هستی مگر حاجت به زر دارد
نثار مال دنیا یک بهانه بوده عاشق را
که با جانش قدم در راه عشق دوست بردارد
مرید مکتب پاک رسول کردگارش شد
که اینسان رو کند در عشقبازی هر هنر دارد
چرا از هرچه دارد نگذرد وقتی که اینگونه
رسول عشق را از جان شیرین دوستتر دارد
چه زیباتر از اینکه همنشین نور حق باشد؟
چه شیرینتر از اینکه عشق بر حالش نظر دارد؟
چه پیوندی که دریایی شده دلدادهی خورشید
چه پیوندی که همچون حضرت زهرا ثمر دارد
#دهم_ربیع_الاول
#ازدواج_حضرت_محمد_حضرت_خدیجه
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei
کنسرتِ مشکلگشا...🎻
هر مشکلی را حل نماید زود کُنسرت
از خرمن غمها بر آرد دود کنسرت
گفتند مردم در انرژی ناترازیم
کو چارهای؟ مسئول جان فرمود: کنسرت
گفتند فکری کن که بیبرقیم خیلی
فرمود: آن را میکند محدود کنسرت
گفتند بیآبیاست جانا چارهات کو؟
فرمود پرآب است مثلِ رود کنسرت
گفتند مردم از دلارِ صد تومانی
فرمود مسئولی که دارد سود کنسرت
فرمود در این بوی نامطلوبِ اهمال
باشد شبیهِ بویِ دودِ عود کنسرت
گفتند قدری بیشتر از آن بگویید
فرمود که: بسیار باشد گود کنسرت
مشکل شبیه سَد شهر پتروس ایناست
سوراخِ آن را میکند مسدود کنسرت
فرمود که: مشکلگشایِ اهل اصلاح
از دورهی سیدمحمد بود کنسرت
سیدمحمد گفت و بعد از او حسن گفت
میگوید اکنون نیز داش مسعود : کنسرت
کنسرتِ من هم هست در مصراع بعدی:
دود دود دورود دود دود دورود دود دود کنسرت
کنسرت اگر مشکلگشای امتی بود
میداد حتما حضرت داوود کنسرت
#دلار_صد_تومانی
#قطعی_مکرر_برق
#کنسرت
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei
چگونه؟...😔
چگونه نام تو ای آشنا مسلمان است؟
که بیخیالی و آزادهای پریشان است
چگونه لذت آزادی است در دلِ تو؟
که خاکِ غزه سراسر شبیه زندان است
چهسان ترانهی شادی به روی لب داری؟
که عضوی از تنِ امت ز درد نالان است
چگونه دستِ تو در زندگی نمیلرزد؟
که دستِ کودک غزه ز ترس لرزان است
چگونه بردهای از یاد لطف و احسان را؟
که شُهره مذهب پاکت به لطف و احسان است
چگونه جرات لبخند بر لبانت هست؟
که چشم کودکِ مظلوم غزه گریان است
چه میخوری به فراغت غذا ؟که در غزه
غذاست خاک و شن و برگ هر علف، نان است
چگونه درد نداری برای مظلومی؟
که در محاصرهی درد و منعِ درمان است
عجب حکایت تلخی که تو میان سکوت
نظاره میکنی و غزه رو به پایان است
#غزه
#قحطی_مهر
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei
پانزده قرن است...
پانزده قرن است نورش در جهان روشنگر است
پانزده قرن است بر دلهای عاشق رهبر است
پانزده قرن است در عالم بهارِ نام اوست
پانزده قرن است بر آزادگان پیغمبر است
پانزده قرن است هرجایِ جهان دلخستهایاست
یادِ سبزِ حضرتِ احمد برایش یاور است
پانزده قرن است با عطرِ نسیم دینِ عشق
در تمام عالم هستی عدالتگستر است
پانزده قرن است نورِ رحمت للعالمین
رهنمایِ مهربانِ عدهای شبباور است
پانزده قرن است با زن،زندگی،آزادیاش
ناجیِ جمع زنان از هجمهای شرمآور است
دخترش الگوی زنهای جهان شد از وقار
پانزده قرن است در عالم شمیمِ کوثر است
پانزده قرن است در پسکوچههای دشمنی
سهم او وقت عبور از کوچهها خاکستر است
پانزده قرن است هر گل که از او دم میزند
در هجومِ آتش ظلم و جنایت پرپر است
پانزده قرن است حتی موقع میلادِ او
چشمهامان در مرور روضهی غربت تر است
پانزده قرن است در دنیا جنایت میکنند
نسل در نسل کجاندیشانِ کورِ بتپرست
پانزده قرن است خاک سرزمین پاکِ وحی
خوابگاه بندگانِ شهرت و سیم و زر است
پانزده قرن است مظلوم است حیدر در جهان
پانزده قرن است او مظلومتر از حیدر است
میرسد روزِ ظهور حضرتِ صاحبزمان
آن زمان که روز عجزِ دشمنانِ ابتر است
هرکه از جان بوده یارِ رحمت للعالمین
در قیام نورِ حق سرباز در آن لشکر است
#پانزده_قرن_مهربانی
#حضرت_محمد
#رسول_عشق
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei
حمله به میز مذاکره
از مردم بینوایِ عالم کشتن
از پیر و جوان و طفل درهم کشتن
این جلوهی تازهی حقوق بشر است
در میز مذاکرات آدم کشتن
#مذاکره
#ترامپ
#غاصب
#صهیونیسم
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei
میدان ژاله
به خون خفتند پای عشقبازی لشکری دیگر
زمین خونرنگ شد از لالههای پرپری دیگر
چنان میدان مین شد ژاله و دلدادگان بودند
که جان دادند شاید باز گردد معبری دیگر..
چه بیمی دارد از پرپر شدن در جبهۀ ایمان
ندارد آن که جز پروردگارش یاوری دیگر
تمام قطرههای خونشان میگفت از این شوق:
وطن آزاد باشد هفده شهریوری دیگر
مبادا هیچ جز حبالوطن در جانمان باشد
مبادا هیچ جز این عشق ما را باوری دیگر
جهادِ ماست در تبیینِ راه عاشقان، برخیز
که سهم ماست در این قصه حفظ سنگری دیگر
✍🏻 #احمد_رفیعی_وردنجانی
🗓 ۱۷ شهریور؛ سالروز کشتار مردم تهران به دست مزدوران رژیم پهلوی [۱۳۵۷]
🇮🇷 @Shere_Enghelab
صلیاللهعلیکیارسولالله❣️
مثلِ خدا در مهربانی بیقرین است
حیرت ندارد رحمه للعالمین است
آری بهار عالم هستیاست یادش
جانبخش و هستیپرور و شورآفرین است
با دستهایِ مهرورزش تا همیشه
یارایِ دلهایِ گرفتار و غمین است
ذکرِ شریف یا رسولالله گفتن
آرامبخش دردِ جانهای حزین است
بر سفرهی اطعامِ عاشق پرورِ خود
با مستمندان و ضعیفان همنشین است
در جایگاهِ اول فضل است نامش
هر چند در تاریخ ختمالمرسلین است
نام بلندِ او صفای آسمانهاست
ذکرش امیدِ زندگانی در زمین است
آزادگان دلداده و دلبستهی او
از بس مرامش نیک و گفتارش وزین است
پیغمبر نیکویی و مهر است از این روست
نیکو مرام و نیکخُلق و نیکبین است
از بیشمار معجزاتش عقل حیران
یکجلوهی آن نورِ قرآن مبین است
بخشیده حتی دشمنان خویشتن را
از بس دلِ دریاییاش عاری ز کینه است
کل رسُل بر خوان فضلش میهمانند
در خیل آنان از کرامت بیقرینهاست
دست خدای مهربان با اوست وقتی
همراه و همگامش امیرالمومنین است
بسپار دست او دلت را ،خاطرت جمع
قول خداوند است که:احمد امین است
باید ز جان دلدادهی این نور باشد
هرکس پیِ مرغ سعادت در کمین است
هرچند یک عالم ز عشق و مهربانی
بر او و نورِ حقنمایِ او رهین است
دردا که با اینقدر خوبی مانده مظلوم
تاریخ خوبان زمانه اینچنین است
اشکی که از چشمم به رویِ دفتر افتاد
آهسته میگوید:دلم تنگ مدینه است
#پانزده_قرن_مهربانی
#حضرت_محمد
#رسول_عشق
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei
صلیاللهعلیکیاصادقآلمحمد❣️
وقتی که با تو چشم هستی باز گردد
صادقترین صبح جهان آغاز گردد
با دیدن لبخندِ تو؛ الحمدلله
در سینهی عالم طنینانداز گردد
با کیمیای معرفت هرکس که خو کرد
پیغمبرانه، صاحب اعجاز گردد
تا بشنویم از کام یاران؛ قالَ صادق
دلهایمان آمادهی پرواز گردد
هر دل که نور علم تو بر او رسیده
در لشکر جان بر کفت سرباز گردد
غیر از شمیم راستی در سینهاش نیست
هرکس که با تو آشنای راز گردد
از کوی احسان و عطای چون شمایی
حاشا گدایی دست خالی باز گردد
ره گم نخواهد کرد در تاریکی دهر
وقتی دلی با مهرتان دمساز گردد
فرزندِ زهرا، چشمها را باز کن تا
صادقترین صبح جهان آغاز گردد
#میلاد_امام_صادق
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei
الیارو
برای واژهی افراط شد مثل یارو
برایِ قافیه شد قصهاش مَتَل یارو
گلایه داشت ز فُرم تمامِ اعضایش
و بود عاشق تغییر با عمل یارو
قصیدهی دوهزار و دویست بیتی بود
و دوست داشت که گردد یهو غزل یارو
دوپای خویش عمل کرد، قد بلند شود
که گشت از بدِ بختش دوپاش شَل یارو
به بینیاش دُملی بود تا عمل کردش
به هر کجاش درآورد ده دُمل یارو
دچار ریزش مو بود قسمتی ز سرش
و خواست مویِ بکارد که شد کچل یارو
تمام هیکل خود را عمل نمود اما
نبود راضی از انجام هر عمل، یارو
به چهرهی عربی خویش را بزک فرمود
که گشت یارو از آن دم به بعد الیارو
مدام رنج ز اعضای هیکل خود داشت
که گشت راحت از این رنج با اجل یارو
روحش شاد
#عمل_زیبایی
#طنز
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei
ندبههای انتظار
ای حضرت جان! بیتو جسمی بیقراریم
در اوجِ حسرت لحظهها را میشماریم
از این لهیبِ غصهها دلهایمان سوخت
تا کی چنین آه فراقِ از دل برآریم ؟
ای حضرت خورشید! بنما گوشه چشمی
دلخسته از آوارِ این شبهای تاریم
آه ای بهار عشق! ما را زنده کن باز
خشکیده و بیحاصل و بیبرگ و باریم
تا کی بدون دیدنت یکیک بمیریم
تا کی به گلدانها گلِ حسرت بکاریم؟
با این هجومِ غصهی بر دل نشسته
تنها به دیدارِ شما امیدواریم
تا کی به شوقِ بارش باران مهرت
بغض غریب مانده در دل را بباریم
باور کن ای جان بیتو این تکرار سخت است
باور کن ای مشکل گشا! طاقت نداریم
هر صبح جمعه باز با شوقِ وصالت
الغوث گویِ ندبههای انتظاریم
#انتظار
#مهدی_موعود
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei
وقتی مهسا نیستی...
فرقی نخواهد داشت باشی یا نباشی
وقتی دلیل فتنهی آنها نباشی
زن زندگی آزادی اینجا مُرده، وقتی
زن باشی و در مرکزِ بَلوا نباشی
مَشقیاست فریادت اگر در دست آنان
در فتنه مثلِ بمب آتشزا نباشی
هر پرچمی باشی نمیبینندت اصلاً
وقتی به سودِ خائنان بالا نباشی
محبوس خواهی شد اگر در ظلمِ صهیون
اهل سکوت و سازش و پروا نباشی
آری شبیهِ مهدیه اسفندیاری
مظلوم میمانی اگر مهسا نباشی
#غزه
#صهیونیسم
#مهدیه_اسفندیاری
#زن_زندگی_آزادی
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei
باید ببلاکم....
باید پس از این چند قلم را ببلاکم
مِن جملهی آن غصه و غم را بِبلاکم
از سوپِ کلم میشود آشفته مزاجم
باید پس از این سوپِ کلم را ببلاکم
عمریاست دویدم پی میلِ شکم خویش
بایست از این لحظه شکم را ببلاکم
کوشیدم و به پول زیادی نرسیدم
بایست که دینار و درم را ببلاکم
دل از ستم چشم جفا دیده که باید
چشمی که به من کرده ستم را ببلاکم
در قافیه چون دود وُ دم اصلا نشود جا
باید که چنین دود وَ دمم را ببلاکم
از دست خودم خسته شدم، پس خودم اینک
تصمیم گرفتم که خودم را ببلاکم
#بلاک
#دنیای_مجازی
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei