eitaa logo
اشعار "احمدرفیعی وردنجانی"
1.3هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
661 ویدیو
32 فایل
🔷 با ذکر منبع و نام شاعر کپی شود . 🔹ارتباط با شاعر 🔹بیان نظرات🌹انتقادات وپیشنهادات 🔹سفارش شعر، نوحه، سرود، و... : 🔹برگزاری محافل ومجالس شعر(شب شعر، عصرشعرو... @ahmad_rafiei_vardanjani
مشاهده در ایتا
دانلود
32.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹 برگزیده‌ی گردهمایی "هم عهدی۳،تجلیل از فعالان فرهنگی برتر استان". به عنوان چهره‌ی فعال فرهنگی در زمینه‌ی: و @asharahmadrafiei
⚜گردهمایی"هم عهدی۳"، تجلیل از فعالان فرهنگی برتر استان. آقای به عنوان چهره‌ی فعال فرهنگی در زمینه‌ی: و برگزیره شد. @asharahmadrafiei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📍شعر فاخر طنز فرزندآوری😂 وقتی که میگویم ...😂 شاعر: @asharahmadrafiei پایگاه هنری محتوایی ایرانیوم @iraniyom
47.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شعر کامل (شاه خیللللللی ناز بود😂) پخش شده از شبکه نسیم ویژه برنامه‌ی برنامه‌ی @asharahmadrafiei
شعر طنز انتخابات وقت شادی حرکتی با دست و پا هم عیب نیست نغمه‌ی دیش دیم دیریم دیش دیم بالا هم عیب نیست چون نشاط ملی آید از پسِ این نغمه‌ها نغمه‌گر شد آو آ آو/ آو آو/ آ آ هم عیب نیست چون‌که فازِ بهتری دارد صدای بیشتر اندکی افزایش حجم صدا هم عیب نیست حکم شرعی را نمی‌دانم ولی هنگامِ شوق چرخشِ یک دستمالی در هوا هم عیب نیست سروِ یک نوشیدنی جز آبِ انگورِ کذا چون‌که می‌بخشد به انسان‌ها صفا، هم عیب نیست بیست و شش میلیون نفر با جان به میدان آمدند سوخت از دشمن از این رو چند جا هم عیب نیست شدت سوزش شود حتی اگر خیلی زیاد یا نباشد بهرِ آن سوزش دوا هم عیب نیست هست در اذهان ماها شور کاندیدا شدن رای‌مان حتی اگر شد بیست‌تا هم عیب نیست نیست شورا کس درون مدرسه با بیست رای؟ خوش گذشته مدتی بودیم با هم عیب نیست وقت تبلیغات باید هی ز خود تعریف کرد نیتت چون خیر می‌باشد، ریا هم عیب نیست چون شود شور و سرور انتخاباتی زیاد گفتن الفاظ زشت و ناروا هم عیب نیست یا اگر پامال سازم بنده از روی غضب عکس‌های دیگران را توی راهم عیب نیست این‌که هر روزی کسی تغییر موضع می‌دهد تا مگر پستی نماید دست و پا هم عیب نیست رای‌شان حتی اگر مانده‌است زیر شش هزار گرچه بعضی مئتلف گشتند با هم عیب نیست با خیال وعده‌ی پول و مقام و پست و غیر عده‌ای ماندند اگر پا در هوا هم عیب نیست عده‌ای را بود جمعی دوستان، رای خر گر نگردیدند از آن حاجت روا هم عیب نیست گر که بعضی دوستان از روی لج با دیگری رای‌ها دادند بی‌چون و چرا هم عیب نیست گر که بسته استخوان گاو بر صندوقِ رای تا شود بختش به این تدبیر وا هم عیب نیست درگه لطف خدا بر خلق (کی وا نی) بووه؟ گر در مجلس نشد بر روت وا هم عیب نیست پس قدم در راه خیر و (راستی نه) ای رفیق گر شدی آماجِ تیر طعنه‌ها هم عیب نیست گر حقوقی گشت از این استان همیشه پایمال حق‌مان را پس می‌گی گیریم با هم عیب نیست هفشجان تا خبرگان رهبری هم رفته است می‌رود یک روز وردنجان ما هم عیب نیست @asharahmadrafiei
آمدم ...رفتم🚶🚶‍♂ آمدم، بسته بود در رفتم وا نشد هرچه هم که ور رفتم پشت در خشک شد دو پایم ،آخ بعد با چشم‌هایِ تر رفتم کمرم ضربه‌یِ مهیبی خورد آی من دست بر کمر رفتم آمدم استفاده‌ای بکنید! حیف با این همه هُنر رفتم آه، حتی کسی نمی‌پرسد: با چه مقدار درد سر رفتم خجل از آمدن شدم ،خیلی سینه خیزانه و دمر رفتم آمدم من به سوی‌تان اما با هزاران هزار اگر رفتم بعدها کس گلایه‌ای نکند آمدم بسته بود در رفتم @asharahmadrafiei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بیا عمو... بیا برو عمو برای خدمت، نمییییرم بیا برو برس به کار ملت،نمییییرم برای چارتا دونه رای قهر نکن نکن با اهلِ کشورت لجاجت، نمییییرم اون روی زشتِ منفی تو ، رو نکن نشون بده که هستی بچه مثبت ،نمییییرم زشته واسه خادمِ مردم،پسر بکش از این کار خودت خجالت ،نمییییرم زشته واسه کارنامه ی یه خادم اینهمه پیچوندنِ کار و غیبت،نمیییییرم اینجا که کاریت ندارن !!!ولیکن باید جواب بدی تویِ قیامت نمییییرم @asharahmadrafiei
به خاطرِ... یه چندتا موشکِ اصولی بزن به طرزِ قابلِ قبولی بزن نمی‌زنی اگه به خاطرِ ما به خاطلِ امیلِ نولی بزن @asharahmadrafiei
پزشکانِ الک(ل)ی🥂 "جمعی ز دکترها به بزمِ سروِ الکل" دارد خبر یک عالمه جای تامُل!! آن‌هم نه تازه الکلی که باشد الکل بوده‌است جنسِ مصرفی‌شان سخت بنجل کُلیه‌ی آنان ز کُلیه پکیدند نابود گردیدند از این کار بالکُل بیمارها بودند ناراضی از آن‌ها.... شد پول‌های زیرمیزی‌شان متانول!!! آن‌که خودش این‌گونه بیمار روانی‌ست کِی دیگران را سوی بهبودی دهد هُل؟! کِی می‌کند فکری برای دردمندان؟ آن‌کس که گردیده مخاطِ مغز او شُل کِی ناهی از مشروب‌خواری گردد آن‌که؟ دارد خودش بر سرو آن خیلی تمایل دارم سوالی ،دکترِ این‌گونه بیمار... در چشم بیماری چگونه می‌زند زُل؟ وقتی پزشکی می‌کند مشروب‌خواری مانده خرِ دانسته‌هایش اینورِ پُل باید پزشکان چنینی را ز هر کار معزولشان فرمود با اصلِ تغافل گفتا پزشکی؛ شاعران چیزی نگویند حافظ خودش می‌خورد هنگام تغزل! @asharahmadrafiei
شاکی‌ام...🧐 دکتری الکل‌خورم از وضعِ الکل شاکی‌ام بعد از این‌که هست در الکل، متانول شاکی‌ام از چه جنسِ خوب الکل نیست تویِ دسترس؟ بنده از توزیعِ این اجناسِ بنجل شاکی‌ام بنده از آن‌کس که با توزیعِ اجناسِ بدش ما پزشکانِ وطن را کرده اُسکُل شاکی‌ام عده‌ای گفتند دکترجان چرا صرفِ عرق؟؟! دوست دارم می‌خورم، از این تقابُل شاکی‌ام دکتر این مملکت هستم دل من نازک است گر کسی گوید به من نازک‌تر از گُل شاکی‌ام پر شده دیوارِ منزل از تخصص‌های من بنده از مدرک‌گرایِ بی‌تکامُل شاکی‌ام حق ندارد هیچ‌کس خواهد جواب از من اوووهووووم بنده از قانونِ این‌سان کم‌تحمل شاکی‌ام بنده اصلا تابعِ قانونِ کشور نیستم کلاً از برخوردهایِ سفت یا شُل شاکی‌ام من ملولم از هوایِ خشک و سوزانِ کویر بنده از آب و هوای خوبِ آمل شاکی‌ام می‌روم در با هزاران دوز و ریب از مالیات گر زند قانون به کسب و کارِ من زُل شاکی‌ام بنده از آنان‌که وقتی زیرمیزی می‌دهند هست در دستانشان قدری تزلزُل شاکی‌ام می‌خورم الکل اگر خیلی مرا پا پی شوند در کنارِ سروِ الکل می‌کشم گُل شاکی‌ام بنده از مامور حق وقتی به جُرمِ کارهام سوی دوزخ می‌دهد هی بنده را هُل شاکی‌ام بنده از هر نوع برخوردی که با من می شود خوب یا بد، جور یا ناجور، بِالکل شاکی‌ام @asharahmadrafiei
ای آنجلینا....👻 ای آنجلینا ای پس از نام تو جولی اکنوت بزن حرفی، شده وقتِ فضولی آماده شو تا در فریب اهل دنیا بازی کنی در صحنه یک نقشِ اصولی زخمی شده جایی دوباره زود بِپَر تا مثلِ کرمی در میان آن بِلولی حرفی بزن ،دل‌سوزی خود را بیان کن باور کند حرف تو را هر شااااسکولی جمعی خرِ بالقوه در هر گوشه‌ی دهر با ناله‌ات آماده‌اند از بهرِ کولی حرفی بزن شاید کریمی جان بگیرد یا وا شود نطقِ اَمیل آقای نولی فریاد کن از درد دانشجو دوباره شاید به دست آوردی از این کار پولی از دختر مظلوم دانشجو بگو باز!! عنوان کن از آن درس‌ها که فولِ فولی در کوی دانشگاه‌ها اوضاع خیت است حرفی بزن ای آنجلینایِ گوووگووولی!!! @asharahmadrafiei
در صداسیما.... کُل فامیل در صداسیما همه‌یِ ایل در صداسیما قدرِ یک خانه، زندگی داریم بار و بندیل در صداسیما دسته‌جمعی هجوم آوردیم چون ابابیل در صداسیما آشنایان‌مان به شوق آیند روز تعطیل در صداسیما می‌خورند از پسِ کبابِ ناهار میوه، آجیل در صداسیما ختنه‌سوران و یا مراسمِ عقد جشنِ تجلیل در صداسیما همه هنگامِ جشن می‌ریزیم قِر و قمبیل در صداسیما عمه آورده است سبزیِ آش چند زنبیل در صداسیما مادرم آش می‌گذارد بار چند پاتیل در صداسیما پدر بنده که کشاورز است می‌زند بیل در صداسیما داییِ باغ‌دارِ من دارد باغ ازگیل در صداسیما عموی باغ وحشی‌ام آورد چند گوریل در صداسیما غیرِ گوریل‌هایش آورده دوسه تا فیل در صداسیما احتمالا بیاورد بعدش ببرِ تامیل در صداسیما از‌ سرِ کیکِ خاله می‌پیچید بوی وانیل در صداسیما هرکس از قوم‌‌و‌خویش خوابی دید گشت تاویل در صداسیما ختم داریم حال و از گریه می‌رود نیل در صداسیما @asharahmadrafiei
من خریدم، تو نخر دلِ من خواست که گوشی بخرم توی سفر من خریدم تو نخر گوشی بی‌خطر و خوشگل و پرسود و ثمر من خریدم، تو نخر سفرم بود به داخل نه سفر سوی قطر یا قطر سوی سفر سفرم بود پیِ دلخوشی و گشت و گذر من خریدم، تو نخر قسمتم گشت به کمپانی کوروش بروم با دلی خوش بروم بخرم گوشی از آن نوعِ مدل دارِ قَدَر من خریدم، تو نخر هر کجا صحبت از آن بود فقط ورد زبان مرد و زن ،پیر وجوان همه جا بود از این شرکت مذکور اثر من خریدم، تو نخر چند بازیگر مشهور به تبلیغ، بسیج من شدم اسکل و گیج چون پینوکیو شدم بنده در این غائله خر من خریدم، تو نخر قیمتش نصف مبالیغِ به بازار پدید واااااای تخفیف شدید شدم از دیدن تخفیفِ کلان حال دگر من خریدم، تو نخر دو سه ساعت به صفی ماندم و شد نوبت من گشت واریز ،ثمن داشتم شوق که آنجا بدهم قر به کمر من خریدم، تو نخر داشتم شوق که آمد خبری ،سوخت مرا به زمین دوخت مرا ماند از آن خبرم داغ بزرگی به جگر من خریدم، تو نخر خبر آمد که به کُل غائله بوده‌است دغل آه از اینگونه حِیَل کاش چون‌ من ندهد هیچ‌کسی پول، هدر من خریدم، تو نخر گر فلان‌چیز به بازار جهان هست گران علتی هست درآن نشو خر گر که کسی گفت بیا نصف، بخر من خریدم، تو نخر @asharahmadrafiei
فارسی می‌خورد هر روز زخم از ما به جان فارسی می‌شود مجروح از ما واژگان فارسی تنکیو، مرسی، وری‌گود، لایک‌داری،کوفت، درد! از چه دوریم از سپاسی با بیان فارسی از چه جای صفحه آری بر زبان خویش پیج گشته سرویس از تو ای نادان دهان فارسی دوستی فرمود این سرویس خود بیگانه است گو که داغان است از این نادان دهان فارسی گفت شخص دیگری اکنون دهان تکرار شد گو از او داغان شده روح و روان فارسی در جواب موردِ ایراد او گفتم: اوکی گفت: لعنت بر تو باد ای پاسبانِ فارسی آه، از تیرِ اوکی‌هایی که می‌سازی رها غرق خون گردیده قلب مهربان فارسی از چه در رد تماس شخص می‌گویی ریجکت؟ نیست از چه در سخن‌هایت نشانِ فارسی از چه با نام سوپرمارکت که بر لب می‌بری تخته می‌کوبی به درگاه دُکانِ فارسی می‌زنی بس حرف فامیلی و فامیل فلان می‌زنی آتش به جان دودمان فارسی تو به هر باری که می‌گویی به جایی لنگوویج می‌زنی از پشت خنجر بر زبان فارسی ای نمک‌پرورده لطفی کن نمکدان را نخور حفظ کن حقِ نمک خوردن ز خوان فارسی هرکس آنچه گفته‌ام را خوب بنماید مرور می‌شود ساکسسفول!!! اندر امتحان فارسی @asharahmadrafiei
امضایِ عادل📝 پروانه‌سان امروز در باغِ کتابیم توی نمایشگاه، مشتاق کتابیم چندی تلپ در کنج ییلاق کتابیم البته با این وضع‌مان ،آقِ کتابیم هرچند که داریم ششصد نوع مشکل هستیم در صف در پی امضایِ عادل 🔹 امضای او بر دردهامان هست چاره گردد کتاب غصه‌هامان پاره‌پاره اندوه ما را می‌برد با یک اشاره این جلوه‌ی فرهنگ ناب ماست ،آره تا توشه بهر آخرت سازیم کامل هستیم در صف در پی امضای عادل 🔹 می‌ارزد آری بهر امضایش کُنی جنگ می‌ارزد آری چند ساعت هم شوی لنگ از آسمان حتی ببارد بر سرت سنگ هرگز نباید دل بُرید از بحثِ فرهنگ هرگز نباید ماندن اندر صف شود ول هستیم در صف در پی امضای عادل 🔹 گر نیستی در صف کجایی هان؟ کجایی؟! بیهوده اندر این نمایشگه چرایی؟ اُف بر تو توی یک صفی دنبالِ چایی؟! ول کرده‌ای صف را به دنبالِ غذایی گردد غذا بی‌لطفِ عادل چون هلاهل هستیم در صف در پی امضای عادل 🔹 ای آن‌که کُلی در نمایشگاه بودی ای آن‌که کلی صاحب شآن و وجودی دارای کلی جایگاه سطحِ گودی گر نیستی در صف نبردی هیچ سودی کُل نمایشگاه‌گردی هست باطل هستیم در صف در پی امضای عادل 🔹 گر نیستی در صف چه‌سان اهلِ کتابی اینجا صفِ امضای عادل هست و خوابی!! بیهوده می‌گردی چرا اینجا؟ گلابی! غافل چرا از این‌چنین توفیقِ نابی؟ مالیده گویا بر در اندیشه‌ات گِل هستیم در صف در پی امضای عادل 🔹 @asharahmadrafiei
اسب آبی را بشناسیم.... باشد دهانش دائماً وا، اسب آبی توی دهانش می‌رود پا، اسب آبی بندد همیشه چشم رویِ واقعیت وا می‌کند بعدش دهان را اسب آبی اصلا ندارم هیچ منظوری، همینطور یک‌هو نوشتم یک غزل با اسب آبی عکس ظریفی! را به جایی بچه‌ام دید! با شوق آمد گفت بابا: اسب آبی درکی ندارد از غم و درد دل ما تنها بخندد بر غم ما، اسب آبی متن توافق نامه‌ای را چون ببیند آن را کند ناخوانده امضا اسب آبی گردد خبردار از وقایع مدتی بعد وقتِ حوادث نیست پیدا اسب آبی وقتی که جایی اسب آبی کاره‌ای شد دورش بگردد جمع، سی تا اسب آبی غش می‌کند از شوق سرشاری که دارد با خنده‌هایِ کدخداها اسب آبی نزدیک گردیده زمان انتخابات غافل مباش ای جان، مبادا !! اسب آبی!... ناراحت از شعرم نمی‌گردد کسی چون ما که نداریم اصلا اینجا اسب آبی!!! @asharahmadrafiei
در برمه اگر گواتمالایی باشی در خاک اگر شخص فضایی باشی بسیار شمارِ رای تو بیشتر است از اینکه تو محسن رضایی باشی @asharahmadrafiei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای مردم آمد همتی این مرد چالاک مردی که مانده دانش و دانایی‌اش آک! هر مشکلی دارید را مانند جوهر از روی انگشت خودش با تُف کند پاک @asharahmadrafiei
احساسِ تکلیف صبحدم با عالمی شور و نشاط چون شدم بیدار در باغِ حیات رخت می‌شُستند گویا در دلم داشتم احساس تکلیفِ زیات داشتم احساسِ این‌که بنده هم مشکلی را حل کنم در این فلات حس این‌که روی دوش بنده هست بار رفع مشکلاتِ کائنات می‌توانم وا کنم خیلی گره چون‌ که هستم بنده دارای سوات هست زورم هشتصد اسبِ بخار برق مغزم ششصد و هشتاد وات می‌توانم مشکلاتِ تلخ را در وطن شیرین کنم چون شُم کُلات با زنم گفتم که هستم عازمِ ثبت نامِ پستِ رفعِ مشکلات گفت: ما در مشکل خود مانده‌ایم ناگهان زد از فشار خشم قاط خواستم تا سر بچرخانم کمی گفت: یابو کن به حرفم التفات گر توانایی به رفع مشکلی رفع کن یک مشکلی از این بساط چون کنی از خلق رفعِ مشکلی؟ ای به حل مشکلِ خود مانده مات می‌روی آنجا و بعد از ثبتِ نام می‌شود کارت دلیلِ انبساط من مُصر بودم، حریف من نشد داد بر این بحثِ خیلی داغ، کات بود در فکرم که در این کارزار می بسازم باقیات الصالحات خواستم عازم شوم ناگاه گفت: ناشتایی خورده‌ای جانم فدات؟! ناشتایی را زدم، احساسِ من رفع شد با یک عدد چایی نبات @asharahmadrafiei
بهارِ پاییزیده... شد راهِ حضورِ دشمنان لیزیده بد جای کُوهِن شد این زمان جیزیده باید که بگرید ننه‌ی چاوز باز از غصه‌ی این بهار پاییزیده @asharahmadrafiei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚡️ 📌انتخابات ____ _____ _____ _____ _____ می‌خوام قاتی کنم برم براشون یه‌ چندتایی میکروفن هم آوردم💪🏻 ____ _____ _____ _____ _____ پس عزت رئیس جمهوری کوش همش به حرف مردمش میده گوش😒 ____ _____ _____ _____ _____ 👤 ابوالقاسم سیفی احمد رفیعی وردنجانی 💭نوش‌جان، اولین انجمن شعر اینجوری در جهان 🇮🇷 @nooshejan_tanz 🔨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚡️ 📌رای میدیم بریم یه شعرخوانی قشنگ بشنویم اونم درباره رای دادن و انتخابات😃 ____ _____ _____ _____ _____ رای میدیم حتمنی ما کارگرا👷🏼‍♂ به اونی که با ما باشه نه بر ما✊ ____ _____ _____ _____ _____ یه کار کنه هیچ کسی گیر نباشه برای اسباب بازیه بچه ها👶🏼⚽️ ____ _____ _____ _____ _____ مدافع حریم کشور باشه✌️🏼 پوتین خدمتو بپوشه هر جا ____ _____ _____ _____ _____ 👤ابوالقاسم سیفی 👤میثم حسینی 👤فهیمه انوری 👤فرشته پناهی 👤محمد محمدی 👤لیلا تندرو 👤احمد رفیعی وردنجانی 👤امیر یزدی شما از کدوم بیت بیشتر خوشتون اومد؟😄 @admin_noshejan 💭نوش‌جان، اولین انجمن شعر اینجوری در جهان 🇮🇷 @nooshejan_tanz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚡️ 📌خورزوخان ____ _____ _____ _____ _____ من با مخاطب‌های خود کاری ندارم اغلب فقط دنبال خورزوخان خویشم🤗 ____ _____ _____ _____ _____ فرمانروای بادها گفتند من‌را حالا به فکر فرصت طوفان خویشم😷 ____ _____ _____ _____ _____ 👤 احمد رفیعی وردنجانی براتون پشت صحنه‌هم داریم حتما تا آخر کلیپ رو ببینید😍 💭نوش‌جان، اولین انجمن شعر اینجوری در جهان 🇮🇷 @nooshejan_tanz 🔨 @asharahmadrafiei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚡️ 📌تابستان داغ تو این هوای گرم بریم یه شعر گوش کنیم خنک شیم😁 ____ _____ _____ _____ _____ هی باصفا!خورشید!سلطان! شد آب‌پز مغزم به قران🥵 ____ _____ _____ _____ _____ خرما پزان شد چی میچسبه؟😋 چایی داغ توی لیوان☕️ ____ _____ _____ _____ _____ 👤فهیمه انوری 👤احمد رفیعی وردنجانی 👤محمد محمدی 👤ابوالقاسم سیفی 👤میثم حسینی 👤لیلا تندرو 👤امیر یزدی 👤فرشته پناهی شما از کدوم بیت بیشتر خوشتون اومد؟😄 @admin_noshejan #خورشید#چای#نوش_جان 💭نوش‌جان، اولین انجمن شعر اینجوری در جهان 🇮🇷 @nooshejan_tanz 🔨