شرح عشق
به جان نورپیوستن مگر اما اگر دارد؟!
ازاین فرخنده تربخت کسی رویی مگر دارد؟!
به جان دانست بایدقدر این اقبال نیکو را
شب اقبالْ این خورشید را در یک سحر دارد
شمیم حضرت عشق است در این خانه می آید
چگونه می شودازعشق آسان دست بردارد؟
اگر ثروت به راه عشق داده عاقلی کرده
که حالا در دل خود قدر یک دنیا گُهر دارد
اباذرها یکایک خاکبوس مقدمش هستند
وجودِ برکتِ هستی مگر حاجت به زر دارد
نثار مال دنیا یک بهانه بوده عاشق را
که با جانش قدم در راه عشق دوست بردارد
مرید مکتب پاک رسول کردگارش شد
که این سان رو کند در عشقبازی هر هنر دارد
چرا از هرچه دارد نگذرد وقتی که اینگونه
رسول عشق را از جان شیرین دوست تر دارد
چه زیباتر از اینکه همنشین نور حق باشد؟
چه شیرین ترازاینکه عشق برحالش نظر دارد؟
چه پیوندی که دریایی شده دلداده ی خورشید
چه پیوندی که همچون حضرت زهرا ثمردارد
#ازدواج_حضرت_محمد_حضرت_خدیجه
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei